یادگیری کلاسی و مفاهیم تعلل ورزی

یادگیری کلاسی

از دیرباز یکی از مهمترین دغدغه­های روانشناسان تربیتی این بوده است که دریابند چه عواملی بر یادگیری کلاسی و عملکرد تحصیلی تأثیر می­گذارند. تا قبل از دهه­ی هشتاد میلادی، نمره­ی دانش­آموزان ملاکی بود که برای این منظور در نظر می­گرفتند. بدین ترتیب، پژوهش­های خود را بر عوامل افزایش دهنده­ی نمره متمرکز کردند. پژوهش­های بعدی به ویژه از 1980 به بعد نشان داد که نمره نمی­تواند در مورد یادگیری دانش­آموزان اطلاعات زیادی بدهد، به همین دلیل روانشناسان در جستجوی یافتن عوامل تأثیرگذار بر یادگیری و عملکرد تحصیلی بر آمدند. در ادبیات تجربی رو به رشد تعدادی از متغیرهای تأثیرگذار بر عملکرد تحصیلی شناسایی شده­اند که پژوهشگران معتقدند در عملکرد فرد نقش دارند، یکی از این متغیرها تعلل­ورزی می­باشد. تعلل­ورزی یکی از مشکلات رفتاری است که شیوع بسیار بالایی دارد و از متغیرهایی است که با وضعیت تحصیلی دانش­آموزان رابطه دارد. اگرچه تعلل­ورزی همیشه مسأله­ساز نیست اما در اغلب موارد می­تواند از طریق ممانعت از پیشرفت و عدم دسترسی به اهداف، پیامدهای نامطلوب و جبران ناپذیری به همراه داشته باشد .از جمله دیگر عوامل تأثیرگذار بر عملکرد تحصیلی دانش­آموزان که با تعلل­ورزی نیز مرتبط است، جوّ کلاس می­باشد. مطالعات متعددی ارتباط بین جوّ کلاس و پیامدهای تحصیلی را نشان می­دهند .

باورهای انگیزشی نیز یکی دیگر از عوامل مرتبط با عملکرد تحصیلی فراگیران است که با تعلل­ورزی نیز مرتبط است. انگیزش به عنوان یک وسیله برای آمادگی ذهنی یا رفتار ورودی پیش­نیاز یادگیری به حساب می­آید و یادگیری نیز خود می­تواند علتی بر پیدایش انگیزش یا افت آن شود، یادگیری­های عمیق و موفق باعث ایجاد انگیزه­ی بیشتر در دانش­آموز برای مطالعه و پژوهش می­شود و عملکرد تحصیلی بالایی را در پی خواهد داشت . پینتریچ و دیگروت ، باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودنظم­دهی را در یادگیری مهم می­شمرند. باورهای انگیزشی شامل خودکارآمدی ؛باور فرد درباره­ی توانایی یادگیری خود، اضطراب امتحان ؛حالات عاطفی فرد نسبت به درس و ارزش­گذاری درونی ؛میزان اهمیت و علاقه­ی فرد به درس  می­باشد.

تعلل­ ورزی

تعریف تعلل­ ورزی

تعلل­ورزی،در زبان لاتین از دو بخش pro به معنی :جلو ، پیش ، ودرحمایت از  و crastinus به معنی فردا و به گونه­ی تحت­اللفظی به معنی تا فردا است. مترادف­های آن شامل مسامحه  ، دودلی ، به تأخیراندازی  و به عقب انداختن انجام کاری به ویژه به علت بی­دقتی عادتی، یا تنبلی و به تعویق انداختن یا تأخیر غیر ضروری است .

این واژه را اولین بار ادوارد هال ،  در سال 1584 بکار برده است .در زبان فارسی این واژه به عنوان اهمال­کاری نیز ترجمه شده است. تعریف واحد پذیرفته شده­ای درباره­ی تعلل­ورزی وجود ندارد و هر یک از صاحب­نظران از منظر خود به این موضوع نگریسته، تعریفی از آن ارائه کرده است. به عنوان مثال فراری، جانسون و مک­کون . تعلل­ورزی را به تأخیر انداختن هدفمندانه­ و دائمی در آغاز و تکمیل تکالیف تا حد تجربه­ی احساس ناراحتی می­دانند. هیدرتون و تایس ،تعلل­ورزی را یک راهبرد می­دانند که افراد برای تنظیم هیجان­های منفی به کار می­برند و به کمک آن دست کم به صورت گذرا از هیجان­های منفی دور می­شوند و احساس بهتری را تجربه می­کنند. استیل ،نیز تعلل­ورزی را شامل تأخیر عمدی در کارهایی می­داند که فرد قصد انجام آن را دارد، در حالی که از پیامدهای منفی آن اطلاع دارد و در اکثر موقعیت­ها به نارضایتی از عملکرد منجر می­شود. وهل، پیچل و بنت، در تعریف تعلل­ورزی دو عنصر اساسی را متمایز ساخته­اند: اول این ­که تعلل­ورزی نشانگانی است که به آسیب­های فراوان جسمی و روحی برای فرد می­انجامد و دوم این­که فرد به صورت غیرعقلانی از انجام کار یا وظیفه­ای مشخص، اجتناب می­کند.

با آن­که دامنه­ی تعریف تعلل­ورزی گسترده و از تأخیر در شروع یا کامل کردن یک جریان عمل ؛ تا تأخیر در پیوستگی عمل همراه با ناراحتی ذهنی ؛ و تأخیر غیرمنطقی رفتار  قرار دارد، اما در مجموع آن را به تأخیر انداختن یا به تعویق انداختن عملی تعریف کرده­اند که شخص باید آن را انجام دهد و در نتیجه سطحی از اضطراب ناشی از تعلل­ورزی را تجربه می­کند .علیرغم گرایش شایعی که بین افراد در تعلل­ورزی وجود دارد، تعلل­ورزی رفتاری ناپسند و ناراحت­کننده است که پیامدهای ناخوشایندی دارد و هرگز نمی­توان از تأخیر در انجام کارها به تصور بهتر ارائه دادن آنها دفاع کرد. این رفتار نامطلوب به تدریج برای فرد به شکل عادت درمی­آید، برای او و اطرافیانش زیان­آور است و باعث ایجاد احساس شرمساری و بیزاری از خود می­شود .پس در همه­ی معانی نوعی این دست و آن دست کردن نهفته است. تعلل­ورزی به گونه­های متفاوتی تجلی می­یابد که از آن جمله می­توان به موارد رؤیا دیدن، نگرانی، بحران­سازی، پرخاشگری، پرکاری، حواس­پرتی، بیزاری از تکلیف، ابهام و سردرگمی در انجام امور اشاره کرد .

طبیعت تعلل­ورزی از فاصله­ی بین نیت و عمل، خُلق و عملکرد قابل مشاهده است. افراد تعلل­ورز زمان زیادی را صرف می­کنند تا آنچه تصمیم گرفته و برنامه­ریزی کرده­اند را عملی کنند. از نظر خلقیات، آنها دچار اضطراب هستند؛ در این رویکرد، افراد تعلل­ورز، از تعلل­ورزی به عنوان راهبردی برای رفع موقتی اضطراب استفاده می­کنند .به­علاوه آنها کارها را به امید این­که در آینده عملکرد بهتری، هرچند در زمان کم، داشته باشند به تعویق می­اندازند .

 شیوع تعلل­ورزی

در خصوص میزان شیوع تعلل­ورزی، هاریوت و فراری و کاچگال، هانسن و ناتر؛  معتقدند که تقریباً هر انسانی حداقل چندبار تعلل­ورزی را تجربه می­کند. پیرامون شیوع تعلل­ورزی تحقیقات بسیار زیادی انجام شده است که به نمونه­هایی از آنها اشاره می­شود. بیشتر پژوهش­ها  بر رابطه­ی تعلل­ورزی با جنس تأکید کرده­اند، اما نتایج متناقضی نیز بدست داده­اند. در برخی از پژوهش­ها از جمله ؛ هیل، و دیگرن، سولومون و دیگر، هیچگونه تفاوتی بین دو جنس گزارش نشده است، در حالی که در برخی دیگر ؛پالادی، فرانکل و هاوزر، سطح تعلل­ورزی زنان و برخی دیگر از جمله ،بلانت و پیچیل ، سطح تعلل­ورزی مردان را بالاتر گزارش کرده­اند. شکفته؛ نیز در پژوهش خود به این نتیجه رسید که در کل پسران نسبت به دختران تعلل­ورزی بیشتری دارند، همچنین نتایج مقایسه­ی تعلل­ورزی دانشجویان دختر و پسر در حوزه­های زندگی نیز نشان داد که دانشجویان دختر و پسر از نظر تعلل­ورزی در حوزه­های تحصیلی، سلامت و خانواده با هم تفاوت ندارند. در حوزه­­ی اوقات فراغت دختران و در حوزه­ی کارهای ضروری روزمره و ارتباطات اجتماعی پسران تعلل­ورزترند.

شهنی ییلاق، سلامتی، مهرابی­زاده هنرمند و حقیقی؛  نیز طی مطالعه­ای میزان شیوع تعلل­ورزی در جامعه­ی دانش­آموزی شهر اهواز را 4/15 درصد ؛ هفده درصد پسرها و چهارده درصد دخترها,برآورد کرده­اند. بلانت و پیچیل ،تفاوت بین دو جنس را به متغیرهای میانجی مانند خودمهارگری و استقلال از والدین نسبت داده­اند. برای مثال در دانشجویان پسر فردیت­یافتگی روانشناختی، خودمهارگری و تعلل­ورزی تحصیلی را پیش­بینی می­کند اما در مورد دختران کنار گذاشتن تعارض عاطفی با والدین و نه فردیت­یافتگی، پیش­بینی­کننده­ی خودمهارگری و تعلل­ورزی تحصیلی بود.

استیل ، نیز در پژوهش خود فراوانی تعلل­ورزی را در دانشجویان هشتاد تانودوپنج  درصد گزارش کرده است، که از آن میان، هفتادوپنج  درصد خود را تعلل­ورز می­دانند. افزون بر این، نیمی از این  هفتاد وپنج  درصد نیز همواره به تعلل­ورزی مشغولند. بالکیس، دورو و دورو ، هم در پژوهشی شیوع تعلل­ورزی مزمن را تا بیست وسه  درصد گزارش کرده­اند. اونواگبازی و جیااو، در یک بررسی میزان تعلل­ورزی در بین دانشجویان را نودوپنج  درصد برآورد کردند و تعلل­ورزی، خود را در نوشتن تکالیف، مطالعه برای امتحان و موکول کردن تکالیف به آخر هفته نشان می­دهد. بطور کلی این رفتار در بین دانش­آموزانی که از دبیرستان فارغ­التحصیل شده و وارد دانشگاه شده­اند، رایج­تر است

منبع

سلمانی،منصور(1394)، نقش واسطه­ای باورهای انگیزشی در رابطه­ ادراک از جوّ کلاس،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی، دانشکده علوم­تربیتی و روانشناسی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0