گونه های خانواده
از مدتها قبل جامعه شناسان و طي نيم قرن اخير روانشناسان به تقسيم بندي و توصيف خانواده ها علاقمند بوده اند. خانواده را مي توان از ابعاد گوناگون مورد مطالعه قرار داد. از نظر کاربردى که در دانشهاى مختلف دارد، خانواده را به دو صورت “زيستي” (گروه متشکل از پدر و مادر و فرزندان) و “آماري” (افرادى که با هم در زير يک سقف زندگى مىکنند و دور يک سفره غذا مىخورند و اقتصاد مشترک دارند) تقسيم مىکنند.
خانواده از ديدگاه کارکردى که برعهده دارد به دو شکل “جهتيابي” (خانوادهاى که کودک در آن به دنيا مىآيد و بزرگ مىشود و گرايشها و سوءگیرىهاى خود را از آن کسب مىکند) و “فرزندزائي” (خانوادهاى که زن و شوهر و فرزندان آنان تشکيل مىشود و کارکرد اصلى آن توليدمثل است) تقسيم مىگردد. از نظر شيوه معيشت و نحوه زندگي، خانواده به سه شکل شهري، روستائي و عشايري تقسيم مىشود که در عين وجود تشابهات فراوان بين اشکال متفاوت خانواده در اين سه قلمرو، از ديدگاههاى مختلف تمايزهائى نيز ميان آنها وجود دارد. از نظر ساخت خانواده و روابط افراد در درون آن، انواع چهارگانه ي زير قابل تشخيص است:
۱. خانواده هستهاى: خانواده هستهاي يا خانواده زن و شوهرى، خانوادهاى است مرکب از يک زن و يک مرد با تعدادى فرزندان ازدواج نکرده. در خانواده هستهاى حداکثر دو نسل وجود دارد و از نظر قدرت تصميمگيرى ممکن است مستقل، نيمه مستقل و وابسته به شبکه خويشاوندى و خانواده گسترده باشد.
۲. خانوادهگسترده: خانواده گسترده يا خانواده توسعه يافته، خانوادهاى است که از يک زن و مرد اصلي، فرزندان ازدواج کرده و نکرده آنان، همسر و کودکان فرزندان ازدواج کرده و خويشاوندان و وابستگان ديگر تشکيل مىشود. خانواده گسترده معمولاً شامل دو يا چند هسته زناشوئى است و در آن بيش از دو نسل زندگى مىکنند. خانواده گسترده انواع زيادى دارد که نمونه رايج آن در ايران “خانواده پدرى توسعه يافته” است.
۳. خانواده با محلقات: گونهاى از خانواده هستهاى است که يک يا چند نفر از خويشاوندان زن يا شوهر با اعضاى آن زندگى مىکنند. از نظر اقتدار داخل خانواده و اداره امور آن، اعضاى خانواده تابع خانواده اصلى (هستهاي) و رئيس آن هستند و همين نکته است که تمايز آن را با خانواده گسترده نشان مىدهد.
۴. خانواده ناقص: خانوادهاى است که بنا بهدلايلي، يکى از عناصر اصلى و ارکان خانواده (مرد، زن و کودک) را نداشته باشد. از خانوادههاى ناقص مىتوان به “خانوادهنخستين” (زن و شوهرى جوان نوپيوند و بدون فرزند)، “خانوادهسومين'”(خانواده زن و شوهر سالخورده که فرزند آنها پس از ازدواج خانواده را ترک کردهاند)، “خانواده بىفرزند” (خانوادهاى که بهعلت عقيم بودن مرد و نازائى زن فرزندى ندارد) و “خانواده گسسته” يا از هم گسيخته (خانوادهاى که بهعلت مرگ يکى از زوجين يا طلاق يا ترک و يا طرد خانواده و مهاجرت و غيره، زن يا شوهر را نداشته باشد) اشاره کرد.
منبع
افتخاری، عبدالله(1396)، بررسی تاثیر شبکه های مجازی بر فرهنگ خانواده های شهرستان ایوان غرب، پایان نامه کارشناسی ارشد علوم اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد الکترونیک.
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید