تاریخچه سازگاری اجتماعی

بررسی ادبیات فنی نشان می دهد که اصطلاح سازگاری اجتماعی قبل از سال 1910شناخته شده نبوده وقبل از سال 1921به  ندرت مورد استفاده قرار می گرفته است .برخی از نویسندگان از این مفهوم خاص استفاده نمی کردند و از اصطلاح انطباق یابرخی از اصطلاحات مشابه بهره می گرفتند .اولین مطلبی که با عنوان سازگاری اجتماعی انتشار یافت، درسال 1911 توسط تیرینگ به چاپ رسید . درحقیقت به غیر از سازگاری روانی که درسال 1917 توسط ولز به چاپ رسید که آن نیز تنهابه طور محدودی به سازگاری اجتماعی پرداخته بود،تا سال 1923دیگر مطلبی دراین زمینه بخصوص عنوان نگردید تاآن که درسال 1923 مطلبی توسط گرووز، باعنوان  شخصیت وسازگاری اجتماعی به چاپ رسید وسپس سیموندز، درسال 1934 با عنوان تشخیص روانشناختی سازگاری اجتماعی وشافر، درسال 1936 مطلبی رابه عنوان روانشناسی سازگاری که تنها بخشی از آن مربوط به سازگاری اجتماعی بود به چاپ رسانیدند.

ابعاد سازگاری اجتماعی

سازگاری درخانواده

خانواده به ویژه مادر ،نخستین ومهم ترین نقش را دررشد شخصیت ،فرایند اجتماعی شدن وسازگار     فرد برعهده دارد. زیرا محیط خانواده نخستین محیطی است که درآن ،کودک از کیفیت تمایلات انسانی   آگاهی می یابد. پژوهش های انجام شده نشان می دهد که عوامل ومحیط خانوادگی از جمله ارتباطات عاطفی درون خانواده بررشد شخصیت وسازگاری فرد تاثیر بسیار مهم وحیاتی دارد.

پژوهشگران دریافتند ،کودکانی که در ساختارهای خانوادگی غیر سنتی زندگی می کنند،سازگاری ضعیفی را به صورت رفتارهايی مانند پرخاشگری ،رفتارهای ضد اجتماعی ،اختلالات رفتاری ،مشکلات ارتباطی ،مشکلات سازگاری ،خودپنداره ضعیف ،میزان بالای ترک تحصیل و مصرف مواد مخدر نشان می دهند. این ناسازگاریهای کودکان را نه به ساختارهای غیر سنتی خانواده، بلکه بیشتر به فرایندهاوپویایی درون خانواده ،از قبیل تعارضات خانوادگی وبرخوردهای والدین نسبت می دهند.

سازگاری درمدرسه

نخستین محیطی که کودک پس از خانواده وارد آن می شود مدرسه است. مدرسه به خاطر مشخص نمودن وظایف وحقوق افراد وانتقال ارزش های اجتماعی یکی از مراکز مهم اجتماعی شدن فرد تلقی می گردد .یک سلسله هنجارهای رفتاری وجود دارد که انتظار می رود افراد درجامعه بزرگتر ،خودرا با آن هنجارها سازگار کنند.

مدرسه دردوره کودکی به منزله موقعیت وشرایط جدیدی است که کودک باید خودرا باآن سازگار کند.کودکانی که نتوانند خودرا با شرایط تازه سازگار کنند ،دردوره های دیگر نیز اغلب دچار مشکلات رفتاری واجتماعی خواهند شد.شاخص سازگاری درمدرسه ،اولا رضایت ذهنی فرد از ارتباط فردی وشخصی وثانیا عملکرد تحصیلی دانش آموز درمدرسه است .

سازگاری باهمسالان

گروه همسالان را می توان به عنوان دومین عامل جامعه پذیری نام برد. دراواسط کودکی ،اجتماع همسالان بستر بسیاری مهمی برای رشد می باشد. تماس با همسالان نقش مهمی در درک دیگران وآگاهی از خود ودیگران ایفا می کند. این تحولات به نوبه ی خود، به ارتقای کیفیت تعامل با همسالان کمک میکندودرسالهای دبستان بیشتر ،نوعدوستانه میشود. درراستای این تغییر ،پرخاشگری ،مخصوصا حملات بدنی کاهش می یابد .

افرادی که از سوی همسالانشان مورد طرد قرار می گیرند دچار انزوا واضطراب می شوند که پیشرفت وعزت نفس کمی دارند و والدین، آنهارا مبتلا به مشکلات هیجانی واجتماعی ارزیابی می کنند ،که  با عملکرد ضعیف ،ترک تحصیل ورفتار ضد اجتماعی ،رابطه نیرومندی وجوددارد.

اکثر نوجوانان دوست دارند اوقات فراغت خودرا با همسالان بگذارانند . عضویت درگروه همسالان برای نخستین بار، افراد را در فرایندی قرار می دهد که بیشترین میزان جامعه پذیری به شکل ناخودآگاه وبدون طرح ریزی درآن انجام می پذیرد. اعضای این گروه می توانند به جست وجوی روابط وموضوعاتی بپردازند که درخانواده ومدرسه با تحریم مواجه است وسعی دارند که از نفوذ مدرسه وخانواده برخود ،جلوگیری نمایندونقش ها وهویت هاي جداگانه ای را برقرارکنند .

بنابراین گروه همسالان درهمه دوران زندگی، برناسازگاری یا سازگاری اعضا یا هنجارهای گروه، تاثیر بسیارنیرومندی رابررفتار وشخصیت اجتماعی آنها اعمال می کنند.

منبع

فردوسی،فرزانه(1393)، پیش بینی سازگاری اجتماعی دانشجویان مجرد،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی ومشاوره،دانشگاه علوم بهزیستی وتوانبخشی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0