هم وابستگي چيست و هم وابسته كيست؟
هموابستگی به عنوان یک مفهوم روان شناختی در اواخر دهه هفتاد از قرن بیستم در ایالات متحده آمریکا بیان شد. این مفهوم برای توصیف یک شخص یا اشخاصی که با شخص وابسته به الکل در ارتباط بودند؛ استفاده می شود. باید بين واژهی هموابستگي و وابستگي متقابل تمايز قائل شد. وابستگي متقابل نوعي وابستگي سالم و پويا است كه در يك رابطه بين دو نفر ايجاد ميشود ولي هيچكس نيازمند آن نيست كه طرف مقابل را به خود نيازمند كند و احساس ناامني و نگراني در آن وجود ندارد. ولي هموابستگي رابطهاي بيمارگونه است كه در آن دو طرف محتاج ونيازمند بودن طرف مقابل هستند و هر يك از نياز ديگري در جهت ارضاء نياز خود بهره ميگيرد و معمولاً يكي يا هر دو نفر در اين رابطه درگير انواع اعتيادها و رفتارهاي وسواسي ميگردد. به عبارت واضحتر، هموابسته معتاد به معتاد است و هموابستگي اعتياد به اعتياد. نوروزی ، به سادگی، واژهی هموابستگی را چنين تعريف كرده: هموابستگی ویژگی فردی است که به یک معتاد وابسته شده است. و …به زندگی با معتاد عادت کرده و گاه حتی رفتارش باعث تشویق اعتیاد او هم میشود.
آدمي همواره بدنبال آسايش و خوشبختي است، در هموابستگي در فقدان شديد اين خوشبختي، به دنياي خارج از خود متوسل ميشود و چيزي غير از خود حقيقي را دنبال ميكند و تمامي حواسش متمركز بر خارج از خود ميشود. حال آنكه انسان بايد هوشيارانه مسئوليت زندگي، نيازها، باورها و خواستههايش را با خود حقيقي و باور به آن بپذيرد. اين جستجو در دنياي خارج و وابستگي به آن تا بدان جا كه خود دروغين ساخته ميشود، زندگي ما را مختل و وضعيت ما را به، بيخودي ميكشاند. در اين شرايط فرد دچار احساس پوچي، آشفتگي و رنج است. به گفتهی ويتيفيلد ، در كتاب هموابستگي ما در درونمان يك بخش الهي داريم، اين بدان معني است كه قدرت مطلق در درون ماست و ما هم در درون آن هستيم .هموابستگي، بيماري گمشدگي خود است كه ريشهی بيماريهاي جسمي، رواني، عاطفي و روحي ما ميشود. هموابستهها چنان مشغول ديگران ميشوند كه نيازها و رفتارهاي خود را بر پايهی نیاز و رفتار ديگران ميسازند و تماسشان را با آنچه در درونشان ميگذرد از دست ميدهند. هموابستگي شايعترين نوع اعتياد است .
در اصل، هموابستگی به الگو های قابل تشخیص رفتاری و نگرش های شخصیتی موجود در اعضای خانواده یا همسران افراد الکلی اشاره دارد . در سال های اخیر ساختار هموابستگی در معرض هر رویداد مزمن استرس زا در محیط خانواده مثل سوء استفاده جسمی، جنسی یا احساسی، غفلت، یا آسیب روحی مفرط، قرار گرفته است .هموابستگی به الگویی از وابستگی دردناک به رفتارهای اجباری و مورد تایید دیگران در تلاش برای یافتن امنیت، ارزش شخصی، و هویت گویند .ما از زمان تولد با الگوهاي غلط از طرف خانواده، معلمان، دوستان، قهرمانان زن و مرد ميتوانيم الگوهاي رفتار هموابسته را ببينيم و بياموزيم. بدين ترتيب هموابستگي ميتواند بيماري مسري و اكتسابی قرن حاضر باشد.
اغلب هموابستهها دچار مشکلات زیادی هستند از جمله: بیتفاوتی عاطفی، افسردگی، اعتماد به نفس ضعیف، رفتارهای اعتیادی به غذا، قمار یا حتی مواد، مشکلات جسمی و نقص ارتباطی. تجزیه و تحلیل ها روی هموابستگی و بررسی تفاسیر مختلف از هموابستگی توسط آقای دیر و همکارانش انجام شد. آن ها به این نتیجه رسیدند که اکثریت محققان چهار ویژگی اصلی هموابستگی را بیان می کردند:
- گرایش بیش از حد ، تمرکز بر دیگران،
- از خودگذشتگی و ایثار
- تمایل بیش از حد برای کنترل افراد دیگر
- پنهان کردن، سرکوب احساسات فرد، ناتوانی در ابراز احساسات .
هموابستگی ریشه در گسترش رفتارهای بقا در خانواده های ناکارآمد دارد. استافورد ، میزان هموابستگی را بررسی کرده و روی اندازه هم وابستگی تحقیقاتی انجام داد و این امر را ارائه کرد که معیار های تشخیصی برای رسیدن به یک اتفاق نظر در ارزیابی صفات فردی هم وابستگی و اختلالات بسیار مبهم و مختلف هستند.
منبع
خطیبی،شهلا(1394)، اثر بخشی واقعیت درمانی در تمایز یافتگی وهموابستگی زوجین ناسازگار ،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی ،دانشگاه خوارزمی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید