مهارت های تفکر انتقادی

توجه نظام آموزش و پرورش و برنامه درسی به عنوان یکی از حلقه های اساسی نظام کلان تربیتی و آموزشی به مهارت های تفکر به ویژه تفکر انتقادی نقطه قوتی است که می تواند آموزش و پرورش بالنده را به همراه داشته باشد و ضرورتی اجتناب ناپذیر باید محسوب گردد، در این راستا مهارتهای تفکر انتقادی،که هسته تفکر انتقادی را تشکیل می دهند شامل تفسیر،تحلیل، ارزشیابی، استنباط، توضیح وخود تنظیمی می باشد.

تفسیر:درک و بیان معنی و با اهمیت انبوهی از بیانات، موقعیتها، اطلاعات، وقایع و قضاوتها، قراردادها،گمان ها، قوانین، رویه ها و معیارها به کارمی رود وشامل خرده مهارتهای طبقه بندی، رمز گشایی امور و معنی کردن دقیق می باشد.

تحلیل: مشخص کردن روابط استنباطی واقعی قصد شده و میان گفته ها،سؤالات، مفهوم ها، توصیفات و یا مشکل های دیگر برای اظهار کردن گمان، قضاوت و تجارب، دلایل، اطلاعات وعقاید می باشد.

ارزشیابی کردن: تعیین و برآورد کردن اعتبار و صحت گفته ها یا دیگر اشکال بیانی که نشانگر درک وفهم تجربه، موقعیت باور واعتقاد شخصی بوده ونیز به تعیین و برآورد رابطه منطقی بین گفته ها،توضیحات، سؤالات ودیگر گونه های کلامی تأکید دارد.

استنباط: تشخیص دادن عناصر و شواهد مطمئن برای نتیجه گیری می باشد، خرده مهارتهای آن شامل پرسش کردن از وقایع،حدس زدن متناوب و ترسیم کردن نتایج می باشد.

توضیح دادن: توانایی بیان اینکه چگونه به یک قضاوت دست می یابیم وتوانایی برای ارائه یک راه متقاعد کننده نتایجی از تفکر فردی می باشد.خرده مهارتهای آن شامل قوانین روش های توجیهی، هدف داشتن با دلایل خوب و بیانیه های مفهومی از وقایع ها یا دیدگاهها و ارائه کامل و خوب مدلل شده از بحث ها برای بهترین فهم ممکن است.

خود تنظیمی: عقاید قبلی خود را گسترش داده و اصلاح کنند به عبارتی تجدید نظر و دوباره شکل بندی کردن، گام برداشتن به عقب و بررسی چگونگی فرایند انجام کار می باشد.خرده مهارت های آن شامل ارزشیابی و تصحیح کردن خود می باشد.

تفکر انتقادی یکی از جنبه های مهم تفکر است، این نوع از تفکر به پرورش افرادی که دارای ذهن معتدل،خالی از غرض عینی و متعهد و دقیق هستند معتبر می شود. این تفکر را می توان فعالیت و تلاش سیستماتیک برای فهمیدن، ارزشیابی و یافتن عیوب در استدلالات دانست و با فرایند تعیین اعتبار(صحت، دقت وارزش) اطلاعات یا دانش ادعا شده قلمداد کرد.تفکر انتقادی را می توان متشکل از دو قسمت((مهارت های انتقادی)) و((تمایل و نگرش انتقادی)) دانست.

برخی دیگر از مهارت های تفکر انتقادی را می توان شامل توانایی تشخیص اساس استدلالات، اطمینان در استدلال کردن، توضیح دادن مباحث و نتیجه گیری ها،توضیح و تحلیل کلمات و عبارات شناسایی معیارهایی برای ارزشیابی، ارزشیابی اعتبار منابع اطلاعات، تشخیص تناقضات و کشف دلالت ها و نتایج منطقی دانست.همچنین، برخی از گرایشهای تفکر انتقادی شامل اعتماد به نفس و خودگردانی ذهنی، کنجکاوی ودقت و اشتیاق وپشتکار، واقع بینی، صداقت و تواضع می شود. حل وفصل کردن ابهام به عنوان بخش اساسی تفکر انتقادی مورد تأکید می باشد و ابهام و تردید، بخش مولد این نوع تفکر به شمار می آید.

از مهمترین خصوصیات تفکر انتقادی، درست سؤال کردن می باشد. افرادی که درست فکر می کنند، آنهایی هستند که راه درست سؤال کردن را می دانند. چگونه سؤال کردن نشان دهنده پردازش درست اطلاعات در ذهن است، افرادی که در زمینه مهارتهای تفکر انتقادی تعلیم می بینند در پذیرش عقاید احتیاط می کنند و در جستجوی دلایل و سنجش آنها هستند، اینگونه افراد در برابر تعصب های گمراه کننده خود مقاوم هستند.موفقیت در هر جامعه دموکراتیک وابسته به توانایی افراد در تحلیل مسائل و تصمیم گیری است و پیشرفت دموکراسی منوط به داشتن افراد متفکری است که قادر به انتقاد و تفکر خلاق در مورد مسائل باشند.

تفکر انتقادی را می توان دربرگیرنده دو جنبه زیر دانست:

مجموعه ای از مهارت های شناختی شامل تحلیل، ترکیب، تفسیر، توصیف، ارزیابی، تعمیم، استنباط، روشنگری، مقایسه وتشخیص استدلال های غلط. توانایی و تعهد فکری برای بکارگیری این مهارتها در هدایت رفتار.تفکر انتقادی صرفا جمع آوری اطلاعات نیست، فردی که حافظه خوبی دارد و از دانش بسیاری نیز برخوردار است، لزوما نمی تواند دارای تفکر انتقادی نیز باشد.کسی که این مهارت را دارد  قادر است بر اساس دانشی که دارد  پیامد ها را استنباط کند و می داند که چطور از اطلاعاتش برای حل مشکلات استفاده کند و چگونه به جستجوی منابع اطلاعاتی مناسب بپردازد.

برای تبدیل شدن به فردی با تفکر انتقادی، در ابتدا باید، تا جایی که  ممكن است درباره همه چیز به جمع آوری اطلاعات پرداخت تا صرفا به یک حوزه اختصاصی با موضوعات خاص محدود نشویم، این مسأله مهم است چون نداشتن دامنه اطلاعاتی وسیع از مسائل را در برمی گیرد و لذا ما ممکن است به نتیجه گیری یا استنباطی ضعیف و ناپخته دست یابیم، با وجودی که آگاهی هر چه بیشتر راجع به یک مسأله خاص بد نیست اما اطلاعات جزئی در قضاوت راجع به موضوعات دیگر که محتوای متفاوتی دارند، کاملا بی فایده و بلا استفاده خواهد بود وبه جای اینکه با پرداختن بیش از حد به جزئیات هر موضوع، زمان و نیروی فکر خود را بیهوده مصرف کنید، سعی کنید با بررسی اصول کلی موضوعات مختلف، به دامنه اطلاعات خود بیفزایید.

دوره متوسطه یکی از دوره های حساس تحصیلی است که درآن« دانش آموزان، به دلیل پشت سر گذاشتن دوران بلوغ، از نظر ماهیت و نوع تفکر دچار تحولات اساسی می شوند و به تفکر انتزاعی دست می یابند، به علاوه زمینه لازم برای کسب مهارت های انتقادی بیش از دوره های قبلی برایشان فراهم می آید.بنابراین برنامه های درسی این دوره باید به نحو شایسته ای روحیه تحقیق، خلاقیت و نقادی در تحلیل موضوعات و مسائل اجتماعی را در آنها پرورش دهد.

منبع

شاهرخی، فرزاد(1393)، تاثیر روش تدریس انعکاسی بر مهارت های تفکر انتقادی و انگیزه پیشرفت، پایان نامه کارشناسی ارشد، تکنولوژی اموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0