مفهوم واژه اخلاق
« اخلاق » جمع (بر وزن قفل) و «خلق» (بر وزن افق) می باشد، به گفته «راغب» در کتاب «مفردات»، این دو واژه در اصل به یک ریشه باز می گردد، خلق به معنی هیئت و شکل و صورتی است که انسان با چشم می بیند و خلق به معنی قوا و سجایا و صفات درونی است که با چشم دل دیده می شود. امام علی(ع) در این ارتباط فرموده اند «حسن الخلق للنفس و حنین الخلق للبدن» خوی پسندیده از آن نفس و روان است و زیبایی آفرینش از آن بدن . واژه اخلاق دو کاربرد متفاوت دارد : گاهی اخلاق به معنای خلق و خوی ، رفتار عادت شده و مزاج به کار می رود ، همان گونه که دو واژه انگلیسی یاد شده ، گاهی به معنای عادت و سجیه به کار می رود . معنای دیگر این واژه دانشی است که از حسن و قبح و خوبی و بدی رفتار صحبت می کند.
چیستی اخلاق
فلاسفه ، الهیون و منتقدان اجتماعی در تعریف اخلاق به طور عام گفته اند :اخلاق یعنی شناخت صحیح ار ناصحیح واقعیت این است که تشخیص درست از غلط همیشه ساده نیست . بسیاری از دانشمندان علم اخلاق ادعا می کنند که با توجه به اصول اخلاقی در مقام عمل ، همیشه یک راهکار درست مطلق وجود دارد و برخی دیگر معتقدند که راهکار درست به موقعیت و شرایط بستگی دارد و تشخیص این راهکار درست است ،در نهایت به عهده خود فرد است.
دنهارت اخلاق را فرآیندی می داند که ما بر آن اساس در مورد درست بودن یا غلط بودن رفتار خاصی قضاوت می کنیم و سپس بر مبنای آنچه که آن را درست می دانیم رفتار می کنیم. برخی اخلاق را به مجموعه فرآیندهای عینی و معنوی که دخالت تام در رشد خود واقعی دارد و فرآیندی که طی آن در کارکرد واحدهای صفاتی یا ساختار معنوی تبادل ایجاد می شود ، تعریف کرده اند. الوانی اخلاق را به عنوان تنظیم کننده روابط میان انسان ها مهم دانسته است و بر این اعتقاد است که در مدیریت نیز این ساز و کار دارد ، بدون آنکه نیاز به اهرم های بیرونی داشته باشد، قادر است تا عملکردهای اخلاقی را در کارکنان تضمین نموده و سازمان اخلاقی را به وجود می آورد.
اخلاق اداری
فقیهی و رضایی منش، اخلاق اکنون به صورت منشوراخلاقی سازمان و قوانین رفتار حرفه ای مشاغل پایه درون سازمانی نهاده است. در یک دهه اخیر توجه روز افزون به این موضوع شده که باید علت آن را در وقایع دهه های اخیر مانندجهانی شدن، توسعه عدم تمرکز، مدیریت گرایی، افزایش روابط کاری تجاری سازمان های دولتی با بخش خصوصی، رشد مطالعات اجتماعی و درخواست فزاینده برای پاسخگویی و مسئولیت اجتماعی از سوی مراجع قانونی و سیاسی دید.
اخلاق اداری هم اکنون به نهضتی اصلاح گرایانه در مدیریت دولتی تبدیل شده است که به مطالعه و شناسایی قواعد و ضوابط رفتار انسان اداری و موضع هایی چون تدوین منشور اخلاق، قوانین و استانداردهای رفتار، آموزش اخلاقیات، مدیریت اخلاق، تصمیم گیری اخلاق، فرهنگ و جو اخلاق و زیر ساخت اخلاق می پردازد. لذا در مجموع می توان گفت چنانچه یک زیر ساخت اخلاق از کارکرد صحیحی برخوردار گردد، محیطی را فراهم می آورد که استانداردهای و شاخصهای رفتار شخصی مطلوب، مورد تشویق و حمایت قرار گیرد .
ا صول اخلاق اداری در اسلام
- اصل خدمت گزاري:
هر سازمان براي ارائه خدمات به افراد به وجود آمده است. همه کارکنان اداري براي تحقق اهداف سازماني فعاليت مي کنند، در حقيقت فلسفه وجودي سازمان خدمت رساني است. پذيرفتن اين اصل در سازمان ها، رفتار کارکنان را اصلاح مي کند و خود را خدمت گزار و خادم مردم تلقي مي کنند .
- اصل امانتداري:
يکي از اصول اساسي در انجام دادن کارها امانت داري است. اگر انسان، کار و مسئوليت خويش را نوعي امانت بداند، بي گمان حرمت آن را پاس مي دارد و تلاش مي کند که به خوبي آن را پيش ببرد و بالنده سازد. علاوه بر آن امانت داري، اعتماد را پديد مي آورد. اعتماد به کارکنان دولت در حفظ سلامت روان افراد و بهداشت رواني جامعه مؤثر است و مساعدت مردم در پيشبرد اهداف را تضمين مي کند .
- اصل پيگيري:
اصل پيگيري را مي توان در دو جنبه مورد نظر قرار داد. جنبه اول پيگيري کار و حصول اطمينان از انجام درست و به موقع آن و کسب نتيجه از فعاليت و جنبه دوم، پيگيري سفارش ها و مسئوليت هاي محوله به افراد سازماني، اين که چگونه و با چه کميت و کيفيتي کارها انجام شده است. پيگيري اول مربوط به انجام دهنده فعاليت و پيگيري در جنبه دوم سفارش دهنده اعم از مافوق يا مراجعه کننده را در بر مي گيرد .
امور اداري و پيشبردن اهداف سازماني جز با پيگيري جدي كارها تحقق نمييابد و هر كاري نيازمند پيگيري جدي و تلاش اساسي است تا به نتيجه مطلوب برسد و بدون وجود روحيه پيگيري در كارها هيچ كاري به درستي صورت نميپذيرد. اميرمؤمنان علي (علیه السّلام) در فرمانها و دستورالعملهاي حكومتي و اداري خود، كارگزاران و كاركنانش را به پيگيري امور سفارش کرده و از آنان خواسته است كه در خدمتگزاري مردمان پيگيرانه عمل كنند. نظام اداري نبايد به گونهاي باشد كه مردم سردرگم ، معطل و سرگردان شوند . حبس كردن امور و متوقف ساختن كارها از بزرگترين آفات نظام اداري است كه جز با روحيه پيگيري جدي رفع نميشود .
- اصل انضباط کاري:
انضباط کاري به معناي سازمان پذيري، آراستگي، نظم و ترتيب و اجتناب از بي نظمي در کار است. در حقيقت انجام هر کاري با توجه به اصول آن کار و انجام به موقع هر کار ميسر و مطلوب است .انضباط كاري يعني سامانپذيري، آراستگي، نظم و ترتيب و پرهيز از هرگونه سستي و بيساماني در كار. اين امور از عمدهترين آداب اخلاق اداري است و هيچ سازمان و نظامي بدون رعايت اين امور ره به جايي نخواهد برد. بهترين سازمانها و نظامها با زير پا گذاشته شدن اصل انضباط كاري، به تباهي كشيده ميشوند و وجوه مثبت آنها نيز بيارزش ميشود. تواناترين مديران و كارگزاران و كاركنان دريك مجموعه اداري كه اصل انضباط كاري بر آن حاكم نيست توفيقي كسب نخواهد كرد و جز اتلاف نيرو بهرهاي نخواهند برد. امام علي (علیه السّلام) فرموده است:
«وامض لكل يوم عمله، فان لكل يوم ما فيه.» كار هر روز را در همان روز انجام ده، زيرا هر روز كاري مخصوص به خود دارد.
- اصل مسئوليت پذيري:
پذيرش مسئوليت بايد توأم با قابليت انجام مسئوليت باشد، بنابراين کسي که مسئوليتي را مي پذيرد، در قبال انجام امور مربوطه مسئول است. در واقع کسي که مسئوليتي را مي پذيرد، بايد جواب گوي اعمال و رفتار خود باشد. عدم توانايي در برآوردن آن چه به عهده شخص گذاشته مي شود، مي تواند در کل نظام تأثير گذار باشد.
مسئوليتپذيري در اخلاق اداري، اصلي اساسی است به گونهاي كه هر نوع بيمسئوليتي به مفهوم بيرون شدن از مسير درست و گام نهادن در كجيها و ناراستيهاست. به بيان اميرمومنان علي (علیه السّلام): «و ان من ابغض الرجال الي الله تعالي لعبدا و كله الله الي نفسه، جائرا عن قصد السبيل، سائرا بغير دليل. ان دعي الي حرث الدنيا عمل، وان دعي الي حرث الآخره كسل! كأن ما عمل له واجب عليه، و كان ما وني فيه ساقط عنه!» دشمنترين مردم در نزد خدا، بندهاي است كه خدا او را به خود واگذارد و او پاي از راه درست بيرون نهد و بيراهنما گام بردارد. اگر به كار دنيايياش خوانند، به كار پردازد و اگر به كار آخرتياش خوانند، سستي و كاهلي کند، گويي آنچه براي آن كار كند بر او بايسته است و آنچه در آن سستي و كاهلي ورزد، از او ناخواسته.
كمال آدمي، به كمال مسئوليتپذيري اوست. هر چه كسي در مسئوليتپذيري سستي ورزد، تباهي در كارش بيشتر خواهد بود و هر چه كسي مسئوليتپذيري بيشتري داشته باشد، به كمال بيشتري از نظر اخلاق فردي و اخلاق اداري دست مييابد. اصل مسئوليتپذيري ميآموزد كه هر كس در هر مرتبهاي كه باشد، درمقابل تمام امور و كارهاي خود مسئول و پاسخگوست. هيچ كارگزاري نميتواند هرگونه كه خواست با مردم رفتار کند و خود را نيز پاسخگو نداند. براين مبنا كسي حق كمترين اهانت و بياحترامي به مردم را ندارد كه افراد حتي در برابر نوع نگاه و بيان و رفتار خود مسئولند.
- اصل مهرورزي:
حضرت علي (ع) چنان بر مهرورزي تأکيد و اهتمام داشته اند که آن را حقي از جانب مردمان بر گردن کارگزاران معرفي نموده و فرموده است: «.. هر چه مرتبه کارگزاران بالاتر رود بايد ميزان مهرورزي آنان به مردمان بيشتر شود».
انجام دادن كارها و خدمتگزاري از روی مهرورزي والاترين هنر در اخلاق است. چنانچه اگر انجام دادن امور با مهرورزي توأم شود، صورتي زيبا و كاملاً انساني مييابد و موجب پيوند جانها و الفت قلبها ميشود و در رفتار و مناسبات اداري، انقلابي معنوي به وجود ميآورد. اميرمؤمنان علي (علیهالسّلام) در حكمتي والا فرموده است: «قلوب الرجال وحشيه، فمن تألفها أقبلت عليه». دلهاي آدميان رمنده است، پس هر كه با آن الفت برقرار سازد، روي بدو نهد.
نيروي محبت از نظر اجتماعي، نيروي عظيم و مؤثري است و بهترين اجتماع آن اجتماعي است كه با نيروي محبت اداره شود. محبت زعيم و زمامدار به مردم و نیز محبت و ارادت مردم به زعيم و زمامدار عامل بزرگي براي ثبات و ادامه حيات حكومت است. تا محبت نباشد، رهبر نميتواند و يا بسيار دشوار است كه اجتماعي را رهبري كند و مردم را افرادي منضبط و قانوني تربيت كند ولو اينكه عدالت و مساوات را در آن اجتماع برقرار كند. مردم آنگاه پیرو قانون خواهند بود كه از زمامدارشان علاقه ببينند و آن علاقههاست كه مردم را به پيروي و اطاعت ميكشاند .
- اصل خوش رفتاري:
خوش رفتاري يک صفت دروني است، خوش رفتاري هاي ساختگي و تصنعي در دل نمي نشيند. گشاده رويي، فروتني و نرم خويي راه نفوذ در دل ها و پيوند قلب ها است. حضرت علي (ع) در حکمتي والا فرموده است: «گشاده رويي دام دوست است» .
- اصل بردباري:
صبر و بردباري از صفات بارز هر انسان موفق است. در برابر حاجت هاي مردمان شکيبايي ورزيد اين سخن مولا يکي از دستورالعمل هاي حکومتي و اداري ايشان است. هركس كه در هر مرتبهاي از مراتب نظام اداري قرار ميگيرد بايد با بردباري تمام امور را پيش ببرد و در برابر خواست مردم و احتياجات آنان كمحوصلگي نداشته باشد و با تحمل فراوان خدمتگزارباشد. امام علي (علیه السّلام) در دستورالعملهاي حكومتي و اداري خود، كارگزاران و كاركنان را به چنين بردبارياي فراخوانده است: «واصبروا لحوائجهم» در برآوردن حاجتهاي مردم شكيبايي ورزيد. بنابراين يك نظام اداري ارزشمند، نظامي است كه بر اعمال و رفتار كارگزاران و كاركنانش بردباري حاكم باشد.
- اصل دادورزي:
رعايت عدل و انصاف در قضاوت ها و پاداش ها و تقسيم مسئوليت ها، روحيه کارکنان را بالا مي برد. وجود بي عدالتي زمينه ساز فساد را در سازمان ها فراهم مي کند. ظهور بي انصافي و بي عدالتي در سازمان ها زمينه ساز پارتي بازي، رشوه خواري، بدگويي و به طور کلي عدم اعتماد مي شود. رعايت انصاف و عدالت در سازمان ها باعث فعاليت مثبت و در نتيجه توسعه و پيشرفت سازمان مي گردد.
رعايت عدل و انصاف در روابط و مناسبات اداري و در خدمتگزاري مردم اصلي است كه بدون آن، نظام اداري از صورت انساني خارج میشود و هر فساد و تباهي گريبانگير آن ميشود. حاكميت عدالت در نظام اداري و پاس داشتن داد و حفظ حقوق ديگران همانند حقوق خود و در مقام داوري حقوق طرفين را يكسان و برابر رعايت كردن و براي ديگران حقوقي برابر خود قائل شدن مهمترين قاعدهاي است كه حافظ سلامت و قوت نظام اداري و مايه پيوند دلهاست. اگر همين قاعده در نظام اداري رعايت شود، رابطه كارگزاران و كاركنان با مردم درست سامان مييابد و عدل و احسان جلوه پيدا ميكند.
- اصل پرهيز از خودکامگي:
خود رأيي، خودسري، خودمداري، سلطه گري و خود خواهي تباه کننده فرد و سازمان است. خودکامگي ناشي از نگاه خودخواهانه در مديريت، کسب امتياز بدون زحمت و ديگران را حقير شمردن است. فرد خودکامه به طور کاذب براي خود حق قائل است و براي به دست آوردن حوائج خود را به راه هاي ناصواب متوسل مي شود. خودکامگي نه تنها يک صفت مذموم به شمار مي رود، بلکه روش هاي مبتني بر خود رأيي و تصميمات خودسرانه، احساس تعلق به سازمان را به شدت کاهش داده و کارآيي کارکنان و اثربخشي سازمان ها را متزلزل مي کند. ضمن اينکه زمينه ابتکار و نوآوري خلاقيت کارکنان را تباه مي کند و بدين ترتيب مانع شکوفايي استعداد ها مي شود.
اخلاق کار
از نظر فلسفی، هر فعلی که در جهان صورت گیرد ، کار است و از نظر اقتصادی هر فعالیتی که به تولید یا عرضه کالا و خدمات منجر شود و منافع مالی را به دنبال داشته باشد، کار محسوب می شود. به لحاظ جنبه ارزش کار، پیامبر اکرم (ص) در حدیثی از نهج الفصاحه می فرماید:خداوند کسی را که کاری را آغاز کرده است و آن را کامل می کند، دوست دارد
اخلاق کار، متعهد شدن توان ذهنی، روانی و جسمانی فرد یا گروه به اندیشه جمعی در جهت اخذ قوا و استعداد درونی گروه و فرد برای توسعه به هر نحو است. اخلاق کار مهمترین عامل فرهنگی در توسعه اقتصادی محسوب می شود. منابع انسانی، پایه اصلی ثروت ملتها را تشکیل می دهند. سرمایه و منابع طبیعی، عوامل تبعی تولیدند، در حالیکه، انسانها عوامل فعالی هستند که سرمایه ها را متراکم می سازند، از منابع طبیعی بهره برداری می کنند ، سازمانهای اجتماعی – اقتصادی و سیاسی را می سازند و توسعه ملی را به جلو می برند.
اخلاق كار به حوزه اي از فرهنگ جامعه گفته مي شود كه عقايد و ارزشهاي مربوط به كار را در بر مي گيرد و قابل شناسايي است و از قواعد كلي حاكم بر فرهنگ و جامعه تبعيت مي كند. اخلاق كار با ساير مفاهيم مرتبط با آن مانند انگيزش كاري، نگرشهاي كاري يا رضايت شغلي تفاوت دارد. اخلاق كار يك هنجار فرهنگي است، كه براي انجام دادن كار با كيفيت، ارزش اخلاقي مثبت قائل است و مبتني بر اين اعتقاد است، كه كار در نوع خود داراي ارزش ذاتي است.
سالهاي سال فرهنگ بخش عمدهاي از جهان باختري به كار به عنوان يك كوشش دلپسند و كمال آفرين تأكيد نهاده است. اين نگرش در بخشهايي از قاره آسيا مانند ژاپن نيرومند است. نتيجه آن پديد آمدن يك اخلاق كار براي بسياري از مردمان است. اخلاق كار بدين معني است كه مردم كار را يك دلبستگي كانوني و يك هدف دلخواه زندگي بدانند. آنان كار را دوست دارند و از آن خشنودي بر ميگيرند. ريشههاي اخلاق كار در غرب، هم در ارزشهاي ديني و هم در ارزشهاي دنيايي نهفته است.
به دليل خواستگاه ديني اخلاق كار را اخلاق پروتستان مينامند، هرچند كه مردمان از كيشهاي گوناگون به آن پايبند باشند، ديدگاه ديني درباره اخلاق كار ميپندارد كه كار يك عمل خدمتگذاري به پروردگار و ديگر مردمان است، زيرا كار جامعه بهتري كه به تحقق برنامه پروردگار ياري ميدهد، پديد ميآورد. استعداد انساني از سوي آفريدگار به مردمان داده شده تا آن را به كار بندند، بنابراين كار و كوشش سخت و پرهيز از بيهودگي از تعهدات و وظيفه اخلاقي به شمار ميآيند. كاركناني كه داراي اخلاق كار هستند، به طور معمول احساس تعهد اخلاقي درباره آن ميكنند و نه آنكه آن را يك گزينش عقلايي و سوداگرانه به حساب آورند.
عوامل موثر بر اخلاق کار
عواملی که بر اخلاق کار موثرند عبارتند از: عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی و عوامل روانشناختی.
عوامل اجتماعی موثر بر اخلاق کار
- تحصیلات و اخلاق کار
بالا رفتن تحصیلات کارگران باعث بالا رفتن انتظارات شده است. آنان هوش را موجب موفقیت خود می دانند. اخلاق کار را در پاداش جستجو می کنند و تحمل کاری که در آن پیشرفتی نباشد.
- سن و اخلاق کار
بالا رفتن سن نیروی کار و همچنین افزایش درصد زنان شاغل بر هنجارهای مرتبط با اخلاق کار تأثیر گذاشته است. تأثیر متغیر سن براخلاق کار در اکثر تحقیقات انجام شده قبلی به صورت یک منحنی غیر خطی شبیه v است .
- عرف جامعه ايران و اخلاق كار
در جامعه ایران عده ای اعتقاد دارند که روزی هر کس به قدر قسمت اوست که عامل مهمی در تضعیف اخلاق کار محسوب می شود. از دیگر باورهای غلط که به کاهش اخلاق کار می انجامد اعتقاد به قضا و قدر است .
عوامل اقتصادی موثر بر اخلاق کار
عدم تناسب کار با دستمزد از مبرم ترین مسائل اقتصادی جامعه است که به شدت انگیزه کار را در کارکنان تحت تأثیر قرار داده است. رابطه میان نظریه های اقتصادی ، فرهنگی و اخلاقی کار به صورت زیر است: تضعیف اخلاق کار – اعتقاد به ثروت بدون تلاش – درآمدهای نفتی .
عوامل روانشناختی اجتماعی
یکی از ابعاد بسیار مهم اخلاق کار بعد روانشناختی آن است چرا که اخلاق متغیری است که آگاهی و اراده فردی نقش محوری در آن ایفا می کنند. بسیاری از اندیشمندان برای بهبود اخلاق کار بر نظریات رفتاری تأکید داشته اند. هر گاه فردی کار اخلاقی انجام داد و از سوی جامعه مورد تشویق قرار گرفت، احتمال انجام کارهای اخلاقی دیگر تقویت می شود تا جائی که کار اخلاقی به صورت ارزشهای درونی در می آید. به این ترتیب، برنامه ریزان کلان کشوری قادر خواهند بود اخلاق کار را در افراد جامعه درونی کنند (مازلو) پنج دسته نیاز انسان را به صورت زیر بیان میکند. فیزیولوژیکی، ایمنی، اجتماعی، احترام و خود شکوفایی متأخرین به تأثیر نیاز به کسب موفقیت، نیاز به کسب قدرت، نیاز به ایجاد دوستی، انتظار و برابری بر اخلاق کار تأکید دارند.
منبع
شاه حسینی، زهرا(1392)، رابطه اخلاق کار و تعهد سازمانی کارکنان، پايان نامه کارشناسي ارشد، مدیریت نیروی انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید