ارزیابی عملکرد مالی با تجزیه و تحلیل صورتهای مالی
صورتهای مالي يكي از بهترين منابع اطلاعاتي در مورد وضعيت مالي شرکتها به شمار میروند که مسئولیت تهیه آن بر عهده مدیریت شرکت میباشد. سرمایه گذاران معمولاً توجه خود را به سودآوري شركت معطوف كرده و به شرايط مالي بنگاه اقتصادی تا جايي كه اين شرايط قدرت پرداخت سود سهام و اجتناب از ورشكستگي را در بر میگیرد، علاقه نشان میدهند. براي داشتن اطلاعات مفيد و ارزنده به منظور كسب بهترین تصمیمات سرمایه گذاری، مديريت سازمان موظف است به تمام جنبه هاي تهیه و گزارشگری اطلاعات مالی شرکت احاطه کامل داشته باشد تا سرمایه گذارانی که قصد تحصیل سهام این شرکتها را دارند بتوانند ارزيابي درستي از نحوهی ثروت آفرینی موسسه داشته باشند.
در این راستا مديريت بنگاه میتواند با اعمال تجزيه و تحلیلهای مالي، نحوهی سودآوري داراییهای مختلف را مورد بررسی قرار دهد و در صورت لزوم این نحوهی عمل را به سرمایه گذاران و مشتاقان عرصهی بازار سهام شرکت بشناساند. کسب سود، تداوم فعالیت، ارتقای ارزش شرکت و به حداکثر رساندن ثروت سهامداران از اهداف اصلی واحدهای انتفاعی و بنگاههای اقتصادی محسوب میشود. در فرآیند ارزش آفرینی و حداکثر نمودن ثروت سهامداران، اعمال مدیریت منطقی بین تصمیمات سرمایه گذاری و تصمیمات عملیاتی و تصمیمات تأمین مالی امری اجتناب ناپذیر در جهت کسب موفقیت اقتصادی است.
به روشنی مشخص است که پایه اصلی هر فعالیت تجاری، سرمایه گذاری است. سرمایه گذاری عامل محرکهی اقتصاد در چرخهی تولید و کار محسوب شده و تا سرمایه وجود نداشته باشد، تجارتی نیز وجود نخواهد داشت. در اینجاست که تصمیمات سرمایه گذاری با چالش روبرو میشود و برای انتخاب بهترین گزینه از میان عواملی همچون داراییهای فیزیکی، سرمایه های در گردش و نیز برنامه های توسعه ای در شرکتها، سردرگم انتخاب سودآورترین گزینه خواهد گشت. شاید در این موارد بتوان با استفاده از معیارهای اقتصادی (مانند ارزش فعلی خالص، نرخ بازده داخلی، دوره برگشت سرمایه)، معیارهای حسابداری (مانند نرخ بازده سرمایه گذاری، نرخ بازده داراییها و نرخ بازده خالص داراییها) و معیارهای ارزش آفرینی (مانند سود اقتصادی، برگشت جریان نقد، ارزش افزوده نقدی، ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده بازار)، به ارزیابی بهتر تصمیمات سرمایه گذاری کمک نمود.
مدیران مالی در جهت اجرای دقیق وظایف خود میبایست شناخت درستی از انواع صورتهای مالی و عناصر آنها داشته باشند. در این میان، صورت جریانهای وجوه نقد به دلیل انعکاس جریانهای ورودی و خروجی وجه نقد و مستقیم هر سه حوزه تصمیمات عملیاتی، سرمایه گذاری و تأمین مالی اهمیت ویژه ای نزد مدیران دارد.
ابزارهاي ارزيابي عملكرد مالي واحد تجاري بااستفاده از صورتهای مالي
يكي از مهمترین وظايف مديران مالي، حصول اطمينان از دستيابي به نتايج از پيش تعيين شده ميباشد. جهت رسیدن به این هدف میتوان با استفاده از ابزارهاي اندازه گيري مختلف به ارزيابي عملكرد يك واحد تجاري پرداخت. از نمونه های این ابزارهای اندازه گیری میتوان به تجزيه و تحليلهاي افقي و عمودي صورتهای مالي و نیز بررسي نسبتهای مالی شرکت اشاره نمود.
تجزيه و تحليل افقي: تجزيه و تحليل افقي به منظور مطالعه روند اطلاعات مالي در طي چند سال بكار میرود و معمولاً به صورت ارائه گزارشهای مقايسه اي براي سالهای متوالي ارائه میشود. در تحليل افقي معمولاً سالي را به عنوان سال مبنا در نظر گرفته و تغييرات سالهای ديگر را نسبت به آن محاسبه و مورد تجزيه و تحليل قرار میدهند. در اين تحلیلها ممكن است اطلاعات هر سال نسبت به سال قبل، مقايسه شده و افزايش یا كاهش اقلام محاسبه و درصد اين افزايش و کاهشها را نشان دهند.
تجزيه و تحليل عمودي: در تجزيه و تحليل عمودي، يكي از اقلام مهم گزارش به عنوان مبنا در نظر گرفته شده و ساير اقلام گزارش نسبت به آن سنجيده ميشود. تجزيه و تحليل عمودي به منظور نشان دادن ساختار داخلي اطلاعات مالي يك موسسه بكار میرود. اين تحليل در سود و زيان، روابط موجود بين درآمد و ساير اقلام تشكيل دهنده سود و زيان را منعكس ميسازد. هم چنين در ترازنامه، اين تحليل نشان دهنده تركيب داراييها و منابع تأمين اين داراییها است.
تجزيه و تحليل به كمك نسبتهای مالي: تجزیه و تحلیلهای افقي و عمودي اطلاعات را در داخل يك طبقه با يكديگر مقايسه میکنند. در حالي كه لازم است اطلاعات مالي در طبقات مختلف نيز مورد تجزيه و تحليل قرار گيرند. تجزيه و تحليل به کمک نسبتهای مالي مختلف توسط تحليل گران خبره و با تجربه، می تواند گویای اطلاعات مفيدي از موقعيت مالي مؤسسه باشد كه به تنهایی از صورت حسابهای مالي شرکت قابل استخراج نيست. تجزيه و تحليل از طريق نسبتهای مالي شامل دو نوع مقايسه است:
- مقايسه نسبتهای دوره جاري با نسبتهای سالهای گذشته و نسبتهای مورد انتظار سال آينده يك مؤسسه خاص.
- مقايسه نسبتهای مالي يك موسسه با مؤسسات مشابه ديگر و يا با نسبتهای متوسط يك صنعت در يك مقطع زماني معين.
البته در تجزيه و تحليل نسبتها، محدودیتهایی نیز وجود دارد. مفروضاتي كه در حين فرآيند تجزيه و تحليل مالي بايد همواره آنها را مد نظر قرار عبارتند از:
- تورم وجود ندارد،
- مانده اقلام ترازنامه در طي دوره ثابت هستند،
- ارقام صورت سود و زيان به طور يكسان در طي دوره واقع شدهاند،
- حساب سازي انجام شده است،
- حساب آرايي انجام شده است.
در صورت مقايسه با ساير شرکتها تمام شرکتها از رويه هاي يكسان حسابداري استفاده كردهاند.
کاربرد نسبتهای مالی
براي تعيين اينكه كداميك از نسبتهای مالی براي پيش بينيها و ارزیابیها مفيد تر بوده و به طور معمول در مطالعات بازار به كار گرفته میشوند، هیچگونه ملاك مطلق براي اهميت متغیرهای تأثیرگذار در آن نسبتها و نيز ميزان اهميت متغيرهاي خاص در جهت تأييد يا مخالفت با آمارهاي مختلف مورد بررسي، وجود ندارد.
تصمیم گیری همواره یک امر فردی بوده و سرمایه گذار با توجه به سلیقه و میل و اشتیاق خود نسبت به یک موضوع خاص، جهت رسیدن به هدف مورد نظر خود تصمیم گیری مینماید. طبیعتاً مدیران شرکت هم جهت بهبود روشهای دستیابی به ثروت تلاش میکنند اما آنها هم با توجه به سطح دانش و آگاهی خود در نهایت با توجه به سلیقه خود به اتخاذ تصمیم میپردازند. در اینجاست که کاربرد های نسبتهای مالی میتواند به این نحوه عمل در جهت تصمیم گیری بهتر کمک نماید.
نسبتهای مالی مورد استفاده در تجزیه و تحلیل وضعیت مالی شرکتها، به 4 دسته کلی تقسیم میشود. نسبتهای نقدینگی که نشاندهندهی توانایی شرکت برای پاسخگویی به تعهدات کوتاه مدت است. نسبتهای اهرم مالی که نشاندهندهی توانایی شرکت برای بازپرداخت بدهیهای بلند مدت و کوتاه مدت است. نسبتهای فعالیت که نحوهی استفاده کارآمد از داراییهای شرکت را نشان میدهد و نسبتهای سود آوری که نشاندهندهی بازده خالص فروش و داراییها میباشد .
برای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی از راه کاربرد نسبتهای مالی دو روش عمده وجود دارد. در اجرای روش اول که «تجزیه و تحلیل مقایسه ای» نامیده میشود، وضع مالی شرکت در یک زمان مشخص ارزیابی و عملکرد آن با عملکرد شرکت رقیب مقایسه میشود. در روش دوم که «تجزیه و تحلیل سنواتی یا سری زمانی» نامیده میشود، عملکردهای شرکت در چند سال پیاپی با هم مقایسه میشود. این دو روش مکمل یکدیگر هستند و باید هر دو را بخشی از تجزیه و تحلیل صورتهای مالی دانست.
تجزیه و تحلیل مقایسه ای: برای تجزیه و تحلیل مقایسه ای به صورتهای مالی شرکت بر اساس مقیاس مشترک نیازمندیم. گام دوم مقایسه عملکردهای شرکت با عملکرد سالهای قبل است.
تجزیه و تحلیل سنواتی: هدف از تجزیه و تحلیل سنواتی، قضاوت در مورد عملکرد شرکت در یک دوره زمانی چندساله ی مشخص است. در این تجزیه و تحلیل به سه عامل توجه میشود:
- روند اصلی داده های شرکت،
- تغییر جهت این روند،
- انحراف مهمی که برخی از داده ها نسبت به بقیه دارند.
کاربرد نسبتهای مالی جهت ارزيابي عملكرد: به منظور ارزيابي شرايط مالي و نحوه عملكرد يك سازمان، تحليل گران نياز به معياری براي سنجش و مقايسه اطلاعات مالی منتشره شرکت دارند. تجزيه و تحليل و تفسير نسبتهای مالي توسط تحليل گران ماهر و با تجربه اطلاعات مفيدي از موقعيت مالي مؤسسه به دست خواهد داد كه از صورتهای مالي به تنهايي قابل استخراج نيست. اين گونه مقایسهها يك ديد كلي راجع به شرايط مالي و عملكرد مديریت در بنگاه اقتصادی نشان خواهد داد .
کاربرد نسبتهای مالي در تجزيه و تحليل اوراق بهادار: تجزيه و تحليل نسبتهاي مالي براي ارزيابي سرمایه گذاری در اوراق بهادار، سهام و اوراق قرضه نيز مناسب ميباشد. در تجزيه و تحليل اوراق قرضه و اوراق بهادار تأكيد اساسي بر شناخت و پيش بيني سودآوري بالقوه شركتها در دراز مدت است. از آنجایی که سودآوري شركتها بستگي زيادي بر ميزان كارايي و نحوه اداره شركت دارد، و نیز تجزيه و تحلیلهای مالي ميتواند اطلاعات جامعي در اين زمينه ارائه كند، كاربرد نسبتهای مالی براي تحليل گران اوراق بهادار بسیار مفيد میباشد.
قدرت آينده نگري نسبتهای مالي: بر اساس مطالعات تجربي که بر روي توانايي آينده نگري نسبتهای مالي انجام شده است، با استفاده از تکنیکهای مختلف آماري، ناکامیهای شرکتهای مورد مطالعه پيش بيني شده است. نتایج اين مطالعات، اینطور بیان مینمود كه مجموعهاي از نسبتهای مالي را میتوان به منظور پيش بيني توانايي مالی و اعتباري بنگاه اقتصادی در بلند مدت مورد استفاده قرار داد. مطالعات عيني بر روي نسبتها باعث شده است كه اهميت اینگونه ابزارها در تجزيه و تحلیلهای مالی بيش از پيش جنبه علمي و عملي به خود گيرد.
کاربرد نسبتهای مالی مدل فالمر و زمیجوسکی
با توجه به بررسي قابلیت كاربرد مدل فالمر و زمیجوسکی در اين تحقیق، مفهوم نسبتهای مورد استفاده در اين مدل به شرح زیر میباشد:
نسبت كل بدهیها به كل داراییها(نسبت اهرمی): با این نسبت، کل وجوهی که از محل بدهیها تأمین شده است محاسبه میشود. اگر این نسبت از عدد یک کم شود، درصد کل وجوهی که از محل حقوق صاحبان تأمین شده است به دست میآید. بدهیهای جاری نیز در این نسبت گنجانده میشود و برای محاسبه آن، کل بدهیها را بر کل داراییها تقسیم میکنند.
نسبت بدهیهای جاري به کل دارایی ها(نسبت اهرمی) :نسبت های اهرمی میزان استفاده از بدهی در ساختار سرمایه و تامین مالی شرکت در زمان سررسید را نشان می دهد. این نسبت ها از طریق مقایسه هزینه های ثابت با سود و یا از طریق مرتبط کردن بدهی ها و حقوق صاحبان سهام محاسبه می شوند.
نسبت دارایی جاری به بدهی جاری(نسبت نقدینگی): نسبت های نقدینگی توانایی موسسه را نسبت به باز پرداخت تعهدات و بدهی های کوتاه مدت شرکت نشان می دهد و به دارایی های جاری و بدهی های جاری شرکت بستگی دارند.
نسبت سرمایه در گردش به کل بدهی ها(نسبت نقدینگی): این نسبت از تقسیم (بدهی جاری-دارایی جاری) بر کل بدهی ها حاصل می شود.
نسبت سود خالص به مجموع داراییها: به این نسبت، بازده کل داراییها نیز گفته میشود که از تقسيم سود خالص به مجموع داراییها بدست میآید. این نسبت بازده بعد از احتساب ماليات بر در آمد شركت را از لحاظ سهامداران و اعتبار دهندگان در مقايسه با جمع سرمايه هاي آنان نشان میدهد. به عبارت ديگر، نسبت مزبور شامل آن میزان بازده اي میباشد كه واحدهای انتفاعي براي كليه سرمايه گذاران و اعتبار دهندگان تحصيل كرده است .
نسبت وجوه نقد حاصل از عمليات به كل بدهیها: از نسبتهای دیگر مورد استفاده در این مدل است که از تقسیم وجوه بدست آمده در نتیجه عملیات شرکت بر کل بدهیهای شرکت اعم از کوتاه مدت و بلند مدت بدست میآید. نسبت کل وجوه نقد به بدهی مستقیماً با آژانسهای درجهبندی اعتباری و متصدی وام و اعتبار مرتبط میباشد. این نسبت با این فرض که کل وجوه نقد حاصل از عملیات به بازپرداخت بدهی اختصاص داده شود، دوره زمانی مورد انتظار را جهت بازپرداخت بدهی نشان میدهد.
نسبت سودانباشته به کل دارایی ها(نسبت سودآوری): نسبت های سودآوری بیانگر توانایی تحصیل سود و بازده کافی توسط شرکت و به عبارت دیگر مبین کارایی عملیات شرکت می باشند. سودآوری نتیجه نهایی همه برنامه ها و تصمیمات مالی شرکت است و آخرین جواب ها را در مورد نحوه اداره شرکت به دست می دهد.
گردش جمع دارایی ها: این نسبت از تقسیم فروش خالص بر مجموع دارایی ها در یک دوره مالی به دست می آید. این نسبت بر چگونگی بهره وری از دارایی ها تاکید دارد.
نسبت دفعات پرداخت بهره: این نسبت به طور معمول از تقسیم سود قبل از بهره و مالیات بر هزینه بهره به دست می آید. علت استفاده از سود قبل از بهره و مالیات در صورت کسر، آن است که این سود جهت پرداخت بهره در دسترس است. این نسبت برای ارزیابی توان واحد تجاری در پرداخت هزینه بهره سالانه به کار می رود.
منبع
صمدنژاد، بهناز (1394)، بررسی قابلیت کاربرد مدل های پیش بینی ورشکستگی فالمر و زمیجوسکی، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی،دانشگاه ارومیه
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید