ملاک‌های سازگاری خوب

معیارهای معنی برای ارزیابی کفایت سازگاری یک فرد نسبت به محیط ابداع شده‌اند. برای مثال ویژگی‌های زیر  برای ارزیابی به عنوان پیشرفت اهمیت زیادی دارند .

آسودگی با آرامش روانشناختی: یکی از ضروری‌ترین علائم ناتوانی در سازگاری آن است که شخصی از لحاظ روانشناختی به گونه‌ای احساس ناراحتی نماید که ممکن است حالت‌های افسردگی، اضطراب حاد و وسواس فکری، اندیشه مربوط به گناه یا ترس از بیماری و غیره را در برمیگیرد. تجربه کردن ناراحتی اغلب به معنای بی‌کفایتی و سازگاری روان‌شناختی است. فردی که از انوع اختلال‌های روان شناختی رهاست، ممکن است از سازگاری خوبی برخوردار باشد.

کارایی شغلی: منشاء دیگری که نشان دهنده‌ی این است که فرد از سازگاری خوبی برخوردار است، کارایی شغلی است بنابراین نتیجه گرفته می‌شود که شخص باید با برخورداری از سازگاری بهنجار، کارایی شغله داشته باشد.

نشانه‌های جسمانی: گاهی تنها علت سازگاری نامناسب به شکل آسیب بافت‌های بدن جلوه می‌کند یک شخص هنجار دارای سازگاری خوب نباید از نشانه‌های جسمانی رنج بکشد.

 پذیرش اجتماعی: بعضی از افراد سازگار از نظر اجتماعی مورد پذیرش هستند، یعنی افرادی هستند که دیگران آن‌ها را می‌پذیرند.

نورمن تالن، معیارهای زیر را برای سازگاری خوب برمیشمارد:

  • احساس‌های ذهنی خوب: شخصی که از سازگاری خوب برخوردار است، باید از ترس‌های روان‌رنجوری و اضطراب‌ها باشد و از لحاظ روان شناختی احساس آسودگی و آرامش نماید. این افراد در زندگی خود دارای معنا هستند.
  • پیشرفت شخصی و اجتماعی: فرد باید بتواند توانایی بالقوه خود را برای منفعت شخصی و رفاه جامعه تا جایی که امکان دارد شکوفا کند. او باید قادر باشد به خودشکوفایی که هدف نهایی زندگی است دست یابد. او باید ارتباط های مناسبی را در جامعه و در توافق با هنجارهای جامعه برقرار کند.
  • توانایی کار کردن: بر این اسا، سازگاری با عملکرد فیزیک و فعالیت‌های ذهنی مناسب با قابلیت‌های فرد اطلاق می‌شود.

در این رابطه لوتن، ویژگی‌هایی را به عنوان اشکال مختلف رفتار در افراد خوب سازگار یافته به شرح زیر ارائه می‌دهد:

  •  فرد سازگار هم قادر و هم خواهان گرفتن مسئولیت مناسب با من خود می‌باشد.
  •  فرد سازگار در تجاربی که متعلق به محدوده‌ی رشد سنی او است، با لذت شرکت می‌کند.
  •  فرد سازگار مایل به پذیرش تجارب و مسئولیت‌های مربوط به نقش و موقعیت خویش در زندگی است.
  •  فرد سازگار با اشتیاق به حل و فصل مشکلاتی که بر سر راه خویش می‌بیند می‌پردازد.
  •  فرد سازگار با از بین بردن موانع رشد و شادکامی خویش لذت می برد.
  •  فرد سازگار قادر است تا در حالت تعارض و نگرانی و ناکامی تصمیماتی بگیرد.
  •  فرد سازگار تا زمانی که عوامل جدید و مهمی وارد صحنه نشده‌اند به انتخاب روش خویش وفادار است.
  •  فرد سازگار به جای دلیل تراشی برای شکست‌هایش، از آن‌ها عبرت می‌گیرد.
  •  فرد سازگار از اندیشه‌ی خویش برای مطرح کردن برنامه‌های عملی استفاده می‌کند.
  •  فرد سازگار موفقیت خود را بیش از حد بزرگ نمی‌کند.
  •  فرد سازگار می‌داند چگونه و چه وقت کار کند و چگونه و چه وقت به تفریح بپردازد.
  •  فرد سازگار به موقعیت‌هایی که در ازای رسیدن به موفقیتی او را از هدف و رغبت واقعی‌اش دور می‌سازد. پاسخ منفی می‌دهد.
  •  فرد سازگار خشم خود را در جریان دفاع از حقوق خویش بی پرده ابراز می‌دارد و چگونگی ابراز، مناسب با نوع میزان آسیبی که دیده است.
  •  فرد سازگارمحبت خویش را مستقیماً نشان،وشواهدی متناسب با میزان ونوع محبت درعمل ابراز می‌دارد.
  •  فرد سازگار زمانی که تغییر علت‌ها و عوامل بوجود آورنده‌ی ناراحتی‌ ها از توان او خارج است، قدرت تحمل درد و ناکامی عاطفی را دارا می‌باشد.
  •  فرد سازگار عادات و نگرش‌های ذهنی خود را آن چنان سازمان یافته در اختیار دارد که می‌تواند در مواجهه با مشکلات سازش لازم را بنماید.
  •  فرد سازگار می‌تواند انرژی خویش را روی یک هدف معین و واحد متمرکز کند.
  •  فرد سازگار در تغییر این حقیقت که زندگی یک تلاش بی‌پایان است کوشش به عمل نمی‌آورد، بلکه نمی‌داند شخصی که کمتر با خود در ستیز است، بیشترین نیرو را در مقابله به کار می‌دارد.

منبع

رزمجو،حمدیه(1393)، سبك هاي دلبستگي با سازگاري اجتماعي و هوش هيجاني دانشجويان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0