مفاهیم و مبانی اشتراک دانش
امروزه دانش، به عنوان یک منبع بسیار مهم براي حفظ میراث ارزشمند، فراگیري موارد جدید، حل کردن مشکلات، داراي بالاترین قدرت خلق قابلیتها و موقعیتهاي جدید براي افراد و سازمانها در حال و آینده براي پیشروي در عصر دانایی و دانشمحوري میباشد. سازمانها باید دانش را برای دستیابی به بهرهروی نیروی انسانی، تواناسازی کارکنان، کاهش زمان تصمیمگیری، اثربخشی سازمانی، رضایت شغلی کارکنان کاهش هزینهها، مزیت رقابتی، افزایش خلاقیت و نوآوري نهادینه نمایند. در سالهای اخیر تعداد انتشارات در خصوص دانش افزایش زیادی داشته است. محققان و متخصصان بطور گستردهای در مورد خصوصیات دانش و طبقهبندی آن، مفاهیم، مدلها و چارچوبهای مدیریت دانش و سیستمهای پشتیبانی تکنولوژی اطلاعات تحقیق کردهاند. این محققان اکنون به ما اطلاعات مفید و درک خوبی از تئوریهای دانش دادهاند.
دانش یک مزیت رقابتی قوی ایجاد میکند در حالی که با سرعت تغییر محیط بیرونی ما نیز در حال تغییر باشیم . بخاطر بعضی از خصوصیات دانش که ضمنی، پویا، غیرقابل تقلیل و توسعهپذیر میباشد، سازمانها میتوانند مانعی در برابر رقبای خود ایجاد کرده و نوآوری سازمانی در عملیات، محصولات و خدمات خود داشته باشند.امروزه دانش بعنوان یک منبع مهم استراتژیکی در شرکتها ظهور کرده است. علاوه بر این، مزیت رقابتی ایجاد شده بوسیله دانش به سختی کپیبرداری میگردد. لذا دانش نقش مهمی در رقابت ایفا میکند. خصوصیات دانش در ادبیات موضوع بطور گستردهای مورد بحث واقع شده است. آسان نیست که بطور واضح خصوصیات دانش شامل دیدگاههای مختلف از نظر فلسفه، علم شناختی، علم اطلاعات، علم سازمانی، ارتباطات و .. را تعیین کنیم. ادعاها از جنبههای زیادی از دانش ممکن است متفاوت و حتی متناقض باشد. دانش بعنوان یک عقیده در ذهن و یا موضوع خاصی بعنوان یک شئی یا فرآیند قابل مدیریت مورد ملاحظه قرار میگیرد .
تعریف اشتراک دانش
یکی از اهداف اصلی اقدامات مدیریت دانش، بهبود و یا ایجاد اشتراک یا انتقال دانش بین واحدهای سازمانی میباشد.اگر کارکنان بتوانند دانش شخصی کاریشان را بکار گیرند و همچنین به اشتراک بگذارند هم سازمانها و هم افراد میتوانند رشد کنند. اگر دانش به طور موثری نتواند در سازمان به اشتراک گذاشته شود به احتمال زیاد از بین میرود.از آنجائیکه سرمایههای فکری و اطلاعاتی بطور عمیق در ذهن انسانها محصور است لذا درجه بالایی از قابل حمل بودن را دارا هستند و در نتیجه مهمترین نیاز برای یک سازمان جذب و محافظت از کارمندان دانشی برجسته سازمان میباشد .
کوئین، آندرسون و فینکلیستن ، فرض کردهاند که اشتراک دانش نه تنها بزرگترین چالش و مانع در مدیریت دانش میباشد، بلکه همچنین مهمترین فاکتور در اندازهگیری عملکرد مدیریت دانش یا یادگیری سازمانی میباشد. در اقتصاد دانشمحور، دانش هسته رقابت و رشد برای شرکتها و همچنین دولتها را تشکیل میدهد و لذا اشتراک دانش بعنوان مهمترین جنبه مدیریت دانش مورد ملاحظه قرار میگیرد .مشابه آن وانگ و نیو ، تأکید کردهاند که اشتراک دانش یک نقش اساسی در موفقیت اقدامات مدیریت دانش دارد و روش مهمی در کسب دانش و خلق دانش در محیط کاری میباشد.
اشتراک دانش میتواند بعنوان یک فرهنگ تعامل اجتماعی شامل مبادله دانش، تجارب و مهارتهای کارکنان در یک دپارتمان یا کل یک سازمان تعریف شود.هوگل و همکاران ، اشتراک دانش را مجموعهای از درکهای به اشتراک گذاشته شده میدانند که باعث دستیابی کارکنان به اطلاعات مربوط و ساختن شبکههای دانشی مفید در سازمان میگردد. اشتراک دانش سازمانی زمانی رخ میدهد که اعضای سازمان اطلاعات مرتبط با فعالیتهای سازمان را به اشتراک میگذارند . که شامل انتشار دانش بین اعضای تیم و همچنین دانش بدست از محیط خارجی میباشد.
اشتراک دانش بر اساس تئوری مبادله و این عقیده که یک فرآیند مبادله موفق تعهدی بمنظور مقابله به مثل کردن مزایا و منافع پولی و غیرپولی آینده پیشبینی شده ایجاد میکند، تشریح شده است . در سازمانها، مبادله متقابل نقش مهمی در شکلدهی احساسات کارکنان به همدیگر و افزایش بهرهوری بازی میکند .مبادله متقابل وسیلهای برای همکاری کارکنان ایجاد میکند . از طریق دادن و گرفتن منافع در طول زمان، کارکنان میتوانند منابع ارزشمندی از قبیل دانش افزایش دهنده بهروهوری بدست آورند، دانشی که نه تنها با روش اختیارات سلسله مراتبی یا تعهدات قراردادی بدست میآید، بلکه همچنین بخاطر قاعده مقابله بمثل قویاً تقویت شده است .
اشتراک دانش بین کارکنان نشان دهنده تلاشها و همکاریها برای ایجاد یک پایگاه داده دانش سازمانی میباشد و توجه و علاقهمندی به این موضوع هم در بین محققان و هم متخصصان در حال رشد است .اشتراک دانش عبارت است از مجموعه رفتارهایی که شامل تبادل دانش و اطلاعات و کمک کردن به دیگران در این خصوص است. اشتراک دانش، شبیه رفتارهای شهروند سازمانی است که به طور اختیاری و داوطلبانه در سازمان ها انجام میشود
اشتراک دانش رسمی و غیر رسمی
یاهیا و گوه ، پی بردند که اشتراک و توزیع دانش بطور مثبتی با مدیریت دانش همبستگی دارد. در یک سازمان اشتراک دانش میتواند حتی از طریق روشهای غیر روزمره، غیررسمی و غیر سیستماتیک انجام شده است. اشتراک غیررسمی دانش در سازمان میتواند خیلی موثر باشد. به طور مثال کارکنان شرکت تری ام را از طریق گفتن داستان به اشتراک میگذارند. کارکنان شرکت بریتیش پترولیوم نیز دانش را به طور چهره به چهره با افراد کارخانههای دیگر این شرکت، تسهیم میکنند.
اشتراک دانش در سطوح فردی و سازمانی
اشتراک دانش در سطوح فردی و سازمانی اتفاق میافتد. در سطح فردی اشتراک دانش شامل صحبت کردن با همکاران بمنظور کمک به آنها در انجام بهتر، سریعتر یا کارآتر میباشد. در سطح سازمانی اشتراک دانش شامل جذب، ساماندهی، استفاده مجدد و انتقال دانش تجربه محوری میباشد که در سازمان وجود دارد و این دانش را برای دیگران در کسب و کار نیز فراهم میکند . اشتراک دانش همچنین میتواند دانش فردی جمعی را به دانش سازمانی تبدیل کند. اشتراک دانش در سازمانها شامل اشتراک بین افراد، تیمها و سازمانها است که باعث میشود که دانش از فرد به سمت گروه حرکت کرده و در سطوح بین سازمانی حرکت میکند. اشتراک دانش درون سازمانی در اختیار گذاشتن دواطلبانه مهارتهای بدست آمده و تجربیات یک فرد به سایر افراد سازمان و شامل عقاید و قواعدی برای انتشار بین واحدهای سازمانی میباشد.
بر اساس گفته لین ، اشتراک دانش از دیدگاههای متفاوت میتواند دیده شود ؛ شخص، تیم و سازمان . اشتراک دانش بین افراد میتواند از طریق فرآیندهای اهداء و گردآوری دانش سنجیده شود. اهدا دانش رد و بدل کردن سرمایههای فکری از یک فرد به فرد دیگر میباشد، در حالیکه گردآوری دانش بعنوان مشاوره سرمایه فکری فرد دیگری تعریف شده است که منجر به این میگردد که آن شخص سرمایه فکریاش را به اشتراک بگذارد. بر این اساس گفته دانش سازمانی نه تنها در سازمان تولید میشود بلکه همچنین از خارج سازمان به دست میآید. اشتراک دانش درون سازمانی فرآیند یادگیری سازمانی دوطرفه است. این فرآیند میتواند مرکب از یادگیری افراد از شرکتهای متفاوت و تبدیل یادگیری فردی به یادگیری سازمانی از طریق مکانیزیمهای داخلی سازمان باشد .
اشتراک دانش ضمنی و صریح
اشتراک دانش فرآیندی است که بوسیله آن یک واحد بوسیله دانش یا تجربه واحد دیگر تحت تأثیر قرار میگیرد و میتواند منجر به خلق دانش جدید شوند که هم از طریق اشتراک دانش ضمنی و هم دانش صریح این اتفاق میتواند رخ دهد.این فرآیند ویژگیاش همکاری رسمی و غیر رسمی شامل انتشار دانش بین افراد، گروهها یا سازمانها است . عموماً دانش بر اساس درجهای که افراد میتوانند به سادگی با دیگران به اشتراک بگذارند، صریح یا ضمنی طبقهبندی میشوند. دانش صریح به دانشی اشاره دارد که به سادگی میتواند با حرف زدن یا از طریق اسناد و مدراک بیان گردد، در مقابل آن دانش ضمنی واضح نبوده و بسادگی و بطور کامل بیان نمیشود. پولانی، بیان کرده است که دانش ضمنی یعنی ما بیشتر میدانیم از آنچه میتوانیم بگوییم .
گرچه نوناکا و تاکوچی؛ پیشنهاد کردهاند که تقسیم دانش به صریح و ضمنی یک تقسیمبندی خوب نبوده یعنی اینکه دانش صریح و ضمنی از همدیگر مستقل نبوده بلکه دو موجودیت مکمل همدیگر میباشند. همچنین یکی از شیوههای اندازهگیری مدیریت دانش، توسط میزان اشتراک دانش شامل : دانش آشکار و ضمنی است که در سازمان ها انجام میشود. بهرحال بر اساس تعریف نوناکا و توکاچی دانش ضمنی شخصی است و بنابراین مشکل است که رسمی و قابل انتقال باشد در حالی که دانش صریح میتواند بعنوان دانش قابل انتقال در زبان رسمی و سیستماتیک تشریح شود. پولانی؛ همچنین میگوید تنها روشی که میتوان دانش ضمنی را آموخت از طریق کارآموزی و تجربه میباشد. فعالیتهای مرتبط با فرآیند اشتراک دانش در شکل صریح از طریق مدلها، مستندات و رویهها و علاوه بر آن منابع دانش خارجی مثل روزنامه، مجله و منابع رسانهای میباشد و اشتراک دانش ضمنی مثل چگونگی انجام کار، تعاملات شخصی و شرکت در جلسات آموزشی گروهی را شامل میشوند.
عوامل موثر بر اشتراک دانش
اشتراک دانش هنگامی رخ میدهد که یک فرد مایل به کمک و یادگیری از دیگران در توسعه شایستگیهای جدید است. سنگه ، میگوید که یادگیری به معنی درک و جذب است. هدف نهایی از تسهیم دانش کارکنان، تلاش برای انتقال و تبدیل تجربیات و دانش همه افراد به داراییها و منابع سازمانی، به منظور افزایش و پیشبرد اثربخشی سازمانی است. سالوپک، میگوید: اگر خواهان این هستیم که افراد در سازمان آن چه را که یاد میگیرند تسهیم کنند باید شرایطی در سازمان فراهم و ایجاد شود که در آن، تسهیم شرایط نتیجه مزیت فردی باشد. برنامههای انگیزشی، شامل پاداشهای درونی، بیرونی و اجتماعی است که باید ایجاد و توسعه داده شوند. این برنامهها و پاداشها موجب افزایش خلق دانش، تسهیم، انتقال و به کارگیری دانش میشوند. کارکنان هم زمان باید این واقعیت را آموزش ببینند که پاداشها فقط برای تسهیم دانش نمیباشد. کارکنان نه تنها باید دانش خود را پس از تسهیم حفظ کنند، بلکه هم چنین باید یک درون داد مرتبط با دانش تسهیم شده را از گروه یا طرفهای دیگر دریافت نمایند. علاوه بر برنامههای آموزشی، برنامههای استاد شاگردی نیز باید مورد استفاده قرار گیرد. این برنامهها برای انتقال یادگیری افراد، دانش و تجربه آنها را مورد استفاده قرار میدهد. این تبادل، منجر به غنیسازی و تقویت دانش و ایجاد دانش جدید میشود .به طور کلی عواملی که موجب شکلگیری نگرشها و رفتارهای تسهیم دانش میشوند عبارتند از:
- عادلانه و منصفانه بودن فرآیندهای تصمیمگیری موجود؛
- برآورده شدن انتظارات کارکنان توسط اقدامات منابع انسانی، فرهنگ و ارائه شغل راضی کننده؛
- قراردادنِ استفاده و تسهیم دانش در سیستم ارزیابی و پاداش سازمان؛
- ارتقاء، تشویق و پاداش به تسهیم دانش توسط فرهنگ سازمانی؛
- میزان اعتماد موجود بین کارکنان و حمایت مدیریت عالی سازمان.
فرهنگ اشتراک دنش
فرهنگ اشتراک دانش در یک سازمان نه تنها بوسیله در نظر گرفتن مستقیم دانش در استراتژی کسب و کارش بلکه همچنین بوسیله تغییر نگرش کارکنان و رفتارهای آنها بمنظور بهبود تمایل آنها و اشتراک مستمر دانش ترغیب و تشویق میشود. اشتراک دانش نقش مهمی در کمک رساندن به سازمانها برای درک بهترین تجربیات و به حداقل رساندن منحنی یادگیری و تلاشهای بکار رفته کارکنان برای تبحر در زمینه جدید تخصصی ایفاء میکند.اشتراک دانش فرصتهایی بمنظور حداکثرکردن قابلیت سازمان در برآورد نیازهایش و تولید راه حلها و کاراییهایی برای ارائه کسب و کاری همراه با مزیت رقابتی ایجاد میکند.مطالعات نشان دادهاند که اشتراک دانش ضروری و مهم است زیرا سازمان را قادر میسازد که عملکرد نوآوری خود را ارتقاء دهند و تلاشهای یادگیری را کاهش دهند.
رفتارهای اشتراک دانش
در این تحقیق دو نوع از رفتارهای اشتراک دانش یعنی اشتراک بهترین تجربیات و اشتراک خطاها مشخص شده است. مطالعات گذشته این ایده را پشتیبانی میکنند که اشتراک بهترین تجربیات و خطاها رفتارهای متفاوتی هستند که تحت شرایط متفاوت بوجود آمده و میتوانند منافع متفاوتی برای دریافتکنندگان دانش ایجاد کنند دو رفتار اشتراک دانش، یعنی اشتراک بهترین شیوهها و اشتراک اشتباهات از هم تفکیک شده است و میزانی که افراد متخصص بهترین شیوهها و اشتباهات را با همکاران خود به اشتراک میگذارند را نمایش میدهد.
تعریف عملیاتی اشتراک بهترین تجربیات در این تحقیق: کارمندی دارای رفتار اشتراک دانش در بعد اشتراک بهترین تجربیات است که زمان زیادی را برای انتقال اطلاعات درباره بهترین شیوههای انجام کار به همکارانش صرف میکند؛ به محض این که بهترین شیوه انجام یک کار را متوجه شد فورا همکاران خود را در جریان آن قرار میدهد؛ در بیشتر وقتها بهترین شیوههای انجام کار را در برخوردها و ارتباطات غیر رسمی با همکاران در میان میگذارد؛ و زمانی که همکاران وی در خصوص بهترین شیوههای انجام کار از او سوال میکنند به سرعت به آنها پاسخ میدهد. در پژوهش حاضر، این متغیر بر این اساس که به چه میزان، کارمند بهترین شیوههای انجام کارها را که به تجربه از یا از طریق آموختن دریافته، با همکارانش به اشتراک میگذارد، سنجیده میشود.
تعریف عملیاتی رفتار بعد اشتراک اشتباهات اشتراک دانش: کارمندی دارای رفتار اشتراک دانش در بعد اشتراک اشتباهات است که اغلب خطاها و اشتباهات کاری روزانه خود را با همکاران در میان میگذارد؛ تجربیات حاصله از اشتباهات کاری خود را در جلسات، به اشتراک میگذارد؛ مشکلی با این مساله که همکاران را در جریان اشتباهات کاری خود قرار دهد ندارد؛ و اشتباهات خود را از طریق تعاملات و ارتباطات غیر رسمی با همکاران، در میان میگذارد. لذا، این متغیر بر اساس میزانی که کارمند، تجربیات به دست آمده از اشتباهات و خطاهای کاری خود را با سایر همکاران در میان میگذارد، سنجش میشود.
منبع
قلی زاده،سودابه(1393)، تأثیراشتراک دانش بر رفتار نوآورانه کارکنان،پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت استراتژیک،دانشگاه پردیس بین الملل
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید