ابعاد شفافیت

شفافیت در بازارها

از مهمترین بازارهای فعال در یک اقتصاد می‌توان به بازار پول، بازار سرمایه، بازار ارز، بازار کالا اشاره کرد. این بازارها در صورت عملکرد درست، اثر مثبت و قابل ملاحظه‌اي بر روي متغيرهاي كلان اقتصادي دارند. از این رو، توسعه این بازارها، نقش بسزايي در فرآيند رشد اقتصادي هر كشوري ایفا می‌کند. در ادامه به بررسی این بازارها و لزوم شفافیت در آن‌ها می‌پردازیم.

بازار پول

بازار پول در هر کشوری توسط بانک مرکزی آن کشور اداره و سیاست‌گذاری می‌شود در واقع بانک مرکزی کشورها مسئول عملکرد بازار پول در آن‌ها هستند. بانك‌هاي مركزي امروزه مسووليت‌هاي سنگيني چون تثبيت قيمت‌ها و ثبات نظام مالي كشورها را به‌عهده دارند و اين دو ركن اساسي حاكميت‌ امروز است. از طرف ديگر، استقلال بيشتر بانك مركزي پاسخگويي بانك را در مقابل دولت و مردم بالا مي‌برد و براي پاسخگويي بهتر، بانك چاره‌اي ندارد جز آنكه شفاف عمل كند.

صندوق بين‌المللي پول شفافيت در بانك مركزي را چنين تعريف مي‌كند «ايجاد محيطي كه در آن اهداف و سياست‌ها و مباني قانوني آن‌ها، چارچوب اقتصادي و نهادي، چگونگي تصميم‌گيري‌ها و عقلانيت حاكم بر آن، داده‌ها و اطلاعات مربوط به سياست‌هاي پولي و پاسخگويي‌ها به موقع و براي عموم مردم قابل فهم و قابل دسترسي باشد.» این صندوق پول اقدامات زیر را برای افزایش شفافیت در بازار پول مفید می‌داند:

  1. وجود قوانین، اهداف و مسئولیت‌های شفاف: اهداف بانک مرکزی باید در مورد سیاستهای پولی به صورت واضح و شفاف بیان شود. موسسات مالی دولتی نیز باید اهداف و چارچوب‌های فعالیت خود را با توجه به مقررات، به صورت واضح بیان نمایند.
  2. دسترسی به اصول تصمیم‌گیری تصمیمات پولی: بانک مرکزی باید چارچوب‌ها، ابزارها و اهداف خود را برای عموم منتشر نماید. اصول و راهنمایی‌های بانک مرکزی به موسسات باید برای عمومی منتشر شود.
  3. دسترسی عمومی به اطلاعات سیاست‌ها: ترازنامه بانک مرکزی و اقلام مهم اقتصادی باید به عموم منتشر شود. موسسات مالی دولتی باید به صورت دوره ای نتایج فعالیت‌های خود را گزارش دهند.
  4. جوابگویی و اطمینان از جامع بودن تصمیمات: بانک مرکزی باید گزارشی از جامع بودن فعالیت‌های خود و موسسات مالی دولتی به عموم ارایه نماید.

 بانك مركزي براي آنكه بتواند سياست‌هاي خود با كارآيي بيشتر انجام دهد بايد بر مبناي سه محور استقلال، شفافيت و پاسخ‌گويي حركت كند. فهم و درك بهتر و بيشتر از اين سه محور كمك مي‌كند تا رابطه دولت و بانك بهتر سامان‌دهي شود. این صندوق براي اداره بانك‌هاي مركزي بر محور استقلال، شفافیت و پاسخ‌گویی، 6 اصل اساسي را به‌عنوان چارچوبی براي چگونگی فعالیت این بانک، پيشنهاد كرده است. اين اصول بدون توجه به درجه توسعه‌يافتگي كشورها، عبارتند از:

  1. قراردادن ثبات قيمت‌ها به عنوان هدف اصلي سياست‌هاي پولي.
  2. ممانعت از قرض‌دهي بانك مركزي به دولت.
  3. اطمينان از اينكه بانك مركزي استقلال كاملي در تدوين سياست‌ها و ابزارهاي پولي براي دستيابي به اهداف تعيين شده توسط دولت و مجلس را دارد.
  4. اطمينان از اينكه دولت‌ها در تدوين و فرموله كردن سياست‌هاي پولي مداخله نمي‌كنند.
  5. اطمينان از اينكه «پاسخگويي» بانك مركزي با سطح «استقلال» آن مطابقت داشته باشد.
  6. اطمينان از اينكه «شفافيت» با سطح «پاسخگويي» و عمق بازار مالي كشور مطابقت داشته باشد.

بانک مرکزی برای نیل به اهداف اقتصادی خود، که طبق قانون به او محول شده، باید بتواند به‌طور مستقل تصمیمات پولی مد نظر خود را اتخاذ و اجرا کند. این بانک در انجام وظایف خود، نه تنها به استقلال، بلکه به یک استراتژی پولی نیاز دارد؛ تا بتواند در قالب آن، از ابزارهای پولی خویش جهت کنترل بهتر و مناسب‌تر تورم استفاده کند.

بازار ارز

بازار ارز يكي از بازارهای مهم اقتصاد هر كشوري به حساب مي‌آيد و تغييرات نرخ ارز به شكلی ارزش پول ملي هر كشوري را تعيين مي‌كند و نرخ برابري پول ملي و با ارزهای مختلف، ملاك تشخيص در بازار‌هاي مالي است. همچنین اگر اين معاملات شفاف، واقعي و نرخ برابري آن درست باشد نشانه كارايي اقتصادي آن كشور است.از یک طرف، پیچیدگی سیاست‌های ارزی و تاثیرات همه سویه آن بر سیاست‌های تجاری و پولی می‌تواند مشکلاتی برای اقتصاد ایجاد کند و از طرف دیگر تثبیت نرخ ارز و مداخلات بی‌حد دولت در سیاست‌های ارزی به بر هم زدن تعادل اقتصادی و ناکارآمد کردن بازارهای سرمایه، کالا و پول منجر می‌شود.امروزه نرخ ارز یکی از معیارهای مهم اقتصادی به شمار می‌رود، بنابراين با توجه به اهميت اين موضوع نبايد نرخ ارز شيوه انتزاعي تعيين گردد. بلکه بايد با توجه به اقتضائات اقتصادي هر کشوری و ضريب تاثير نحوه تعيين نرخ ارز در فعاليت‌هاي اقتصادي مشخص شود.

بازار کالا

توليدکنندگان کالا همواره براي برنامه­ريزي حجم و نوع محصولات خود، از یک طرف با چالش‌هايي نظیر عدم شفافيت بازار، نامعلوم بودن روند آتي قيمت محصولات و ناكارآمدي نظام تعيين قيمت و توزيع محصولات روبرو هستند و از طرف دیگر همیشه نگران وضع قواعد و مقرراتی که ممکن است هر زمان توسط مسؤولان تدوین و یا تغییر کنند. به عبارت دیگر قوانین و مقرراتی که دارای ابهام است و یا سیاست‌گذاری‌هایی که از شفافیت و ثبات لازم برخوردار نیست باعث از بین رفتن امنیت داد و ستد و مالکیت غیر پایدار می‌شود. از این رو، صنايع نيز براي برنامه‌ريزي توليد خود، تمايل دارند از خطرات ناشي از نوسان قيمت‌ها ايمن شوند و با برآوردي مطمئن از قيمت تمام شده و ثبات سیاست‌های دولت در این بازار، به توليدي اقتصادي بپردازند. سازمان تجارت جهانی، شفافيت در نظام تجاری را در قالب دو تعهد اصلی زیر بیان می‌کند:

  • تجويز حمايت از صنايع و بنگاه‌هاي داخلي اما تنها با تعرفه که شفاف‌ترین ابزار حمایتی است.
  • شفافيت در كليه قوانين و مقررات تجاري و احكام قضائي و دستورات اداري مرتبط با تجارت از جمله در نظام مالياتی، از طریق انتشار آن‌ها.

در این راستا افزایش شفافیت در قوانین و مقررات این بازار از جمله قوانین مربوط به بخش تولید، توزیع و قوانین تعرفه‌ای و … می‌تواند منجر به توسعه و کارایی بیش‌تر این بازار شود.

بازار سرمایه

بازار سرمایه یکی از رکن‏های بازار مالی است و نقش به‏سزایی در بسیج امکانات مالی و سرمایه‏ای به منظور رشد و توسعه اقتصادی کشورها داشته و در بسیاری از کشورهای جهان نقش تامین مالی اعتبارات مورد نیاز بنگاه‏های اقتصادی را برعهده دارند.بازار سرمايه كه همان بازار عرضه و تقاضاي منابع مالي است، زماني مي‌تواند نقش حياتي خود را به خوبي ايفا نمايد كه فرايند عرضه و تقاضاي منابع مالي از تخصيص بهينه برخوردار باشد. پيش شرط اصلي تخصيص بهينة منابع در بازار سرمايه، وجود كارايي در عملكرد آن است. تفاوت بازارهاي مؤثر و كارآمد سرمايه با بازارهاي ناكارآمد، ناشي از پديدة اطلاعات و ميزان دسترسي به آن است. هر چه اطلاعات‌ مرتبط با بازار سرمايه به صورت جامع، منسجم و تاثيرگذار بر فعاليت بازار، بيشتر باشد؛ تاثيرگذاري بازار سرمايه بر رشد و توسعة اقتصادي نيز بيشتر خواهد شد.

 شفافيت در بازار سرمايه به معناي شفاف بودن اطلاعات در مورد شركت‌هايي است كه سهام آن‌ها مورد معامله قرار می‌گيرد. اطلاعات جزء جدايي‌ناپذير فرآيند تصميم‌گيري است و هر چه شفاف‌تر و قابل دسترس‌تر باشد مي‌تواند به اتخاذ تصميمات صحيح‌تري در زمينه تخصيص بهينه منابع منجر شود. این امر در نهايت، دستیابی به كارآيي تخصيصي (هدف نهايي بازار سرمايه است) را به‌دنبال دارد. از این رو، وجود اطلاعات شفاف در بازار سرمايه نقشي موثر در كاهش هزينه اطلاعات و مبادلات و بهبود فرایند تصمیم‌گیری دارد. در صورت شفافیت بازار، هيچ فردي نبايد بتواند به علت دسترسي به اطلاعاتي خاص، معامله‌اي انجام دهد كه ديگران به دليل نداشتن آن اطلاعات، قادر به انجام آن نيستند. هر چه اطلاعات شفاف‌تر باشد، امكان رقابت سالم و مساوي براي كسب بيش‌ترين سود نيز براي همه فراهم‌تر مي‌گردد. نقصان اطلاعات باعث افزايش هزينه مبادلات و ناتواني بازار در تخصيص بهينه منابع و بروز بحران‌ها و نوسانات شديد در بازار سهام مي‌شود.

منبع

نظری، علی(1393)، ریسک و بازده در سرمایه گذاری های جایگزین طلا، ارز و سهام، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0