منابع تاب‌آوری در فرایند طلاق

منابع تاب‌آوری  ارضای نیازها را مستقیما یا ازطریق کاهش اثرات منفی استرسورها بر ارضای نیازها افزایش میدهد. تغییرات مثبت در منابع در دسترس ، تاثیر پویایی بر متغیرهای فردی و اجتماعی دیگر دارد و منجر به ارضای موثر نیازهای اساسی کودک و سازگاری بیشتر میشود. در همین راستا، ساندلر، گزارش می‌کند که عامل ارزش نفس، بطور معناداری با افسردگی و مشکلات درونی‌سازی شده کودکان پس از طلاق مرتبط است. بعبارتی وی عزت نفس را بعنوان تعدیل‌کننده رابطه بین رویداد اسیب‌زا و افسردگی شناخته‌است .  فوگاس و همکارانش ، نیز با مطالعه بر روی باورهای کنترل دریافتند که سطوح بالای منبع کنترل درونی با مشکلات درونی سازی‌شده کمتری پس از طلاق همراه است. همچنین دراپیو وهمکارانش ،خاطر نشان کردند که هرچه احساس کنترل بر روی شرایط در خانواده بیشتر باشد، بیشتر احتمال دارد که خانواده در مقابل حوادث آسیب‌زا ازجمله طلاق‌، تاب‌آور باشد.

ولچیک و همکارانش ،نیز با تاکید بر نیاز به ارتباط اجتماعی دریافتند که رابطه بین کیفیت ارتباط مادرـ کودک و رفتارهای درونی‌سازی و برونی‌سازی‌شده و ترس از طرد شدن بسیار معنادار است. کیفیت فرزندپروری با تاثیر بر ارضای نیازهای اساسی ارتباط اجتماعی، کنترل و عزت نفس، بر سازگاری کودک تاثیر میگذارد. اولا رابطه خوب والد‌-کودک از احساس نا‌امیدی کودک می‌کاهد و درگیری کودک با اهداف رشدی مانند خودمختاری و توانمندی اجتماعی را تسهیل می کند که هردوی اینها بر سازگاری و تاب‌اوری کودک تاثیر دارد. والدینی که از راهبردهای مثبت فرزندپروری استفاده می‌کنند کودک را از مواجهه با استرسورهای غیرقابل کنترل محافظت میکنند که احساس کنترل کودک را افزایش میدهد. احساس کنترل بیشتر به کودک کمک میکند تا در تکالیف رشدی بالابرنده مهارت که بخاطر طلاق تضعیف شده است، دوباره درگیر شود و همین منجر به بهبود در سازگاری پس از طلاق می شود. هانسون و همکارانش، سه نوع منبع را معرفی کرده‌اند که می‌تواند بعد از فرایند طلاق بعنوان ضربه‌گیر عمل کند و برای بهبود وضع خانواده‌ها اهمیت دارد:

  • منابع مالی مثل درآمد و دارایی‌ها؛
  • منابع والدینی، ازقبیل سطح بالای درگیری والدین در امور خانه و خاتواده، قوانین باثبات ، وجود امنیت؛
  • منابع جامعه شامل دوستان، روابط خانوادگی و سازمان‌های رسمی که حمایت‌های اجتماعی را فراهم می‌کند و منجر به بهبود عملکرد خانواده و اعضای آن می‌شود .

فاکتورهای حمایتی و تاب‌آوری کودکان طلاق

نظریه‌ی اجتماعی شدن، چنین مطرح می‌کند که حمایت‌های والدینی، یک مکانیسم مهم در تربیت موثر فرزند است و فقدان حمایت والدینی ادراک شده توسط  کودکان ونوجوانان، احتمال این که آن ها رفتارهای درونی‌شده یا بیرونی‌شده را از خود به نمایش بگذارند، افزایش می‌دهد. بنابراین به دلیل محرک های مرتبط با طلاق یا ازدواج مجدد، فقدان کنترل یا حمایت والدین، ممکن است جزء عوامل خطرزای مهم، برای نوجوانانی که تحولات زناشویی، ناسازگاری یا طلاق والدین را تجربه کرده اند، باشد.

این در حالی است که کودکان و نوجوانان تاب‌آور، در محیط اطرافشان عوامل محافظت کننده‌ای دارند که از آن‌ها در برابر فشارها یا استرس های منفی محافظت می‌کند. به عنوان مثال، داشتن ارتباط نزدیک با یک بزرگ سال غیر از والدین یا دوستانی حمایت‌گر ممکن است تأثیر عوامل محیطی استرس‌زا را برطرف کند. عوامل حمایت کننده، گاهی اوقات به عنوان عواملی که در پایان پیوستار عوامل خطرزا قرار می‌گیرند درک شده‌اند، اما به عنوان عواملی که تأثیر عوامل خطرزا را تعدیل می‌کنند نیز تعریف شده‌اند.

منبع

عاصمی،زهرا(1394)، اثربخشی برنامه مداخله‌ای کودکان طلاق بر بهبود راهبردهای خودکنترلی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه پیام نور

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0