مفاهیم ومبانی حمایت اجتماعی

سلامت یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار و بخش لاینفک شکوفایی و ارتقای کیفیت زندگی است. به عبارت دیگر حفظ و ارتقای سطح سلامت پیشنیاز حرکت در راستای برنامه ریزی های اقتصادی و اجتماعی است. سلامت یکی از حقوق اساسی بشر است که مفهومی پویا دارد هر جامعه زمانی از پویایی و نشاط برخوردار است که شهروندان از سلامت جسمی ، روانی و اجتماعی مطلوب برخوردار باشند در این صورت است که جامعه می تواند پله های ترقی و تکامل را طی کند. جنگ به عنوان یک عامل فشار روانی شدید پیامدهای گسترده ی فردی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد که در گستره ی نسل های متمادی تأثیرات چشمگیری بر روابط اعضای یک جامعه می گذارد. از عوارض هرجنگی بروز مشکلات جسمی، روانی و اجتماعی است که برای افرادی که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم درگیر جنگ بوده اند به وجود می آید.

معمولاٌ مشکلات جسمی منجر به بروز نقص عضو می گردد اما آسیب های روانی و اجتماعی تا مدت ها حتی پس از جنگ گریبان گیر آسیب دیدگان خواهد بود. فرد آسیب دیده نه تنها از نظر روانی دچار اختلال می گردد بلکه محیط و خانواده نیز به تأثیر از وی در معرض خطر قرار می گیرند. به طور کلی جنگ یکی از عوامل تأثیرگذار بر میزان شیوع، زمان شروع و سیر اختلالات روانی و رفتاری است. یکی از آثار منفی جنگ به جای ماندن جانبازان زیادی است. از مشکلات اجتماعی و اختلالات روانی، انزوا، تنهایی و عزت نفس پایین می باشد. حمایت اجتماعی افراد را قادر می سازد تا توانایی رویارویی با مشکلات زندگی روزمره و بحران های آن را داشته و به خوبی آن ها را سپری کنند. بنابراین پیوستن افراد به گروه ها و سازمان ها خود دلیلی برای نیاز انسان به حمایت اجتماعی است.

موضع گیری های نظری در خصوص حمایت اجتماعی

محققان مختلف حمایت اجتماعی را به طور متفاوتی تعریف کرده اند به عنوان مثال از نظر ساراسون و همکاران، حمایت اجتماعی به عنوان وجود و یا در دسترس بودن افرادی که ما می توانیم به آنها تکیه کنیم ، بیان می گردد.افرادی که آنها را به عنوان کسانی که مراقبمان هستند ، برای ما ارزش قائلند و ما را دوست دارند می شناسیم.نظریه دلبستگی بالبی؛  به شدت روی این تفسیراز حمایت اجتماعی تکیه می کند و معتقد است که حمایت اجتماعی به  عنوان شکلی از دلبستگی در اوایل زندگی در دسترس است. بنابر نظر بالبی ، کودکانی که متکی به خود می شوند یاد می گیرند که به عنوان حامی دیگران عمل کنند و در نتیجه آن، احتمال وقوع آسیب شناسی روانی در زندگی آینده شان کاهش می یابد.بابی همچنین عقیده داشت که دسترسی به حمایت اجتماعی ظرفیت،تحمل و غلبه بر ناکامی و چالش های حل مساله را تقویت می کند.هاگیهارا و همکاران، حمایت اجتماعی را به عنوان تهیه وصول به اهداف عینی و غیر عینی ، خدمات و منافع :مانند تشویق و اطمینان  در زمینه روابط اطلاعاتی : مانند خانواده، دوستان، همکاران و رئیس  تعریف می کنند .

کوهن ، نیز حمایت اجتماعی را مجموعه تمام روابطی می داند که احساس شخص را از اینکه کسانی که برای او مهم هستند و به او اهمیت می دهند، می سازد.حمایت اجتماعی معمولاً بر اساس دو ساختار تعریف می شود که شامل زندگی اجتماعی افراد  مانند:  اعضای یک گروه ، وجود وابستگی های خانواده  و فعالیت های روشن تری  مانند: حمایت عاطفی  است که آنها ممکن است انجام دهند .در تعریف دیگری ، حمایت اجتماعی به مراقبت ، محبت ، عزت ، تسلی و کمکی که سایر افراد یا گروه ها به فرد ارزانی می دارند گفته می شود که این حمایت  را ممکن است منابع گوناگونی مانند همسر، خانواده،نامزد، اقوام،دوستان و همکاران، پزشک یا سازمان های اجتماعی به عمل آورند. بنا به سیدنی کاب ، کسانی که از حمایت اجتماعی برخوردارند احساس می کنند کسی دوستشان دارد  و به آنها اهمیت داده می شود، دیگران آنها را افرادی محترم ، با عزت و با ارزش به شمار می آورند و خود را بخشی از شبکه های اجتماعی مانند خانواده یا سازمان اجتماعی می دانند که می تواند منبع کمک های مادی و معنوی و خدمات دو جانبه در هنگام نیاز باشد.

اجزای حمایت اجتماعی

  حمایت اجتماعی ، ساختاری پیچیده و شامل حداقل سه جزء است : طرح حمایت،ارتباطات حمایتی و مبادلات حمایتی.این عناصر ساختار حمایت اجتماعی انحصاراً دو طرفه نیستند؛ آنها به صورت دو سویه و مشترک بر روی یکدیگر در شیوه های مهمی تاثیر می گذارند برای مثال طرح های حمایتی از تاریخچه تبادلات حمایتی  ؛ یا غیر حمایتی  ناشی می شود،تبادلات حمایتی بالقوه در زمینه ای از ارتباطات حمایتی که احتمالاً اثرات مفید دارند رخ می دهد افرادی که از دیگران انتظار دارند حمایتی باشند به احتمال بیشتری نسبت به دیگران ، ارتباطات حمایتی را در زمینه اجتماعی به صورت جدی رشد می دهند.

ابعاد حمایت اجتماعی

حمایت اجتماعی به دو بعد تقسیم می شود که عبارتند از حمایت اجتماعی ساختاری و حمایت اجتماعی کارکردی. حمایت اجتماعی ساختاری : جنبه های ساختاری،به موقعیت فرد در ساختار اجتماعی اشاره دارد. به عنوان مثال ، مشارکت در سازمانهای اجتماعی ، حفظ ارتباطات اجتماعی و غوطه ور شدن در شبکه های اجتماعی نزدیک، چنین موقعیت های ساختاری ممکن است احتمال دسترسی به حمایت و منابع را افزایش دهد و عملکردی محافظ در برابر شرایط نا مطلوب زندگی فراهم نماید.

 انواع حمایت اجتماعی

محققان سعی کرده اند انواع حمایت اجتماعی را طبقه بندی کنند .آنان معتقدند که پنج نوع حمایت اجتماعی وجود دارد.

حمایت عاطفی : عبارت است از بیان عاطفه مثبت، درک همدلانه و تشویق ابراز احساسات از دریافت کننده حمایت است،  که ابراز همدردی، توجه ، محبت و علاقه نسبت به فرد را شامل می شود. با توجه به این نوع حمایتی، افراد در زمان استرس، احساس آرامش ، اطمینان و به جایی تعلق داشتن می کنند.از جانب دیگر حمایت عاطفی ، ترویج احساس عزت نفس است که فرد را قادر به پذیرش و مقابله موثر با محدودیت های فردی و نتایج نامطلوبشان می کند.

حمایت ارزشی : این نوع حمایت از طریق ابراز احترام، تشویق ، موافقت با نظرها یا احساسات فرد و ارزیابی مثبت فرد در مقایسه با کسانی که وضعیتشان بدتر از اوست، صورت می گیرد و موجب افزایش احساس با ارزش بودن، لیاقت و اعتبار در فرد می شود.حمایت ارزشی، به ویژه در زمان ارزیابی استرس ، مفید واقع می شود .

حمایت اطلاعاتی: منظور از حمایت اطلاعاتی، مشورت اطلاعات ، راهنمایی یا بازخورد به فرد است.

حمایت عملی و مادی : شامل کمک های مستقیم به فرد است  مانند انجام دادن کارهای خانه یا قرض دادن پول. – حمایت شبکه ای : این نوع حمایت بفرد احساس عضویت در گروهی با علائق و فعالیت های مشترک می دهد.

از نظر شربورن و استوارت ، به جای حمایت ارزشی و شبکه ای ، دو نوع دیگر از حمایت وجود دارد که عبارتند از تعامل اجتماعی مثبت که شامل وجود افرادی است که کارهای جالب انجام می دهند و حمایت مهربانانه که شامل بیان عشق و مهربانی از منبع حمایت است. نیز حمایت اجتماعی ای که وابستگی ، عزت نفس ، ارزیابی و کمک های ملموس فراهم می کنند ، تمایز قائل شوند.

منبع

بیابانی اصلی،مریم(1394)، : رابطه حمایت اجتماعی و شیوه های مقابله با استرس با افسردگی جانبازان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0