آموزش کیفیت زندگی در سطح فردی

با توجه به این که احساس فرد درباره کیفیت زندگی اش در ارتباط با تصورش از شرایط محیطی که در آن زندگی می کند می باشد بنابراین تصوراتی که وی درباره ی آن محیط دارد متأثر از  دو مورد است :

  1. مثال یا نمونه ذهنی فرد درباره ی زندگی
  2. گسترش ارتباط و خودآگاهی فرد در محیط

کیفیت زندگی در سطح فردی به جهان بینی فرد و نگاه او به زندگی بستگی دارد. در واقع همه بحث کیفیت زندگی سرانجام به فرد برمی گردد. حال این سوال مطرح می شود که آیا می توان راهکاری ارائه داد که به افراد بیشتری در بهبود کیفیت زندگی کمک کند؟ آیا می توان با ارائه ی راهکارهایی آموختنی نسل آینده را برای زندگی بهتر آماده ساخت؟ اگر زمانی چنین راهکاری تدوین شود، می تواند عناصر زیر را دربرگیرد:

  1. زندگی هر فرد فرصتی است تکرارناپذیر و کوتاه، بنابراین باید این فرصت را خردمندانه زیست و مدیریت کرد.
  2. زندگی تلاشی دائمی برای حل مسائل است، زندگی بدون مسأله وجود ندارد. کودکان باید بیاموزند که با مشکلات و مسائل خود چگونه مواجه شوند.
  3. کودکان باید بیاموزند که چگونه در حل بحران غرق نشوند و توانایی خود را به تحلیل نبرند. بودن در ضعف، زمان خوبی برای نمایان شدن نقاط قوت است.
  4. انتقال دانش به کودکان اهمیت دارد و مهم تر از آن مهارت آموزش اثربخش است.
  5. پرورش خلاقیت و نوآوری در کودکان می تواند آنها را در برابر موقعیت های جدید و پرریسک مجهز کند به این که با انتخاب راه حل تازه خود را از مخمصه به درآورند.
  6. مهارت انطباق و سازگاری با شرایط تازه را بیاموزند.
  7. آموزش تعادل میان یادگیری مستمر برای همگامی با پیشرفتهای روز دنیا ضمن این که تمام انرژی فرد برای این همگامی با تحولات صرف نشود و به معنای وسواس و عقب نماندن، کیفیت زندگی فرد آسیب نبیند.
  8. همسویی با قوانین طبیعت یعنی نگاه محیطی و خود را جزئی از طبیعت دیدن، و در حقیقت آموختن راه و رسم زندگی در طبیعت.
  9. یادگیری در جهت تشخیص اولویت ها و نیازهایی که ضریب اهمیت بالاتری دارند. با سرکوب نیازهای غیرضروری می توان به بهبود کیفیت زندگی کمک کرد.
  10. مهارت نیروهای بالقوه درونی، شکوفاسازی آن و پس از آن به فعل درآوردن آنها به صورت مهارتهای کاربردی.
  11. مهارت زندگی سالم در شرایط ناسالم.
  12. مهارت شناسایی فرصت ها و بهره گیری به موقع از آنها بعضی از موقعیت ها مثل ابر گذرا هستند.
  13. مهارت بازپس گیری و نگاه به خود و زندگی خود از بالا، به این معنا که الگوی زندگی مورد انتخاب، فرد را به کدام سمت رهنمون می‌سازد.
  14. مهارت آمادگی برای اصلاح مسیر و تغییر الگوی زندگی هرجا که لازم باشد.

واحد تحقيق كيفيت زندگي در دانشگاه تورنتو

اين واحد، كيفيت زندگي را اينگونه تعريف مي‌كند : ميزاني كه يك فرد از امكانات مهم موجود در زندگي‌اش برخوردار شده و لذت مي‌برد.امكانات از فرصت‌ها و محدوديت‌هاي هر فرد در زندگي ناشي شده و در تعامل عوامل فردي و محيطي منعكس مي‌شود. برخورداري، نيز شامل دو بعد تجربه رضايتمندي و مالكيت يا كسب برخي ويژگي‌ها مي‌باشد.

چارچوب مفهومي در اين ديدگاه شامل سه بعد بودن، تعلق داشتن و تحقق يافتن مي‌باشد كه هر كدام خود داراي سه زير مجموعه مي‌باشند.ميزان كيفيت زندگي فرد در حوزه‌هاي بودن، تعلق داشتن و تحقق يافتن و زيربعدهايشان بوسيله دو عامل اهميت و برخورداري تعيين شده است. بنابراين كيفيت زندگي متشكل از اهميت نسبي يا ارزش داده شده به هر بعد خاص و اندازه برخورداري فرد از هر بعد مي باشد.

                            معرف‌هاي سنجش كيفيت زندگي دانشگاه تورنتو

بودن (او كيست)

Who one is

تعامل داشتن (ارتباط فرد با محيط)تحقق يافتن (دستيابي به اميدها، اهداف و آرزوهاي شخصي)
بودن جسماني

Physical Being

تعلق جسماني

Physical Belonging

تحقق يافتن عملي

Practical Becoming

سلامت جسماني، بهداشت فردي، تغذيه، ورزش، آراستگي و پوشش ظاهر جسمانيمنزل، مكان كار، مدرسه، محله، اجتماعفعاليت‌هاي مربوط به خانه، كار با دستمزد، مدرسه يا فعاليت‌هاي داوطلبانه، تأمين نيازهاي اجتماعي و برخورداري از سلامت
بودن رواني

Psychological Being

تعلق جامعه‌اي

Social Belonging

تحقق يافتن فراغتي

Leisure Becoming

سلامت رواني و سازگاري، شناخت، احساس، عزت‌نفس، خودپنداره و خودداريديگران صميمي، خانواده، دوستان، همكاران، محله و اجتماعفعاليت هايي كه تمدد اعصاب را افزايش داده و استرس را كاهش مي‌دهند.
بودن معنوي

Spiritual Being

تعلق اجتماعي

Community Belonging

تحقق يافتن رشد

Growth Becoming

ارزش‌هاي فردي، استانداردهاي فردي رفتار، اعتقادات معنويدرآمد كافي، خدمات اجتماعي و سلامت، استخدام، برنامه‌هاي تفريحي، برنامه‌هاي آموزشي، فعاليت‌ها و حوادث اجتماعيفعاليت‌هايي كه منجر به تقويت يا توسعه دانش و مهارت مي‌شود، سازگاري با تغييرات

مددكاري اجتماعي و كيفيت زندگي

در ماه جولاي سال 2000 ميلادي طي نشستي كه از سوي فدراسيون بين‌المللي مددكاران اجتماعي در شهر مونترال كانادا برگزار گرديد، تعريف جديدي از مددكاري اجتماعي به شرح زير ارائه گرديد :حرفه مددكاري اجتماعي ازطريق افزايش رفاه،تغيير اجتماعي،شيوه‌هاي حل مشكل درروابط انساني وتوانمندسازي افراد را بوجود مي‌آورد. اين رشته با به كارگيري نظريه‌هاي رفتار انساني و نظام‌هاي اجتماعي، در مواردي كه افراد با محيط‌شان تعامل دارند دخالت مي‌نمايد. اساس و بنياد مددكاري اجتماعي، اصول حقوق بشر و عدالت اجتماعي است.در اين تعريف به چهار مفهوم تغيير اجتماعي، شيوه‌هاي حل مشكل، فرد در محيط و توانمندسازي تأكيد شده است. جهت درك بهتر از اين كار پيچيده، تشريح اين چهار بعد كليدي ضروري به نظر مي‌رسد :

تعهد به تغيير اجتماعي

به معناي كار منسجم با افراد آسيب‌ديده يا طردشده از جامعه است كه اين عمل بوسيله از بين بردن موانع، بي‌عدالتي و ظلمي كه در جامعه وجود دارد صورت مي‌پذيرد، اين به معناي ايجاد فرصت‌هاي برابر و دفاع از منافع كساني است كه در گذشته سهمي براي آن‌ها درنظر گرفته نشده است.

حل مشكل

مددكاران اجتماعي در مقابل بحران‌ها و وقايع ناگهاني، به اندازه مشكلات فردي و اجتماعي پاسخگو مي‌باشند. معمولاً در زمان مراجعه فرد به مركز خدمات اجتماعي، مشكل موجود به وضوح مشخص نمي‌باشد، بنابراين براي مددكار اجتماعي، كشف نگراني‌هاي مراجعه‌كننده، شناسايي نيازها و تشخيص موانع ارضا آن‌ها و در نهايت تعيين دقيق اهداف و برنامه‌هاي عملي بسيار دشوار مي باشد. ويژگي كليدي فرآيند حل مشكل درگير نمودن مراجع در هر مرحله از كار مي‌باشد. در اين فرآيند همچنين به مراجعان مهارت‌هاي حل مشكل آموخته مي‌شود تا آن‌ها بتوانند با مشكلات آينده خود به شيوة بهتري مواجه شوند.

فرد در محيط

يكي از جنبه‌هاي كليدي اقدام مؤثر مددكاري اجتماعي فراتر رفتن از عوامل دروني (روانشناختي) و بررسي رابطه بين افراد و محيط‌شان ؛ چيزي بيش از خانواده شامل دوستان، همسايه‌ها، مدرسه، محيط كار و … مي‌باشد.

توانمندسازي

به معناي اين نكته كه فرد احساس كند بر جريان زندگي اش داراي قدرت و كنترل است. توانمندسازي در مددكاري اجتماعي فرآيند افزايش قدرت فردي، بين‌فردي و سياسي مراجعان مي‌باشد كه بوسيلة آن افراد مي‌توانند موقعيت ويژة خود را ترقي داده و با مشكلات خود رو‌به‌رو شوند.به دليل اهميتي كه موضوع كيفيت زندگي براي مددكاران اجتماعي دارد يكي از محورهاي مهم منشور اخلاقي بين‌المللي مددكاران اجتماعي، مشاركت آن‌ها در توسعه سياست‌ها و برنامه‌هايي عنوان شده كه باعث بهبود كيفيت زندگي در جوامع خواهد شد.

منبع

صادقی،سماء(1387)،كيفيت زندگي دختران ساكن در مركز قرنطينه بهزيستي،پایان نامه کارشناسی ارشد،مددکاری اجتماعی،دانشکده علوم اجتماعی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0