چهارموقعيت متفاوت تعارض در سازمان

  • موقعيت بازنده ؛ بازنده است اين موقعيت هنگامي رخ مي­دهد كه دو طرف درگير از تعارض دوري كنند.
  • موقعيت بازنده ؛ برنده است. موقعيتي كه در آن شخص الف از ب شكست مي­خورد.
  • موقعيت برنده ؛  بازنده است. اين موقعيت مربوط به زماني است كه شخص ب از الف شكست مي­خورد.
  • موقعيت برنده ؛  برنده است. موقعيتي كه هردو طرف احساس كنند كه از وضعيت بهتري نسبت به قبل برخوردارند و هر دو احساس مي­كنند كه برنده هستند .

فرآیند تعارض

مراحل تعارض: بيشتر تعارضات‌ طي‌ مراحل‌ خاص‌ ايجادمي‌شوند كه‌ آگاهي‌ از آنها مي‌تواند براي‌ مديريت‌ تعارض‌ راهگشا باشد. بنابراين تعارض‌ را مي‌توان‌ به‌ مراحل‌ زير تقسيم‌ كرد.

  • شرايط پيشين‌: در اين مرحله ، مخالفت بالقوه است . در تضاد كميابي منابع، نگرش مخالف، اختيارات قانوني مبهم، موانع ارتباط، نياز براي همراهي و اجماع، تعارضات اوليه حل نشده، عدم شناخت خود و ديگران پيش زمينه‎هايي است كه زمينه تضاد را فراهم مي‎كند شرايطي‌ كه‌ بطور بالقوه‌ تعارض‌زا هستند.
  • تعارض ادراك‌: زماني‌ كه‌ شرايط پيشين‌ واقعا به‌پايه‌اي‌ براي‌ اختلاف‌ بين‌ افراد با گروه­ها تبديل‌شوند مرحله‌ تعارض ادراك‌ به‌ وجود مي‌آيد مثلاً شما نظري داريد و ديگري نظري مخالف با نظر شما دارد. در اينجا اگر شما تشخيص دهيد كه اين فرد با شما موافق نيست، اين را تضاد ادارك شده1 گويند. البته‌ اين‌ ادارك‌ ممكن‌ است‌ فقط توسط يكي‌ ازطرفين‌ تعارض‌ صورت‌ گيرد.
  • احساس‌ تعارض‌: زماني‌تعارض‌ احساس‌ مي‌شود كه‌ به‌ عنوان‌ تنشي‌مطرح‌ شود كه‌ شخص‌ را براي‌ انجام‌ عمل‌ به‌منظور كاهش‌ احساسات‌ ناخوشايندبرانگيزاند. گاهي كسي نمي‎گويد با شما مخالفم ولي طوري با شما رفتار مي‎كند كه احساس مي‎كنيد اين فرد با شما مخالف است؛ اين را تضاد حس شده مي‎گوييم براي‌ اينكه‌ تعارض‌ حل‌ شود، همه‌طرفين‌ تعارض‌ بايد آن‌ را درك‌ و احساس‌ كنندكه‌ نياز دارند كاري‌ را در مورد آن‌ انجام‌ دهند.
  • رفتار آشكار: اين زماني اتفاق مي­افتد كه‌ رفتاري ‌آشكار در مقابل تعارض ظهور كند دو نوع تضاد و تعارض ادراكيو احساسي بر يكديگر اثر مي‎گذارند. گاهي اول احساس مي‎كنيم، بعد دنبال اطلاعات مي‎‎رويم و شناخت پيدا مي‎كنيم و گاهي برعكس. از تعامل اين دو، تعارض رفتار آشكار مي‎شود. به‌ هنگام‌ رفتار آشكار در مقابل تعارض، دو راه‌حل‌ وجود دارد كه‌ يكي‌ از آن­ها سركوب‌ كردن‌ تعارض‌ است‌. دراين‌ حالت‌ هيچ‌ تغييري‌ در شرايط ايجادكننده‌تعارض‌ داده‌ نمي‌شود و فقط رفتارهاي‌ تعارضي‌آشكار كنترل‌ مي‌شود. دوم‌ حل‌ تعارض‌ كه‌ در اينجاسعي‌ براصلاح‌ و تغيير شرايط ايجاد كننده‌ تعارض‌ است‌. سركوب‌، راه‌ حل‌ موقتي‌ و سطحي‌ حل‌تعارض‌ است‌ و در واقع‌ تعارض‌ حل‌ نشده‌ است‌.

تحليل و فرونشاني و حل تعارض: بسته‌ به‌ اينكه‌ ما چه‌راهي‌ را براي‌ مواجهه‌ با تعارض‌ به‌ كار ببريم‌نتايج‌ و پيامدهاي‌ خاصي‌ نصيبمان‌ خواهد نمود.

ره آوردها: با توجه به رابطه‌ بين‌ سطح‌ تعارض ‌و عملكرد اگر تضاد و تعارضي در حد متوسط باشد، موجب افزايش عملكرد گروهي و درصورت زياد و كم بودن، باعث كاهش عملكرد مي‎شود .

زیان­های ناشی از تعارض

الف) هدر رفتن وقت وانرژی سازمان:اگر در سازمان بین گروه­ها اختلاف نظر،تضاد یا تعارض وجود داشته باشد،آن سازمان باید مقدار زیادی از وقت خود را صرف حل این نوع مسائل کند،در حالی که چنین نیروهایی باید صرف تأمین هدف­هامی­شدند .

ب ) قضاوت نادرست:یکی از ره­آوردهای تحقیقاتی که بر روی گروه­ها انجام شده گویای این است که اگر گروه­ها با هم اختلاف نظر داشته یا با هم در تضاد باشند افراد نسبت به هم بدبین می­شوندونوع قضاوتی که درباره یکدیگر می­کنندنادرست است.کسانی که با هم اختلاف نظر دارندو درگیر تقابل وتفرقه هستندنمی­توانند نظرها و عقیده­های تازه وسازنده طرف مقابل؛ گروه رقیب را درک کنند.

ج )اثرات زیانبار بر بازنده:یکی دیگر از نتایج جانکاه تضاد وتعارض این است که این بازی خطرناک عده­ای بازنده دارد.گروه یا دایره­ای که می­بازد دستخوش تغییرات بسیار شدید قرار می­گیرد.د افراد بازنده می­کوشند حقایق را کتمان کنندیا آن را وارونه جلوه دهند.شاید آنان دست به نوعی عقب نشینی بزنند؛بیشتر در پی یک سپر بلا می­گردند و ای بساکه این شخص؛ کسی که سپر بلا قرار می­گیرد.همان رئیس گروه یا یکی دیگر از اعضای سازمان باشد .

د ) هماهنگی ضعیف:اعضای گروه برای تأمین هدف­های واحد خود انرژی زیادی مصرف می­کنند،ولی وضع نباید به گونه­ای باشد که آنان تمام انرژی خود را صرف این هدف­هاکنندوخودرا کاملا ناتوان سازند.هدف­های گروه باید همسووهم جهت هدف­های سازمان گردند.چون در سازمانی که اختلاف بین گروه­ها شدید باشد،افراد واعضای گروه هیچ نوع همکاری نخواهند کرد،تماس گروه­ها به پایین­ترین حد خود می­رسد.اگر در سازمانی مسأله تضاد و تعارض شدت پیدا کند،افراد به هدف­های گروه ودایره خود اولویت می­دهند وآن را از هدف­های سازمان برتر می­شمارند؛ و از مصالحه و ساززش هیچ خبری نیست.

تعارض ممکن است اثرات منفی دیگری هم داشته باشد:

  • ایجاد فشار و تنیدگی روحی
  • ضایع کردن هماهنگی بین افراد و گروه­ها
  • اتلاف انرژی نیروها
  • کاهش اثربخشی سازمانی

تبدیل شیوه مدیریت از حالت مشارکتی به حالت استبدادی.

منبع

کوچی،علی(1394)، تاثیر تعارض در محیط کار بر فرسودگی شغلی،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت بازرگانی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0