مدیر و تغییرات

تغییر در دنیای امروز یک موضوع چند بعدی و فراگیر می‌باشد و سازمان‌ها همواره در زمینه های مختلف دست‌خوش تغییر می‌شوند، لذا می‌توان گرایش عمومی به تغییر را در ادبیات مدیریت به شکل گسترده ای یافت. بر این اساس نظریه پردازان سازمان همگی به آهنگ رو به رشد تغییر در سازمان‌ها اشاره کرده و کثرت و سرعت تغییرات را به عنوان دو مسئله مهم تغییرات سازمانی بر شمرده‌اند. تغيير در ارتباط با حل مسائل و به چالش كشيدن سازمان با هدف رشد و بقاء در آينده است. در سازمان، اكثر مسائل و چالش‌ها به واسطه فشارهاي محيط داخلي و خارجي حاصل مي‌شود كه خود بر كيفيت محصول، كارايي يا بازدهي كاركنان، رشد سازمان، اقدامات كسب و كار جديد، فرصت‌ها و نوآوري‌ها اثر مي‌گذارد.

اجرای موفق تغییر در سازمان‌ها منجر به پیدایش یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های چالش انگیز مدیریتی می‌شود که عموماً با عرضه تعاریف مجدد با تبیین اهداف سازمانی، ارزش‌ها پیش بینی دقیق نیازهای در حال تغییر مشتریان داخلی و خارجی و پاسخ‌های انطباقی در برابر محیط های تجاری متغیر همراه است. سازمان ها نیازمند آن هستند که محیطی را ایجاد کنند که بافت لازم برای تغییر سازمانی را خلق کنند. امروزه لازمه مديريت موفق، داشتن مديريت دانش و مديريت تغيير در جهان امروزى كه عصر اطلاعات ، انفجار اطلاعات فناورى اطلاعات، جهانى شدن آموزش و پرورش و… است می‌باشد.بنابراین برای موفقیت سازمان های امروزی درعصر جهانی شدن ودگرگونی های سریع،مدیران به عنوان رهبران سازمان بایدآگاهی های لازم رادرزمینه مفاهیم،ابعاد،مدلها،استراتژی هاونگرش های مدیریت تغییروهمچنین سایرعوامل موثربرآن داشته باشند.

تغيير در سازمان‌ها به واسطه استدلال‌هايي مثل تغيير تكنولوژي، گرايشات ارتباطي جديد، قوانين نوپا و جنبه‌هاي اجتماعي و محيطي جديد، امري اجتناب ناپذير است. عوامل محيطي در زمان كنوني به سرعت در حال تغيير و تحولات و رقابت در سطح جهاني مطرح است. در دنياي كنوني كه آن‌را عصر پسانوگرايي يا پست مدرن می‌نامند محيط به هيچ وجه ثبات ندارد و سازمان‌های اين عصر متوجه محيط غيرقابل پيش بيني جهان شده‌اند. دنيايي كه تغييرات سريع و افزايش پيچيدگي از ویژگی‌های آن است، ديگر مديريت سازمان نمی‌تواند با شیوه‌های سنّتي محتواي درون و بيرونِ سازمان را تحت كنترل خود درآورد. به عبارت ديگر سازمان براي سازش و يا كنار آمدن با چنين پديده هاي ناشناخته اي به الگوهاي جديدي نياز دارد تا بتواند در سايه ساختارهاي تمركز زدا و از طريق محدودتر كردن گستره خود به جنبه هاي همكاري جديد فكر نمايد.

در سازمان‌های پست مدرن ديگر سرمايه به صورت پول يا ماشين آلات مطرح نيست بلكه اين سرمايه به صورت اطلاعات مؤثّر در نظر گرفته می‌شود. در زمان گذشته سازمان‌های مدرن تصميمات را در رأس هرم مديريتي می‌گرفتند كه اين، باعث افزايش درگيري اطلاعاتي و پرت شدن زمان و اطلاعات مؤثّر شده و در نهايت به ارائه يك پاسخ ديرهنگام منجر می‌شد. اما امروزه با توجه به گردش سريع اطلاعات و افزايش پيچيدگي، پاسخ‌ها و واکنش‌های لازم بايد به موقع و در کوتاه‌ترین زمان ممكن داده شود.تغيير در ارتباط با حل مسائل و به چالش كشيدن سازمان با هدف رشد و بقاء در آينده است. در سازمان، اكثر مسائل و چالش‌ها به واسطه فشارهاي محيط داخلي و خارجي حاصل مي‌شود كه خود بر كيفيت محصول، كارايي يا بازدهي كاركنان، رشد سازمان، اقدامات كسب و كار جديد، فرصت‌ها و نوآوري‌ها اثر مي‌گذارد. جريان‌هاي اخير مطالعاتي نشان مي‌دهد كه سازمان‌ها طي رويارويي با محيط‌هاي متلاطم، بايد به تنظيم فرآيندهاي تغییر انعطاف‌پذير بپردازند.

به دلیل افزایش اغتشاش و بی ثباتی مهم گنجایش سازمان نسبت به تغییر امری ضروری جهت بقای آن‌ها تلقی می‌شود . جهانی شدن سریع واحدهای تجاری، افزایش رقابت و پیشرفت‌های تکنولوژیکی یا ضرورت نیاز به تغییر سیاست‌های سازمانی و استراتژی‌های مدیریتی را مضاعف می‌سازد. تغيير در ارتباط با حل مسائل و به چالش كشيدن سازمان با هدف رشد و بقاء در آينده است . ویلسون،  در کتاب ؛ مدیریت از طریق تغییر، تغییر را اجتناب ناپذیر و واقعیت هر موجود زنده دانسته است و از نظر او هیچ چیز بدون تغییر قادر به ادامه حیات نیست. در سازمان‌ها بخش عمده مسائل و چالش‌ها، به واسطه رقابت، فناوری‌های پیشرفت، ادغام تجاری، توسعه، حفظ کیفیت محصول، تقویت کارایی کارکنان، فرصت‌های جدید، رشد سریع، نوآوری‌ها و … حاصل می‌شود. مديران سازمان‌های عصر كنوني و آينده نه تنها بايد در برابر محيط متغير سازگار باشند بلكه بايد توانايي تشخيص مشكلات و به‌کارگیری برنامه هاي تغيير را دارا باشند ممكن است پذيرش هر تغييري كه در محيط سازمان جريان می‌یابد مطلوب نظر مديران نباشد ولي رويارويي با بسياري از اين تغييرات اجتناب ناپذير است و افراد و سازمان‌ها بايد سعي كنند به گونه اي خود را با تغييرات وارده هماهنگ ساخته و بيشترين استفاده را از موقعیت‌های پيش آمده ببرند.

بسياري از سازمان‌ها به دنبال به چالش كشيدن تغييرات و دسترسي به نوآوري هستند. تغییر در دنیای امروز یک موضوع چند بعدی و فراگیر می‌باشد و سازمان‌ها همواره در زمینه های مختلف دست‌خوش تغییر می‌شوند، لذا می‌توان گرایش عمومی به تغییر را در ادبیات مدیریت به شکل گسترده ای یافت. بر این اساس نظریه پردازان سازمان همگی به آهنگ رو به رشد تغییر در سازمان‌ها اشاره کرده و کثرت و سرعت تغییرات را به عنوان دو مسئله مهم تغییرات سازمانی بر شمرده‌اند. از سوی دیگر به دنبال هر تغییری سؤالی مبنی بر چگونگی پاسخ به تغییرات ایجاد می‌شود و علاوه بر آن در برابر هر تغییر، مشکلاتی نیز قابل طرح می‌باشد که با عدم درک صحیح از تغییر مرتبط است، چرا که عدم موفقیت در هر تغییر، صرف هزینه، زمان و منابع مختلف را به دنبال خواهد داشت؛ لذا تغییر در مجموعه های انسانی پدیده ای بسیار پیچیده است. برخی از ویژگی‌هایی که موجب پیچیدگی می‌شود را می‌توان چنین برشمرد :

اول آن که تغییر فرآیندی دینامیک بوده و اتفاقی یک باره نیست. پدیده های دینامیکی نیز ناشی از تعامل متقابل عوامل مختلف بوده و درک ماهیت و پیامدهای آن امری پیچیده است؛ دوم آن که به علت پیچیدگی‌های مختلف، تشخیص جهت مناسب تغییر کار ساده ای نیست. سازمان‌ها ممکن است در پاسخ به تحولات محیطی، تغییرات را آغاز و حمایت نمایند که ثمر بخش نبوده و حتی منجر به ضعف و نابودی مجموعه شود بنابراین تشخیص تغییر مناسب و فعالیت در جهت ایجاد آن نیز چالش بزرگی است که به سادگی به دست نمی‌آید؛ سوم آن که تغییر در سازمان‌ها، کاری جمعی و گروهی است. هم فکر و همراه کردن افراد در یک حرکت جمعی، به طوری که هر یک از آن‌ها از صمیم قلب در جهت هدف‌ها و خواسته های گروه فعالیت نمایند کار ساده ای نیست. بنابراین در بسیاری از مواقع نه تنها افراد با تغییرات سازمانی همراهی نمی‌کنند، بلکه در مقابل آن مقاومت کرده و آن را با شکست مواجه می‌نمایند. سازمان‌های كنوني بايد در مسير نوآوري و تغيير گام بردارند و اين نه بدان سبب است كه بخواهند بر رونق و افزايش سرمایه‌های خود بيفزايند بلكه بدان سبب است كه در دنياي پررقابت امروز بقاي آن‌ها در گرو داشتن چنين رويه اي است.

بنابراين سازمان‌ها بايد همواره خود را با تغييراتي كه در محيط اطرافشان رخ می‌دهد وفق دهند و پا به پاي آن‌ها پيش روند. البته، نه به اين صورت كه هر چند مدت يك بار تغيير يابند بلكه بايد متوجه باشند كه تغيير يك پديده دايمي است كه به تبع آن تغيير وضعيت نيز بايد دايمي باشد. افزايش شتاب تغيير، كاركنان را به سمت پايه‌ريزي و تجربه نمودن تغيير سازماني سوق مي‌دهد. با اين وجود، شناخت نحوه وقوع اين تجربه‌ها و درک تأثیر تغيير بر واكنش‌هاي مشتري نسبت به تغييرات سازمان بزرگ، تا حدي دشواراست . اجرای موفق تغییر در سازمان‌ها منجر به پیدایش یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های چالش انگیز مدیریتی می‌شود که عموماً با عرضه تعاریف مجدد با تبیین اهداف سازمانی، ارزش‌ها پیش بینی دقیق نیازهای در حال تغییر مشتریان داخلی و خارجی و پاسخ‌های انطباقی در برابر محیط های تجاری متغیر همراه است. يك سازمان و ساختار، نقش بسزايي را در حفظ رابطه ميان مصرف كننده، شركت، شبكه تجاري، سيستم محيطي و اقتصادي و نيز تداوم كليه فعاليت‌هاي شغلي ايفا مي‌كند. بسیاری از محققان فعال در عرصه تغییر سازمانی در بررسی‌های خود فرض کرده‌اند که سازمان‌ها نیازمند آن هستند که محیطی را ایجاد کنند که بافت لازم برای تغییر سازمانی را خلق کنند.  این تحقیق در پی پاسخ به سئوالات چندی ازجمله:

  • چرا سازمان‌ها دستخوش تغییرات می‌گردند؟
  • تاثیرکدام یک ازعوامل درونی وبیرونی برمدیریت بیشتراست  ؟
  • چگونه می توان بااستفاده ازعلم ودانش مدیریت موفقیت تغییرات سازمانی راافزایش داد؟

منبع

کریمی،محسن(1392)، تاثیر ترکیب تنوع تیم مدیران عالی بر ایجاد تغییر استراتژیک،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت دولتی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0