نقش آموزشي کتابداران

کتابداران پيوند مفهوم سواد اطلاعاتي با آموزش كتابخانه‌اي باعث شده تا اين مفهوم با علاقه و استقبال كتابداران روبه‌رو شود. كتابداران مفهوم سواد اطلاعاتي را براي توصيف نقش سنتي خود مناسب تشخيص داده‌اند و به اين باور رسيده‌اند كه تلاش در زمينه ارتقاي سطح سواد اطلاعاتي افراد، در واقع ادامه تلاش‌هاي سنتي آنان در حرفه كتابداري است. بيشتر آنان نيز سواد اطلاعاتي را شكلي از آموزش كاربران، مهارت‌هاي كتابخانه‌اي، و يا حتي آموزش كتابخانه‌اي تلقي كرده‌اند. گرچه اين ديدگاه به‌عنوان ديدگاهي تنگ‌نظرانه همواره مورد انتقاد قرار گرفته است. نگاهي به گستره فعاليت کتابداران مشخص   مي‌کند که آنها موجه‌ترين افراد براي آموزش سواد اطلاعاتي به شمار مي‌روند.

سازماندهي و اشاعه اطلاعات از فعاليت‌هاي اصلي حرفه کتابداري است ودرطول تاريخ، تجربه‌هاي سودمندي را در مورد منابع اطلاعاتي، ارزيابي منابع، سازماندهي و اشاعه اطلاعات و نيز درباره استفاده‌كنندگان، نيازها و رفتارهاي آنان كسب كرده است. اين تجربه ها اكنون به صورت دانش عمومي در اختيار كتابداران است. آنها مي‌دانند چه تحولاتي در محيط اطلاعاتي رخ داده و استفاده کنندگان  به چه نياز دارند. چه کساني به چه نوع آموزشي نياز دارند و چه شيوه‌ها و ابزارهايي براي آموزش افراد مختلف مناسب‌تر است.اكنون كه در آغاز هزاره سوم به سر مي‌بريم، وضعيت كاملا متفاوت است. فناوري رايانه و شبكه‌ها كه از چند دهه پيش به كتابخانه‌ها راه يافته‌اند، امور مربوط به گردآوري، سازماندهي، دسترسي و اشاعه اطلاعات را به طور مستقيم يا غير مستقيم تحت تأثير قرار داده‌اند. اين تأثير ابعاد گوناگوني دارد كه يكي از آنها لزوم تحول در نقش كتابداران شاغل در كتابخانه‌ها است.

كتابداران شاغل در كتابخانه‌ها و مراكز اطلاع‌رساني، به خصوص، كتابخانه‌ملي كه فلسفه وجودي‌شان كمك به پژوهشگران، استادان، دانشجويان و دانش‌پژوهان در پيشبرد امر تحقيق است، براي آنكه بتوانند رسالت آموزشي و پژوهشي كتابخانه خود را به مطلوبترين وجه ممكن به انجام برسانند، بايد در انجام وظايف خود تجديدنظر كنند. از طرفي، از آنجا كه كتابخانه‌هاي آموزشگاهي، در كشور ما، نقش بارز خود را آنگونه كه بايد ندارند، دانشجويان به محض ورود به دانشگاه و روبرو شدن با كتابخانه و منابع موجود در آن، دچار سردرگمي مي‌شوند. اين گروه، همچنين جهت انجام تكاليف تحقيقي و پژوهشي خود با مشكلات بسياري از جمله چگونگي يافتن، ارزيابي، و گزينش اطلاعات روبرو مي‌شوند.

در بحث مربوط به ارتباط ميان سواد اطلاعاتي و متخصصان كتابداري و اطلاع‌رساني، صاحب‌نظران ديدگاه‌هاي نظري متفاوتي ارائه كرده‌اند.بر اساس نظر كرايست، شالوده نظري علم كتابداري آموزش است. اين آموزش نه تنها به زير‌ساختهاي ذهني كاربران توجه دارد و بردانش آنها مي افزايد، بلكه به توانمندي آنها در كسب دانش نظر دارد. بر خلاف آموزش سنتي، در آموزش كتابداران آموزش بيننده و تعامل او با اطلاعات را مركز توجه خود قرار مي‌دهند.

اما به نظر مرداک ، اين ديدگاه كه سواد اطلاعاتي را ابزاري تلقي کنيم كه كاربران كتابخانه را قادر سازد تا نياز اطلاعاتي خود را تشخيص دهند و اطلاعات مورد نظر خود را بيابند، ارزيابي کنند، و مديريت نمايند و باعث شود كه آموزش مهارت‌هاي مرتبط با سواداطلاعاتي در حيطه كار كتابداران قرار گيرد پيامد آن اين است که آنها با چالش‌هاي جدي مواجه شوند.

برئوور، بيان مي‌كند كتابداران تجربيات مفيدي در آموزش سواد اطلاعاتي دارند و منابع با ارزشي براي آموزش اين مهارت محسوب مي‌شوند. برويك  نيز پيوند مشخصي ميان سواد اطلاعاتي و كار مبتني بر استناد برقرار مي‌كند و معتقدست چنانچه آموزش سواد اطلاعاتي وظيفه كتابداران گردد، سؤالات مشخصي در جهت اعتلاي اين مفهوم از سوي كتابداران مطرح خواهد شد؛ پرسش‌هايي مانند اينكه شما چگونه به اين نتيجه رسيديد، براي گفته خود چه شاهدي داريد، و سؤالات مشابه ديگر. گرچه اين ارتباط در بافت ويژه آموزش سواد اطلاعاتي در دانشكده‌ها مطرح شده است، اما به نظر مي‌رسد در هر بافت مشابه ديگري نيز مصداق داشته باشد

منبع

برجیان بروجنی،مهشید(1390)، سواد اطلاعاتي کتابداران شاغل در سازمان اسناد و کتابخانه، پایان نامه کارشناسی ارشد،کتابداری واطلاع رسانی، دانشکده ادبيات و علوم انساني تهران

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0