اصول بیمه
اصل ( حد اعلای ) حسن نیت
تمام قراردادها و روابط باید مبتنی بر حسن نیت باشد ولی در بیمه، حسن نیت از عوامل اساسی تنظیم رابطه بین تعهدات طرفین است.
- اصل حسن نیت در مورد بیمه گذار
بیمهگذار موظف است که در هنگام عقد قرارداد بیمه و در جریان آن کلیۀ اطلاعاتی را که درخصوص مورد بیمه دارد ،که مؤثر در ارزیابی خطر است با کمال درستی و صداقت اظهار کند ،اعم از اینکه بیمهگر این اطلاعات را خواسته باشد یا نخواسته باشد، به طوریکه بیمهگر با بهرهگیری از این اطلاعات بتواند اهمیت خطری را که مورد پوشش قرار میدهد، تشخیص دهد.
- اصل حسن نیت در مورد بیمهگر
بیمهگر موظف است که در سند بیمه ( بیمهنامه ) هر آنچه نشان دهندۀ تعهدات اوست، چه از لحاظ کیفی و چه از نظر کمی، به وضوح ذکر کند و مواردی را که به نحوی از انحاء در صورت بروز حادثه میتواند مؤثر در پرداخت خسارت باشد در بیمهنامه قید نماید، به طوریکه تعهدات بیمهگر از هر جهت برای بیمهگذار معین و مشخص باشد.
اصل غرامت یا اصل زیان
بیمه، قراردادی است که موضوع آن جبران خسارت وارده به اموال و دارایی بیمهگذار است. به موجب اصل غرامت، بیمه نباید هرگز به صورت منبع استفاده برای بیمهگذار درآید. بیمهگر متعهد جبران خسارت و رفع بیتعادلی است که در پی حادثۀ مورد بیمه در وضع مالی بیمهگذار پدیدار
میشود. بنابراین، جبران خسارت نباید بیمهگذار را در وضعی مساعدتر از قبل از وقوع حادثه قرار دهد. به دیگر سخن، وقتی بیمه به طور کامل و صحیح انجام گرفته باشد نباید پرداخت خسارت تغییری به نفع بیمهگذار در رضع مالی او به وجود آورد. اگر این اصل ملاک پرداخت خسارت نباشد و بپذیریم که بیمه، منبع استفادۀ بیمهگذار شود، فساد ایجاد میکند و مخل نظم عمومی است و تشویقی خواهد بود برای ایجاد خسارتهای عمدی. اصل جبران خسارت واقعی به بیمههای اشیاء و مسئولیت اختصاص دارد و در مورد بیمههای اشخاص صدق نمیکند، زیرا از یک سو در بیمههای اشخاص، نگرانی خسارتهای عمدی مثل مرگ یا نقص عضو موردی ندارد و از سوی دیگر، بیمه حالت شرطبندی پیدا نمیکند. ضمناً حیات و زندگی اشخاص تبدیلپذیر به میزان مشخصی پول نیست.
اصل نفع بیمهپذیر ( اصل نفع بیمه ای )
اصولا هیچ کسی حاضر نیست مالی را بیمه کند که در آن هیچ نفعی ندارد زیرا بیمه مستلزم انجام تعهداتی برای بیمه گذار است که از آن جمله پرداخت حق بیمه می باشد. قانونگذاران کشورها برای اینکه جلوی پاره ای از سوء استفاده ها را که ممکن است از نادیده گرفتن این امر ناشی شود بگیرند تصریح کرده اند که بیمه گذار کسی است که در بقاء مال بیمه شده نفعی داشته باشد.
در بیمههای غرامتی براساس نفع بیمهپذیر، تصور این است که بیمه شده یا استفاده کننده علاقمند و ذینفع است که خطر بیمهشده بروز نکند. در واقع علاقه و نفع بیمه شده در عدم وقوع حادثۀ موضوع تعهد بیمهگر است. بیمهگذار برای اثبات خسارت خود باید ثابت کند که با از بین رفتن اموال یا کالای مورد بیمه دچار خسارت و زیان شده و برای اثبات این امر بیمهگذار باید درخصوص مورد بیمه نفع بیمه پذیر داشته باشد.
میتوان شرایطی را تصور کرد که شخصی اموال شخص دیگری را بیمه کند و در صورت خسارت دیدن این اموال از بیمهگر خسارت دریافت نماید. برای جلوگیری از این احتمال، یکی از اصول بیمه این است که شخص بیمهگذار باید کسی باشد که در صورت ورود خسارت، از این اتفاق دچار زیان مالی شود. برای مثال، چنانچه بیمهگذاری اموال بیمه شدهاش را فروخته باشد یا به علل قانونی این اموال به تصرف غیر درآمده باشد، از نظر بیمه در این مورد نفع بیمهپذیر بیمهگذار در زمینۀ مورد بیمه قطع شده است.
شایان ذکر است که نفع بیمه پذیر تنها به مالکان منحصر نیست و اشخاص زیر نیز دارای نفع بیمهپذیر هستند: مالکیت، مالکیت محدود، راهن و مرتهن، موجر و مستأجر، مسئولیت قانونی، امین و وصی و قیم، طلبکار، کارفرما و زن و شوهر
اصل نفع بیمهپذیر در رشتههای مختلف بیمه: در بیمۀ حمل و نقل، بیمه نامۀ باربری دریایی را حتی بدون ذکر نام یعنی به نام حامل میتوان تنظیم کرد. در این صورت اگر اشخاص ذی نفع، خواه به شکل مالک و خواه تحت هر عنوان دیگری، هنگام صدور بیمه نامه یا در فاصلۀ بین صدور بیمه نامه و وقوع حادثه در مورد حفظ کالای بیمه شده نفع شخصی پیدا کنند، میتوانند بیمه شوند و استفاده کننده از بیمه نامه باشند. هر کس که در مورد حفظ و مراقبت شیئی ذی نفع باشد میتواند آن را بیمه کند. نفع بیمه پذیر معادل ارزش مادی شیئی است که بر اثر حادثه در معرض تلف است و موضوع قرارداد قرار میگیرد. به عبارت دیگر، ارزش مادی شیء زیانی است که با بروز حادثه به دارایی بیمه شده یا استفاده کننده وارد میشود. برای آنکه منفعتی بیمه پذیر باشد باید نفع مالی قابل تقویم به پول باشد.
اصل جانشینی ( حق رجوع بیمهگر به مسئول خسارت)
قانون بیمه مصوب : « بیمهگر در حدودی که خسارت وارده را قبول یا پرداخت میکند، در مقابل اشخاصی که مسئول وقوع حادثه یا خسارات هستند قائم مقام بیمهگذار خواهد بود و اگر بیمهگذار اقدامی کند که منافی با حق مزبور باشد در مقابل بیمهگر مسئول شناخته میشود». در بسیاری از موارد، خسارت وارده بر اثر غفلت، کوتاهی و قصور اشخاص به وجود میآید. معمولاً بیمهگذاران تمایل ندارند که از دریافت خسارت خود از بیمهگر صرفنظر و به مسئول حادثه رجوع کنند. بدین لحاظ، در قراردادهای بیمه بین طرفین توافق میشود که در چنین مواردی بیمهگر خسارت وارده را بپردازد و از حق بیمهگذار نسبت به رجوع به مسئول خسارت استفاده کند. بنابراین، با پرداخت خسارت حق رجوع به بیمهگر منتقل میشود ؛ از طریق وکالتنامه و بیمهگر میتواند اقدامهای قضایی لازم را به عمل آورد. باید به این نکته توجه شود که اگر بیمهگذار قبل از دریافت خسارت از بیمهگر خسارت را از مقصر حادثه دریافت کند بیمهگر از پرداخت خسارت مبراست.
اصل تعدد بیمه
تعدد بیمه عبارت است از اینکه برای بیمۀ یک شیء چند قرارداد بیمه وجود داشته باشد. تعدد بیمه لزوماً موجب بطلان قراردادهای بیمه نیست. ممکن است همۀ قراردادها معتبر باشد. در صورتی که سه شرط زیر وجود داشته باشد، تعدد بیمه میتواند برخلاف اصل غرامت باشد:
- اینکه جمع مبالغ بیمهشده از ارزش واقعی شیء بیمه شده تجاوز کند.
- اینکه منتفع از همۀ بیمهنامهها یک شخص باشد.
- خطرهای بیمه شده در همۀ بیمهنامهها یکسان باشد.
در توضیح شرط اول، میتوان گفت مانعی وجود ندارد که بیمهگذار برای بیمۀ یک شیء به چند بیمهگر مراجعه کند و نزد هر یک از آنها قسمتی از ارزش شیء مورد بیمه را بیمه کند به طوری که جمع مبالغ بیمهشده از ارزش واقعی شیء بیمهشده تجاوز نکند. اگر ارزش شیء مورد بیمه زیاد باشد، تقسیم خطر بین چند بیمهگر تأمین بیشتری برای بیمهگذار در بردارد. در صورت وقوع خسارت، هر یک از بیمهگران پرداخت خسارت را به نسبت سهمی از مورد بیمه که بیمه کرده است به عهده دارد . به علاوه ممکن است در بیمهنامۀ نخست فرانشیز پیشبینی شده باشد.
شرط دوم از شرایط سهگانۀ یاد شده نیز لازم است. زیرا هرگاه برای یک شیء در قبال خطرهای معین تا میزان تمام قیمت آن بیمههای متعدد انجام شود و اشخاصی که هر یک نفعی ، در حفظ شیءِ بیمهشده دارند ، تعدد بیمهها در این مورد با اصل غرامت مخالف نیست. کالایی را که ارسال میشود ممکن است فرستند، گیرنده و طلبکار با حق وثیقه بیمه کنند. در صورت وقوع خسارت هر یک از این اشخاص که ادعای غرامت کند، باید ثابت نماید که در لحظۀ وقوع خسارت نفع بیمهپذیر داشته است. مثلاً در صورتی که طلبکار با حق وثیقه، برای دریافت خسارت به بیمهگری که کالا را نزد او بیمه کرده است مراجعه کند، باید با ابراز اسناد کالا نشان دهد که کالا در وثیقۀ اوست و گیرنده بدهی مربوط به کالا را پرداخت نکرده است.
وجود شرط سوم از این لحاظ لازم است که مانعی وجود ندارد که مثلاً بیمۀ کالا یا کشتی طی چند بیمهنامه به عمل آید و در هر بیمهنامه تمام ارزش کالا بیمه شود. لکن در هر یک خطرهایی بیمه شود که در دیگری بیمه نشده است. مثلاً در یک بیمهنامه حوادث دریا بیمه میشود و در بیمهنامۀ دیگر، بیمۀ خطر جنگ به عمل میآید.
اصل داوری
هر گونه اختلاف بین بیمهگر و بیمهگذار، به ویژه از نظر فنی، ترجیحاً در مرحلۀ نخست از طریق توافق و سازش انجام میگیرد. طرفین قرارداد به ویژه بیمهگر، علاقهای به طرح دعوا در دادگاه ندارند. زیرا اولاً مراحل رسیدگی طولانی است و ثانیاً ممکن است به اعتبار حرفهای و حسن شهرت شرکت بیمه لطمه وارد شود. اگر اختلاف و عدم توافق طرفین در شمول یا عدم شمول قرارداد یا میزان خسارت از طریق سازش امکانپذیر نباشد موضوع به داوری ارجاع میگردد. مزیت داوری در این است که اولاً به دور از تشریفات دست و پا گیر اداری و کم هزینه است و ثانیاً داوران اغلب از میان افراد صاحبنظر فنی و مدیران بازنشسته یا شاغل متخصص در امر بیمه و موضوع مورد اختلاف طرفین انتخاب میشوند. شرایط داوری در شرایط بیمهنامه درج میشود.
اگر طرفین توافق کنند موضوع به یک داور واحد ارجاع میشود در غیر اینصورت هر یک از طرفین اختلاف، یک داور انتخاب میکند که مشترکاً به موضوع اختلاف رسیدگی نماید. در این مرحله نیز اگر موضوع اختلاف حل نشود یا داوران در مورد نکتۀ خاصی همرأیی نداشته باشند سرداور انتخاب میشود که به موضوع رسیدگی میکند و رأی هیأت داوران به طرفین برای اجراء ابلاغ میشود. هر کدام از طرفین قرارداد حقالزحمۀ داور خود را میپردازد و حقالزحمۀ سرداور، بالمناصفه بین طرفین تقسیم میشود. هرگاه یکی از طرفین یا هر دو طرف، در مدت تعیین شده، داور خود را انتخاب و معرفی نکند یا اینکه در انتخاب سرداور به توافق نرسند پیشبینی میشود که مرجع صلاحیتداری مثل اتاق بازرگانی یا دادگاه محل در مورد انتخاب داور یا سر داور تصمیم بگیرد.
اصل علت نزدیک
بیمهگذار که در اندیشۀ دریافت خسارت از بیمهگر است باید نشان دهد که بین وقوع حادثه و خسارت وارد شده رابطۀ علت و معلولی نزدیک و مستقیم وجود دارد. علت نزدیک خسارت وارده باید حادثۀ بیمه شده باشد تا بیمهگر آن را بپردازد. یعنی خسارت در نتیجۀ وقوع حادثه بیمهشده وارد آمده باشد. خسارت وارده ممکن است ناشی از مجموعه علتهای به هم پیوسته باشد که هر یک در پی دیگری و از نتیجۀ آن ناشی شود.
اصل اتکایی
از اصول اولیۀ بیمه در کلیۀ رشتهها این است که ریسک بیمه شده تا جایی که ممکن است در سطح وسیعی پخش شود. بیمۀ اتکایی راه حل این اصل است. بیمۀ اتکایی نظامی است که بیمهگر صادر کنندۀ بیمهنامه را قادر میسازد که با توجه به سرمایه و ذخایر خود بخشی از ریسکهای صادره را به حساب خود نگه دارد و مازاد بر توان خود را بین بیمهگران اتکایی مختلف تقسیم کند. به بیان دیگر، بیمۀ اتکایی را میتوان توزیع جهانی ریسک نامید. بیمۀ اتکایی موجب میشود که بیمهگر صادر کننده ظرفیت خود را به مبلغ خاصی که توانایی او اجازه میدهد محدود نکند، بلکه ریسکهای بزرگ با سرمایههای بالا را به راحتی قبول و مازاد را بیمۀ اتکایی کند. در نظام بیمۀ اتکایی شرکتی که بخشی از صادرههای خود را به بیمهگر اتکایی واگذار میکند « شرکت واگذارنده» نامیده میشود . قرارداد اتکایی که بیمهگر واگذارنده با بیمهگر اتکایی منعقد میکند قرارداد مستقلی است که هیچ ارتباطی با قرارداد بیمه بین بیمهگر واگذارنده با بیمهگذار ندارد.
نتیجه اینکه هیچگونه رابطۀ حقوقی بین بیمهگذار و بیمهگر اتکایی نیست و در صورت تحقق خطر بیمهگذار برای دریافت خسارت خود باید به بیمهگر مراجعه کند و او مسئول پرداخت خسارت است و خسارت سهم بیمهگران اتکایی را خود محاسبه و وصول مینماید. نتیجۀ دیگری که از مفهوم منفک و مستقل بودن قرارداد بیمۀ مستقیم از قرار بیمۀ اتکایی به دست میآید این است که هرگاه بیمهگر اتکایی دچار ورشکستگی و اعسار شود بیمهگر واگذارنده در مقابل بیمهگذار مسئول پرداخت خسارت است و هرگاه بیمهگر واگذارنده ورشکسته شود بیمهگر اتکایی به میزان سهم خود از خسارت در مقابل واگذارنده مسئول است. در این صورت بدهی بیمهگر اتکایی جزو دارایی بیمهگر واگذارنده محسوب میشود. درخصوص انواع قراردادهای اتکایی به طورمفصل در بخش اتکایی بحث خواهد شد.
منبع
شرفی،سهیلا،(1393)، تاثیر دزدی دریایی در بیمه های باربری و راهکار های مقابله با آن،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت بازرگانی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید