مفاهیم و مبانی موزه
تعریف موزه
موزه کلمه ای یونانی است که از Mouseion گرفته شده است و در مجموع به محلی اطلاق میشود که اشیاء، ابزار تاریخی، فرهنگی و طبیعی یک کشور یا منطقه در آنجا نگهداری و در معرض دید و مشاهده قرار داده میشود.به عبارتی دیگر، موزه به محلی که برای نمایش و مشاهده آثار، اشیاء، ابزار، مواد و وسائل دارای ارزش، اختصاص یافته اطلاق میشود. به بیان دیگر موزه عبارت است از محل نمایش و نگهداری اشیاء و آثار قابل مشاهده.
فرهنگ عمید، موزه را مجموعهای از آثار باستانی میداند و به “عمارتی که آثار باستانی در آنجا نگهداری یا به معرض نمایش گذارده میشود” تعریف شده است. همچنین در فرهنگ عمید در مورد موزه آمده است: ” در یونان قدیم نام محلی که در آنجا به مطالعه صنایع و علوم میپرداختهاند و نیز نام تپهای بوده در آتن که در آنجا عبادتگاه و محل مخصوص برای چند تن از خدایان خود ساخته بودند”.
اساسنامه شورای بینالمللی موزهها (آیکوم) موزه را چنین تعریف میکند: موزه موسسهای است دائمی و بدون هدف مادی که درهای آن به روی همگان گشوده شده است و در خدمت جامعه و پیشرفت آن فعالیت مینماید. هدف موزهها تحقیق در آثار و شواهد بر جای مانده انسان و محیط زیست او، گردآوری، حفظ و بهرهوری معنوی و ایجاد ارتباط بین این آثار، بویژه به نمایش گذاردن آنها به منظور بررسی و بهرهوری معنوی است.اتحادیه موزههای پادشاهی متحده (انگلستان) موزه را چنین تعریف میکند: موزه موسسهای است که شواهد مادی و اطلاعات مرتبط با آنها را در جهت منافع عمومی؛ گردآوری، مستند سازی و حفاظت کرده و آنها را در معرض دید عموم قرار میدهد و تفسیر مینماید.
تاریخچه موزه در جهان
مجموعهسازی برای انسان امری فطری است و ذوق و سلیقه در گردآوری آن بیشک همواره همراه او بوده است. در دوران نوسنگی، انسان مجموعههایی از صدف، گوش ماهی، سنگریزه و استخوان جانوران را گردآوری و از آن برای تزئینات استفاده مینمود. در مراحل بعدی تمدن، این مجموعهها بیانگر شیوههای اعتقادی و آئینی اقوام مختلف گردید. مجموعههای تزئینی و تجملی که خصوصا در قبرستانهای تمدنهای باستان بینالنهرین و فلات ایران یافت شد، اعتقاد به زندگی پس از مرگ را نشان داد. در عهد باستان اشیاء گرانبها و نفیس که کلا جنبه نذری داشت برای برآوردن نیازها در درون زیارتگاهها و معابد گردآوری میشد. این امر در تمام جوامع تمدنهای باستانی فراوان یافت میشود. در جامعه امروزی ما، موزه نمایانگر نهادینه شدن این گرایش همگانی به گردآوری است.در پایان سده چهارم و آغاز سده سوم پیش از میلاد مسیح، که مصر پایگاه فرهنگ و هنر یونان گردید، بطلمیوس اول
از سرداران اسکندر مقدونی به اعتلای فرهنگ و هنر یونان همت گماشت و توجه برجستهترین دانشمندان یونان، آسیای صغیر و پارهای از کشورهای دور و نزدیک به مصر جلب شد. بطلمیوس در کنار کاخ مسکونی خود در شهر اسکندریه جایی را با نام “موزه” مشتمل بر یک دانشگاه بزرگ، کتابخانه، آزمایشگاه، رصدخانه و باغ گیاهان و جانوران تاسیس کرد، ولی پس از بطلمیوس این فکر دنبال نشد و از این “موزه” فقط اشارههایی در کتابها باقی مانده است. افراد عادی یونان هرچند که خود اشیاء هنری گرانقیمت را جمعآوری نمیکردند، موقعیت دیدن آنرا داشتند؛ زیرا در پرستشگاههای یونان اشیاء نفیسی به جهت ارزش معنوی آنها گردآوری میشد و مردمی که برای نیایش به این اماکن میرفتند از دیدن آنها بهرهمند میشدند. گرچه بنابر روایت ایلیاد، حماسه معروف یونان، در یونان باستان نجبا و اشراف مجموعههای خصوصی گردآوری میکردند.
استفاده از آثار هنری در روم باستان به نحو دیگری بود. سرداران رومی نخبه غنایمی را که طی جنگها به دست میآورند، در شهر روم در پارکها و حمامها و سایر اماکن عمومی به نمایش میگذاردند و عامه مردم میتوانستند از آنها دیدن کنند.در قرون وسطی در غرب و در شرق به علت فقدان نظام مالی و بانکی صحیح، ثروتمند بودن با مالکیت اشیاء گرانقیمت و ممتاز مترادف بود؛ زیرا ثروتمندان و صاحبان سرمایهها با خرید و گردآوری آثار هنری و نایاب نقدینههای خود را از خطرهای متعدد نجات میدادند. علاوه بر آن، اماکن مذهبی نیز در مشرق زمین و بخصوص کلیساهای مسیحی در مغرب زمین دارای انواع مختلف اشیاء نادر از قبیل جواهرات و زیورها، سلاحهای جنگی مزین به سنگهای گرانبها و پارچههای نفیس بودند. ثروت کلیساها از نظر اشیاء قیمتی بیحساب بود و کلیساها از اندوختههای خود مراقبت کامل میکردند و مجموعهها فقط در موقعیتهای استثنایی به تماشا گذاشته میشد.
در دوره رنسانس به سبب دگرگونیهای اساسی و تحولات فکری که در جوامع اروپایی پدید آمد، صاحبان مجموعهها دیگر به مجموعه خود فقط به چشم سرمایه مالی نگاه نمیکردند، بلکه به ارزش هنری و فرهنگی آنها نیز پی بردند و بدین جهت مجموعهها از مخفیگاهها در آمده، به درون تالارهای نمایش منتقل شدند. در این هنگام داشتن مجموعهای از اشیاء هنری نه تنها علامت ثروت بلکه نشاندهنده علاقه صاحبان آنها به هنر و فرهنگ نیز بود. حتی دانشمندان و علاقمندان به آثار هنری عدهای را برای گردآوری آثار نخبه به نقاط مختلف جهان نیز میفرستادند. آنان با فزونی یافتن تعداد اشیاء مجموعهها، از کارشناسان و افرادی که اطلاعاتی در زمینههای مختلف فرهنگی داشتند دعوت میکردند تا اشیاء را مطالعه کنند و مقالاتی درباره آنها بنویسند. برای نمایش آثار هنری حجیم خود مانند مجسمه و تابلوهای بزرگ نقاشی، اتاقهایی نورگیر با طول زیاد و عرض کم ساختند و آنرا گالری نامیدند. برخی از مجموعهداران نیز با الهام از “موز” گالریهای خود را “موزه” نامیدند. از آن پس واژه موزه در دوره رنسانس درباره مجموعههای هنری متداول گشت. از ویژگیهای این موزههای اشرافی یکی این بود که محل گردآوری اشیاء بودند و دیگر اینکه بازدیدکنندگان آنها تعدادی معدود و منحصر به گروههای خاص بودند.
تاریخچه موزه در ایران
در دربار پادشاهان و دیوانخانههای ایران، اتاقهایی با عنوان “عتیقه خانه”، “عجیب خانه” یا مواردی شبیه به آنها، برای حفظ آثار قدیمی و عجیب و غریب یا جواهرات و هدایای سلاطین و بزرگان جهان وجود داشته که میتواند نوعی “موزه سلطنتی” به شمار آید. با پایتخت شدن تهران و بنای قصرهای سلطنتی و حکومتی، اندک اندک در قصرهای فتحعلی شاه، نشانههای پدید آمدن غرفههایی برای نگهداری آثار گرانبها مشهود گردید.
نخستین موزه دولتی ایران، توسط ناصرالدین شاه قاجار تاسیس شد. او با هدف آشنایی با ملل اروپایی، سه بار به اروپا سفر کرد و بعد از بازگشت از نخستین سفر خود، در سال 1290 ه.ق تصمیم به ایجاد یک موزه خصوصی در ارگ سلطنتی گرفت. ناصرالدین شاه در آغاز یکی از تالارهای وسیع عمارت خروجی باغ گلستان را که بنای آن بین شمس العماره و گوشه شرقی باغ قرار داشت به موزه اختصاص داد.
محمد حسن خان صنیعالدوله، ملقب به اعتمادالسلطنه از مقربان دربار ناصرالدین شاه و وزیر انطباعات وی بود. وی در سال 1290 درباره موزه چنین مینویسد: “موزه در اصطلاح اهالی فرنگ عبارت است از مکانی که مخزن آثار قدیمه، اشیاء بدیعه و نفایس و مستظرفات دنیاست و از هر نوع تحفه و یادگاری که در آن مخزون و موضوع است…” در سال 1294 ه.ق در روزنامه ایران مینویسد: “طرف راست این تالار اتاقها و تالارهایی است که در این اوقات مخصوص، موزه دولتی شده است. در این موزه بسیاری اسباب نفیس و گرانبها گذاشته شده و همه اسبابها را روی میزها و غیره به قاعده و درست چیدهاند.”
اما به نظر میرسد که این موزه در مقایسه با موزههای اروپا چندان مورد رضایت ناصرالدین شاه نبود. زیرا وی تصمیم گرفت که موزه جدیدی بسازد. در نتیجه دستور داد تا عمارت قدیمی سمت شمال باغ گلستان را خراب کردند و تالار موزه، سرسرا، حوضخانه و ملحقات آنرا ساختند. ساختمان بنای موزه جدید در سال 1293 ه.ق به اتمام رسید. این تالار بعدها به تالار سلام و تالار تاجگذاری مشهور گشت که در ضلع شمال غربی باغ گلستان قرار دارد .
اعتمادالسلطنه درباره این موزه مینویسد: “موزه همایونی مشحون از جواهرات گرانبها، ظرایف، نفایس، اشیاء و آثار علمیه و مهمات حربیه قدیمه، آلات و ادوات متنوعه و مصنوعات ازمنه سفاله و تمثیل نگارندههای بیمثل روزگار و پردههای نقاشیهای مشهور و حاصل صناعی کارخانههای معروف و ظروف چینی و بلورآلات، مسکوکات قدیمه با صدر سلاطین معظم ایران و غیره است.” از یادداشتها و نوشتههای محمد حسن خان اعتمادالسلطنه در روزنامه ایران، چنین برمیآید که آرایش و تنظیم تالار موزه و چیدن اشیاء و نصب تابلوها، حدودا سه سال طول کشیده است.
در شماره 290 روزنامه ایران و به تاریخ 1293 ه.ق چنین آمده است: “هر کس از جواهر گرانبها و اشیاء نفیسه قدیمه از قبیل ظروف و مسکوکات و اسلحه و پرده نقاشی و غیره داشته باشد به جهت اتاق موزه همایونی لازم است به دارالطباعه آورده و به صنیعالدوله بنمایاند که به قیمت عادلانه و عادله به جهت دیوان همایون اعلی ابتیاع خواهد شد.”
در سال 1316 شمسی بخش عمدهای از آثار این موزه به دستور رضاشاه به خزانه بانک ملی انتقال یافت.بعد از عهد ناصری و در زمان مظفرالدین شاه، توجه محسوسی به معارف و علوم جدید مبذول میگشت؛ عمده دلیل این امر بازگشت دانشآموختههایی بودند که در دانشگاههای اروپایی تحصیل کرده و فارغالتحصیل شده بودند و به اصطلاح با مظاهر تمدن جدید آشنا شده بودند.
از جمله افراد تحصیلکرده در آلمان که پس از اتمام دوره تحصیلی خود به وطن بازگشت، مرتضی قلی هدایت ملقب به صنیعالدوله بود. وی در سال 1321 ه.ق به ایران بازگشت و در سال 1324 ه.ق به ریاست اولین مجلس شورای ملی ایران انتخاب شد. بعد از وی در سال 1327 ه.ق در کابینه اول سپهدار تنکابنی به وزارت معارف و اوقاف منصوب گردید. وی اولین کسی بود که در همان دوران به فکر ساماندهی به وضع کاوشهای تاریخی در قالب ایجاد یک موزه و ادارهای به نام اداره کل عتیقات بود اما به مقصود خود نرسید. بعدها در زمان وزارت مرتضی خان ممتازالملک و ابراهیم حکیمی در سالهای 1295 و 1297 ه.ش اداره عتیقات یا باستانشناسی زیر نظر جلالالملک تاسیس شد. به دستور مرتضی خان ممتازالملک و در سال 1295 ه.ش، موزه ملی یا موزه معارف در شمال مدرسه دارالفنون واقع در ضلع غربی خیابان ناصر خسرو تاسیس شد. این موزه دارای 270 قلم شیئ بوده که 15 قطعه مفرغ، 158 قطعه کاشی و سفال و شیشه، 9 عدد سکه و 54 قبضه جنگ افزار، 7 قطعه مهر، استخوان، سنگ، یک مجسمه گچی، 5 لنگه در، 8 قطعه مرقع و 13 قطعه پارچه بود که به وسیله کارمندان اداره عتیقات جمعآوری و همچنین تعدادی نیز توسط مردم اهدا شده بود. در زمان رضاشاه و بعد از خرید ساختمانهای عمارت مسعودیه تهران، برای وزارت معارف، آثار موجود در موزه ملی را به این عمارت منتقل نمودند. این آثار در سالهای 1316-1315 ه.ش به ساختمان جدید ایران باستان منتقل گردید.
دسته بندی موزهها
موزهها در اولین گام تاسیس خود فقط مجموعهای از آثار هنری و تاریخی بودند که آن هم در معرض دید افرادی خاص قرار داشت. در واقع این موزهها مجموعه یا کلکسیونهای آثار مختلفی بودند که وحدت موضوعی یا مکانی در آنها دیده نمیشد و صرفا جهت جمعآوری اشیاء اهمیت داشت. اما با افزایش آثار، نیاز به توجه دقیقتر به این مجموعهها احساس شد. همزمان با این اتفاق شاخههای مختلف علوم نیز شکل گرفتند. در این مرحله موزهها از شکل انباری جهت نگهداری آثار فاصله گرفتند، نگاه علمیتر به آنها شد و موزهداری معنای طبقهبندی آثار رابه خود گرفت. از همین رو اگر پیش از این در یک موزه همه نوع آثاری یافت میشد، در این مرحله موزهها با تعریف علمی دسته بندی شدند و هر کدام به تناسب به شکل موضوعی طبقهبندی شدند.
اما آنچه در طبقهبندی موزهها مطرح است فقط دسته بندی موضوعی نیست که این نوع دسته بندی را میتوان به نوعی مهمترین آنها دانست. ساختمان موزهها ابتدا کاربری موزه نداشت و فقط برای نمایش آثار استفاده میشدند. کمکم این نتیجه حاصل شد که طراحی موزهها باید به شیوهای خاص صورت گیرد و توجه به معماری داخلی و خارجی موزهها افزایش یافت. امروزه مفهوم واژههایی چون میراث گستردهتر شده است و توجه زیادی معطوف به میراث ناملموس شده است. در گذشته میراث فرهنگی را تنها در اشیاء ماندگار و جاویدان میدیدند، اما امروزه این دیدگاه تغییر کرده و مفهوم جدید آن عبارتست از آمیزه پیچیدهای از طبیعت و تاریخ، آداب و رسوم و زبان و سنتها . این تغییر و ورود به دوره پست مدرن با ویژگیهای خاص خود تاثیرات زیادی بر علم موزهداری گذاشته و باعث شده آثار زیادی شامل آثار موزهای شوند و مکانها و پدیدههای زیادی که پیش از آن به آنها توجه نمیشد به عنوان نوعی ویژه از موزه مطرح شود.آمبروس و پین دستهبندی خود را از موزهها بدین شکل مطرح میکنند:
طبقه بندی براساس مجموعهها
- موزههای عمومی
- موزههای باستان شناسی
- موزههای هنر
- موزههای تاریخی
- موزههای مردمنگاری
- موزههای تاریخ طبیعی
- موزههای علمی
- موزههای زمین شناسی
- موزههای صنعتی
- موزههای نظامی
طبقه بندی براساس اداره کننده
- موزههای دولتی
- موزههای شهری
- موزههای دانشگاه
- موزههای مستقل (خیریه)
- موزههای ارتش
- موزههای شرکتهای تجاری
- موزههای خصوصی
طبقه بندی منطقهای
- موزههای ملی
- موزههای منطقهای
- موزههای شهرستانی
- موزههای محلی
طبقه بندی براساس مخاطبان
- موزههای عمومی
- موزههای آموزشی
- موزههای تخصصی
طبقه بندی براساس شیوه نمایش مجموعهها
- موزههای سنتی
- موزه-خانههای تاریخی
- موزههای هوای باز
- موزههای تعاملی
- اکوموزهها
به نظر میرسد موزهها را از نظر معماری هم میتوان دسته بندی نمود. معماری به دو صورت به خدمت موزهها در آمده است. اول معماری ساختمان و بنای موزهها، که یکی از جاذبههای هر موزهای است و دوم معماری داخلی موزهها که نحوه چیدمان اشیاء، طراحی مسیرهای بازدید و بسیاری از موارد دیگر را شامل میشود. معماری خوب و اصولی موجب توفیق و موفقیت یک موزه میشود. دستهبندی موزهها براساس معماری اینگونه است:
- آثاری که ساختمان آنها از ابتدا به عنوان موزه ساخته شده است.
- موزههایی که در ابتدا کاربری دیگری داشته و سپس تبدیل به موزه شدهاند مانند کاخ موزهها.
امروزه بسیاری از ساختمانهای تاریخی، مجموعههای باستانی، مجموعههای طبیعی و غیره را به موزه تبدیل میکنند که طبیعتا اصول لازم جهت بهبود کیفیت بازدید در آنها دیده نشده است. مواردی مانند محل راهنمایی، مخزن آثار و بسیاری از موارد دیگر که ممکن است از کیفیت بازدید گردشگران در آنها کاسته شود.موزه ملی ایران از نوع موزه باستان شناسی است.موزههایی که بخش زیادی از مجموعه آثارشان از حفاری به دست آمده موزههای باستانشناسی نامیده میشوند. این موزهها با برنامههای آموزشی و معرفی صحیح اشیاء موجب آشنایی بازدیدکننده داخلی و خارجی با فرهنگ و تمدن کشور میشوند.
موزه ملی
موزه ملی ایران با قدمتی حدود 60 سال، نه تنها بزرگترین موزه باستان شناسی و تاریخ ایران است بلکه از نظر حجم، تنوع و کیفیت آثار جزء یکی از چند موزه بزرگ جهان نیز محسوب میشود. این موزه در فرهنگ موزهداری ایران به عنوان موزه مادر محسوب و با هدف نگاهداری و پژوهش در آثار گذشتگان، معرفی و نمایش و انتقال آنها به آیندگان، ایجاد و تقویت تفاهم میان اقوام و ملل، شناخت و نمایش سهم آنها در فرهنگ و تمدن جهانی، کمک و تلاش در بهبود و افزایش میزان دانش عمومی مردم، به ویژه دانش آموزان، دانشجویان و پژوهشگران بر پا شده است که شامل دو موزه در دو ساختمان مجزا به نامهای موزه ایران باستان با تاریخ تأسیس 1316 و موزه دوره اسلامی با تاریخ تأسیس 1375 میباشد. ظاهرا برای اولین بار پیشنهاد ایجاد مکانی به نام موزه توسط مرحوم مرتضی قلی هدایت ملقب به صنیعالدوله عنوان شد. او در فکر ایجاد موزه و ادارهای به نام اداره عتیقات برای ساماندهی به وضع کاوشهای تجاری بود اما به این مقصود نرسید. اولین موزه در سال 1295 خورشیدی به نام موزه ملی یا موزه معارف در یکی از اتاقهای بزرگ وزارت معارف که در سمت شمال بنای مدرسه دارالفنون قرار داشت تشکیل گردید. این موزه دارای 270 قلم شیء مفرغی، سفالی، شیشهای، سکه، سلاحهای قدیمی، مهر، اشیای چوبی، مرقعات، کتاب و منسوجات بود که بوسیله کارمندان اداره عتیقات جمعآوری یا توسط مردم اهدا شده بود. در سال 1304 خورشیدی اشیای این موزه به تالار آئینه کاخ مسعودیه منتقل شد. از سویی با آغاز حفاری باستانشناسان اروپایی بویژه هیئت باستانشناسی فرانسه به ریاست ژاک دومورگان از سال 1276 خورشیدی در شوش توجه مردم ایران به اهمیت مواریث فرهنگی جلب شد.
در سال 1306 خورشیدی امتیاز بدون قید و شرط طرف باستانشناسان فرانسوی در ایران لغو گردید و به آنها اجازه داده شد تنها در شوش به حفاری بپردازند. همچنین از آنجا که ایران تصمیم گرفته بود تا موزه و کتابخانه ملی تأسیس نماید، لذا امتیاز طراحی و اجرای آن به فرانسویان داده شد. به همین منظور آندره گدار مهندس فرانسوی در سال 1308 خورشیدی برای تأسیس موزه و کتابخانه به ایران آمد و رسما کار خود را شروع کرد. از آنجائیکه طرح و نقشه یک موزه باید با موضوع و اشیای داخل آن ارتباط و هماهنگی داشته و با تاریخ و هنر آن سرزمین مرتبط و پیوسته باشد از این نظر نما و سردر ورودی موزه به سبک نمای ایوان کسری ساخته شد. رنگ آجرها نیز به همین منظور به رنگ سرخ تیره تعیین شده تا نمایانگر معماری عصر ساسانی باشد. بنای موزه حدود 11000 متر مربع است که ساختمان اصلی آن در سه طبقه ایجاد شده است. شروع ساخت آن سال 1314 خورشیدی میباشد که در طول دو سال عملیات ساختمانی آن بوسیله حاج عباسقلی معمار و استاد مراد تبریزی تکمیل و در سال 1316 خورشیدی رسما گشایش یافت. ساختمان موزه دوران اسلامی با انگیزه انجام فعالیتهای مختلف فرهنگی در سال 1323 در محوطه موزه ملی ایران آغاز شد و با وقفههای متعدد سرانجام در سال 1329 معماری آن پایان یافت و لیکن انجام مراحل تکمیلی آن به سالهای دورتر موکول شد. با توجه به حجم آثار دوره اسلامی در موزه ایران باستان، طراحی و اجرای معماری داخلی موزه دوران اسلامی از سال 1370 با در نظر گرفتن هنر و فلسفه اسلامی آغاز شد که پلان آن نیز با توجه به طرح چلیپایی دوران ساسانی در نظر گرفته شد. سرانجام این موزه با حدود 10 هزار متر مربع در چهار طبقه در سال 1375 افتتاح گردید که دو طبقه آن اختصاص به نمایش آثار دارد و دو طبقه دیگر آن امکان فعالیتهای جنبی را میسر میسازد.
در حال حاضر موزه ملی ایران با دو موزه ایران باستان و دوران اسلامی با زیر بنای بیش از 20 هزار متر مربع در زمینی به مساحت 18 هزار متر مربع و با آثاری حدود سیصد هزار شیء، مهمترین موزه کشور محسوب شده و در رابطه با فرهنگ، هنر و تحول ایران بهترین موزه جهان به حساب میآید که آثار مربوط به دوران مختلف پیش از تاریخ، تاریخی و اسلامی ایران را در خود جای داده است. قدیمیترین اثری که نشانگر حضور انسان در فلات ایران است، مربوط به ششصد هزار سال پیش است که در این موزه نگهداری میگردد. از آنجا که فرهنگ، هنر و تمدن ایران همواره در تمام دورهها با هویت ایرانی بدون وقفه راه تکامل را پیموده است، لذا آثار به نمایش درآمده نیز جدای از تمامی خصوصیات منحصر بفرد هنر ایران از این ویژگی برخوردارند.موزه ملی ایران همواره در انجام مسئولیت خطیر خود برای معرفی بهتر این تمدن عظیم گام برداشته است که در این ارتباط برگزاری نمایشگاههای مختلف داخلی و خارجی، چاپ بروشور، بولتن، کاتالوگ و غیره را سرلوحه فعالیتهای خود قرار داده است.
منبع
آشتیانی ، طاهره(1393)، اولویتبندی شاخصهای ارزیابی رضایتمندی، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت جهانگردی، دانشگاه علامه طباطبایی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید