اثربخشی مداخلات روانی اجتماعی
مطالعه اي توسط معزي و همکاران، بهمنظورارزیابی تأثیر حمایتهاي روانی در بهبود عواقبروانی ناشی از حادثه، بر روي 41 نفر از کودکان و نوجوانان 15-5 ساله روستاي سفیلان که در حادثهی آتشسوزي مدرسه حضور داشتند انجامشد. شرکتکنندگان بلافاصله پس از واقعه، پرسشنامهی PTSD یول را تکمیل و سپس در چهارجلسه مداخلات روانی شرکتکردند. 5ماه پس از مداخلات، دوباره پرسشنامهی مذکور را تکمیل نمودند. نتایج این پژوهش کاهش معنادار میزانPTSDرا از14/61 قبل از مداخله به 19/48 بعد از مداخله نشان دادهاست.
مداخلات روانی اجتماعی گروهی در بیماران دیابتی
بیماران دیابتی با چهارنوع مسالهی روانی اجتماعی مواجه میشوند؛ اولین مساله پیامدهای روان شناختی نشانهها و بحران دیابت است که بخشی از این مساله مربوط به شروع دیابت و بخشی دیگر مربوط به شکایات جسمی حاصل از دیابت است.نیاز به مداخلات روانی اجتماعی گروهی در افراد دیابتی در مطالعات مختلف بارها ذکر شده است. هدف اصلی بکاربردن مداخلات روانی اجتماعی هم کنترل قندخون و هم افزایش کیفیتزندگی این بیماران است. از آنجا که فشارروانی حاصلاز این بیماری که متوجه بیماران است زیاد است بکاربردن مداخلات روانی اجتماعی ضروری است و بهکاربردن این مداخله به شکل گروهی بهتر و مقرون بهصرفهتر است.
دربیماران مزمن نسبت به بیمارانی که مشکلات حاد جسمی دارند کاربرد مداخلات روانی اجتماعی معمول تر و دارای پیشینهی بیشتری است. این نوع مداخلات گروهی به چهار دسته تقسیم میشوند: دستهی اول گروههاییست که با علائم روانشناختی حاصل از دیابت بویژه اضطراب وافسردگی دراین بیماران سرو کار دارد. نتیجهی تحقیقات نشان میدهد که وقتی این بیماران با تشخیص دیابت مواجه می شوند شرکت در گروههای مداخلهی روانی اجتماعی در کاهش این علائم موثر است، اسپیس، ساچس، پیچمن وپراگر، با بکاربردن روش مداخلهی گروهی روانی اجتماعی دربیماران دیابتی نوع یک کاهش میزانHbA1cرادر این بیماران گزارش داد. الووی، توث ومک کراگ، با بکاربردن یک مداخلهی روانی اجتماعی شش جلسهای در بیماران دیابتی که دچار اختلال خوردن نیز بودند بهاین نتیجه رسید که میزانHbA1cبه میزان43%کاهش یافته بود، همچنین پیگیری شش ماههی این مداخله نشانداد که رفتار غذا خوردن این بیماران به میزان زیادی اصلاح شده بود. کندری، منش، بوون،گرین و لوی، دومین گروهها،گروههایی هستند که با شکایتهای جسمی حاصل از دیابت مانند مشکلات بینایی در این بیماران سروکار دارند. هدف این گروهها فراهم آوردن شرایطی است که اطلاعاتی دربارهی دیابت ومشکلات حاصل از آن به بیماران داده شود .بعلاوه در این گروهها بیماران را درجهت افزایش استقلال و عزتنفس ، کنترل قندخون و چگونگی استفاده از حداقل بینایی که دارند، مورد حمایت هیجانی قرار میدهند. زیتلر، دوران، وادت، هرشباچ و استرین، در یک مطالعهی کنترل شده در بیماران دیابتی نوع یک که در آن بیماران در شش جلسهی یک و نیم ساعته که هفتهای یکبار تشکیل میشد بهاین نتیجه رسید که پس از سهماه اجرای مداخله میزان ترس بیماران از نشانههای آسیب چشمی شان کم شده و راحتتر بیماری را میپذیرفتند.گروه سوم کمپهای دیابتی است، در این کمپها که بیشتر نوجوانان و کودکان مبتلا به دیابت نوع یک نگهداری میشوند آموزشهایی جهت کنترل بهتر بیماری به بیماران داده میشود. در یک مطالعهی کنترل شده که در آن256کودک و نوجوان مبتلا به دیابت نوع یک نگهداری میشدند برنامه ها متشکل بود از سه ساعت آموزش تئوری و عملی خودمدیریتی دیابت به علاوه شش ساعت ورزش، درکنار اینها نیز در کمپ یک روانشناس حضور داشت که با کمک روانشناس و با پیشنهاد خود اعضای گروه هر روز دربارهی یک موضوعی بحث میکردند. و آخرین گروه گروههایی است که با نیازهای روزانهی دیابتی ها سروکار دارد. هدف این گروهها آموزش راهبردهای مقابلهای از طریق آموزش حلمساله و آموزش مهارتهای اجتماعی است.
منبع
اعراب شیبانی،خدیجه(1392)،اثربخشی مداخلات روانشناختی برشاخصهای سلامت جسمی وروانی، پایان نامه دکترای تخصصی،روانشناسی سلامتی،دانشگاه پیام نور تهران
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید