مفاهیم و مبانی مهارت های اجتماعی

مهارت هاي اجتماعي پايه

  • ارتباط چشمي: توانايي ايجاد ارتباط چشمي با ديگران هنگام گوش دادن به سخن آن ها و يا هنگامي كه با آن ها حرف مي زنيد دست كم براي يك دوره ي زماني كوتاه.
  • بيانات چهره اي: خنديدن، ابراز علاقه.
  • فاصله ي اجتماعي: دانستن اينكه در چه فاصله اي نسبت به فرد مقابل قرار بگيريم و چه موقع برقراري تماس بدني است مناسب است.
  • چگونگي صدا: حجم صدا، زيري و بمي صدا، ميزان گفتار، وضوح، محتوي.
  • احوال پرسي با ديگران: آغاز ارتباط يا پاسخ گويي به احوال پرسي، دعوت كردن يك كودك ديگر براي پيوستن به شما در بعضي فعاليت ها.
  • گفت و گو كردن: مهارت هاي محاوره اي مناسب سن، بيان احساسات، سوال كردن، گوش كردن، ابراز علاقه، پاسخ دادن به پرسش ديگران.
  • بازي و كار كردن با ديگران: رعايت كردن مقررات، مشاركت، قول دادن، كمك كردن، نوبت گرفتن، تعارف با ديگران، قدرداني، ابراز تأسف.
  • جلب توجه و يا درخواست كمك: استفاده از راه هاي مناسب.
  • حل كردن تعارضات دروني: مهار پرخاشگري، فرو نشاندن خشم خود و تحمل خشم ديگران، پذيرش انتقاد، روحيه ي ورزشكاري.
  • آراستگي و بهداشت .

مراحل آماده سازي مهارت هاي اجتماعي

تعريف: مهارتي را كه مي آموزيد توصيف كنيد. در اين زمينه كه چرا اين مهارت ويژه مهم است و چگونه كاربرد آن به ايجاد رابطه كمك مي كند بحث كنيد. مهارت را مي توان با استفاده از يك فيلم كوتاه، يك يا كارتون، يك نمايش عروسكي و يا تذكر دادن به كودك و راهنمايي او به فعاليت هايي كه در گروه همسالان در جريان است، شرح داد. معلم مي تواند بگويد:«نگاه كن چطور آن دو دختر در ساختن پازل به هم كمك مي كنند. به من بگو آن ها به يكديگر چه مي گويند.

مهارت را الگو كنيد: مهارت را به چند جزء ساده تقسيم كنيد و خودتان آن را به روشني شرح دهيد يا يك دانش آموز را انتخاب كنيد تا اين كار را انجام دهد.

تقليد و تمرين: كودك يك مهارت را در محيطي كه در آن جا آموزش ديده است امتحان مي كند. براي اين كه اين امر موفقيت آميز باشد بايد او را تحريك كرد تا آن مهارت را اجرا نمايد و با دقت توجه كند و آن چه را كه معلم شرح مي دهد به خاطر بسپارد.

بازخورد: اين مرحله بايد اطلاع دهنده باشد:«شما هنوز آن را كاملاً ياد نگرفته ايد. بايد هنگام صحبت به او نگاه كنيد. دوباره سعي كن»، «اين بهتر است. شما نگاه كرديد و لبخند زديد. خوب است». باز خورد از راه يك ضبط ويديويي مي تواند در بعضي مواقع سودمند باشد.

فرصتي فراهم كنيد تا كودك مهارت به كار بندد: معلم مي تواند با توجه به مهارتي كه آموزش مي دهد كارهاي گروهي كوچك يا فعاليت هايكاري دو به دو ترتيب دهد تا مهارت ها در كلاس و يا ديگر مكان هاي طبيعي اجازه كاربرد پيدا كنند و تعميم يابند.

تقويت متناوب: نمونه هايي را كه در آن كودك مهارت ها را بدون اجبار، در مواقع ديگر روز يا درهفته هاي بعد به كار مي گيرد زير نظر بگيريد. به او پاداش و تقويتي توصيف كننده بدهيد. به پايداري پس از اكتساب توجه كنيد. احتمال زيادي وجود دارد كه اين رفتارها به محض تثبيت شدن، كه به وسيله ييامدهايشان مثلاً يك تعامل رضايت بخش تر با همسالان پايدار شوند.

اجزاء تشکیل دهنده مهارت های اجتماعی

  • مهارت های ارتباطی: مهارت های کلامی، غیر کلامی، فرازبانی، مهارت های اولیه در برقراری ارتباط، ارتباط با غریبه ها، برقراری دوستی، ارتباط با جنس مخالف و مهارت های گسترش تعاملات اجتماعی.
  • مهارت های جرئت ورزی: مهارت های مربوط به توانایی “نه”گفتن، بیان نیازهای خود، شناسایی حقوق خود و دیگران، بیان خشم، انتقاد کردن، انتقاد پذیری، پذیرش محاسن خود، بیان احساسات و عقاید خود، تعریف و قدردانی از دیگران و مهارت های مربوط به خود گویی مثبت.
  • مهارت های مربوط به پرورش حس همکاری، مسئولیت پذیری و نوعدوستی: مهارت های مربوط به همکاری در مدرسه، همکاری در منزل و همکاری در اجتماع.
  • مهارت های خود گردانی: مهارت های مراقبت از خود، خود گردانی، هویت یابی، مطالعه و اداره امور مالی خویش.
  • مهارت های درک اجتماعی و شناسایی ارزش های جامعه: مهارت های مربوط به درک اجتماعی و مهارت های مربوط به شناسایی ارزش های جامعه.
  • مهارت های مربوط به آشنایی با قوانین و استفاده از سرویس های اجتماعی.
  • مهارت های شغل یابی و حفظ شغل.
  • مهارت های پرکردن اوقات فراغت.
  • مهارت های مقابله ای: مهارت های مربوط به جلب حمایت دیگران، ورزش و تمرین آرمیدگی، تلاش در جهت استقلال مادی و معنوی، تعدیل احساسات، آشنایی با روش حل مسئله، اصلاح باورها و شناخت های غلط، مواجهه با تنیدگی و برنامه ریزی.

خصوصیات افراد دارای مهارت های اجتماعی

افراد توانا به لحاظ اجتماعی می توانند با درک و پاسخ دهی به موقعیت های اجتماعی ، به صورت موثر بر محیط اجتماعی خود مدیریت کنند . این افراد دارای خصوصیات زیر هستند :

  • حساسیت اجتماعی: به درستی مفهوم هر رخداد اجتماعی را می فهمند، یعنی رمزگشایی کردن از نشانه ها (سرنخ های) اجتماعی.
  • ایفای نقش: افراد و نحوه ی تجربه کردن آنها را درک می کنند.
  • بینش اجتماعی: موقعیت های اجتماعی و آنچه را که در اجتماع رخ می دهد، درک می کنند.
  • فهم اجتماعی: جریان ها و عرف اجتماعی نظیر دوستی ها و روابط متقابل اجتماعی را درک می کنند.
  • بینش روان شناختی: خصوصیات فردی و انگیزش دیگران را درک می کنند.
  • قضاوت اخلاقی: موقعیت های اجتماعب مربوط به آداب و اصول اخلاقی را ارزیابی می کنند.
  • ارتباط اجتماعی: نحوه ی مداخله ی موثر و چگونگی تاثیرگذاری بر رفتار دیگران را درک می کنند؛ مهارتی که مستلزم مهار یا کنترل خود می شود.
  • ارتباط: به درستی، آنچه را که فکر می کنند و حسی را که دارند، به دیگران ابراز می کنند.
  • حل مسئله ی اجتماعی: مشاجره ها را حل می کنند و نحوه ی تاثیرگذاری بر رفتار دیگران برای دست یابی به اهداف مورد نظر را درک می کنند.

علل نقص در مهارت‌های اجتماعی

در مورد علل نقص در مهارت‌های اجتماعی نظرات متعددی وجود دارد. برخی روان‌شناسان معتقدند، مشكلات اجتماعی ممكن است از فقدان انگیزش و توانایی‌های شناختی برای كاربرد رفتارهای اجتماعی، ناشی شود. یك دلیل دیگر برای نقص در این مهارت‌ها می‌تواند این باشد كه دانش‌آموزان ارتباطات غیركلامی را بد تعبیر می‌كند. گرشام و الیوت پنج علت را برای نقص در مهارت‌های اجتماعی ذكر كرده‌اند كه عبارت‌اند از:

  1. فقدان دانش كافی؛
  2. نداشتن تمرین و بازخورد كافی؛
  3. عدم دریافت تقویت؛ مشكلات رفتاری؛
  4. فقدان فرصت كافی

روش های آموزش مهارت های اجتماعی

  • ترغیب دانش آموزان به تجزیه و تحلیل آن چه که مهارت های اجتماعی را شکل می دهند.
  • آموزش مستقیم مهارت های اجتماعی.
  • توضیح و مدل سازی اجرای مهارت های اجتماعی: برای نمونه ، هر مهارت را می توان به این شکل نشان داد؛ استفاده از الگوهای زنده؛ ایفای نقش؛ نمایش صامت ( پانتومیم )؛ استفاده از پخش تصویری؛ متوقف کردن فیلم در جاهای حساس، به منظور بحث درباره ی رفتارها و عکس العمل های مناسب.
  • تقویت رفتارهای مناسب (نه فقط تمرکز بر خلاص شدن از رفتار «بد»).
  • کمک کردن به دانش آموزان در به خاطر سپردن ارتباط رفتارهای آشکار در موقعیت های مشخص ( مثلاًاگر کسی از تو بپرسد می خواهی بازی کنی، چه پاسخی می دهی؟).
  • استفاده از بروشور و دفترچه، برای نشان دادن شرایط اجتماعی زندگی واقعی و مشکلات مربوط به مهارت های اجتماعی.
  • طراحی تکالیف کلاس در جهت افزایش اطمینان، پذیرش، مشارکت و پشتیبانی متقابل بین دانش آموزان، اهمیت دادن به مهارت ها و دانش های گوناگون.
  • درخواست از دانش آموزان برای این که گام های هر مهارت را به طور شفاهی تمرین کنند.
  • ارائه ی بازخورد واضح: نشان دادن این که کدام یک از گام های مهارت با موفقیت انجام شدند و کدام ها به پیشرفت بیشتر احتیاج دارند ( مثلاً تو این بار خوب با گروه بازی کردی؛خیلی قشنگ مشارکت می کردی؛ دفعه ی بعد می توانی سعی کنی با دو نفر در گروه صحبت کنی)

رویكرد جدید در تدریس مهارت‌های اجتماعی

روش‌های تدریس مهارت‌های اجتماعی زیر عنوان سه رویكرد نظری دسته‌بندی می‌شوند (شرطی‌سازی عامل، یادگیری اجتماعی، و شناختی ـ رفتاری) كه از لحاظ تمركز درمانی (برای مثال، تفكر كودكان، مهارت‌های حل مسئله و رفتار كودكان)و فعالیت‌های مربوط به شیوه‌های درمان (برای مثال، الگودهی و تقویت رفتارهای مناسب) متفاوت هستند چهار فرایند اساسی زیربنای روش‌های مداخله در مهارت اجتماعی را تشكیل می‌دهند. این فرایندها «متغیرهای آموزشی» نام‌گذاری شده‌اند كه شامل آموزش، تمرین، تقویت، بازخورد و فرایندهای كاهشی هستند. رویكرد جدید یا رویكرد «كلاس‌پذیرا»برنامه مهارتی مجزایی نیست، بلكه در آن تلاش بر این است كه مهارت‌های اجتماعی در كاركردهای روزانه مدرسه گنجانده شود. این مهارت‌های ضمنی همه سطوح پیش‌گیری (اولیه، ثانویه و ثالث) را شامل می‌شوند و می‌توان آن ها را در مدرسه (راهروها و غذاخوری)، اتوبوس و زمین بازی تمرین كرد.

هفت اصل راهنمای این رویكرد عبارت‌اند از:

  1. برنامة اجتماعی به اندازة برنامة تحصیلی اهمیت دارد.
  2. این كه كودكان چگونه یاد می‌گیرند، به اندازة چرایی یادگیری مهم است.
  3. بیشترین رشد شناختی از طریق تعامل اجتماعی اتفاق می‌افتد.
  4. برای موفقیت تحصیلی و اجتماعی به یك مجموعه از مهارت‌ها (همكاری، جرئت‌ورزی، مسئولیت‌پذیری، همدردی و خودكنترلی) نیاز است.
  5. توجه به ابعاد فردی، فرهنگی و رشدی به اندازة محتوای تدریس اهمیت دارد.
  6. آگاهی از شرایط خانوادة دانش‌آموز و شریك كردن‌ آن ها در كار آموزش دارای اثرات مثبتی است.
  7. چگونگی همكاری بزرگسالان در مدرسه، به اندازة توانمندی‌های فردی آن ها مهم است.

چرنی می‌گوید: بسیاری از كودكان در ابتدای ورود به مدرسه نمی‌دانند كه چگونه به طور اجتماعی رفتار كنند. آنها غالباً برای آن كه بتوانند انتظارات رفتاری را در كلاس درس برآورده كنند، به آموزش نیاز دارند. در نتیجة این آموزش محیط یادگیری راحتی برای دانش‌آموزان و معلم ایجاد می‌شود. او اعتقاد دارد كه معلم نیاز دارد كه شش هفته اول مدرسه، نه‌تنها بر مرور مواد درسی سال‌های گذشته، بلكه بر تدریس به كودكان دربارة انتظارات كلاس درس بدون نگرانی، و دربارة مقدار برنامة تحصیلی در حال اجرا، تمركز داشته باشد.

رویكرد كلاس‌پذیر (پاسخ ده)، نمونه‌ای از رویكرد كلی پیش‌گیری جامع مدرسه و مداخله‌ای است كه ساختار مهارت‌های اجتماعی، توانمندسازی تحصیلی و حمایت اجتماعی را یكپارچه می‌كند. این رویكرد آموزشی، تدریس مهارت‌های تحصیلی و اجتماعی را به عنوان قسمتی از زندگی روزانه در مدرسه و به صورت منسجم در نظر می‌گیرد و شامل شش بخش به این شرح است: ملاقات صبحگاهی؛ سازمان كلاس؛ قوانین و نتایج منطقی؛ اكتشاف هدایت شده؛ فرصت انتخاب تحصیلی؛ ارزیابی؛ گزارش‌دهی. مؤلفه‌های رویكرد كلاس‌پذیرا، از طریق تمرین‌های معلمان و محققان آموزشی ـ رشدی تكامل یافته و اصلاح گردیده‌اند.

ملاقات روزانه: با تمرین احوال‌پرسی شروع می‌شود دانش‌آموزان، پس از آن كه اخبار و اطلاعات تحصیلی و اجتماعی را تبادل كردند، در فعالیت‌های انگیزشی شركت می‌كنند و بر قسمت‌های شناختی روزی كه پیش‌رو دارند، متمركز می‌شوند. آن ها با معلمشان دایره‌‌وار می‌نشینند و حس تعلق، اهمیت و شادی را تجربه می‌كنند. ملاقات روزانه آهنگ خود را در كل روزهای مدرسه حفظ می‌كند. این آداب روزانه، حس اجتماعی و جو حمایتی پدید می‌آورد كه موجب ورزیدگی در مهارت می‌شود. ملاقات روزانه، به عنوان تمرینی آشنا در ساختار منطقی كودك، موجب افزایش مهارت‌های ارتباطی او می‌شود.
سازمان كلاس: در این شیوة آموزشی، معلمان به سطوح رشدی دانش‌آموزان، تناسب مبلمان كلاس، امور روزمرة كلاس، موقعیت قرارگیری دانش‌آموزان و عامل‌های زمانی متناسب با آن، توجه ویژه‌ای دارند. به علاوه، تمرین‌ها نكتة اصلی در كلاس‌های مقدماتی و ابتدایی هستند و به دوره‌های بعدی گسترش پیدا می‌كنند.

مؤلفه قوانین و نتایج منطقی: رویكردی انضباطی است كه هدف آن ایجاد خودكنترلی در دانش‌آموزان است تا توانایی‌های آنها تقویت شود. در امور تحصیلی و انسانی استقامت پیدا كنند و راه‌های مراقبت از همسالان و بزرگسالان را یاد بگیرند در این شیوه، به دانش‌آموزان توصیه می‌شود قوانینی وضع كنند كه برای همه اعضای كلاس،‌ امكان برآوردن اهداف كلاس را فراهم كنند. در پیامدهای منطقی تاكید می‌شود، مسئولیت رفتار نادرست با دانش‌آموز است، ولی به دانش‌آموز، اجازه یافتن رفتار درست و یادگیری از اشتباهات داده می‌شود.

فرصت انتخاب تحصیلی: دادن حق انتخاب به دانش‌آموز، به رشد حس مالكیت او كمك می‌كند. به دانش‌آموزان به طور منظم در مورد یادگیری‌شان فرصت انتخاب داده می‌شود (افزایش انگیزش دانش‌آموزان). در چنین كلاس درسی، تاكید بر الگودهی، تمرین و بازی نقش انتظارات رفتاری است .

روش اكتشافی هدایت شده: معرفی اطلاعات به شیوه‌ای كه خلاقیت و مسئولیت‌‌پذیری را تشویق كند و مراحلی برای دامنه وسیعی از فعالیت‌های تحصیلی به وجود آورد. در این روش، برنامه‌ریزی دقیقی برای استفاده از توانمندی‌های بالقوة دانش‌آموزان انجام می‌گیرد. معلمان اجازه دارند، كلاس‌هایی ایجاد كنند كه دانش‌آموزان بتوانند تعادلی در كارهای محول شده از جانب معلم و كارهایی كه از طریق مجموعه توانمندی‌های خود انتخاب می‌كنند، پدید آورند. این انتخاب به دانش‌آموزان فرصت می‌دهد، استقلال و همكاری، تحقیق و مطالعة مهارت‌ها، تولید كار مداوم و ارائة كارها به هم‌سالانشان را تمرین كنند.و سرانجام، كلاس‌پذیرا معلمان را تشویق می‌كند، در مورد مجموعه روش‌های جای گزین ارزیابی كارهای دانش‌آموزان به كاوش بپردازد و این ارزیابی‌ها را با اندازه‌گیری‌های استاندارد تركیب كند. همچنین، این رویكرد از گزارش پیشرفت دانش‌آموز به والدین (در یك پیوستار در مقایسه با نمره‌های مجزا) حمایت می‌كند. در این رویكرد، معلمان انتظار دارند كه والدین و دانش‌آموزان در اهدافی كه در ابتدای هر سال معین می‌كنند، درگیر شوند. بنابراین، رابطه‌ای معنی‌دار با تمركز برآموزش و پرورش به وجود می‌آید. ویژگی‌های ساختاری كلاس پاسخ ده عبارت‌اند از: ساختمان مدرسه، موقعیت و شرایط طبیعی كه در حفظ مهارت‌های اجتماعی معرفی شده نقش ایفا می‌كنند، و الگوها و روش‌های تدریس. به خاطر ماهیت فراگیر این برنامه، تعمیم‌دهی مهارت‌ها به محیط خارج از مدرسه نیز میسر است.

برخی از مهارت‌های اجتماعی لازم برای زندگی

مهارت تفکر انتقادی: منظور از تفکر انتقادی، انتقاد کردن از گوینده یا نویسنده یا خبر و نتیجه نیست، بلکه منظور نقد درست مطلب از طریق تحلیل قضایا و یافتن رابطه‌های علت و معلولی و کشف نکته‌های مثبت و منفی مرتبط با موضوع است. وقتی فرد از مهارت تفکر انتقادی برخوردار باشد، می‌تواند با سبک و سنگین کردن نقاط قوت و ضعف هر موضوع و در نظر گرفتن همه‌ی جوانب ممکن، بهترین قضاوت و داوری را نسبت به آن ارائه کند.

مهارت تصمیم‌گیری: این مهارت به مهارت تفکر انتقادی وابسته است که خود به مهارت فردی در تحلیل قضایا وابسته است. تحلیل‌های درست، فرد را به شناخت درست نقاط قوت و ضعف رهنمون می‌شود و این شناخت درست در جای خود به تصمیم‌گیری صحیح فرد کمک می‌کند. فرد ماهر در این مرحله کسی است که بتواند با توجه به تحلیل درست موضوعات، رخدادها و پدیده‌ها و قضایا و در نظر گرفتن تمام جوانب مثبت و منفی مرتبط با موضوع، به تصمیمی منطقی و درست و عقلانی برسد.

مهارت حل مسأله: مسأله‌ها را از راه‌های گوناگون می‌توان حل کرد. بسیاری از مسأله‌ها را افراد گوناگون یکسان حل می‌کنند. یعنی از راهی آشنا، یاد گرفته شده و سهل‌الوصول استفاده می‌کنند. اما ضرورت آموزش و یادگیری قرن بیست و یکم، این است که افراد برای جست‌و‌جوی راه‌های بکر و خلاق و منحصر به فرد تربیت شوند. یافتن راه‌حل‌های خلاق برای حل مسائل اجتماعی، موجبات پیشرفت‌های اجتماعی را فراهم می‌کند. جست‌و‌جوی راه‌های بکر و خلاق برای حل مسائل، نشاط و شادی و ارضای فرد را نیز موجب می‌شود و خود انگیزی برای یادگیری‌های بعدی را به وجود می‌آورد.

مهارت برقراری ارتباط: زندگی اجتماعی بدون برقراری ارتباط ممکن نیست. اگر ارتباطات اجتماعی درست نباشد، انواع و اقسام مشکلات چه به صورت فردی و چه به صورت اجتماعی امکان بروز می‌یابند. لازمه‌ی تعامل درست و سازنده با دیگر افراد اجتماع، شناخت درست در چند بعد است: 1. شناخت خود؛ 2. شناخت دیگران؛ 3. شناخت پدیده‌ها و واقعیت‌های اجتماعی. شناخت در هر یک از این سه زمینه، نیازمند یادگیری و آموزش درست و ممارست در تمرین آموخته‌هاست. شناخت واقع‌بینانه از مسئولیت‌ها، وظایف و حقوق خود، شناخت حقوق و مسئولیت‌های دیگران، شناخت شرایط، امکانات و پیش زمینه‌ها و پس زمینه‌های بروز اتفاقات و پدیده‌ها، لازمه‌ی اساسی و پایه‌ای برقراری ارتباط درست و مناسب است. دیگر لازمه‌های برقراری ارتباط درست عبارت اند از:

همراهی و همدلی: توجه به دیگران، نظر، افکار و ایده‌های آن‌ها، گوش سپردن به گفته‌های آنان و نزدیک شدن با آن‌ها از نظر فکر و روش کار، با جمع بودن، کنار جمع بودن و با جمع کار کردن، همه صورت‌هایی از همدلی و همراهی است. همکاری و اشتراک مساعی در انجام کارها از مهارت‌های بایسته‌ی امروزی است. لازمه‌ی همکاری و اشتراک مساعی پیش‌بینی هیجانات ناشی از کار جمعی، تنش‌های احتمالی و کنترل و مدیریت احساسات و هیجانات است. همدلی حاصل نمی‌شود، مگر با شناخت آسیب‌ها و آفت‌های برقراری آن و پیش‌بینی راه‌های مسالمت‌آمیز و سازنده.

شناخت آفت‌های ارتباط: هر نوع ارتباطی سه جزء دارد: برقرار کننده‌ی ارتباط، فرستنده پیام و گیرنده. هر نوع ارتباط، با ابزاری معین قابل برقراری است. ممکن است گفت‌و‌گو ابزار برقراری ارتباط باشد و یا هر رسانه‌ای که محمل ارتباط قرار گیرد. آن چه مهم است، سلامتی برقراری ارتباط است. سلامتی ارتباط همیشه به وسیله‌ی آفت‌هایی چند تهدید می‌شود؛ آفت‌هایی مثل: خشونت، خشم، حسد، رقابت ناسالم، زیاده‌خواهی، خودخواهی و خودپسندی، یکجانبه‌نگری، قدرت‌طلبی، یکه‌تازی، نادیده گرفتن افکار، ایده‌ها و نظرهای مخاطب و نادرست استفاده کردن از ابزارهای ارتباطی. سلامتی ارتباط هم به صبوری و بردباری، سعه‌ی صدر، گذشت، ایثار، رعایت حقوق دیگران، صمیمیت و مهربانی، مشارکت و تشریک مساعی نیاز دارد.

مهارت رقابت مثبت و سازنده: احساس رقابت در همه‌ی موجودات زنده وجود دارد. رقابت غریزه ای برای اثبات وجود است و می‌تواند هم نتایج خوب و هم نتایج بد به بار آورد؛ البته تا جایی که به خودنمایی و خودبینی مبدل نشود، مثبت و خوب است. به طور کلی، رقابت عامل مهم در نظام‌های آموزشی است، زیرا هر نظام آموزشی مایل است بهترین‌ها را گزینش کند و امتیازاتی را برای آن‌ها قائل شود. همین تمایل و همین الزام به گزینش، رقابت را برای گرفتن امتیاز بیشتر شدیدتر می‌کند. گاهی هم وجود شرایطی مثل ظرفیت کم و تقاضای زیاد، رقابت را الزام آور می‌کند. نوع شدت یافته‌ی رقابت وقتی است که با زیاده‌خواهی، رعایت نکردن حقوق دیگران و پرخاشگری همراه شود. صاحب‌نظران تعلیم و تربیت درباره‌ی ترغیب یا تکذیب رقابت در مدارس توافق ندارند. بعضی معتقدند که رقابت ضد همکاری گروهی، تعاون، وحدت، یکدلی و یکرنگی و مشارکت و تشریک مساعی است. اما گروه موافق معتقدند که رقابت بخشی از فرهنگ است و از آن جا که انتقال فرهنگ یکی از وظایف آموزش و پرورش است، بنابراین رقابت هم که جزئی از فرهنگ است، باید مورد توجه قرار بگیرد. رقابت دو صورت کلی دارد: 1. رقابت بیرونی؛ 2. رقابت درونی. در رقابت بیرونی، افراد با یکدیگر مقایسه می‌شوند و به دلایلی خاص موضوع گزینش حتی بین خوب‌ها و برترها مطرح است و الزاماً باید نخبه‌هایی انتخاب شوند. در رقابت درونی، فرد با خودش، با گذشته‌اش و با آن‌چه قبلاً بوده است، مقایسه می‌شود. یعنی توانمندی‌های فعلی او نسبت به توانمندی‌های گذشته‌اش ارزیابی می‌شود و در واقع فرد با خودش به رقابت می‌پردازد.

در حالت اول یعنی رقابت بیرونی، کوشش‌های فرد بیشتر انفرادی است و سعی فرد در جهت پیشی گرفتن از توانمندی‌های دیگران است. امتیازات بر مبنای مقایسه‌ی توانمندی‌های افراد داده می‌شود. اما در حالت دوم یعنی رقابت درونی، کوشش‌ها هم به صورت فردی و هم به صورت جمعی قابل مدیریت است. امتیازات بر مبنای توانمندی‌های فردی و در مقایسه با معیارهای از قبل تعیین شده داده می‌شود. این نوع رقابت به هیچ وجه با کار گروهی مغایر نیست و به روحیه‌ی تعاون و مشارکت‌پذیری صدمه‌ای نمی‌زند. واقعیت این است که در دنیای امروز، پرورش هر دو نوع مهارت، به تناسب شرایط و الزامات، لازم است. دانش‌آموز امروزی باید با ویژگی‌های هر دو نوع رقابت آشنا باشد، مزایا و معایب هر کدام را بداند و بتواند به موقع در شرایط موجود از مزایای رقابت استفاده کند و از معایب آن بپرهیزد. آن چه از نظر معلمان و دانش آموزان و اولیاء باید حائز اهمیت باشد، این است که «سازمان دادن رقابت» روش و راهبردهای خاصی را می‌طلبد تا از مزایای آن در جهت رشد و پیشرفت استفاده شود و از بروز معایب آن، با اتخاذ شیوه‌های مطلوب، جلوگیری شود. اتخاذ روش مناسب، علاوه بر رعایت مراحل آماده سازی و اجرا، باید روی مرحله‌ی ارزشیابی تکیه‌ی خاصی داشته باشد و روش ارائه‌ی بازخورد را به گونه‌ای طراحی کند که مزایای رقابت درونی را هدف بگیرد و معایب رقابت بیرونی را بنمایاند.

منبع

قرمزی، خدامراد (1393)، هوش اخلاقی و مهارت های اجتماعی با عملکرد تحصیلی، پايان نامه كارشناسي ارشد، علوم تربیتی برنامه ریزی درسی، دانشگاه آزاد اسلامي

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0