نقش تکامل شخصیت در اعتیاد

از نظر روان کاوان، شخصییت فرد در طول رشد خود از سه مرحله تکاملی عبور میکند:

نهاد: آن بخش از شخصیت است که با تولد فرد بوجود می آید و تابع اصل لذت است. نهاد همواره در تلاش است تا خواسته ها تمایلات خودش را ارضا نماید. از آنجایی که رفتارهای اعتیادی مرکز پاداش(لذت) را فعال می کنند،اعتیاد با این بخش از شخصیت رابطه ی نزدیکی دارد. معتادان در پی ارضای فوری خواسته های نهاد هستند لذا اعتنایی به مقتضیات موقعیت خودندارند.

خود :با تکامل شخصیت، بخش واقع گرای آن رشد می یابد. خود در ارضای خواسته های نهاد بطور واقع بینانه عمل می کند. بدین معنی که اگر امکان برآورده سازی این خواسته ها عملی نباشد، نهاد را کنترل می نماید تا ارضای آن خواسته را تا زمان تحقق شرایط آن، به تاخیر بیندازد. کارکرد دیگر خود اینست که به عنوان واسطه ای بین تمایلات سیری ناپذیر نهاد و سختگیری آرمانگرایانه بخش دیگر شخصیت (فراخود) عمل می کند و بدینوسیله باعث ایجاد تعادل در ساختار شخصیت می گردد. خود در واقع مدیر اجرایی شخصیت است زیرا تصمیمی می گیرد کدام یک از خواسته های نهاد بایستی ارضاء شود. در یکی از تبیین های روانکاوی، اعتیاد بازتاب اختلال خود تلقی می گرددکه در اثر ناتوانی فرد برای مدارا با واقعیت بوجود آمده است. وقتی این بخش از شخصیت مختل شود، فرد نمی تواند تکانه هایی که رفتارهای اعتیادی را برمی انگیزد، کنترل کند.

فراخود : علاوه بر آسیب دیدگی خود، عامل دیگری که در تکامل شخصیت می تواند باعث گرایش به اعتیاد گردد فراخود سختگیر است. فراخود بخش آرمانگرا و اخلاقی شخصیت را تشکیل می دهد. این بخش از شخصیت تقریبا معادل وجدان اخلاقی است که در اثر امر و نهی ها و بایدها و نبایدهایی که از سوی والدین برای کودك صادر می شود، تقویت می گردد. فراخود همواره مخالف ارضای خواسته های نهاد است و چنانچه رفتاری از سوی فرد صادر شود که مغایر با دستورات فراخود باشد احساس گناه و اضطراب بوجود می آورد. از آنجائیکه مصرف مواد در رفع اضطراب فرد موثر است، روانکاوان معتقدند کسانی که فراخود سختگیرتری دارند و خود تنبه گر هستند برای کاهش استرس های ناشی از آن، ناخود اگاه به مصرف الکل روی می آورند تا بدینوسیله از فشارهای فراخود رهایی یابند. یکی از جملات روانکاوی این است که سوپرایکو در الکل قابل حل است .

نقش دوره نوجوانی در اعتیاد

مخاطره آمیز ترین دوران زندگی از نظر شروع به مصرف مواد دوره ی نوجوانی است. نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی و کسب هویت فردی و اجتماعی است. در این دوره، میل به استقلال و مخالفت با والدین به اوج می رسد و نوجوان برای اثبات بلوغ و فردیت خود ارزشهای خانواده را زیر سوال می برد و سعی در ایجاد و تحلیل ارزشهای جدید خود دارد. مجموعه این عوامل، علاوه بر حس کنجکاوی و نیاز به تحرك، تنوع و هیجان، فرد را مستعد مصرف مواد می نماید. آسیب پذیری جوانان در دوران بلوغ افزایش می یابد. فرد با تضادها و کشمکشهای متعدد درونی مواجه می گردد. در این زمان او بخوبی احساس می کند که به مرحله ای جدید از زندگی می بایستی وارد شود و مسئولیتی در قبال خود و جامعه اش اتخاذ نماید. مرحله ای که او را با نگرانی، اضطراب و مشکل تصمیم گیری روبرو می سازد و او سعی می کند بگونه ای بر مشکلات خویش فائق آید. عدم توجه به اعضای خانواده توقعات بیجا و بی مورد اطراف یان، بدون در نظر گرفتن حساسیت این دوره و توقعات و ارزشهای متضاد اجتماعی اختلالات تطابقی در خانواده و زمینه های نامطلوب شخصیتی فرد به سهولت وی را در این دوره در مقابل انحرافات مختلف آسیب پذیر می سازد .طبق نظریه ی فروید، در نوجوانی بیداری مجدد و تعارض هایی روی می دهد که یکی از آن پیامد ها، شورش نوجوان در مقابل والدین و دیگر نماد های قدرت است. تییین فروید از این پدیده، این بود که شورش با نیازهای نوجوان برای رهایی از وابستگی عاطفی به والدین خود رابطه دارد . به نظر آنا فروید، نوجوان بین 13 تا 19 سالگی تجدید فعالیت خطر ناك احساس ادیپی را می آزماید. هنگامی که نوجوان برای نخستین بار جوشش احساسات ادیپی را می آزماید اولین تکانۀ او فرار کردن است. نوجوان در حضور والدین خود احساس اضطراب و تنش می کند و تنها وقتی از آنها جدا شود احساس امنیت دارد. گاهی نوجوان می کوشد با توهین و تحقیر نسبت به والدین ازآنها بگریزد،خود این امرزمینه ساز گرایش به مواد مخدر و در نهایت اعتیاد میشود.

نقش صفات شخصیتی در اعتیاد

شخصیت عبارت است از الگوی نسبتاً پایدار صفات، گرایشها، یا ویژگیهایی که تا اندازه ای به رفتار افراد دوام می بخشد. و صفات یا آمادگیهای شخصی دایمی، از نظر ریموند کتل و هانس آیزنگ ، متغیر های مهمی، برای شناخت رفتار هستند .

صفات شخصیتی مختلفی با اعتیاد ارتباط دارد. از این میان، برخی از صفات بیشتر پیش بینی کنندة اختمال اعتیاد ارتباط دارد و به طور کلی فردی را تصویر می کنند که از عهدة انطباق، کنترل یا ابراز احساسهای دردناکی مثل احساس گناه، خشم و اضطراب بر نمی آید. این صفات عبارتند از: ماجراجویی، بی خیالی، خیالپردازی، خطرکنندگی، اضطرابی، کناره جویی، زودباوری، وابستگی، ناخودداری، منفی گرایی و کنجکاوی.

علاوه بر صفات شخصیتی، برخی اختلالا ت شخصیتی نیز، فرد را در برابر اعتیاد آسیب پذیر می سازد. سپس اعتیاد به نوبه خود اختلالهای موجود را تشدید می کند و دایره معیوب ادامه می یابد. اختلالات شخصیتی الگوهایی از رفتار غیر انطباقی هستند. وقتی ویژگی های شخصیت چنان انعطاف ناپذیر و غیر انطباقی شوند که کارکرد فرد را به میزان چشمگیری مختل می کنند در این صورت به اختلالات شخصیتی تبدیل می شوند. اختلالات شخصیتی در واقع شیوه های نادرست و نامناسبی برای حل مسئله و کنار آمدن با فشار روانی هستند اگرچه تاکنون هیچ تیپ شخصیتی خاص معتادان شناسایی نشده اما علت اعتیاد افراد، قصد رسیدن به هدف هایی است که به شخصیت فرد مربوط می شود. در حدود 70 درصد موارد، همراه با اعتیاد اختلالهای دیگر روانپزشکی نیز وجود دارد. شایع ترین تشخیص ها عبارتند از: افسردگی اساسی ، افسرده خوئی ، اختلال وسواس- اجباری ، اختلال هراس ، شیدایی ، اسکیزوفرنی ، اختلال شخصیت ضد اجتماعی  و فوبی . اعتیاد معمولاً با بسیاری از اختلالهای روانی نظیر اختلال سلوك در نوجوانان نیز همراه است. در کل، شخصیتهای، روان نژند و روان پریش را می توان در برابر اعتیاد آسیب پذیر دانست. شخصیتهای نوروتیک یا روان نژند  کسانی هستند که دارای بیماریهای روانی خفیف همچون، ضعف روانی، اضطراب، وسواس، ترس یا بی تصمیمی می باشند. افراد روان پریش  ، افرادی هستند که به علت عدم رشد کافی، در سازش اجتماعی دچار اشکال هستند. و دارای خلق و خوی متغیر و قضاوت ناپایدار می باشند. روان پریشها دارای رفتارهای ضد اجتماعی و اختلال خلقی هستند و توانایی کافی برای پیروی از قوانین و مقررات را ندارند و روابط آنها با دیگران سطحی است. سابقۀ این افراد نشان می دهد که در دوران کودکی، ناآرام و مشکل ساز بوده و در مدرسه قدرت سازش نداشته و در محیطهای دیگر نیز فاقد سازس اجتماعی بوده اند. روان پریشهایی مهاجم که دارای اختلال رفتاری شدید هستند و به انجام اعمال تهاجمی، جنایت و آدم کشی دست می زنند از جمله کسانی هستند که بیش از همه به طرف اعتیاد گرایش دارند. در عین حال روانپریشی های غیر فعال و نالایق نیز که معمولاً به دزدی، دروغگویی، تقلب و آزار دیگران می پردازند، مواد مخدر را وسیلۀ خوشی و آسایش خود بشمار می آورند. بنا براین با توجه به مطالب ذکر شده مبتلایان به اختلالهای شخصیت آسان تر بمواد مخدر گرایش می یابند و معتاد می شوندبسیاری از این بیماران هم معتاد نمی شوند . مارتین ، نشان دادکه افراد دارای وابستگی به مواد، نشانه های آسیب شناختی، مانند حالات هیپو کندری، را هم از خود نشان می دهند. باری، باری و بلان، در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که تقدم و تأخر در تولد بر الکلی شدن افراد نیز تأثیر دارد.

دیدگاه اسلام در مورد اعتیاد

در دین مبین اسلام اعتیاد و شُرب تمام نوشابه های الکلی به شدت نکوهش شده است. برای مثال در قرآن مجید چنین مقرر گردیده است که:

یااَیُّهاالذین آمنوانَّماالخَمروَالمیسروَالانصاب وَالازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبولعلَّکم تُفلِحون ….ای اهل ایمان شراب و بت پرستی و تیرهای گروبندی (که رسمی در دورة جاهلیت بود) همه اینها پلید و از اعمال شیطان است از آن البته دوری کنید تا رستگار شوید. شیطان قصد آن دارد که به وسیله شراب و قمار میان شما عداوت و کینه برانگیزد و یا شما را از ذکر خدا و نماز باز دارد. پس شما آیا از آن دست برمی دارید تا به فتنه شیطان گرفتار نشوید.

خداوند، در قرآن فرموده است:ولاتُلقُوا بأیدیکم اِلی التّهلُکته …؛ با دست های خود خویشتن را به هلاکت نیفکنید (سوره بقره، آیه 191)

علاء الدین علی بن حسام معروف به متقی هندی، در کتاب معروف خود کنزل العمال می نویسد،رسول خدا(ص) فرمودند: هر مست کننده وهرتخدیرکننده حرام است وآنچه که بیشترش حرام است، کمش نیز حرام است و آنچه عقل را تخدیر نماید مطلقاً حرام است.

منبع

قاسمی،حسین(1392)، نقش طرحواره­های ناسازگار اولیه درپیش­بینی رفتارهای پرخطر،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی تربت جام

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0