استناد؛ انواع و نظریه های آن

دو واژه ارجاع و استناد معمولا مترادف در نظر گرفته می‌شوند. شاخص استناد به عنوان سنجه پایه برای محاسبه ميزان اثر‌گذاری علم در نظر گرفته شده و سنجه‌اي به نسبت كيفي است. در متون تعاريف مختلفي از استناد ارائه شده است.  استناد عبارت است از قبول صحت و درستی یک مدرک توسط مدرک دیگر . استناد مهم‌ترین شاخص علم‌سنجی است که  ميتواند بیانگر میزان نفوذ و تاثیر علمی یک اثر و نشان‌دهنده اعتبار مقاله باشد.این اعتقاد وجود داردکه آثاری که درحوزه علمی خود موثرتر هستند بدفعات بیشتری مورد استناد قرار می‌گیرند.

اگر مقاله ای از نظر کیفی مورد تایید باشد در سایر تحقیقات علمی از آن استفاده شده و در نتیجه میزان استناد به آن افزایش می‌یابد و کم کم در بدنه علم قرار می‌گیرد، اما گروهی از دانشمندان معتقدند حتی اگر مقاله‌ای در مقالات دیگر به نقد کشیده شود نیز به نوعي اهمیت آن مدرک را نشان مي‌دهد زيرا بيان ضعف‌ها و كاستي‌هاي اثر مورد انتقاد نيز مي‌تواند از تكرار اشتباهات علمي پيشگيري نموده و  در تولید علم جدید تاثیرگذار باشد.

گارفیلد،   نیز یکی از عملکردهای تعداد استناد مقاله را اثرگذاری علمی نویسنده بیان کرد . شمار استنادها می‌تواند میزان تاثیر علمی نويسنده را به وي نشان دهند. به اين ترتيب نويسنده درخواهد يافت كه چه تعداد مدرک او را تایید یا رد نموده‌اند. از سوی دیگر، محقق می‌تواند محققین دیگر در رشته تخصصی خود را شناسایی کند. زیرا بطور معمول کسانی به یک اثر استناد می‌دهند که با آن اثر رابطه موضوعی داشته باشند و بدین وسیله محقق می‌تواند از عناوین مطالعاتی رشته خود آگاه شود. همچنين، اين آگاهي به محققين كمك مي‌كند از دوباره کاری‌ها و صرف بودجه‌های تکراری پیشگیری کنند.

 استناد به یک مدرک لزوما نشان‌دهنده صحت، درستی و تایید مطالب آن نمی‌باشد و استناد مي‌تواند به دلیل انتقاد یا رد روش یا نتایج ارائه شده در مدرک مورد استناد به آن داده شود. همانطور كه گارفيلد و ولجامس دورف، در بررسي استنادها به مقاله برونينگ، كه از مقالات پر استناد در  بود، دريافتند كه تنها 10 درصد از استنادها تاييدي بوده و 33 درصد از آنها استنادهاي انتقادي بوده و نتايج و روش برونينگ در مقاله‌اش را به زیر سوال برده بودند.

انواع استناد در مطالعات تحلیل استنادی

بر اساس هدف تحلیل استنادی، عملکرد‌ها و انواع متفاوتی از استنادها در متون پیشنهاد شده است. بورمن و دانيل، به نقل از گارزن ومرسر ، استنادها را با توجه به عملکرد آنها در انگیزه‌های استنادی به چند نوع طبقه‌بندی کردندکه عبارتند از:

استنادهای تاییدی : استناد به آثاری که مدرک استنادکننده آنها را تایید می‌کند و با نظرات یا یافته‌های اثرمورد استناد موافق است. اين نوع استناد حاکی از وابستگی دو اثراست. درصد این نوع استنادها در مطالعات استنادی انجام شده حدود 10 تا 90 درصد بدست آمده است.

  • استنادهای مفهومي : استفاده از تعاریف، مفاهیم و نظريات اثر استنادکننده. درمطالعات رفتار استنادی میزان این استناد حدود 1 تا 50 درصدگزارش شده است.
  • استنادهای مقایسه‌ای : نویسنده، اثر خود يا آثار دیگران را با اثر مورد استناد مقایسه کرده است یا اثراستناد كننده پشتیبانی علمي برای اثر مورد استناد است. میزان این استناد حدود 5 تا 40 درصدگزارش شده است.
  • استنادهای مقطعی/فرضي : در اين نوع استناد نويسنده به دانش فرض شده در يك اثر تاريخي اشاره مي‌كند يا  به اين دليل استناد مي‌دهد كه دانش موجود در اثر استنادكننده را دانشي عمومي فرض مي‌كند يا به اثر مورد استناد به عنوان  اثر پیشکسوت پيشين ادای احترام می‌کند. میزان این استناد حدود 5 تا 50 درصدگزارش شده است.
  • استناد به روش‌شناختي : استناد به روش استفاده از مواد، تجهیزات، فنون عملی و ابزار، روشهای تحلیل و فرآیندهاي به کار رفته در اثر مورداستناد، استناد به روش‌شناختي ناميده شده‌ است. میزان این استناد حدود 5 تا 45 درصدگزارش شده است.
  • استنادهای تکذیبی  ؛ انتقادي : در اين نوع استناد، اثر استنادکننده به بحث درباره برخی جنبه‌های اثر مورد استناد پرداخته و آنها را مورد پرسش قرار می‌دهد. به اين ترتيب، استنادگر نكات مورد انتقاد را تصحیح كرده يا تنها به ارزيابي منفي اثر مورد استناد اكتفا مي‌كند. میزان این استناد حدود 1 تا 15درصدگزارش شده است.

انواع استنادهاي ذكر شده در متون مختلف، بر اساس بررسي‌هاي محققان مختلف شناسايي شده‌اند اما  استناد می‌تواند گوشه‌ای از اهمیت اثر مورد استناد را نشان دهد و عوامل زیادی بر میزان استناد در جوامع علمی اثرگذار است. از جمله عواملی مانند: زمان انتشار مقاله، حوزه موضوعی، مجله منتشر کننده،  نوع مقاله،  مخاطبان مقاله، شهرت نویسنده، در دسترس بودن انتشارات و مشکلات فنی.  استناد مي‌تواند بر اثر اين عوامل به گروهي از مقالات سوق پيدا كند بنابراین ناديده گرفتن تاثير اين عوامل مي‌تواند از دقت ارزيابي‌هاي مبتني بر تعداد استناد بكاهد. بورمن و دانيل به نقل از اسميت ،کاربرد شمارش استناد بعنوان یک شاخص اثرگذاري را تنها وقتی مناسب مي‌داند که سه معیار زیر در مورد استناد صادق باشد:

  1. استنادها‌ی یک مدرک به معنی مدارکی باشد که نویسنده از آنها استفاده کرده است.
  2. استناد، شایستگی ،کیفیت، اهمیت، اثرگذاری یک مدرک را منعکس کند.
  3. استنادها به بهترین آثار ممکن داده شود.

بعبارت دیگر، اعتبار یک مقاله را نمی‌توان تنها بر حسب تعداد استنادهای آن تعریف کرد بلکه تعداد استناد تنها می‌تواند بازتابی از اثرگذاري مقاله باشد وبهتر است استناد را تنها بازنمونی از تاثیر مقاله  بدانیم نه کیفیت آن.

رفتار استنادی

رفتار استنادي به معني الگوهاي حاكم بر رفتار نويسندگان در استناد به برخي آثار و عدم استناد به آثار ديگر است. عوامل زیادی بر رفتار استنادي نويسندگان اثرگذار است كه برخي مانند تفاوت حوزه هاي موضوعي، نوع مقالات، نوع مخاطبان و … شناسايي شده و برخي ناشناخته‌اند. کوچن و آزبو، نيز اشاره کرده‌اند رفتار استنادی می‌تواند بيانگر میزان تاثیر نویسنده از اثر مورد استناد باشد. اما اندازه‌‌گیری تاثیر حقیقی  مقالات مورد استناد بر نویسندگان استناد کننده، به دلیل غیر قابل پیش بینی بودن و سوگیری رفتار استنادی نویسندگان، دشوار می‌باشد. به عنوان مثال گارفیلد، معتقد است بيشتر نويسندگان دست كم يك مقاله مروري دارند كه بايد به تمام  نويسندگان كه در آن مقاله مروري مورد اشاره قرار گرفته‌اند، استناد دهند اما اينكار را انجام نداده‌اند .

کیس و هیگینز ،  نيز معتقدند با اینکه دلایل استناد یک نویسنده بطور گسترده و در طول چهار دهه در میان دانشمندان علوم اجتماعی مورد بحث قرار گرفته است اما ارزیابی دلایل استناد با محدودیت‌هایی مانند روش بررسی انگيزه‌هاي استناد و شناخت انواع استنادهاي ممكن مواجه است. لذا نمي‌توان بررسی دقیق و کاملي از رفتار استنادي نويسندگان داشت.گرچه بر طبق نظرات نويسندگان فوق، بررسي رفتار استنادي با محدوديت‌هايي مواجه است امامحققين توانسته‌اندنظريه‌هاي مختلفي درخصوص چگونگي رفتار استنادي نويسندگان ارائه دهند.

 نظریه‌های رفتار استنادی

 تحقیق‌های زیادی درباره دلایل استناد نویسندگان انجام گرفته است. شالوده نظریه‌های استناد مبتنی بر توصیف انگیزه‌های استناد محققین است. اولین بار مرتون، فرضیه  هنجارهای علم  را مطرح كرده است و معتقد است نويسندگان اعتبار نظریات جدید در مقالات خود را با استناد به آثار اوليه و پيشرو تاييد مي‌كنند. او همچنین اصطلاح کمونیسم علم را بکار می‌برد و آن را این گونه تشریح می‌کند که در این سیستم، ارزیابان تنها به اثر اصلی هر نویسنده اعتبار می‌دهند و استنادهاي نويسنده به آثار پيشين خود را ناديده مي‌گيرند. از آنجا كه خوداستنادي ممكن است ناشي از ادامه تحقيقات تخصصي فرد باشد و  نويسنده براي دنبال كردن روند تحقيقات خود ناگزیر به مقالات پیشین خود استناد باشد، لذا روش اعتباردهي مبتني بر فرضيه كمونيسم علم تنش‌هایی را بوجود آورد. دو نظریه رفتار استنادی عمده عبارتند از:  نظریه هنجاری استناد  و رهیافت ساختار اجتماعی رفتار استنادی.

نظریه هنجاری استناد

نظریه هنجاری استناد، مبتنی بر فرآیندهای تولید و اعتبار علم، از چشم انداز درونی است . این نظريه بر این فرض استوار است که محققان به مدارکی استناد می‌دهند که با اثر آنها ربط موضوعی دارد، برای تحقیق آنها بستر مفیدی فراهم می‌کند یا استناد به دليل تایید تاثیر اثر استناد شده صورت مي‌گيرد .

چندين محقق در تحلیل رفتار استنادی خود از این نظريه استفاده کرده‌اند. از جمله گارفیلد ، كه بوسیله مشاهده و روایت، پانزده انگیزه استنادی را شناسایی کرد. اين انگيزه‌ها بسیار مورد توجه قرار گرفت و  مقاله او از پر استناد‌ترین مقالات به شمار می‌رود. برخي از دلايل گارفيلد مانند شناسايي روش، تجهيزات و غيره، تهيه پيشينه مطالعات، اعتبار بخشي به داده‌ها و مقوله‌هاي مسلم و بديهي، رد يافته‌ها يا انديشه‌هاي ديگران در زمره انگيزه‌هاي وي جاي مي‌گيرند.

 به اعتقاد باولز، انگیزه‌های استناد را می‌توان به عنوان طیفی از طول یک مقیاس تصویر کرد که یک سر آن تاثیر حقیقی استناد مانند استفاده قابل توجه از نظریه یا روش نویسنده مورد استناد و سر دیگر آن استناد برای اهداف کم اهمیت مانند استناد به یک دوست می‌باشد . نویسندگاني مانند مرتون ، لیپتز، باولز، فراست، گارفیلد ، بالدی ، استوارت  و وایت در تحقیق‌های خود از تفسیر نظریه هنجاری استناد حمایت کرده‌اند.

منبع

قدیمی،آفتاب(1392)، اعتبار توليدات علمي ايران بر پايه ارزش استنادي آنها،پایان نامه کارشناسی ارشد، علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشکده ­ی علوم تربیتی و روانشناسی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0