مفهوم شغل چیست؟

شغل از نظر لغوي به معناي به کار گماردن در جایی و آن موردي است که باعث مشغولیت فرد می شود. فرد از طریق اشتغال، فعالانه در جریان تولید، مشارکت و پاداشی به صورت پول نقد یا کالا دریافت میکند. شغل در راهنمایی شغلی، گروهی از موقعیت هاي مشابه در یک موسسه، اداره یا کارگاه است که افراد واجد شرایط می توانند آن موقعیت ها را احراز کنند و وظایف محوله را انجام دهند. احراز هر شغلی به ضوابط و ویژگی هاي شخص نیاز دارد . شاغل زمانی احساس آرامش و موفقیت در اداي وظایفش خواهد کرد که خصوصیات لازم براي احراز شغل مورد نظر را داشته باشد . از طریق راهنمایی شغلی، هماهنگی و تناسب منطقی بین ویژگی هاي شاغل با شرایط و ضوابط احراز، شغل ایجاد می شود.

مفهوم نگرش

نگرش نیز همانند بسیاری از متغیرهای روانشناختی، نه یک ذات قابل مشاهده بلا واسطه، بلکه ساخته ای فرضی درباره طبیعت رفتار آدمی است .  نگرش طرز تلقی انسان نسبت به جنبه هاي مختلف دنیاي بیرونی است. نگرش عبارت است از: ارزشیابی هاي مثبت و منفی یا احکام ارزشی مطلوب یا نامطلوب درباره اشیا، اشخاص یا وقایع. نگرش ها چگونگی احساس یک فرد را نسبت به چیزي نشان می دهند .از انظر استیفن پی رابینز ، نگرش نظری است که درباره افراد، چیزها یا رویدادها ابراز می گردد و منعکس کننده احساس فرد درباره آن است .

فردي که نسبت به یک موضوع نگرش مثبت یا منفی دارد در برابر آن واکنش مثبت یا منفی نشان می دهد . بخشی از این واکنش به صورت اظهار عقیده درباره موضوع و بخش دیگر ممکن است در اعمال و رفتار او نسبت به آن موضوع جلوه گر شود.نگرشها از آن جهت که عاملی واگیردار هستند و سرعت پخش نگرش بد بیشتر از نگرش خوب است و از ثبات و دوام قابل توجهی برخوردارند قابل توجه هستند.

بر اساس تعریف فوق نکته هایی را میتوان استنباط کرد که مفروضات اساسی تعریف نیز به حساب می آیند. نکته اول اینکه، نگرش با رفتار رابطه دارد. این رابطه مشخصاً یک ارتباط مستقیم خطی نیست، اما میتوان انتظار داشت که نگرشهاي افراد تا حدودي قادر به پیش بینی رفتارهاي آنها باشد. فرد بر اساس نگرش خود نسبت به یک مقوله این آمادگی را دارد که به گونه اي خاص رفتار کند.

تحقيقات اولية ارتباط نگرش و رفتار فرض كرده اند كه رابطة آنها علت و معلولي است و نگرشها هستند كه تعيين مي كنند افراد چگونه عمل مي كنند. البته عقل سليم نيز وجود چنين رابطه اي را تأييد مي كند. اگر چه در اواخر دهة 1960 ، اين ارتباط بين نگرشها و رفتار توسط يك سري از تحقيقات به چالش كشيده شد.

نکته دوم اینکه، نگرش ساختی چند بعدي دارد که مهمترین بعد آن با احساس مشخص نسبت به شیء وابسته است . آن احساس ویژه از نوع التفات، علاقه و یا کشش و جاذبه است. یعنی درجه علاقه مندي به یک شیء مورد علاقه (احساس خوشایند) یا بی علاقگی نسبت به چیزي (احساس ناخوشایند) را نشان میدهد؛ لذا میتوان آن را بر روي یک پیوستار از خیلی مثبت تا خیلی منفی را نمایش دهد. روانشناسان اجتماعی معمولاً نگرشها را به عنوان یکی از اجزاي یک نظام سه جزیی مطالعه می کنند که اعتقادات جزو شناختی، نگرشها جزو عاطفی و اعمال جزو رفتاري آن را تشکیل می دهند. اعتقادات و باورداشت هاي افراد نسبت به اشیا و امور، اساس و پایه نگرش هاي آنان را فراهم می آورد.

 نکته سوم اینکه، نگرش سازه اي ذهنی است. از این رو با آن که پیامدها و نتایج آن قابل مشاهده است، خود نگرش ها ملموس و قابل رویت نیستند؛ بنابراین میتوان نگرش هاي افراد را از روي اظهارات و رفتارهاي آنها استنباط نمود.به طور کلی نگرشها داراي سه بعد شناختي، عاطفي و رفتاري هستند : بخش شناختي آن عبارت از باورها و ارزشها و اطلاعات دربارة هدف شناخته شده به وسيلة فرد است. بخش عاطفي آن شامل احساسات و عواطف دربارة هدف، فرد، فكر، رخداد يا شيء است. بخش رفتاري آن از نگرش سرچشمه مي گيرد و به نيت « رفتار به صورت معین» بر می گردد. اين اجزا جداي از يكديگر نيستند .

نگرش بيانگر تعامل عواطف، شناختها و گرايشهاي رفتاري با توجه به چيزي، فردي يا گروهي ديگر، يك رخداد، يك فكر و مانند آن است. نگرش را پاسخ از پيش كسب شدة كاملاً موافق يا مخالف نسبت به يك چيز نيز تعريف كرده اند كه از طريق تبديل به نيات رفتاري بر رفتار اثر مي گذارد. از نظر ماكسول، نگرش همواره يك پاي تيم رهبري است و در كارها نقش دارد. نگرش چنان قدرتي دارد كه مي تواند تيم ها را به اوج برساند يا به زمين بزند.

دیگر مشخصه نگرشها آن است که همواره متوجه شیء یا موضوعی است که شخص به آن داراي احساسات و عقاید خاص میباشد. نگرش ها ارزشیابی هاي پایدار اشخاص نسبت به اشیا و موضوعات میباشند، لذا احساس و واکنش موقتی و زودگذر شخص نسبت به اشیا و موضوعات هستند و احساس و واکنش موقتی و زودگذر شخص نسبت به یک موضوع را نمیتوان نگرش وي محسوب نمود.

نگرش شغلی

موفقيت هاي كاري بيشتر به واسطة نگرش تحقق يافته تا يافته هاي تكنيكي. مديراني كه مي دانند چگونه نگرش مثبت و انگيزه در همكارانشان ايجاد كنند، مي توانند تيم هاي كاري كم تجربه را به بهـره وري فزون تر و موفقيت سوق دهند. پس اولين مسئوليت هر رهبري حفظ نگرش مثبت است . اعضاي يك گروه با نگرش مثبت از اعتماد به نفس بيشتري سود مي برند.

مبحث نگرشهاي شغلی از جمله کاربرديترین استفاده مقوله نگرش ها است که توجه علماي اجتماعی و دانش مدیریت را به خود جلب کرده است. به اعتقاد دانشمندان بیشترین پژوهش در حوزه نگرش در زمینه نگرش هایی صورت گرفته است که با احساس شخص نسبت به شغل وي سر و کار دارند. نگرش هاي شغلی احساسات کلی فرد نسبت به شغلش، ارزیابیها و احکام ارزشی مطلوب یا نامطلوب در خصوص جنبه هاي مختلف کار و شغل است. انرژی بالا، اشتیاق کاری، و مشغولیت خوشایند کاری، نمونه هایی از واکنش های عاطفی مثبت نسبت به شغل و در نتیجه ایجاد نگرش شغلی مثبت هستند.

مدیریت، براي نگرش هاي کارکنان اهمیت زیادي قائل است. نگرش هاي کارکنان با رفتارهایی که براي سازمان حساسیت دارد، ارتباط دارد. به طور کلی، کارکنان، مجموعه اي از نگرش هاي باثبات و شناختنی نسبت به محیط کار خود دارند که بعضی از آن ها عبارتند از: پرداخت ها، شرایط محیط کار، شرح وظایف شغل و … .

نگرش نظري است كه درباره افراد، چيزها يا رويدادها ابراز مي گردد و منعكس كننده نوع احساس فرد درباره آن است . بنابراین تقسیم بندي هاي متعددي درباره نگرش شغلی و سازمانی صورت گرفته و مدل هایی متناسب با این تقسیم بندي ها عرضه شده است؛ مثلاً تقسیم بندي سه گانه، نگرش شغلی و سازمانی کارکنان را متأثر از 3 عامل اصلی می داند:

  • عوامل مادي: افزایش حقوق، افزایش مزایاي جانبی و افزایش امکانات رفاهی؛
  • عوامل فرهنگی: کسب اطلاعات درباره شرح وظایف خود، امکان افزایش معلومات و ارتقاي تحصیلی؛
  • عوامل مربوط به محیط کار: امنیت شغلی، نداشتن دلهره، مشارکت کارکنان در تصمیم گیري ها و همکاري با دیگر کارکنان.

تقسیم بندي چهارگانه نیز، نگرش شغلی و سازمانی کارکنان را متأثر از 4 عامل اصلی می داند:

  • عوامل سازمانی؛
  • عوامل محیطی؛
  • ماهیت کار؛
  • عوامل فردي.

برخی دیگر از تقسیم بندي ها، دامنه گسترده اي را در نظر گرفته و همــــانند ترز  که تقسیم بنـــدي بیست و دوگانه را عرضه کرده است، تقسیم بندي هاي کلی را کنار گذاشته اند. در این نظریه -که یکی از   جدیــدترین نظریه ها درباره نگرش شغلی و سازمانی است- ترز از دیدگاه روان شناختی، عواملی را کــه می تواند به محیط هاي کاري و سازمانی معنا ببخشد و آن ها را مطلوب کند، شناخته و راه هاي عملی ساختن آنها را در نظریه ای با عنوان «جست وجوی معنا در محیط کار» تبیین کرده است.

منبع

پیردنیایی، زهرا(1394)، رابطه بین عدالت سازمانی و نگرش های شغلی، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0