آزاردیدگی وآشفتگی اضطرابی
برای توصیف کودکان و نوجوانان دارای مشکلات جدی در حوزههای درونفردی و بینفردی، از اصطلاحات متفاوتی استفاده شده است که از رایجترین آنها میتوان به آشفتگی هیجانی و اختلال هیجانی-رفتاری اشاره کرد. تعریف اختلالهای رفتاری-هیجانی به دلیل نبود تعریف دقیق از سلامت روانی و رفتار بهنجار، مشکلات در سنجش هیجان و رفتار، و رابطه بین اختلالهای هیجانی و رفتاری با سایر ناتوانیها، دشوار است . با این حال، در تعریفهای موجود، بر سر اینکه اختلال هیجانی-رفتاری مشکلی است که به صورت افراطی بروز میکند، مزمن است و با توجه به انتظارات اجتماعی و فرهنگی قابل پذیرش نیست، توافق دیده میشود .برخی از متخصصان تخمین میزنند که شیوع واقعی اختلالهای هیجانی یا رفتاری در سنین مدرسه 3 تا 6 درصد است ؛ در حالی که عدهی دیگری از متخصصان، شیوع اختلالهای هیجانی-رفتاری در کودکان و نوجوانان سن مدرسه را 6 تا 10 درصد میدانند .
دلایل ایجاد کننده اختلالهای هیجانی-رفتاری متنوع هستند یکی از این دلایل، آزارگر بودن والدین است. بررسیهای صورت گرفته نشان میدهند نوجوانانی که از سوی والدینشان مورد آزار قرار گرفتهاند، بیشتر احتمال دارد که به اختلالهای خلقی و اضطرابی مبتلا باشند. دیگر بررسیها آشکار ساختند که کودکان و نوجوانان آزاردیده، سطوح بالاتری از پرخاشگری و کنارهگیری، رفتار اخلالگر ، فرار از خانه و بزهکاری، اختلالهای بروننمود ، جرم ، و سوء مصرف مواد را نشان میدهند.
آزاردیدگی هیجانی و اختلالهای هیجانی-رفتاری
به رفتارهای مراقبین که آثار زیانبخشی بر رشد و تحول کودک دارند، بدرفتاری یا آزار گفته میشود . برای توصیف کودک یا نوجوانی که با بدرفتاری یا آزار مواجهه شده است، از اصطلاح آزاردیده استفاده میشود. آزاردیدگی شامل چهار نوع جسمی، جنسی، هیجانی و غفلت ؛ جسمی و هیجانی میشود، با این حال بین آنها همپوشی وجود دارد . برخی از پژوهشگران معتقدند که آزار هیجانی باید به عنوان هستهی اصلی سایر آزارها در نظر گرفته شود .
آزار هیجانی در تعریفی که انجمن تخصصی آمریکا در آزار کودکان ارائه داده است به عنوان الگوی تکراری از بدرفتاری هیجانی مراقب با کودک تعریف شده است، به شکلی که این الگوی تکراری به کودک القاء میکند که فاقد ارزش، ناقص، دوست نداشتنی، و ناخواسته است. آزار هیجانی طبقات گوناگونی را شامل میشود.
گاربارینو، گاتمن و سیلی ، برای آزار هیجانی پنج دسته درنظرگرفته است:
- طرد کردن
- محدود ساختن ؛ مانند جلوگیری از ارتباط داشتن با دیگران
- تهدید کردن ؛ مانند تشر زدن یا ترساندن با تهدید به آسیب زدن
- غفلت کردن
- فاسد ساختن ؛ مانند تشویق کودک به درگیر شدن در کارهای منع شده .
شواهد تجربی نشان میدهند که آزاردیدگی با افزایش خطر نشان دادن اختلالهای هیجانی مانند افسردگی و اضطراب و اختلالهای رفتاری مانند نافرمانی مقابلهای، سلوک، پرخاشگری، بزهکاری، و رفتارهای ضداجتماعی مرتبط است.
پژوهشهایی که به صورت اختصاصی به بررسی آزاردیدگی هیجانی پرداختند، آشکار ساختند که آزاردیدگی هیجانی مشابه سایر انواع آزاردیدگیها، با اختلالهای هیجانی و رفتاری در ارتباط است. مورتی و کریگ نشان دادند که آزاردیدگی هیجانی با افسردگی در نوجوانی و همچنین اوایل جوانی رابطه دارد. همیلتون، استانگ، ابرامسون و الوی ، نیز دریافتند که آزاردیدگی هیجانی با تفکر خودکشی، اضطراب و افسردگی در نوجوانان با میانگین سنی 8/12 سال رابطه دارد. سیلوا و همکاران ، رابطه آزاردیدگی هیجانی و مشکلات دروننمود و بروننمود ؛ که با استفاده از فرم خودگزارشدهی نوجوان آخنباخ سنجش شده بود در نوجوانان مجرم را بررسی کردند. همبستگی قابل توجهی بین آزاردیدگی هیجانی با مشکلات دروننمود (44/0r=) و بروننمود (74/0r=) وجود داشت. در یک بررسی دیگر که بر روی یک نمونه غیر بالینی از کودکان سن مدرسه صورت گرفته است، مشخص شده است که آزاردیدگی هیجانی با نشانههای اختلال نارسایی توجه-بیشفعالی رابطه دارد . میلز و همکاران ، در بررسی یک نمونه نسبتاً بزرگ (5172 نفر) از نوجوانان 14 ساله استرالیایی دریافتند که انواع آزاردیدگیها با مشکلات دروننمود و بروننمود که با استفاده از فرم خودگزارشدهی نوجوان آخنباخ مورد سنجش قرار دادند,رابطه دارندوآزار هیجانی و غفلت نسبت به سایر آزاردیدگیها، رابطه قویتری با این مشکلات دارند.
منبع
عبدالهزاده رافی، مهدی(1393) ، نقش میانجی گری عامل های حفاظتی فردی،خانوادگی واجتماعی دررابطه بین طیف آزاردیدگی ،پایان نامه دکترا، روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی علامه طباطبایی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید