اثر اشتغال مادر بر رشد روانشناختی کودک

همه روزه ودرهمه جای دنیا به تعداد مادرانی که به کاردرخارج ازخانه روی می‌آورند، اضافه می‌شود.این امر آنان را با احساسات متناقض مثبت و منفی مواجه می‌سازد، ولی فراتر از همه اینها، دغدغه اصلی چنین مادرانی آن است که فرزندان کوچک خود را در این مدت به چه کسی بسپارند تا خیالشان راحت باشد. اکثر این مادران  هنگام کار، کودکان پیش‌دبستانی خود را به مهد کودک می‌فرستند و عده‌ای نیز آنها را به یکی از خویشاوندان خود یا پرستاری خانگی می‌سپارند. مسائل مربوط به فرزندان بزرگترکه احتمالاً ساعاتی از روز را باید تنها در خانه بگذرانند، نیزجای خود را دارد. واقعیت آن است که فرزندان، صرف‌نظرازدختریا پسر بودن، حداقل تا دوره نوجوانی، به شدت نیازمند نگاه محبت‌آمیز و درعین حال حساس، تیزبین، و پیگیر والدین، مخصوصاً مادر هستند. در تمام نظریه‌های رشد، ازمادربعنوان تأثیر‌گذارترین فرد برکودک نام برده شده‌است. به خصوص از دو یا سه ماهگی که کودک فراتراز نیازهای زیستی خود، چهره مادر را می‌شناسد و نوعی رابطه عاطفی و منحصربه فرد با او برقرار می‌کند. رابطه‌ای که کودک به شدت به آن نیاز دارد. از این زمان به بعد کودک به شدت نیازمند تعلق خاطر به فرد یا افرادی است که او را بی‌قید و شرط غرق در عاطفه و محبت می‌کنند و هر زمان که به آنها نیاز پیدا کند، حاضر باشند تا به نوعی وابستگی ایمن که رشد او را در تمام زندگی تضمین می‌کند ،دست یابد.

اما اهمیت مادردررشد و تحول کودک، به دوران کودکی منحصر نمی‌شود . تحقیقات متعدد نشان داده‌اند که اعتماد به نفس ، آرامش خاطر، نشاط، سطح سواد عمومی یا تحصیلات و گستردگی و تنوع فعالیت‌های مادر، بیشترین همبستگی را با سلامت روانی ، هوش و نشاط کودک دارند و از این نظر نقش مادر به مراتب مهمتراز نقش پدراست. این که درصورت اشتغال مادران، کودکان مجبور هستند ساعاتی از روز را در غیاب مادر بگذرانند وتبعات دیگر این اشتغال چه تأثیری بر رشد وتحول فرزندان خواهد گذاشت، همان مسئله‌ای است که بسیاری از مادران شاغل به شدت نگران آن هستند و گاه متأسفانه در قبال تربیت فرزندان خود به شدت احساس گناه می‌کنند. درحالی‌که اشتغال مادر نه‌تنها بد نیست بلکه در شرایطی مزایای فراوانی نیز برای خود مادر و فرزندان او دارد و تنها بی‌توجهی به پاره‌ای مسائل در این  زمینه، سبب بروز اثرات منفی برکودک می‌شود. بنابراین صرف داشتن شغل، نباید مادران را نگران سازد.

 تعداد ساعات کار مناسب، حفظ ارتباط با کودک درطول روز و پاره‌ای از عوامل  که پس از این درباره آنها سخن خواهیم گفت، نقش مهمی در سلامت ارتباط کودک-  مادرخواهند داشت. چه مادر شاغل باشد چه نباشد آنچه بیش از کمیت حضوراو در کنارکودک اهمیت دارد کیفیت حضور اوست. چه‌بسا مادری که تمام ساعات روز را درخانه حضور داشته‌باشد، ولی به تربیت فرزندان و مراقبت از آنان توجه و پیگیری لازم را نداشته باشد. تأثیراشتغال مادربر رشد کودک به کیفیت مراقبت‌های جانشین او تداوم رابطه والد- کودک بستگی دارد. به عبارت دیگر، والدین قبل از سپردن فرزند خود به فرد یا محل خاصی، باید ازکیفیت برخورد و رفتارافرادی که مراقبت ا زکودک را می‌پذیرند، آگاهی داشته باشد و از جوانب گوناگون امنیتی و بهداشتی و درمجموع  سلامت آنان اطلاع پیدا کنند. حفظ ارتباط مادر با کودک دراین ساعات  نیز اهمیت زیادی دارد. این ارتباط می‌تواند در حد یک یا دو مکالمه  چند دقیقه‌ای باشد، ولی به هرحال بسیار اهمیت دارد. از هر فرصتی برای گفت وگو با کودک خود بهره گیرید. درعین حالی که در فضایی محبت‌آمیز وگرم، آنچه را که کودک نیازمند یادگیری آن است، به او می‌آموزید، اجازه دهید با امنیت خاطر، در برابرگوش شنوا و نگاه مهربان وصبورشما، هرآنچه رادردلش می‌گذرد، با شما در میان بگذارد. کودکان کم سن‌تر نگران امور شخصی خود هستند، پس به آنها یاد بدهید که در نبود شما، در هر مورد چه بکنند یا به چه کسی مراجعه نمایند. این روش در مورد برخورد با فرزندان بزرگتر نیز به اقتضای نیازهای آنها همچنان اساسی و پابرجاست.

علاوه برآنچه گفته شد عوامل زیاد دیگری از قبیل : رضایت شغلی مادر، حمایتی که همسرش از او میکند، جنسیت کودک و مرتبه اجتماعی اقتصادی خانواده، نقش مهمی در رشد کودک دارند. فرزندان مادرانی که از شغل خود راضی هستند و نسبت به تربیت فرزندان خود متعهد وحساس هستند، در مقایسه با فرزندان مادران غیر‌شاغل، سازگاری بیشتری از خود نشان می‌دهند و ازعزت نفس بیشتر، روابط مثبت بیشتر با خانواده و همسالان، عقاید جنسیتی کلیشه‌ای کمتر و نمرات بهتری در مدرسه برخوردارند. این پیامدها مخصوصاً دردختر‌ها بیشتردیده می‌شود زیرا از مشاهده شایستگی‌های زن(مادر خود) و الگوی موفقی در این زمینه بهره‌مند می‌شوند. دختران مادران شاغل آرزوی تحصیلی عالیتر دارند و احتمال بیشتری دارد که رشته‌های تحصیلی غیرسنتی، نظیر حقوق، طب و فیزیک را انتخاب کنند.

براساس برخی پژوهش‌ها ، پسران مادران شاغل نیزدر مقایسه با پسران مادران غیر شاغل از خود‌بسندگی و سازگاری اجتماعی بیشتری برخوردارند اما پیشرفت تحصیلی آنها در مواردی پایین‌تراست. نکته دیگر اینکه اگر نگاه همسران زنان شاغل به شاغل بودن آنها مثبت باشد ودراین مورد رفتار حمایت‌گرانه‌ای از خود بروزدهند و نیز مسئولیت بیشتری در قبال فرزندان خود بپذیرند، فرزندان آنان این فرصت را می‌یابند که ضمن برخورداری از وجود و حضور مادری فعال، زمان بیشتری را با پدرخود سپری کنند. تحقیقات نشان می‌دهند که جدا شدن کودک درساعاتی از روز از مادر، به کاهش وابستگی او به مادر منجر نمی‌شود. ولی همانطور که کیفیت حضور مادر مهم است، کیفیت و سلامت  مراقبت های جانشین او نیز از اهمینت زیادی برخورداراست. مراقبت ‌کنندگان ازکودک باید آگاه، سالم و نسبت به تربیت کودک حساس باشند. در مورد مهدکودک‌ها، در مجموع می‌توان گفت کودکانی که به مهد کودک می‌روند درپاره‌ای مهارت‌های اجتماعی مثل شرکت در کارهای گروهی، ازسایرکودکان پیشرس‌تر هستند، اما در میزان استفاده از مهدکودک  طبقه اجتماعی مادراهمیت زیادی پیدا می‌کند. به این معنی که مهدکودک برای کودکان مادران شاغل فقیروکم‌سواد امکانات فکری متنوع‌تری ایجاد می‌کند و معمولاً به حال فرزندان چنین مادرانی بسیار مفید واقع می‌شود، ولی این امردرمورد مادرانی که خودشان می‌توانند امکانات متنوعی برای فرزندانشان فراهم سازند، چندان صادق نیست. براساس آنچه تاکنون گفتیم، اگرچه زنان شاغل، به خصوص در شغل‌های خاصی مانند معلمی و پرستاری، به دلیل نقشهای متفاوتی که باید یر عهده گیرند، میزان تنیدگی بیشتری را متحمل می‌شوند و رشد و تحول روان‌شناختی کودکانشان مستقیماً با سلامت آنان ارتباط دارد، ولی نمی‌توان گفت که شغل مادر لزوماً بر سلامت روانشناختی کودک اثر منفی می‌گذارد. اما در صورتی‌که اشتغال فشارهای زیادی بر برنامه‌ریزی مادر وارد کند، کودک او در معرض خطر تربیت ناکارآمد قرار می‌گیرد.

 ساعات زیاد کارکردن و وقت کمی را با کودک گذراندن با رشد ناسازگاری درآنان ارتباط دارد. درحالیکه اشتغال نیمه وقت مادربه دلیل نقش مثبت آن بر بهداشت روانی زنان به حال کودکان در هرسنی مفید واقع می‌شود. عامل مهم دیگردراین زمینه، نوع شغل مادر ونگاه اجتماعی به آن است که بر نگاه زنان شاغل به خودشان نیز اثر دارد. خوشبختانه درجامعه ما نگاه بسیار مثبتی به شغل معلمی زنان وجود دارد و همین امر سبب شده‌است که کودکان مادران فرهنگی درمقایسه با مشاغل استرس‌زای دیگر، کمتر با مسائل خاصی نظیر رفتارهای نابهنجار و وابستگی روبرو باشند. بنابراین با توجه به تمایل روز‌افزون زنان به داشتن شغل، توجه به نکات زیر برای رعایت بهداشت روانی و جسمی مادران و خانواده آنها ضروری به نظر می‌رسد:

  • تا آنجاکه امکان دارد، تعداد ساعات کارخود را محدود کنند وکاری را که متناسب با علاقه و توانمندی‌های آنها است انجام دهند.
  • ساعاتی را برای استراحت در میانه روز در نظر بگیرند، دراین فاصله کاملاً آرامش خود را حفظ کنند و سعی کنند به مشکلات خود فکر نکنند.
  • هرچند مدت یکبار، در بازگشت به خانه، هدیه‌ای برای فرزندان خود تهیه کنند.
  • به اوقات فراغت وساعات بیکاری فرزندان خود کاملاً توجه کنند. آنان نباید تنها باشند، مگرآنکه دقیقاً بدانند مشغول چه کاری هستند.
  • ترتیبی دهند که هر وقت فرزندان کار مهمی با آنها دارند یا حتی فقط می‌خواهند با آنها صحبت کنند، بتوانند این کار را انجام دهند.

منبع

قلی زاده، لیلا(1394)، بررسی رابطه بین درگیری شغلی والدین با شادکامی و موفقیت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی ناحیه یک  شهر ارومیه، پایان نامه کارشناسی ارشد برنامه ریزی درسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه.

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0