مفهوم ریسک چیست؟

در فرهنگ لغات ریسک به معنی شانس و احتمال آسیب و زیان تعریف شده است. اما تعریف مالی و مقداری ریسک، عبارت از توزیع احتمال نرخ بازده هر سرمایه­گذاری است. بر این اساس، می­توان نرخ دارایی­هایی مانند اوراق بهادار را تغییر احتمال نرخ بازده آتی ناشی از آنها تعریف کرده، انحراف معیار بازده یک دارایی را معیار ریسک محسوب نمود .ریسک در اصطلاح عبارت است از امکان تفاوت بازده از مقدار مورد انتظار. در سرمایه­گذاری، ریسک یعنی احتمال اینکه بازده واقعی (برحسب ریال یا درصد) از بازده مورد انتظار متفاوت شود .

مدیریت ریسک ارتباط نزدیکی با مدیریت سودآوری دارد، چون ریسک فاکتور اصلی برای سودآوری است. مدیریت ریسک پدیده نوپایی است که پیشرفت چشمگیری را در چند دهه اخیر در جهان ایجاد کرده است. ریسک در نظام مالی اسلامی نیز مانند نظام مالی متعارف وجود دارد. درحالت کلی می­توان گفت صکوک به عنوان نماینده ابزارهای مالی اسلامی، به صورت ذاتی نسبت به سایر ابزارهای مالی از ریسک بیشتری برخوردار است .

دلیل این موضوع آن است که تقریباً تمامی ابزارهای مالی اسلامی مبتنی بر مالکیت یک دارایی بوده و بنابراین ریسک این دارایی به سرمایه­گذاران منتقل می­شود .پس ریسک نیز همواره وجود دارد و بلکه روز به روز بر اهمیت آن نیز افزوده می­شود. البته در برخی مواقع ریسک را به صورت تغییر نامطلوب در بازدهی تحقق یافته تعریف می­کنند. به عبارت دیگر تنها تغییرات رو به پایین بازدهی ریسک تلقی می­شود.

عوامل مؤثر بر ريسك و بازده سرمايه گذاري در محصولات مالي

عوامل زيادي بر ريسك و بازده سرمايه گذاري در هر محصول مالي دخالت دارند.  در اینجا عوامل مؤثر بر ريسك و بازده سرمايه گذاري در محصولات مالي در سه دسته كلي عوامل كلان اقتصادي، عوامل خرد اقتصادي و عوامل غير اقتصادي طبقه بندي شده و به طور خلاصه مورد بررسي قرار مي گيرد:

عوامل كلان(ريسك سيستماتيك)

اين عوامل بر ريسك بازار تأثير داشته، نتيجه و ميزان تأثير اين عوامل بر ريسك بازار، تحت عنوان ريسك سيستماتيك، با استفاده از بررسي وابستگي تغييرات قيمت هر محصول به تغييرات قيمت‌هاي محل بازار اندازه گيري مي شود، و شامل موارد زير مي باشد .

سياست‌ها و خط مشي‌هاي دولت

دولت به عنوان يك ناظر و سياستگذار كلان نقش پررنگي در بازار سرمايه دارد و يكي از وظايف دولت، ارائه برنامه­اي است كه بتواند به بازار سرمايه رونق بخشد. اما به طوركلي تكثر مراكز قدرت و تصميم گيري، ابهام نقش و رابطه اين مراكز با يكديگر، تداخل قواي سه گانه كشور، شفاف نبودن قوانين و وجود برداشت‌هاي متفاوت و متناقض از آنها، وجود قوانين نامناسب و دست و پا گير، نقض آزاديهاي اقتصادي و بي ثباتي سياسي دولت، موجب افزايش ريسك سيستماتيك و لذا كاهش شديد سرمايه گذاري مي گردد  . اقدامات و ميزان دخالت دولت در اقتصاد، صنعت و بازرگاني نيز بر سرمايه گذاري در محصولات مالي تاثيرگذار است، به اين معني كه هرچه ميزان دخالت دولت در اقتصاد بيشتر باشد ،كاهش مشاركت بخش خصوصي، ريسك سيستماتيك افزايش و ميزان سرمايه گذاري در محصولات مالي كاهش مي يابد. براي مثال اگر دولت براي جبران كسري بودجه خود اقدام به انتشار اوراق قرضه نمايد، مقدار اوراق قرضه عرضه شده در قيمت و نرخ بهره اي از اين اوراق افزايش مي يابد كه اين خود منجر به كاهش قيمت اوراق و افزايش نرخ بهره مي گردد .

عوامل فرهنگي و اجتماعي

دركشورهاي توسعه يافته از بازار سرمايه به عنوان بازاري كه موجب جلب مشاركت تمام افراد جامعه مي­شود نام مي­برند. اما در كشورهاي توسعه نيافته و يا در حال توسعه به دليل عدم فرهنگ سازي مناسب، درصد بسيار كمي در اين بازار سهيم هستند، درحالي كه اگر بتوان بستر مناسبي فراهم نمود و با ايجاد جاذبه‌هاي واقعي، پس اندازهاي مردم را به اين سو هدايت كرد، اين مساله موجب بالا رفتن درآمد ملي، كاهش تورم، تخصيص نقدينگي موجود در بازار مولد و افزايش سرمايه گذاري و رفاه نسبي در جامعه مي شود .

منبع

فواکه، فرشاد(1392)، تاثیر راهکارهای پوشش ریسک در بازار سرمایه،پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت اقتصاد و حسابداری،دانشگاه پیام نور

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0