ویژگیهای شایستگی
در ارتباط با شغل
قابل ارزیابی و آموزش
قابل تعریف به صورت رفتارهای قابل مشاهده در شغل ارتباط مثبت با عملکرد بهتر فرد یا اجرای موفقیت آمیز مرتبط با شغل یا سازمان.شایستگی اجتماعی به ارتباطات اجتماعی موثر محدود نمیشود. احساس شایستگی اجتماعی نیز یکی از نیازهای روانشناختی فطری انسان است که افراد را تحریک میکند تا به دنبال فعالیتهایی بروند که به آنها این امکان را بدهد تا بتوانند شایستگی خود را نشان دهند و از فعالیتهایی که احتمالآ عدم شایستگی آنها را نشان میدهد اجتناب کنند.موفقیت تحصیلی یکی از برجسته ترین شاخصهایی است که از طریق آن میتوان شایستگیها و تواناییهای خود را نشان داد. شایستگی اجتماعی در بر گیرنده ی توانایی یک فرد است تا به شکلی اثر بخش و مناسب با دیگران تعامل نماید وجوه مختلف شایستگی اجتماعی عبارتند از :وجود،ابراز،تحمل و ابهام.
به عبارتی میتوان گفت شامل همدلی،نقش پذیری،انعطافپذیری و مدیریت و تعامل. در مورد رابطه شایستگی اجتماعی با موفقیت تحصیلی دریافتند که کودکان با افزایش دانش اجتماعی در جهت رفتار مطلوب اجتماعی و نهایتاً شایستگی اجتماعی گام بر میدارند و این به خودی خود موجب مواجه شدن آنها با تقویت و یا به عبارتی پزیرش از ناحیه همگنان و همچنین بزرگسالان میباشد که باعث میشود فرد عملکرد بهتری داشته باشد.مطالعات انجام گرفته نشان دهنده ی نقش و اهمیت هوش هیجانی و شایستگی اجتماعی در شئون مختلف زندگی او اعم از تحصیل ،شغل،محیط اجتماعی و سلامت روانی فرد میباشد. آموزش مهارتهای هوشی و اجتماعی هم در دراز مدت و هم در کوتاه مدت موجب موفقیت افراد میشود با گنجاندن مفهوم هوش هیجانی در برنامه درسی میتوان به دانش آموزان کمک کرد تا با فشارهای تحصیلی مقابله کنند و کمتر دچار مشکلات هیجانی و ترک تحصیل شوند و در نتیجه به سطحی از شایستگی اجتماعی دست یابند.
رابین و روز؛ کراس نو، شایستگی اجتماعی را توانایی رسیدن به هدفهای فردی در تعامل اجتماعی همزمان با حفظ روابط مثبت در همهی زمانها و موقعیتها دانست.شایستگی اجتماعی بیانگر توانایی فرد در سازمان دادن منابع فردی محیطی و حفظ آنهاست .در شایستگی اجتماعی چهار جنبه روابط مثبت و سازنده با دیگری،شناخت اجتماعی دقیق، فقدان رفتارهای ناسازگارانه و رقتارهای اجتماعی موثر وجود دارد . به نظر میرسد که شایستگی اجتماعی در فرایند رشد متحول میشود رفتارهای اجتماعی شدن در دورهی کودکی ریشه میگیرد.پات نام معتقد است که شایستگی اجتماعی منعکس کننده ی سازگاری در خانواده ،مدرسه،کار است از طریق سازگاری اجتماعی میتوان شایستگی اجتماعی را ارزیابی کرد.ادوارد و همکاران وفلیدمن و همکاران, نشان دادند که توانایی تفسیر و فهم رفتارهای غیرکلامیدیگران هم تسهیل کنندهی درک حالات عاطفی دیگران است و عم در تعاملات اجتماعی دیگران است. افرادی که سطح بالایی از شایستگی اجتماعی دارند در رمزگذاری و رمزخوانی علایم غیرکلامیمهارت بالایی دارند.
کریستین و همکاران، عقیده دارند که حساسیت به پیامهای غیرکلامی،عنصر مهمیاز شایستگی اجتماعی است. نشان دادندافرادی که شایستگی اجتماعی بالایی برخوردارند در کشف دروغ دیگران موفقتر عمل میکنند به نظر میرسد که شایستگی اجتماعی در فرایند رشد متحول میشود رفتارهای اجتماعی بزرگسال از فرایند اجتماعی شدن دورهی کودکی ریشه میگیرد. شایستگی اجتماعی در بر گیرندهی عواملی چون خودآگاهی،آگاهی اجتماعی،مدیریت خود مهارتهای ارتباطی و مسئولیت تصمیمگیری است. هستهی مرکزی شایستگی اجتماعی مهارتهای ارتباطی است زیرا از این طریق مهارتهای ارتباطی مولفههای دیگر آن کسب میشود. هر چند که ارتباط کلامیبرتری دارد و برتری آن این است که میتواند جایگزین ارتباط کلامیشود و گام اول در کسب مهارتهای ارتباطی دانش ارتباط غیر کلامیاست. دانش ارتباط غیر کلامیبه فرد کمک میکند تا انواع ارتباط غیرکلامیرا بشناسد معانی و کاربرد آنها را درک کند و به تأثیر عوامل موقعیتی در بروز آنها توجه کند.
همچنین به فرد کمک میکند تا با شرایط زمانی و مکانی موثر در رفتارهای غیر کلامیآگاهی پیدا کند که مجموعهی این عوامل نقش بسیار مهمیرا در تعامل اجتماعی ایفا میکند و همچنین فرد را با مجموعه ای از روشهای تمرینی برای کسب مهارت آماده میکند تا نقش مهمیرا در ایجاد و ارتقای شایستگی اجتماعی ایفا کند. به طور کلی آگاهی از رفتارهای غیر کلامینقش مهمیدر ایجاد ظرفیتهای شایستگی و توانمندی ایفا میکند. و در خلال تعامل اجتماعی است که فرد شایستگی اجتماعی خود را نشان میدهد کسب دانش ارتباط غیر کلامینقش اساسی در موقعیت تعامل اجتماعی دارد که منجر به آگاهی و درک اجتماعی روابط سازنده و رضایت بخش با دیگران و سازگاری اجتماعی میشود. همینطور ناسازگاری با دیگران و تعارض و درگیری ممکن است فرد را به سمت پرخاشگری اضطراب و افسردگی سوق دهد که روی مولفه ی مدیریت خود در شایستگی اجتماعی تأثیر منفی میگذارد به گونه ای فرد نتواند عواطف خود را تنظیم و رفتارهای تکانه ای خود را کنترل کرده و عواطف خود را به شیوه ی مناسب و اجتماع پسندی ابراز کند.
وجوه مختلف شایستگی اجتماعی
ابراز وجود عبارت است از توانایی بیان و ابراز خواستهها و حق خود بدون تجاوز به حقوق دیگران این ابراز به صورتی صادقانه مستقیم و باز بوده که موجب رشد و ارتقا شخص میگردد با ابراز وجود احساس اعتماد به نفس در ما به وجود میآید و باعث میشود تا احترام همسالان و دوستان خود را بهتر به دست بیاوریم و فرصت ایجاد رابطه دوستانه را با دیگران در ما افزایش یابد و به ما کمک کند تا احساس بهتر و کنترل بیشتری روی موقعیتهای روزانهی زندگیمان داشته باشیم این امر همچنین توانایی و تصمیم گیری را در ما افزایش داده و احتمال دست یابی به موقعیتهایی که در زندگی میخواهیم بیشتر خواهد نمود.به طور کلی ابراز وجود به معنای توانایی بیان و ابراز افکار و احساسات به گونه ای که بازگو کنندهی نیازهایمان بوده و راههای برقراری ارتباط با دیگران را برای ما باز نگه میدارد به هر حال قبل از اینکه بتوانیم به راحتی نیازهایمان را را ابراز کنیم باید باور داشته باشیم که داشتن چنین نیازهایی حق مسلم ماست.
خودخواهی و ابراز وجود
هنگامیکه رفتارهای خود خواهانه داریم و یا اینکه به حقوق دیگران تجاوز میکنیم در واقع به جای ابراز وجود در رفتار سازنده از رفتار مخرب و پرخاشگرانه استفاده کرده ایم بین این دو نوع رفتار مرز مشخصی وجود دارد رفتار پرخاشگرانه در اینجا بدین معنی است ما به بهای بی ارزش شمردن یا تمسخر دیگران حق خود را ابراز میکنیم و یا با اعمال قدرت و یا برخورد عاطفی فرصت ابراز وجود حق را به دیگران نمیدهیم به همین دلیل پرخاشگری ما منجر به عصبانیت و کینه توزی در دیگران شده بر خلاف هدف مان آنها دیگر احترامیبرای ما قائل نیستند هر چند در مقطع خاص از زمان ممکن است بر حق بودن و برتری نسبت به دیگران داشته باشیم اما بعد از کمیتفکر در مورد آن این احساس میتواند به صورت احساس گناه در میآید.داشتن توانایی ابراز وجود لزومآ روحیه ی شاد و برخورد درست با دیگران در کارها را تضمین نمیکند همچنین تضمین کننده حل مشکلات شخصی و عدم پرخاشگری در برابر ابراز وجود دیگران نمیباشد توانایی ابراز وجود تنها بدین معنی هم نیست که با داشتن آن ما قادر به هر چه میخواهیم دست یابیم بلکه میتوان گفت ناتوانی در برابر ابراز از وجود از جمله دلایلی است که میتواند در برقراری ارتباط با دیگران تعارضاتی را به وجود آورد.
تکنیکهای خاص جرات آموزی؛ ابراز وجود
تا آنجا که امکان دارد احساسات و افکار و خواستههای خود را به طور واضح و آشکار مطرح کردیمبیان جملات ذیل میتواند این حالات را به وضوح نشان دهد :
- من میخواهم من نمیخواهم که شما. . .
- آیا ممکن است که شما. . . کاری که انجام داد خوشم داد من نظرات مختلفی دارم من با این قسمت به این دلایل موافقم اما بعضی از این موارد به این دلایل دیگر مخالفم . . .
- در ابراز وجود مشخص کردن آنچه را که میخوهیم و آنچه را که نمیخواهیم اهمیت زیادی دارد
- صریح و روراست باشید.
- حرفهای خود را به کسی که مد نظرتان است بزنید.
- اگر میخواهیم چیزی را به کسی بگوییم مستقیمآ آن را به خودش بگویید و به هیچ کس دیگری غیر از او حرفها یتان را نزنید.
مسئولیت حرفهای خود را بپذیرید اعتراف کنید که مرجع این صحبتها خودمان هستیم و این صحبتها ناشی از تصور ما از خوب در مقابل بد و حق در مقابل باطل است شما میتوانید مسئولیت صحبت خود را با بیان جملاتی که با من شروع میشود بر عهده بگیرید به عنوان مثال من با شما موافق نیستم به جای تو اشتباه میکنی.در صدد دریافت نتیجه ی عکس العمل حرفها و رفتارهای خود در دیگران باشید با پرسیدن سوالاتی همچون آیا صحبتهایم واضح هستند به نظر شما این موقعیت چطور میآید و چه کاری میخواهید انجام دهید؟از مزایای دریافت عکس العملها این است که ما را به اصلاح سوء تفاهمهایی که برایمان پیش آمده تشویق میکند و دیگران را نیز کمک میکند تا درک کنند ما عقیده و احساس خود را ابراز میکنیم و قصد بیان خواستههایمان را نداریم آنها را تشویق میکنیم تا پسخوراندهای خود را به طور واضح و مستقیم در روش بیان نمینمایند.
حال سوالی که مطرح میشود این است که برای افزایش ابراز وجود چه باید کرد؟به یاد داشته باشیم که برای افزایش ابراز وجو در موقعیتهایی مختلف تکنیکهای خاص ابراز وجود را به کار گرفت در ابراز وجود تنها ابراز کلام و بیان مطالب مطرح نیست بلکه نحوه ی ارتباطات غیر کلامیما اعم از تن صدا حالت چهره ارتباطات چشمیو همینطوروضع اندام نقش تعیین کننده ای در تآثیر ما بر دیگران خواهد داشت.به خاطر داشته باشیم کسب توانایی ابراز وجود مستلزم صرف وقت تمرین و تلاش زیاد است و برای رسیدن به اهداف لازم است فرد اشتباهات خود را بپذیرد. همانطور که این تکنیکها را به کار میگیریم وجود محیط حمایت کننده و روابط صمیمانه درباره بودن ابراز وجود از اهمیت خاصی برخوردار است.
همدلی
عبارت است از توانایی تجربه و درک آنچه دیگران احساس میکنند با آنکه تعاریف متعددی از همدلی ارائه شده است در مفهوم پردازیها دو مولفه به طور ثابت وجود دارد :
یک واکنش عاطفی نسبت دیگری که اغلب اما نه همیشه شامل اشتراک در حالت هیجانی آن شخص میشود.
یک ظرفیت شناختی برای دریافت دیدگاه دیگری در حالی که خود و دیگری بر دانستن آنچه دیگری احساس میکند نقش بنیادینی در تعاملات بین فردی ایفا میکند. شواهد فراوانی از روانشناسی اجتماعی علوم اعصاب شناختی نشان میدهد که همدلی اشتراکی هیجانی پردازش اطلاعات پایین به بالا و هم فرایندهای شناختی برای تنظیم و تعدیل این تجربه بالا بر پایین را شامل میشودو در زیر بنایش سیستمهای عصبی متعاملی قرار دارند علاوه بر این آگاهی از تمایز بین تجربیات خود و دیگران جنبه ای کلیدی از همدلی را نشان میدهد به طور کلی همدلی اولین مرحله ضروری در یک زنجیره ی شناختی میباشد. که با اشتراک در حالت عاطفی دیگران شروع میشود با ادراک احساس دیگری ادامه یافته و سپس انگیزه به دیگری را بر میانگیزد و بلاخره درگیر شدن در رفتارهای کمک رسان را نتیجه میدهد بنابرین همدلی و رفتارهای جامعه پسند در یک سطح مفهومیبه هم پیوسته اند.
تحقیقات نیز نشان داده اند که همدلی پدیده ای ست که بسیار پیچیده و انعطاف پذیری و واکنشهای همدلانه با توجه به فاکتورهای شناختی اجتماعی متغیرند.
حوزههای مهم همدلی
شناخت زیر بنای عصبی همدلی به ویژه در همدلی نسبت به دیگران به تازگی شروع شده است اما همچنان مسائل مهمیدر این حوزه ناشناخته است مکانیزمهای زیر بنایی تفاوتهای فردی در همدلی نیاز به بررسیهای بیشتری از این منظر دارد .از دیدگاه روانشناسی شخصیت لازم است بدانیم ویژگیهای شخصیتی چگونه پاسخهای همدلانه را به وجود میآورند برای نمونه علی رغم ارتباطات نظری مشخص بین این پدیدهها هنوز نمیدانیم چگونه تفاوت در سبک دلبستگی ؛ برون گرایی-درون گرایی در سطوح عصب شناختی همدلی رفتارهایی جامعه پسند را متأثر میسازند. و آیا همدلی بیشتر یک صفت شخصیتی یا وابسته به موقعیت است؟از طرفی ارتباط بین سطوح رشد اخلاقی افراد با میزان همدلی همچنان ناشناخته مانده است از نظر روانشناسی کاربردی و تربیتی آیا میتوان همدلی را به افراد آموزش دا و اگر اینطور است به چه شیوه ای و در چه سنی باید این فرایند را آموزش داد؟
از دیدگاه آسیبشناسی به نقصان همدلی در اختلالاتی همچون سایکوپاتی ،اوتیسم،اسکیزوفرنی،اختلال شخصیت ضد اجتماعی و خود شیفته… و قابل بررسی است .رویکرد تعاملی:این رویکرد نشان میدهد همدلی یک پدیده ی مختکامل گونهها رشد یافته است مسائل مطرح شده از این جمله است که آیا اندازه مغز انسان به عنوان گونه برتر نقشی در این پدیده دارد و اینکه تفاوتهای جنسیتی در میزان و نوع همدلی چگونه تبیین میشوند. از منظر روانشناختی اجتماعی هنوز به درستی نمیدانیم چگونه فاکتورهایی همچون ارزیابی موقعیت طبقه بندی افراد به عنوان خودی و غیر خودی ارتباط خوشایندی بین فرد همدلی کننده و فرد هدف همدلی شناخت ما را نسبت به افراد و گروههای قربانی رنج و درد تغییر میدهد. آنچنان که در برخی موارد افراد حاضر میشوند تا علی رغم هزینههای بالا از هدف همدلی حمایت کنند و در مواردی حتی از تماشای رنج قربانی لذت میبرند.
تحمل ابهام
قدرت تحمل ابهام عبارت است از پذیرفتن عدم قطعیت به عنوان بخشی از زندگی توانایی ادامه ی حیات با دانشی ناقص درباره ی محیط و تمایل به آغاز فعالیت مستقل بی آنکه شخص بداند آیا موفق خواهد شد یا خیر.به نظر میرسد کارآفرینان به مراتب بیشتر از افراد دیگر قدرت تحمل ابهام را داشته باشند. بدون اینکه احساس تهدید یا ناراحتی کنند قادرند به طور اثر بخشی با شرایط و اطلاعات مبهم و ناقص غیر طبیعی سازمان نیافته و غیر شناخت رو به رو میشوندو ضمن رفع ابهامات آنها را به نفع خود تغییر میدهنددر رفع ابهام سبب انگیزش آنان میشود. از سه متغیر سه جزئی تشکیل میشود که از ملاکهای آزمون بادنر است. نوپذیری اولین ملاک است که به میزان تحمل انسان در برابر اطلاعات یا شرایط جدید مربوط میشود. پیچیدگی است که نشانگر میزان تحمل است اطلاعات متمایز و نا مربوط است.
پاسخ پذیر بودن آن است که به میزان تحمل در برابر مشکلات راهکارهای پنهان عدم دسترسی به اطلاعات و عدم ارتباط اجزا با یکدیگر مربوط میشود بین این ایده تا نتیحه نردبانی به نام ابهام وجود دارد که از جنس عواطف و هیجان است که گاهی این نردبان به آن قدر کوتاه است که صاحب ایده از به نتیجه رسیدن محروم میماند.قدرت تحمل ،خود حاصل ویژگیهای بی نظیر اعتماد به خود قدرت پیش بینی پذیری امیدواری و برخورد فعال با پدیدههاست که در نهایت فرد به امید از دست یافتن به نتایج دلخواه موقعیت مبهم را تحمل میکند.مطالعهی صلاحیت اجتماعی در اوایل قرن 20آغاز شد در پژوهش گذشته و فعلی درنظر دارد برای پیشبرد درک چرا و چگونگی صلاحیت اجتماعی در توسعه اجتماعی سالم مهم است. کشف قابل توجه این بود که شایستگی اجتماعی مربوط به سلامت روان آینده در نتیجه ی دامن زدن به تحقیق بر چگونگی کودکان با همسالان و عملکرد خود را در موقعیتهای اجتماعی تداخل میکنند.
در سال 1930محققان شروع به بررسی گروه همسالان و چگونگی ویژگی کودکان و مواضع مربوط به بهداشت روانی آینده؛ مانند نتایج ناسازگارانه در بزرگسالی و همچنین به مشکلات در تنظیمات مدرسه پرداختند در سال 1950تا1960این تحقیقات نشان داد که شایستگی اجتماعی گروه همسالان را تحت تأثیر قرار داده و این پژوهش تا حد زیادی گسترش از این نقطه به بعد به عنوان مقدار افزایش اهمیت تعاملات اجتماعی بوده است. اواسط قرن 1970تا1980محققان برای مشاهده ی شایستگی اجتماعی از نظر مهارتهای حل مسئله و استراتژی در موقعیتهای اجتماعی آغاز شد. صلاحیت اجتماعی در حال حاضر از نظر عملکرد اجتماعی موثر که تحت تأثیر مطالعهی اثر بخشی آموزش کودکان با تمرکز بر تأثیر رفتار کودکان و مهارتهای اجتماعی نیز تحقیقاتی انجام شد.
منبع
واعظی،سارا(1394)، رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و تفکر انتقادی با صلاحیت اجتماعی در دانشجویان، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید