مدل پنج عاملی صفات شخصیت

نظریه های مختلفی برای برای تعیین ویژگی های شخصیتی یا ابعاد شخصیت مطرح شده است اما مدل پنج عاملی مک کری و کوستا  که در سال های اخیر در مطالعات و تحقیقات زیادی مورد تأیید قرار گرفته ، مبنای بقیه مدل ها شناخته شده است.آنها معتقدند که اغلب جنبه های شخصیت از پنج صفت عمده ناشی شده اند و مانند کتل بر این باورند که شخصیت را می توان با ارزیابی صفاتی که آنها مشخص کرده اند، به نحو شایسته ای توصیف کرد.پنج عامل یا ویژگی غالب شخصیتی در مدل مذکور عبارتند از: درون گرایی در مقابل برون گرایی ، وظیفه شناسی یا با وجدانی  ، روان رنجوری در برابر ثبات احساسی   ، گشودگی یا استقبال از تجربیات   و سازگاری یا تطابق پذیری .

روان رنجوری ( N  )

مؤثر ترین قلمرو مقیاس های شخصیت تقابل سازگاری یا ثبات عاطفی با ناسازگاری یا روان نژند گرایی می باشد . متخصصین بالینی انواع گوناگونی  از ناراحتی های عاطفی چون ترس اجتماعی ، افسردگی و خصومت را در افراد تشخیص می دهند . اما مطالعات بی شمار نشان می دهد افراد که مستعد یکی از وضعیت های عاطفی هستند احتمالا وضعیت های دیگر را نیز تجربه می کنند. تمایل عمومی به تجزیه عواطف منفی چون ترس ، غم ، دستپاچگی ، عصبانیت ، احساس گناه و نفرت مجموعه  حیطه N را تشکیل می دهد . هر چند N چیزی بیشتر و آمادگی برای ناراحتی های روانشناختی دارد شاید عواطف شکننده مانع ازسازگاری است. مردان و زنان با نمره بالا در این N ، مستعد داشتن عقاید غیر منطقی هستند و کمتر قادر به کنترل تلاش های خود بوده و خیلی ضعیف تر از دیگران با استرس کنار می آیند . همچنان که اسم این عامل نشان می دهد بیمارانی که به طور سنتی نوروتیک تشخیص داده شده اند کلاً نمره ی بالایی در اندازه های N به دست می آورند .

مقیاس N   همانند سایر مقیاس ها یک بعد از شخصیت سالم را اندازه می گیرد . نمرات بالا ممکن است نشانه ی احتمال بالا برای ابتلا به برخی از انواع مشکلات روانپزشکی باشد اما مقیاس های N نباید به عنوان اندزه ای برای اختلالات روانی در نظر گرفته شود . ممکن است که به دست آوردن یک نمره ی بالا در مقیاسN  با یک اختلال قابل تشخیص روانی همراه نباشد ، از طرفی تمام اختلالات روانی با نمره ی بالا در N  همراه نیست به عنوان مثال یک فرد ممکن است اختلال شخصیت ضد اجتماعی داشته باشد بی این که نمره ی بالایی در N داشته باشد . افرادی که نمرات آن ها در N  پایین است دارای ثبات عاطفی بوده و معمولا آرام ، معتدل و راحت هستند و قادرند که به وضعیت های فشار زا بدون آشفتگی یا هیاهو روبه رو شوند .

برون گرایی E

برونگراها البته جامعه گرا بوده اما توانایی اجتماعی فقط یکی از صفاتی است که حیطه برونگرایی دارای آن است دوست داشتن مردم ترجیح گروه های بزرگ و گردهمایی ها ، با جرات بودن، فعال بودن و پر حرف بودن نیز از صفات برون گراهاست .آنها بر انگیختگی عینی و نیز تحریک را درست وقتی مایلند که بشاش باشند . همچنین سر خوش ، با انرژی و خوشبین هستند . مقیاس های حیطه E به طور قوی با علاقه به ریسک های بزرگ در مشاغل همبسته است . هر قدر که نشان دادن مشخصات برونگرا ها آسان است به همان اندازه نشان دادن ویژگی های  درون گراها مشکل است . در برخی از توصیف های درون گرایی باید به منزله ی فقدان برون گرایی توجه شود تا به عنوان ضد برونگرایی ، از این رو افراد درونگرا لزوماً از سراب های اجتماعی رنج می برند . گر چه این افراد روحیه ای بسیار شاد برونگراها را ندارند ولی آدم های غیر خوشحال یا بدبینی نیستند . شايد خصوصیات گفته شده را عجیب یابید اما آنها به کمک تحقیقات متعددی برآورده شده اند و موجب پیشرفت های مفهومی در مدل پنج عاملی گردیده اند. این تحقیقات موجب تزکیه شدن کلیشه های ذهنی و صفات متقابلی چون شاد ناشاد ،دوستانه ،  خصمانه و معاشر ، کمرو را به هم متصل می کنند و اطلاعات جدیدی را در مورد شخصیت به وجود آورده است .

انعطاف پذیری (O )

به عنوان یک بند اصلی شخصیت ، انعطاف پذیری در تجربه خیلی کم تر از E و N شناخته شده است . عناصر انعطاف پذیری چون تصور فعال احساس زیبا پسندی ، توجه به احساسات درونی ، تنوع طلبی ، کنجکاوی ذهنی و استقلال در قضاوت ، اغلب نقشی در تئوری ها و بخش های شخصیت ایفا نموده اند. اما به هم پیوستگی آن ها در یک حیطه وسیع و تشکیل عاملی از شخصیت به ندرت مطرح بوده است . مقیاس انعطاف پذیری درست  NEOPI-R  شاید وسیع ترین بعد تحقیق شده می باشد .اشخاص منعطف هم در باره ی دنیای درونی و هم درباره ی دنیای برونی کنجکاو هستند و زندگانی آن ها از لحاظ تجربه غنی است . آن ها مایل به پذیرش عقاید جدید و ارزش های غیر متعارف بوده و بیشتر و عمیق تر از اشخاص غیر انعطاف پذیر هیجان های مثبت و منفی را تجربه می کند. سایر مدل های پنج عاملی اغلب این بعد را عقل نامیده اند و نمرات انعطاف پذیری با آزمون و نمرات هوش هم بسته است . انعطاف پذیری مخصوصا با جنبه های مختلف هوش چون تفکر واگرا که عامل در خلاقیت می باشد ، مربوط است . اما انعطاف پذیری مترادف هوش نسيت. برخی اشخاص خیلی با هوش در مقابل تجربه بسته هستند ، متقابلا برخی اشخاص خیلی انعطاف پذیر ظرفیت هوش خیلی محدود دارند.در قالب تحلیل عوامل اندازه های قابلیت ذهنی عامل ششم مستقلی را تشکیل   می دهند که مؤلفین آن را خارج از حیطه ی شخصیت  در نظر گرفته اند .

افرادی که نمره ی پایینی در انعطاف پذیری می گیرند متمایل اند که رفتار متعارف داشته و جایگاه خود را حفظ نمایند . این افراد تازه های آشنا تر را ترجیح می دهند و پاسخ های عاطفی آنان خیلی محدود است.  اما مدارکی وجود ندارد که نشان دهد انعطاف نا پذیری به تنهایی یک عکس العمل دفاعی تعمیم یافته است بر عکس به نظر می رسد که اشخاص انعطاف ناپذیر بطور ساده یک حیطه ی محدودتری دارند اما ثبات بیشتری در علاقه به حیطه ی فعالیت خودشان می دهند . همچنین آنان متمایل به حفظ وضعیت اجتماعی و سیاسی هستند . اما این افراد نباید به عنوان قدرت طلب در نظر گرفته شوند. انعطاف پذیری به نابردباری ، خصمانه یا قدرت طلبی پرخاشگرانه دلالت ندارد . این ویژگی ها به احتمال زیاد نشانه ی   درجه ی دلپذیری در سطح خیلی پایین است . متقابلاً اشخاص انعطاف پذیر غیر سنتی و غیر متعارف هستند علاقه مندند همیشه سوال کنند و  آماده ی پذیرش عقاید سیاسی و اجتماعی و اخلاقی جدید هستند . یک فرد انعطاف پذیر ممکن است به سیستم ارزشهای خود مسئولانه پاسخ دهد ، همچنان که سنت گراها این کار را می کنند. فرد انعطاف پذیر ممکن است از نظر روانشناسی خیلی سالم تر یا رشد یافته تر باشد اما ارزش انعطاف پذیر یا انعطاف نا پذیر بستگی به اقتضاهای یک موقعیت دارد و افراد هر دو گروه کارهای مفید و موثر در جامعه انجام می دهند .

دلپذیر بودن (A)

همانند برون گرایی دلپذیر بودن مقدمتاً بعدی  از تمایلات بین فردی است . یک فرد دلپذیری اساساً نوع دوست است ، او نسبت به دیگران همدردی کرده و مشتاق است که کمک کند و باور دارد که دیگران نیز متقابلاً کمک کننده هستند . در مقابل فرد غیر دلپذیر ستیزه جو، خود مدار و شکاک نسبت به دیگران بوده و رقابت جو است تا همکاری کننده افراد بسیار مایلند که دلپذیر بودن را هم به عنوان صفتی که از لحاظ اجتماعی مطلوب است و هم از لحاظ روانی حالت سالم تری دارد بپذیرند. این امر نیز حقیقت دارد که افراد دلپذیر مقبول تر و محبوب تر از افراد ستیزه جو هستند ولی باید توجه داشت که آمادگی به جنگیدن در برابر منافع خود هم یک امتیاز است و لذا دلپذیر بودن در میدان جنگ یا در صحن دادگاه فضیلتی محسوب نمی شود.در مورد تمایل نوروتیک ؛ حرکت بر علیه مردم  و ؛ در حرکت به طرف مردم   بحث نموده است که این دو شبیه شکل مرضی دلپذیر بودن و ستیزه جو بودن می باشد . نمره ی پایین در   Aبا حالات شیفتگی ،ضد اجتماعی و اختلال شخصیتی پارانوئید همراه بوده در حالی که نمره بالا درA با اختلال شخصی وابسته همراه است .

با وجدان بودن (C )

تعدادی از تئوری های شخصیت بخصوص تئوری روان پویایی به کنترل تکانه ها توجه دارند در طول دوره رشد اغلب افراد یاد می گیرند که چگونه با آرزوهایشان کنار بیایند و ناتوانی در جلوگیری از تکانه ها، وسوسه ها کلاً نشانه ای از بالا بودن N در میان بزرگسالان است ، کنترل خود همچنین می تواند به مفهوم قدرت طرح ریزی خیلی فعال ، سازماندهی و انجام وظایف محوله به نحو مطلوب نیز می باشد . تفاوت های فردی در این مورد اساس با وجدان بودن است .این حیطه را به نام «تمایل به موفقیت » نامیده اند . نمره ی بالا در C با موفقیت شغلی و تحصیلی همراه است . نمره ی پایین در C ممکن است موجب شود که فرد از باریک بینی لازم ، دقت و پاکیزگی زیاد و ؛ معتادکار ،بودن اجتناب کند . با وجدان بودن جنبه ای از آن جنبه ای است که مدتی ؛ منش  نامیده می شود . افراد با نمره های بالا در C زیاد دقیق ، خوش قول و مطمئن هستند اما افراد با نمره ی پایین درC لزوماً فاقد اصول اخلاق نیستند اما در به کارگیری اصول اخلاقی زیاد دقیق نیستند همچنین آنان در تلاششان برای رسیدن به هدف هایشان بی حال هستند . مدارکی وجود دارد که این افراد خیلی لذت گرا بوده و علاقه ی زیادی به امور جنسی دارند .

منبع

احمدی،صبیحه(1394)، رابطه جهت گیری مذهبی و ابعاد شخصیت با سلامت روان در بین معلمان زن،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0