نقش مدیر در پرورش خلاقیت
در مجموعه ای که خلاقیت و نوآوری از ضروریات وعامل اصلی است ، نقش مدیران بسیار مهم و حساس است . زیرا مدیریت می تواند توانایی و استعداد خلاقیت و نوآوری را در افراد ایجاد ، ترویج و تشویق کند یا رفتار و عملکرد آن ها می تواند مانع این امر حیاتی شود .شغل مدیر در یک سازمان ، خلاقیت و نوآوری است. مدیر کسی نیست که سازماندهی و تغییر ایجاد کند ، بلکه فردی است که همه کارها را به وسیله دیگران انجام می دهد و فضا را برا ی خلاقیت دیگران آماده می کند.
بنابراین هنر مدیر خلاق عبارت است از :
استفاده از خلاقیت دیگران و پیدا کردن ذهن های خلاق ، مدیر خلاق باید فضایی بیافریند که خودش بتواند خلاق باشد و افراد سازمان را هم نیز برای خلاقیت تحریک کند و به نحوی تفویض اختیار می کند تا هر کسی مشکل خودش را حل کند . با توجه به کم بودن افراد فوق العاده خلاق و با توجه به اینکه اغلب افراد به طور بالقوه ای دارای استعداد خلاقیت و نوآوری هستند .
ویژگی های زیر به پرورش این استعدادها کمک می کند :
- تحمل ریسک : کارکنان باید تشویق شوند که بدون ترس از پیامدهای آن ، شکست را تجربه کنند و اشتباه ها به عنوان فرصت یادگیری به شمار آید.
- کاهش کنترل بیرونی : قوانین ، مقررات ، خط مشی ها و کنترل های مشابه باید به حداقل کاهش یابد و خود کنترلی جایگزین آن شود .
- کاهش تقسیم کار : مشاغلی که به طور محدود تعیین شده باشد و ایجاد محدودیت می کند در حالی که فعالیت های متعدد شغلی ، دیدگاه وسیع تری به کارکنان می دهد.
- تحمل تضاد : گوناگونی دیدگاه ها باید تشویق شود ، هماهنگی و توافق بین افراد و واحدها لزوماً به عملکرد موفق منجر نمی شود .
- تحمل راه های غیر عملی : افرادی که جواب های غیر عملی حتی نابخردانه را ارائه می دهند ، باید تحمل شوند زیرا آن چه که در اوایل غیر عملی به نظر می آید ممکن است به راه حل های خلاق منجر شود .
- تمرکز بر نتایج تا ابزار : هدف ها باید واضح باشند و افراد باید تشویق شوند که راه کارهای متعدد به هدف ها را در نظر بگیرند . تمرکز بر نتایج باعث ارائه و پیشنهاد چندین جواب صحیح به هر مسئله معین می شود.
- ارتباط همه جانبه: ارتباط باید بطور افقی و عمودی جریان پیدا کند،جریان آزاد در ارتباطات ، باروری نظریات را آسان می کند .
مباحثی چند در رابطه با خلاقیت
هر گاه چیزی به کودک یاد می دهیم ، مانع شده ایم تا آن را شخصاً کشف یا اختراع کند.این عبارت کوتاه ، شاید بلندترین و عمیق ترین تعریف و تبیین از فرایند یادگیری خلاق در آموزش و پرورش فعال باشد که ژان پیاژه روان شناس بزرگ معاصر بیان داشته است .این تعریف دقیقاً عکس آن چیزی است که غالباً در آموزش و پرورش سنتی بدان عمل می کنیم .توسط دیگران و با کمک راه صحیح ، البته قادری چیزی بسازی و یک تولید کننده ، یک تهیه کننده یا تکنسین شوی ،اما هرگز آفریننده یا پدیدآورنده نخواهی بود .
مدیران موفق ، کارکنان را به تفکر خلاق دعوت می کنند.معمولاً در محیط کار ، به کارکنان کمتر اجازه استفاده از خلاقیت هایشان داده می شود ، بسیاری از کارکنان احساس می کنند که دستشان برای بهره گیری از خلاقیت خود بسته است .هنوز به کارکنان گفته می شود کار خود را به همان صورتی که توجیه شده اند، انجام دهند و هرگز به آن ها اجازه داده نمی شود که از نوآوری که دارند ، برای افزودن بر بهره وری کار استفاده کنند .
ساده ترین راه برای ترغیب کارکنان به خلاقیت ،سپردن یک قسمت از کار به آنان است تا خلاقیت خود را در آن نشان دهند . اگر خلاقیت کارکنان نمود پیدا کرد ، می توان قسمت های دیگری از کار را هم به آنان سپرد .مدیران باید ماهانه یک ؛ هسته تفکر تشکیل دهند یا گردهمایی را به منظور شنیدن ، بازنگری و پذیرش اندیشه های کارکنان برگزار کنند.
رهبران 360 درجه ای از افراد خلاق و ایده های آنان حمایت می کنند. ایده ها همچون چیزهای شکستنی هستند ، به ویژه زمانی که برای اولین بار مطرح می شوند.مدیر تبلیغات ،چارلی براون می گوید: ایده ی جدید ،ظریف و شکننده است . ممکن است با یک خمیازه یا تمسخر از بین برود؛ با یک طعنه می توان در آن جراحت مرگبار ایجاد کرد. اگر می خواهید بهترین ایده را از آن خود کنید و قهرمان افراد خلاق و موجب کمک آنان به سازمان شوید،باید زمانی که همکاران خود را خلاق یافتید ،به آنان کمک کنید، آنان را تشویق و از آنان حمایت کنید .افراد عملگرا اغلب ایده های افراد خلاق را از بین می برند .رهبران 360 درجه ای که برای خلاقیت ارزش قائلند ،می توانند به افراد خلاق پیرامون خود کمک کنند تا پیشرفت کنند و به ایده پردازی های خود که به نفع سازمان است ،ادامه دهند.
منبع
قائدی،وهاب(1388)،رابطه تعهد شغلی بامیزان خلاقیت مدیران مدارس،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی،دانشگاه آزاداسلامی بوشهر
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید