ابعاد رهبری معنوی
ابعاد رهبری معنوی
کارکنانی که تحت نظر رهبران معنوی مشغول هستند در هر کجایی که به فعالیت بپردازند نه چیزی فراتر از پاداش های مالی در کار را جستجو می کنند، آنان در جستجوی کاری با معنا، امید بخش و خواستار متعادل ساختن زندگی شان هستند؛ در حقیقت رهبری معنوی با داشتن زیر مؤلفه های چشم انداز سازمانی، عشق به نوع دوستی، ایمان به کار، معناداری در کار، عضویت در سازمان، تعهد سازمانی و بازخورد عملکرد باعث توانمندی افراد شده که در نهایت موجب افزایش رفاه زندگی و تندرستی افراد می شود. در ادامه نحوه تأثیر گذاری این زیر مؤلفه ها مورد بررسی قرار می گیرد.
چشم انداز سازمانی: تحقیقات نشان می دهد که رهبران معنوی حتماً باید دارای چشم انداز باشند و در حرکت به سمت ایجاد چشم اندازهای رهبران معنوی سه کار انجام می دهند.
1- به واقعیت وضع موجود احترام می گذارند.
2- زمینه را برای تحقق چشم انداز فراهم می کنند.
3- رهبران معنوی هر چیزی را برای تحقق یافتن چشم انداز هم راستا می کنند.
عشق به نوع دوستی:رهبر معنوی با رواج فرهنگ نوعدوستی در درون سازمان باعث می شود که افراد توجه عمیقی به خود داشته باشند و روابط مطلوبی با دیگران برقرار کنند که این امر موجب می شود که شبکه های ارتباطی بین افراد شکل گیرد، رهبران به نیازها و علایق کارکنان خودتوجه نمایند و در نهایت به رشد و توسعه آنان جهت واگذاری اختیار و مسئولیت توجه نمایند.
ایمان به کار:رهبری معنوی در سازمان باعث شکل گیری اعتقادات معنوی و ایمان به کار در کارکنان می گردد و این امر به عنوان یک محرک درونی در کارکنان باعث رشد و توسعه خود، اینکه وظایف خود را به بهترین نحو انجام دهند و در نهایت باعث افزایش مسئولیت پذیری در کارکنان می شود.
معناداری:چنین رهبری باعث می شود که کارکنان معنای واقعی شغلی خود را درک نموده و برای شغلی که دارند اهمیت قائل شوند. معناداری کار از دید کارکنان موجب می گردد که شناخت بیشتری نسبت به شغل خود داشته باشند. قدرت تحلیل شرایط و موقعیت فعلی و آتی سازمان را افزایش دهند و در نهایت برای پذیرش مسئولیت های بالاتر آمادگی بیشتری داشته باشند.
عضویت در سازمان: یعنی احساس داشتن کاری مهم از نظر سازمان و همکاران باعث می شود که کارکنان جو اعتماد و صمیمت را بین خود و همکاران تقویت و توسعه دهند، روابط بین رهبران و کارکنان تسهیل شود و در نهایت کارکنان خود را در فرآیند تصمیم گیری های سازمان شریک و مسئول احساس کنند و به رهبران و سایر همکاران خود در سازمان کمک نمایند.
تعهد سازمانی:در حقیقت رهبری معنوی با ایجاد تعهد سازمانی در کارکنان باعث احساس هویت، وفاداری و وابستگی آنان به سازمان می شود و حالتی در فرد به وجود می آورد که فرد، سازمان را معرف خود می داند و آرزوی باقی ماندن در سازمان را دارد. لذا این باعث می شود که کارکنان مشکل سازمان را مشکل خود بدانند و در جهت حل مشکلات سازمان گام بردارند و در نهایت اگر مدیران به آنها اعتماد داشته باشند، از این طریق باعث افزایش مشارکت کارکنان در سازمان می شوند.
بازخورد عملکرد: بازخورد عملکرد موجب می شود که کارکنان در جریان چند و چون کارشان بر یک مبنای منظم قرار گیرند، از ضعف های عملکرد خود آگاهی می یابند. نقاط قوت عملکرد خود را تقویت نمایند، به کیفیت کار خویش توجه نمایند و در نهایت از طریق اطلاعات کسب شده از سوی رهبران در جهت اصلاح و بهبود سازمان گام بردارند.
منبع
قربانی، شهاب(1398)، تبیین ارتقای کارآفرینی سازمانی بر اساس ابعاد رهبری هوشمند و چابکی سازمانی با نقش میانجی فرهنگ سازمانی، پایان نامه دکتر مدیریت کارآفرینی، سازمان مدیریت صنعتی.
دیدگاهی بنویسید