منبع کنترل و اهمیت آن

اصطلاح کنترل بطور اعم به توانايي شخص براي تأثير در وقايع و نتايج آن در محيط اشاره مي­کند و بطور اخص به تقويت مثبت و منفي اشاره دارد. سازه منبع کنترل را اولين بار فارس، در سال 1957 عنوان نمودو راتر در سال 1966 آن را در نظريه يادگيري اجتماعي گسترش داد. در اين نظريه، تقويت بعنوان تعيين کننده رفتار شناخته شده است و ادراک فرد در مورد منبع اين تقويت، عنصري اساسي در تعيين رفتار است. بنابراين، پديده­اي که بتواند وقوع يک رفتار خاص را تغيير دهد، تقويت کننده ناميده مي­شود. براساس اين تعريف، رفتار را مي­توان پيش­بيني نمود. بر طبق نظر راتر در ادراک تقويت تفاوت­هاي فردي وجود دارد. به عبارت ديگر، يک واقعه يا پديده ممکن است بوسيله بعضي از افراد به عنوان تقويت کننده ادراک شود، در حالي­ که ديگران آن را تقويت کننده در نيابند. يکي از تعيين کننده­ها در پيش­ بيني رفتار اين است که آيا تقويت فرد وابسته به رفتار اوست ،کنترل دروني و يا اينکه آن بوسيله نيروي خارج از کنترل خودش کنترل مي­شود ،کنترل بيروني.

به عبارت ديگر، به اين بستگي دارد که فرد رابطه ما بين عمل ؛ رفتار خويش و تقويت کننده آن را چگونه درک کند. همچنين، جهت درک مفهوم منبع کنترل لازم است به نظريه­ي اسناد اشاره گردد. اين تئوري اولين بار بوسيله هايدر، براي توصيف اسنادهاي علّي افراد براي وقايع اجتماعي بيان شد. اسنادهاي علّي اشاره به درک اينکه چرا يک واقعه اتفاق افتاده است، دارد. به عبارت ديگر، ادراک علّي استنتاجي است که يک مشاهده­گر در مورد علت وقوع يک رفتار مي­نمايد حال اين استنتاج ممکن است در مورد رفتارخود او يا رفتار ديگران باشد. از نظر واينر اکثر توجيهات براي موفقيت يا عدم موفقيت تحصيلي داراي سه خصوصيت است. اول اينکه، آيا علت بيان شده يک علت دروني يا بيروني است؛ دوم اينکه، آيا علت بيان شده يک علت باثبات يا بي­ثبات است و سوم اينکه آيا علت بيان شده يک علت قابل کنترل يا غيرقابل کنترل است .

اهميت منبع کنترل

از آنجا که کنترل، هسته مرکزي و اساسي زندگي انسان است، نظريه­هاي زيادي درباره آن ارائه شده است. بيشتر اين نظريه­ها معتقدند که حالت عاطفي و رفتارهاي انساني بيشتر تحت تأثير باورها و عقايد آنان در مورد خودشان است،از جمله، باورهاي آنها در مورد کنترل آنها بر عملکردشان است. دلايل اهميت منبع کنترل عبارتند از:

  • جستجو و پردازش اطلاعات: افراد با منبع کنترل دروني  نسبت به افراد با منبع کنترل بيروني بيشتر به جستجوي اطلاعات مي­پردازند و در دقت، هوشياري و استفاده از اطلاعات محيطي، بسيار فعال­تر از افرادبا منبع کنترل بيروني هستند.
  •  موفقيت: افراد با منبع کنترل دروني بخصوص در وظايف عملي و هوشي داراي موفقيت بالايي هستند.
  •  استقلال: افراد با منبع کنترل دروني تمايل دارند که در عين استقلال، در کارها با يکديگر همکاري کنند. همچنين روش اين افراد در زندگي زناشويي، مستقيم، فعال و متمايل به موفقيت است.
  •  سلامت: راتر ،نشان داد که بين علائم اختلال رواني و منبع کنترل، يک ارتباط خطي وجود دارد. يعني، افرادي که به منبع کنترل دروني معتقدند، نسبت به افراد بيروني علائم کمتري گزارش کردند.
  • جنسيت: دختران در منبع کنترل بيروني­تر از پسران هستند.

مطالعات گوناگون نشان داده ­اند که افراد داراي کنترل دروني معتقدند که آنها قدرت اثرگذاري بر پيامدهاي رفتاري خود دارند.چندين تبيين براي اين يافته کلي وجود دارد. افراد داراي منبع کنترل دروني در مقايسه با افراد داراي منبع کنترل بيروني کارآمدتر، باپشتکارتر، از لحاظ شناختي، فعال­تر و قابل­انعطاف­­تر و در يادگيري کارآمدتر هستند. علاوه بر اين، آنها درصدد جمع آوري اطلاعات بيشتري در مقايسه با افراد منبع داراي کنترل بيروني هستند. سعي مي­کنند با موقعيت خود سازگار شوند و پيامدها را کنترل کنند. براي مثال، در مطالعه­اي نشان داده شد که افراد داراي منبع کنترل دروني در قياس با افراد داراي کنترل بيروني­ درباره رويدادهاي سياسي اطلاعات ارزشمندي دارند که مي­توانند براي رفاه زندگي خود از آنها استفاده کنند.در مقابل افراد داراي منبع کنترل بيروني معتقدند که آنها کنترل جدي در زندگي ندارند و طبق آن نيز رفتار مي­کنند. افراد معتقد به کنترل دروني سعي مي­کنند حوادث محيطي را تحت کنترل خويش در آورده و هميشه بر اين باورند که وقوع حوادث از کنترل آنها خارج نيست و مي­توانند بر نحوه وقوع حوادث تاثير داشته باشند.

اين افراد هميشه براي تحت کنترل در آوردن حوادث بيروني در تلاشند و خود را در برابر حوادث متعهد مي­دانند. آنها به دنبال کسب اطلاعات بيشتر و کاربرد مفيد آن در محيط اجتماعي و گرايش بيشتر در پيشرفتهاي تحصيلي و شغلي هستند. از نيروي خلاقيت بيشتري بهره­مند بوده، در تغييرات اجتماعي مؤثرند. در نهايت اينکه نحوه پاسخ آنها به موقعيت­هاي تهديدکننده، منطقي­تر و عاقلانه­تر است. از طرف ديگر، افرادي که داراي منبع کنترل بيروني هستند، بر اين باورند که وقوع حوادث از کنترل آنها خارج است و حوادث زندگي به وسيله عوامل خارجي کنترل مي­گردد. لذا تلاشي براي تغيير موقعيت نمي کنند و همواره در انتظار وقوع اتفاقات هستند. آنان در رويارويي با عوامل تهديدگر ناتوان هستند. پژوهشگران ، بارون و بيرن، بر اين باورند که افراد داراي منبع کنترل بيروني در موقعيتهاي رقابتي بيشتر به تسليم شدن گرايش دارند. افراد بيروني به نشانه­هايي که از محيط پيرامون برمي­آيد بيشتر حساس بوده و به آن توجه زيادتري نشان مي­دهند. در حالي که افراد با منبع کنترل دروني به اين نشانه­ها، زياد توجه نمي­کنند يا در برابر آنها واکنشي نشان نمي­دهند. همچنين، همبسته­هاي رفتاري کساني که منبع ­شان بيشتر دروني مي­باشد، همانند همبسته­هاي رفتاري کساني است که انگيزه موفقيت طلبي و پيشرفت در آنها بالاست .

منبع

مرادی،مهناز(1394)، بررسي نقش تعديل کنندگي منبع کنترل در رابطه بين ابعاد الگوهاي ارتباطي خانواده و گرايش به تفکر انتقادي،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0