مفاهیم رضایت مشتری
طی ده سال اخیر انواع مختلف سازمانها، چه بزرگ و چه کوچک، پی به اهمیت رضایت مشتری بردهاند. به عنوان مثال، همه میدانند که حفظ مشتریهای موجود نسبت به جذب مشتریهای جدید هزینه کمتری دارد. مردم متوجه موفقیتها در شرکت مارکس و اسپنسر شدهاند و آنرا تحسین میکنند. آنها توانستهاند بدون داشتن کمترین هزینه و یا صرف مبالغ زیاد در تبلیغات، رضایت مشتریها را به خوبی جلب نموده و موجب تداوم کسب و کارشان شوند. در نتیجه ارتباط شدیدی بین رضایت ، حفظ مشتری و سوددهی وجود دارد. برای بسیاری از سازمانهای فعال در بخش عمومی، رضایت مشتری خود معیاری برای موفقیت است.
بنابراین رضایت مشتری هدف عملیاتی خیلی از سازمانها شده است. آنها در جاهایی که بهبود عملکرد تاثیر زیادی بر رضایت مشتری دارد (از قبیل کیفیت و خدمات به مشتری) سرمایهگذاری زیادی کردهاند. نمودارهای وفاداری در سطح خرده فروشان نیز اشاعه یافته است و در حال حاضر به سوی بخش تجارت در حال حرکت میباشد. شرکتها جهت نزدیکی بیشتر با مشتریهایشان، در پایگاه دادههای بازاریابی، مدیریت روابط و برنامهریزی مشتری سرمایهگذاری میکنند. سازمانها در بخش عمومی منشور مشتری را جهت نمایش دادن تعهد خود نسبت به خدمت به مشتری به کار گرفتهاند و بیانیه ماموریت آنها شامل جذب رضایت و افزایش خشنودی مشتریها شده است .
سطح رضایتمندی مشتری باعث ارتقاء میزان سودآوری و افزایش سهم در بازار رقابت خواهد شد و حدود 95 درصد از کل مدیران ارشد اجرایی در آمریکا عقیده دارند رضایت مشتری از اساسیترین مسائل مورد توجه در سازمان آنها محسوب میشود ؛ زیرا مشتریان راضی منبع سود شرکتها هستند. از آنجایی که رضایتمندی مشتریان یکی از عوامل موفقیت در هر سازمان خدماتی میباشد پس میتوان استنتاج نمود که به منظور داشتن موفقیت، باید مشتریانی رضایتمند داشته باشیم.
تعریف مشتری
مشتری را به گونههای مختلفی تعریف کردهاند که در این قسمت به برخی از آنها اشاره میشود.
- مشتری کسی است که یک فرد یا سازمان نیاز او را تامین میکند .
- مشتری شخصیتی است حقیقی یا حقوقی که ما بطور مستقیم یا غیر مستقیم کالاها و خدمات خود را به او عرضه میکنیم .
- مشتری شخصیتی است حقیقی یا حقوقی که خواستار یا خریدار کالا و یا خدمتی برای رفع نیاز خود میباشد و حاضر است بابت آن هزینه مناسبی را بپردازد. ولی زمانی حاضر به پرداخت این هزینه است که در کالا یا خدمت ارائه شده به او، ارزشی را ببیند که پرداخت آن هزینه را توجیه کند.
اهمیت مشتری
برای نشان دادن اهمیت مشتری و ضرورت حفظ و نگهداری او فقط کافی است به موارد زیر دقت کنیم:
- هزینه جذب یک مشتری جدید بین 5 تا 11 برابر نگهداری یک مشتری قدیمی است.
- دو درصد بهبود برای مشتری، مستلزم 10 درصد کاهش هزینهها است، یعنی برای افزایش 2 درصد مشتری باید 10 درصد هزینه کرد.
- ضرر و زیان از دست دادن یک مشتری، در حکم فرار 100 مشتری دیگر است.
- رضایت مشتری، پیش شرط تمام موفقیتهای بعدی شرکتهاست.
- رضایت مشتری، مهمترین اولویت مدیریتی در مقابل اهداف دیگری چون سودآوری، سهم بیشتر بازار، توسعه محصول و … میباشد.
- ارزشمندترین دارایی هر سازمان، اعتماد و اطمینان مشتریان اوست.
- انتخاب مشتری دائمی و وفادار، تنها شرط بقای دائمی و استمرار فعالیتهای کارآمد هر شرکتی است.
- مدیران ارشد باید شخصا الگوی پایبندی در قبال رضایت مشتری باشند.
- برای جلب اعتماد متقابل با مشتریان، “کمتر از توان خود قول بدهید و بیشتر از قولی که دادهاید عمل کنید” 98 درصد مشتریان ناراضی بدون اینکه شکایتی داشته باشند به سمت رقبا میروند.
- احتمال اینکه مشتریان کاملا راضی (شاد) مجددا از شرکت شما خرید کنند، 6 برابر مشتریان فقط راضی است.
- اگر روزی احساس کردیم که به عالیترین کیفیت دست یافتهایم، باید بدانیم که آنروز، روز پایان رشد ماست.
- مشتری ناراضی در نهایت حتما سازمان ما را ترک میکندو پس از جدا شدن از ما، مشکل نارضایتی خود را به 8 نفر انتقال میدهد و مهمتر اینکه آنها را هم به سوی رقبای ما میکشاند.
- اگر بتوانیم نقص موجود در کالاهای تولیدی را 5 درصد کاهش دهیم بین 30 تا 85 درصد افزایش سود از ناحیه مشتریان خواهیم داشت.
- گوش دادن به شکایت مشتری 90 درصد کار است و حل کردن آن 7 درصد و پیگیری برای اطلاع از راضی شدن مشتری (بازخورد) 3 درصد دیگر است.
خصوصیات انواع مشتریان
- مشتریان راضی:
- حالتی دمدمی مزاج دارد.
- ممکن است نظرش خیلی زود تغییر کند.
- او بیتفاوت است.
- او از شما تشکر نمیکند.
- هیچ جا از شما تعریف نمیکند. البته سرزنش هم نمیکند.
- مشتری راضی در عین حال که شما را ترک نمیکند اما دلیلی هم برای ماندن ندارد.
- مشتریان ناراضی
مشتریان ناراضی هم دلایلی دارند که آن دلایل، او را متقاعد کرده است که شما نتوانستهاید نیازهای آنها را بخوبی برطرف کنید. او ممکن است تجربه بدی از خدمت شما بدست آورده باشد و این احتمال نیز وجود دارد که او صرفا با شنیدن تجربه بد دیگران به این نتیجه رسیده باشد و قبل از خرید ذهنیت بدی نسبت به شما پیدا کرده باشد. مشتری ناراضی سعی دارد منابع دیگری را جایگزین خدماتی کند که از شما دریافت کرده است. او معتقد است که واقعیت خدمات شما را میداند و اعتراضش ناشی از عدم اطلاعات و صرفا از روی حدس و گمان نیست. ممکن است شما این مشتری را مجددا نبینید. اگر بخواهید او را که مجددا مشتری شما شده است به عنوان خریدار خدمت نگه دارید، باید در ارائه خدمات خود بهبودهای اساسی انجام دهید تا او را متقاعد سازید که اوضاع فرق کرده است. به بیان دیگر، عواملی را که سبب اعتراض و نارضایتی او شده است باید شناسایی و تصحیح کرد.
- مشتریان خشمگین
مشتری خشمگین کسی است که میخواهد از شما به هر صورت انتقام بگیرد. براساس آنچه او درک کرده است شما نتوانستهاید نیاز او را برآورده کنید و از این بابت خساراتی نیز به او وارد شده است؛ او میخواهد فریاد بزند و همه را باخبر کند. مشتری خشمگین میخواهد شما خسارت ببینید، او خواهان نابودی شما از صحنه تجارت است.
- مشتری شاد
مشتری شاد معتقد است که شما نه تنها انتظارات او را برآورده کردهاید، بلکه بیش از حد به او خدمت کردهاید. آنها از شما با رضایت سخن میگویند؛ مشتری شاد دوستانش را نیز به شما معرفی خواهد کرد. باید به خاطر داشته باشید که مشتریان شاد از شما انتظار زیادی دارند که خواستههایشان همیشه برآورده شود.
- مشتریان به وجد آمده (شیفته)
این نوع مشتریان آنقدر از کالا یا خدمات شما خرسند هستند که کاملا هوادار شما میشوند و به سازمان شما علاقه دارند. آنها همیشه به اطرافیان خود توصیه میکنند که با شما معامله کنند (که این امر ممکن است به خاطر خدمات یا کالایی که شما به او عرضه کردهاید نباشد، بلکه ناشی از درجه رضایتمندی او از احترام و ارزشی که برای او قائل شدهاید باشد) اما فراموش نکنید که کیفیت کالا یا خدماتی که ارائه میدهید، در کنار رفتار احترامآمیز و حسن خلق میتواند عامل موفقیت و ماندگاری مشتریان باشد.
آنچه مسلم است ما نمیتوانیم مشتریان خود را راضی نگه داریم مگر آنکه رضایت کارکنان خود را جلب کرده باشیم. پس دلیلی وجود ندارد که رابطه فوق منفی باشد. از آنجا که کارکنان و مشتریان معمولا در ساختن خدمات مشارکت میکنند و رضایت کارمندان منجر به خدمتدهی بهتر از سوی آنان میشود پس میتوان به آسانی نتیجه گرفت که یک رابطه مثبت بین رضایت مشتریان و کارکنان برقرار است .
با تمام این اوصاف هنوز همبستگی واقعی و مثبت بین رضایتمندی و سودآوری و بهبود عملکرد به اثبات نرسیده است. اما تحقیقات گستردهتری که در این مورد انجام گرفت، مشخص کرد که رابطه قابل توجیهی بین بهبود کیفیت خدمات و بهبود عملکرد مالی شرکتها وجود دارد. در حقیقت این هزینههای (داخلی و خارجی) که شرکتها متحمل میشوند، در بلند مدت و از طریق مشتریانی که وفادار شدهاند پاسخ داده میشود .
تعریف رضایت مشتری
رضایت مشتری₌ استنباط مشتری از کیفیت – انتظارات مشتری.
رضایت مشتری درجه ای است که یک مشتری عقیده دارد که شخص، سازمان یا شرکت کالا یا خدماتی را تولید کرده که نیازهای او را برآورده نماید و به صورت ذاتی در اشخاص یا کالاها وجود ندارد، بلکه این رضایت در پاسخ ارتباط بین مشتری کالا یا تولید کننده کالا و خدمات ایجاد میشود .رضایت مشتری حالتی است که مشتری احساس میکند که ویژگیهای فراورده، منطبق بر انتظارات اوست .رضایت نتیجه تعامل سطوح انتظار و عملکرد درک شده توسط مشتری است .رضایت به صورت میزانی است که محصول جامع شرکت، تقاضاها و خواسته های مشتریان را برآورده میسازد.رضایت مشتری عبارتست از احساسات خوشایند شخص که از مقایسه عملکرد ذهنی وی در قیاس با انتظارات او ناشی میشود.
منبع
آشتیانی ، طاهره(1393)، اولویتبندی شاخصهای ارزیابی رضایتمندی، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت جهانگردی، دانشگاه علامه طباطبایی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید