نظريه های سرمايه اجتماعي

بحث سرمايه اجتماعي در سال 1919 در مقاله اي توسط هنيفن از دانشگاه ويرجينياي غربي براي نخستين بار مطرح شد . وي يك تصوير اجمالي از سرمايه اجتماعي ارائه داد كه بيشتر متوجه ابعاد انساني و تربيتي اين واژه بود اما با وجود اهميت آن در تحقيقات اجتماعي تا سال 1960 ميلادي كه توسط جين جاكوب در اثرش به نام مرگ و زندگي شهرهاي بزرگ آمريكايي در برنامه ريزي شهري به كار برده شد ، شكل جدي به خود نگرفت . به اعتقاد او ، براي يك شهر شبكه ها نقش اجتماعي را دارند.

هنيفن: نخستين نويسنده اي است كه از اصطلاح “سرمايه اجتماعي ” استفاده كرد . اين مربي آموزشي گمنام ويرجينياي غربي در مقاله اي نابساماني هاي نظام آموزشي كشورش ،ايالات متحده آمريكا ، را بررسي مي كند و اصطلاح ” سرمايه اجتماعي ” را براي تبيين دگرگوني هايي كه در روابط اجتماعي دانش آموزان مشاهده كرده، به كار مي برد. او گزارش ميدهد كه در مدرسه هاي آمريكايي پيوسته از ميزان حسن نيتي كه دانش آموزان براي برقرار كردن رابطه با يكديگر به آن نياز دارند ، كاسته مي شود و دانش آموزان نسبت به يكديگر كم توجه شده و بيش از پيش از خواسته هاي فردي و شخصي خود پيروي مي كنند ؛ همدلي ميان آنها كاهش يافته و از اين رو آنها براي معاشرت و روابط پايدار با يكديگري تمايل كمتري از خود نشان مي دهند .

هنيفن اين تغييرات را با ميزان يا اندازه سرمايه اجتماعي در مدرسه هاي آمريكايي مرتبط ميداند . در نظر او سرمايه اجتماعي آن ” چيزي ” يا آن ” پديدهايي ” است كه در روابط ميان انسانها نهفته است و سبب پديد آمدن ” حسن نيت ” ميان آنها مي شود ؛ همدلي آنها را برمي انگيزد ، آنها را پيرو جمع مي كند و بدين سان زمينه معاشرت بيشتر و روابط پادار ميان آنها را فراهم مي آورد . افزايش يا كاهش سرمايه اجتماعي بر ميزان حسن نيت ، همدلي و معاشرت هاي اجتماعي ميان انسان ها اثر ميگذارد .

هسته اصلي انديشه هنيفن ، در واقع اين است كه ميان “سرمايه اجتماعي ” و “رابطه اجتماعي ” پيوندي دروني و تنگاتنگ وجود دارد و سرمايه اجتماعي در درون “رابطه اجتماعي ” نهفته و پنهان است . اين برداشت از اصطلاح سرمايه اجتماعي پايه همه بحث هايي كه پس از هنيفن مطرح شد ، قرار گرفت و بدين سان ، زمينه ورود اين اصطلاح را به حوزه هاي گوناگون علوم اجتماعي ، هر چند با كاربردهاي متفاوت را فراهم آورد . بنابراين ، بحث اصلي هنيفن درباره آن دگرگوني هايي است كه در گذر زمان در يك رابطه اجتماعي مي تواند پديد آيد و آن رابطه را به رابطه اي “گرم و صميمي ” “يا رابطه اي ” سرد و غير صميمي ” تبديل كند . ريشه اين دگرگوني ها در چيزي به نام “سرمايه اجتماعي ” نهفته است.

جين جاكوب: جين جاكوب سرمايه اجتماعي را شبكه هاي اجتماعي فشرده اي مي داند كه در محدوده هاي قديمي شهري در ارتباط با حفظ نظافت ، نبودن جرم و جنايات خيابانی و ديگر تصميمات در مورد بهبود كيفيت زندگي در مقايسه با عوامل نهادهاي رسمي مانند نيروي حفاظتي ،پليس و نيروهاي انتظامي ،مسئوليت بيشتري از خود نشان مي دهند . سپس اين مفهوم در اقتصاد مورد استفاده قرار گرفت ولي در واقع اين جیمز كلمن و تحقيق او در زمينه مشاركت در امر مدرسه در شهر شيكاگو بود كه سبب جلب توجه امروزي به اين مفهوم شد . سپس بورديو و بعد در دهه 1990 پاتنام از اين مفهوم براي مطالعه نهادهاي دمكراتيك در ايتاليا استفاده كردند.

پاتنام : رابرت پاتنام پس از انتشار مطالعه برجسته خود تحت عنوان ” بولينگ تنها ” تبديل به شناخته شده ترين چهره سرمايه اجتماعي گرديد . در حالي كه بورديو و كلمن به نسبت محدود جامعه شناسي و نظريه اجتماعي شناخته شده هستند ، كار پاتنام از مرزهاي رشته تخصصي وي كه علوم سياسي مي باشد فراتر رفته و به حوزه عمومي رسيده است . در قياس با كلمن و بورديو كه جامعه شناس بودند ، پيش زمينه فكري پاتنام در علوم سياسي است . پاتنام پس از کار بر روي ارزش هاي اجتماعي و نگرش هاي سياسي زير نظر رونالد اينگل هارت ،اولين مطالعه جدي خود را درباره نقش تعهد مدني در ايجاد ثبات سياسي و رونق اقتصادي ،براساس كار ميداني در ايتاليا ،انجام داد . پس از آن ، پاتنام به سرعت توجه خود را به آمريكا مبذول داشت و مقالاتي را به چاپ رساند كه در آنها نشان ميداد از دهه 1940 نزول قابل توجهي در سرمايه اجتماعي آمريكا وجود داشته است كه اين نزول تبيين كننده كنترل ناپذيري بخش اعظم آمريكاي شهرنشين است .

اولين توصيه هاي پاتنام به بحث هاي سرمايه اجتماعي از اواخر مطالعات وي در طرح دولت محلي در ايتاليا آغاز شد . او با به كارگيري مفهوم سرمايه اجتماعي مي خواست تفاوت هاي موجود در التزام شهروندي را با وضوح بيشتري به نمايش درآورد .او ابتدا به ارائه بحث هاي مفصل شواهد خود در مورد عملکرد نهادهای نسبی و سطوح التزام شهروندی پرداخت و سپس تعریف را از سرمايه هاي اجتماعي ارائه كرد : سرمايه اجتماعي اشاره كننده به مشخصات تشكيلات اجتماعي است ؛ مشخصاتي چون اعتماد ،هنجارها و شبكه ها كه مي توانند با تسريع فعاليتهاي هماهنگي ، كارايي جامعه را بهبود بخشند .تعريف سرمايه اجتماعي توسط پاتنام در دهه 1990 كمي تغيير يافت . او در سال 1996 بيان داشت : منظور من از سرمايه اجتماعي ،مشخصات زندگي اجتماعي ” شبكه ها ، هنجارها و اعتماد ” است كه سبب مي شود تا مشاركت كنندگان در فعاليت  مشترك كاراتري براي تعقيب اهداف مشترك خود وارد شوند .

3 عنصر اصلي اوليه از سال 1993 تغييري نيافته اند اما عنصر جديد ارائه شده” مشاركت كنندگان ” است كه در واقع به جاي جامعه از منافع سرمايه اجتماعي سود مي جويد . پس از اين پاتنام در اثر معروف خود اينگونه مي گويد : هسته اصلي سرمايه اجتماعي همان شبكه هاي با ارزش است . ارتباطات اجتماعي بر كارايي افراد و گروه ها تاثيرگذار است . از نظر او ، ارتباطات اجتماعي يعني ارتباطات بين افراد ،شبكه هاي اجتماعي و معيارهاي تعامل و اعتمادي ايجاد مي شوند . پاتنام سعي داشت تا اعتماد را (به همراه عمل متقابل) به عنوان يك جزء ذاتي هنجارهايي كه در نتيجه شبكه هاي اجتماعي به وجود مي آيند ارائه دهد و بدين طريق ،به جاي سه عنصر ، دو عنصر اصلي كه شبكه ها و هنجارها مي باشند را مطرح مي كند . همچنين پاتنام تمايزي بين دو شكل اوليه سرمايه اجتماعي ، يعني : سرمايه اجتماعي ارتباط دهنده (جامعه) و درون گروهي (انحصاري) طرح مي كند . سرمايه اجتماعي ارتباط دهنده ؛ افراد متعلق به تقسيمات اجتماعي مختلف را گردهم مي آورد و سرمايه اجتماعي درون گروهي ،هويت هاي انحصاري را تقويت كرده و باعث حفظ همگني مي شود .

هر يك از اين اشكال براي رفع نيازهاي متفاوت مي تواند مفيد باشد . سرمايه اجتماعي درون گروهي ، براي تقويت تعامل هاي خاص و ايجاد همبستگي مفيد است و همچنين به عنوان يك چسب قوي جامعه شناسي براي حفظ وفاداري درون گروهي و تقويت هويت هاي خاص عمل مي كند . عناصر ارتباط دهنده ، براي اتصال به ابزارها و امكانات خارجي و نشر اطلاعات مفيد هستند كه با فراهم سازي يك بينش جامعه شناختي باعث ايجاد هويت و تعاملات در يك سطح وسيع مي شود.

بورديو: بورديو اولين كسي است كه به  زعم پورتر تحليل منظمي از سرمايه اجتماعي به دست داده است و اين مفهوم را چنين تعريف كرده است : سرمايه اجتماعي حاصل انباشت منابع بالقوه و يا بالفعلي است كه مربوط به مالكيت يك شبكه بادوام از روابط كم و بيش نهادينه شده در بين افرادي است كه باعضويت در يك گروه اجتماعي ايجاد مي شود .بورديو به آساني به مفهوم سرمايه اجتماعي  دست يافت و در حالي كه كلمن و پاتنام با سنت آمريكاي شمالي مشغول جست و جو در افكار سياسي و اجتماعي بودند ، بورديو در واقع يك جامعه شناس اروپايي علاقه مند به مسئله دوام طبقه اجتماعي و ديگر انواع تعدي در مسئله بي عدالتي به شمار مي آمد .تعريف واژه ها توسط بورديو ، با توجه خاصي كه به مفهوم سرمايه فرهنگي داشت ، متفاوت از تعريف ديگران بود .

وي در تحقيق به يادماندني خود در مورد ذائقه و تشخيص در ميان طبقه متوسط فرانسوي ها ، كه توجهي خاص به شاخص هاي عملي سرمايه اجتماعي كرده بود ،فقط يك شاخص سرمايه اجتماعي را ارائه داد ؛ عضويت در باشگاه هاي گلف كه چرخ هاي زندگي حرفه اي را روغن كاري مي كرد . بورديو براي نخستين بار در سال 1973 سرمايه اجتماعي را اينگونه تعريف كرد : سرمايه اجتماعي عبارت است از سرمايه ارتباطات اجتماعي كه در صورت لزوم حمايت هاي مفيد را ايجاد مي كند ؛ سرمايه اي از مقبوليت و احترام كه غالبا زماني كه شخص مي خواهد توجه مردم را در يك موقعيت اجتماعي مهم جلب كند ، ضروري است و شايد مانند پول در حرفه سياسي به كار آيد . او بعدا اين تعريف را اصلاح كرد و گفت : سرمايه اجتماعي عبارت است از مجموع منابع فيزيكي در دسترس فرد يا گروهي كه داراي شبكه نسبتا بادوامي از ارتباطات نهادينه شده با آشنايي هاي دو جانبه محترم هستند .

بورديو سه نوع سرمايه را شناسايي نمود ؛اين اشكال سرمايه عبارت از شكل اقتصادي ، فرهنگي و اجتماعي بودند و شكل اقتصادي سرمايه بلافاصله  قابل تبديل به پول مانند دارايي هاي منقول و ثابت يك سازمان است . سرمايه فرهنگي نوع ديگر از سرمايه است که در یک سازمان وجود دارد مانند تحصیلات عالیه اعضای سازمان که این نوع سرمایه نيز در برخي موارد و تحت شرايطي قابل تبديل به سرمايه اقتصادي است و سرانجام شكل ديگر سرمايه ،سرمايه اجتماعي است كه به ارتباطات و مشاركت اعضاي يك سازمان توجه دارد و مي تواند به عنوان ابزاري براي رسيدن به سرمايه هاي اقتصادي باشد .همانگونه كه ملاحظه مي شود ، از ديدگاه بورديو سرمايه اقتصادي شكل غالب سرمايه گذاري است و انواع ديگر سرمايه كه شامل فرهنگي و اجتماعي است ، به عنوان ابزاري  جهت حصول به سرمايه اقتصادي مفهوم پيدا ميكنند.

از نظر بورديو ،سرمايه اجتماعي در ممالك سرمايه داري به عنوان ابزاري براي تثبيت و تقويت جايگاه اقتصادي افراد به شمار مي رود ، در اين ممالك ، سرمايه اقتصادي پايه است و سرمايه اجتماعي و فرهنگي ابزاري براي تحقق آن محسوب مي شود . مي توان نتيجه گرفت كه ديدگاه بورديو در زمينه سرمايه اجتماعي يك ديدگاه ابزاري صرف است . به عبارتي اگر سرمايه اجتماعي نتواند موجب رشد سرمايه اقتصادي شود ، كاربردي نخواهد داشت . از ديدگاه بورديو سرمايه اجتماعي دو شاخص اساسي دارد :        1- اعتماد    2- پيوند.

جيمز ساموئل كلمن : نقش سرمايه اجتماعي در ساختار كنش مفهوم سرمايه اجتماعي را كه ابتدا اقتصاددانان با توجه خاصي به آن پرداختند كلمن از بعد اجتماعي نگريست . جيمز كلمن جامعه شناسي است كه به نقش سرمايه اجتماعي در آفرینش سرمایه انسانی و پیامدهای آموزشی آن توجه کرده است . او یک کارکرد توصیفی از سرمایه اجتماعی ارائه داده است . بدين ترتيب كه سرمايه اجتماعي يك جوهره مجرد ندارد بلكه يك گستره متفاوتي از وجودها است كه دو ويژگي عام دارد ، اولي جوهره ساختاري و دومي جوهره كنش مندي آن است كه دو بعد ساختاري و كنشي را به هم متصل مي كند. به عبارتي سرمايه اجتماعي يك شي واحد نيست بلكه انواع چيزهاي گوناگوني است كه همه آنها اولا: جنبه اي از ساخت اجتماعي هستند  و دوماً : كنش هاي معين افراد را در درون ساختار تسهيل مي كنند . كلمن در دسته انديشمنداني است كه پيرو نظريه تلفيقي سطوح خرد و كلان در تبيين پديده هاي اجتماعي است . كلمن سازمان اجتماعي را پديد آورنده سرمايه اجتماعي در نظر مي گيرد ، وي معتقد است كه سرمايه اجتماعي با كاركردش تعريف مي شود.

همانند بورديو ، علاقه كلمن به سرمايه اجتماعي ناشي از كوشش هاي وي در تشريح ارتباطات في مابين نابرابري اجتماعي و توفيقات در تحصيلات است . كلمن تعريف گسترده تري از سرمايه اجتماعي را در تاليف جامعه شناسي منطقي ارائه كرد . او سرمايه اجتماعي را به قرار زير تعريف كرد : مجموعه منابعي كه همراه ارتباطات فاميلي و موسسات اجتماعي جامعه است و در توسعه اجتماعي  و ادراكي كودك يا فرد جوان مفيد واقع مي شود . اين منابع براي افراد مختلف يكسان نبوده و در توسعه سرمايه انسان ، كودكان و جوانان مزيت فوق العاده اي به حساب مي آيد . كلمن ، اعتماد و تعهد را لازمه سرمايه اجتماعي يك گروه مي داند . به نظر او ، سرمايه اجتماعي تركيبي از ساختارهاي اجتماعي مانند اشكال سرمايه مولد است و بدون آن نيل به برخي از اهداف ميسر نيست .

اما برخلاف بورديو ، كلمن از واژگان مختلفي براي تعريف سرمايه اجتماعي كمك گرفت ،وي مفهوم سرمايه اجتماعي را از ابعاد مختلف بررسي كرد . كلمن براي تعريف سرمايه اجتماعي از نقش و كاركرد آن كمك گرفت و تعريفي كاركردي از سرمايه اجتماعي ارائه داد و نه تعريف ماهوي .  براين اساس، سرمايه اجتماعي عبارت از ارزش آن جنبه از ساختار اجتماعي كه به عنوان منابعي در اختيار اعضاء قرار مي گيرد تا بتوانند به اهداف و منافع خود دست پيدا كنند . تعاريف بورديو و كلمن تا حدودي شبيه به هم هستند . هم بورديو و هم كلمن قائل به مشاركت و عضويت فرد در گروه بودند و ماحصل آن را به عنوان سرمايه تلقي مي نمودند .بورديو  براي اين مفهوم از واژه “چسبندگي ” و كلمن از واژه ” ساختار اجتماعي ” كمك گرفتند . برخلاف بورديو كه سرمايه اقتصادي را به عنوان هدف غايي در نظر گرفت ، كلمن ، سرمايه انساني را به عنوان هدف غايي مطرح و سرمايه اجتماعي را به عنوان ابزاري براي حصول به سرمايه انساني به كار برد . به عبارتي ، كلمن با استفاده از مفهوم سرمايه اجتماعي سعي در شناخت نقش هنجارها و ارزش ها در داخل خانواده يا شبكه هاي اجتماعي بود تا از اين طريق بتواند موجب تقويت سرمايه انساني شود.

سرمايه اجتماعي منبعي براي كنش افراد است . براي مثال ، گروهي از افراد كه واقعاً به يكديگر اعتماد دارند در قياس با گروهي كه فاقد چنين اعتمادي در بين خود هستند از قواي همكاري بيشتري با يكديگر برخوردارند . كلمن تاكيد ميكند كه سرمايه اجتماعي ضرورتاً از بافت ويژه اي برخوردار است . در واقع سرمايه اجتماعي در رابطه اجتماعي و هنجارهاي  اجتماعي موجود بين گروه هايي كه كار مشاركتي را تسهيل مي كنند وجود دارد اما اين ضرورتاً قابل انتقال به ديگر بافت ها نيست . كلمن بر سودمندي سرمايه اجتماعي به عنوان منبعي براي همكاري ، روابط دو جانبه و توسعه اجتماعي تاكيد مي ورزد . به نظر كلمن ، عواملي چون كمك، ايدئولوژي ، اطلاعات و هنجارها به ايجاد و گسترش سرمايه اجتماعي كمك مي كنند . كلمن شاخص هاي زير را براي سرمايه اجتماعي در نظر ميگيرد :

  • تعهدات ايجاد شده
  • دسترسي اطلاعات
  • هنجارهاي اجتماعي
  • اقتدار

بر مبناي نظر جيمز كلمن عوامل ساخت سرمايه اجتماعي از چهار دسته زير خارج نيست

  • عوامل نهادي
  • عوامل خودجوش
  • عوامل بيروني
  • عوامل طبيعي

هر يك از اين عوامل خود به گروه هاي كوچكتري قابل تقسيم هستند كه آنرا در جدول زير ميتوان مشاهده كرد:

رديفگروههاي كليگروههاي جزئي
1

 

عوامل نهاديعقلاني

غير عقلاني

2عوامل خودجوشعقلاني

غير عقلاني

 

 

3

 

 

 

عوامل بيروني

دين

ايدئولوژيك

فرهنگ و تجربه تاريخي مشترك

4عوامل طبيعيخويشاوندي

نژاد و قوميت

فرانسيس فوكوياما : فرانسيس فوكوياما محقق نظريات بزرگ در سال 1992 به يكباره در جمع انديشمندان با ” پايان نظم ” و ” آخرين انسان ” ظاهر شد. در سال 1995 فوكوياما كتاب ” اعتماد ، خصايص اجتماعي و آفرينش سعادت ” را منتشر كرد . اين كتاب در حوزه مطالعات سرمايه اجتماعي مورد توجه قرار گرفت .او هم چون پاتنام بر اعتماد به عنوان اساس ساختاري براي توفيق هاي اقتصادي تاكيد دارد . در كتاب ” زوال بزرگ” فوكوياما هنجارهاي اجتماعي و ارزش ها را مطرح كرد . او از اوايل سالهاي 1960 تا اوايل سالهاي 1990 اغلب كشورهاي غربي را مورد مطالعه قرار داد و متوجه شد كه در اين كشورها زوال بزرگ فروپاشي خانواده در راه است . فوكوياما با تكيه بر مفهوم سرمايه اجتماعي تلاش دارد تا اين نوع سرمايه را كه بعد اجتماعي دارد به وضعيت بخش فرهنگي جوامع مدرن متصل نمايد.

فوكوياما معتقد است هنجارهاي غير رسمي متقابل كه بار ارزشي دارد توليد كننده سرمايه اجتماعي و به دنبال آن سرمايه اجتماعي زاينده اعتماد و جامعه مدني و بالاخره هماهنگي و انجام بهره اي كه نصيب سيستم هاي كلان اجتماعي مي شود . او خانواده را مهمترين سرمايه اجتماعي و عامل اصلي  انباشت و انتقال آن ميداند. از ديد فوكوياما سرمايه اجتماعي وجود مجموعه معيني از هنجارها يا ارزش هاي غير رسمي است كه اعضاي گروهي كه همكاري و تعاون ميان شان مجاز است، در آن سهيم  هستند . مشاركت در ارزش ها و هنجارها به خودي خود باعث توليد سرمايه اجتماعي نمي گردد ،چرا كه اين ارزش ها و هنجارها ممكن است ارزش ها و هنجارهاي منفي باشد .

هنجارهايي كه توليد سرمايه اجتماعي مي كنند اساساً بايد شامل سجايايي از قبيل صداقت ، اداي تعهدات و ارتباطات دو جانبه باشد . واضح است كه هنجارهايي كه توليد سرمايه اجتماعي مي كنند تقسيم پذيرند . يعني مي توانند تنها ميان گروه محدودي از مردم همان اجتماع مشترك باشند و نه در ميان ديگران . در حالي كه سرمايه اجتماعي در همه جوامع وجود دارد اما مي تواند به طرق مختلف توزيع گردد . در ارتباط با سرمايه اجتماعي توجه به دو مسئله حايز اهميت مي باشد : نخست اينكه سرمايه اجتماعي زير مجموعه سرمايه انسان نيست چرا كه اين سرمايه متعلق به گروه هاست و نه افراد .هنجارهايي كه شالوده سرمايه اجتماعي را تشكيل مي دهند ، در صورتي معني دارد كه بيش از يك فرد در آن سهيم باشد . گروهي كه حامي سرمايه اجتماعي هستند ممكن است به كوچكي دو دست باشند كه با يكديگر تبادل اطلاعات مي كنند يا در پروژه اي مشتركاً همكاري مي كنند ، و يا ممكن است در مقياس بزرگتري تمامي يك ملت باشند . دوم ؛ سرمايه اجتماعي با توجه به علم سياست و علم اقتصاد لزوماً چيز خوبي نيست . در اين علوم همكاري و همياري براي تمام فعاليت هاي اجتماعي خواه خوب يا بد ، ضروري است.

فوكوياما در ارتباط با سرمايه اجتماعي دو نكته را تاكيد مي كند:

  • سرمايه اجتماعي متعلق به گروه هاست نه افراد ، به عبارت ديگر هنجارهايي كه شالوده سرمايه اجتماعي را تشكيل مي دهند در صورتي معني دارند كه بيش از يك فرد در آن سهيم باشند .
  • همكاري و همياري براي تمام فعاليت هاي اجتماعي (خواه بد و خواه خوب) ضروري است .پس ارزش ها و هنجارهاي غير رسمي مي تواند مثبت و منفي باشد.

از نظر فوكوياما سرمايه اجتماعي دو بعد اصلي دارد : 1) ارزش هاي غير رسمي   2) هنجارهاي غير رسمي

با توجه به تعاريف و بيان اجزاي سرمايه اجتماعي ، چهار جزء در همه آنها مشترك هستند كه مي توان به عنوان ابعاد سرمايه اجتماعي در نظر گرفت :

  • مشاركت در شبكه ها
  • روابط متقابل
  • هنجارها و ارزشهاي اجتماعي
  • اعتماد
متغيرها

نظريه پردازان

هدفعناصر اساسيتعريف از سرمايه اجتماعي
 

ليدا هاني فن

1916

 

افزايش روابط اجتماعي در بين افراد و خانواده

 

حس تفاهم ،رفاقت و دوستي ، احساس  همدردي

سرمايه اجتماعي  بعنوان نوعي دارايي است مانند : حس تفاهم ، همدردي و رفاقت در بين افراد و خانواده ها
جين جاكوب

1961

داشتن جامعه و شهري سالمهمكاري داوطلبانه ،شهروندي و شبكه هاي اجتماعيشبكه هاي اجتماعي فشرده در محدوده هاي قديمي و مختلط شهري
 

پيير بورديو

1973

 

دستيابي به سرمايه انساني

 

تعاملات فردي و گروهي ، اعتماد ، ارزشها و هنجارها

تسهيل در دسترسي به خدمات گروه و ايجاد پيوندهايي با توجه به اندازه شبكه براي عضويت افراد در آن
 

گلن لوري

1977

 

توليد سرمايه انساني  و اقتصاد درون شهري

 

همبستگي اجتماعي و اعتماد

مجموعه اي از منابع كه در سازمانهاي اجتماعي به صورت ذاتي وجود دارد و در جامعه پذيري افراد و رشد شناختي و اجتماعي موثر است.
 

جيمز كلمن

1988

 

توليد سرمايه انساني و توسعه سياسي

تعهدات و انتظارات ، ظرفيت بالقوه اطلاعات ، هنجارها و ضمانتهاي اجرائي موثرنشان دهنده توان ساختار اجتماعي يك گروه بعنوان منبعي براي ايجاد روابط اجتماعي بين افراد گروه
 

 

رابرت پاتنام

1990

 

 

توسعه سياسي و اقتصادي

 

تعهد و اعتماد متقابل و ارزشهاي مشترك ميان افراد و احساس تعلق و تعاملات اجتماعي

تشكيلات اجتماعي مانند : اعتماد ،هنجارها و شبكه هايي كه توان اصلاح و ارتقاي كاركرد مناسب جامعه را از طريق ايجاد زمينه اعمال هماهنگ داراست
 

فرانسيس فوكوياما

1997

 

توسعه اقتصادي

 

هنجارهاي غير رسمي ، صداقت و اعتماد

مجموعه اي از هنجارها يا ارزش هاي غير رسمي كه اعضاي گروهي كه همكاري و تعاون ميانشان مجاز است در آن سهيم هستند.

منبع

برجسته فیروزآباد، مهدی(1394)، رابطه بین پیروی سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی با میانجیگری سرمایه اجتماعی، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی، دانشگاه سمنان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0