مدل هاي جديد اعتباربخشي در آموزش عالي

امروزه با توجه به اهميت اعتباربخشي و نقش ويژه آن در ارزيابي و تضمين کيفيت آموزش عالي ، بسياري از دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي ، به منظور بهبود و ارتقاي کيفيت خود ، به تقويت فرآيند اعتباربخشي در برنامه هاي خود پرداخته اند . از اين رو اعتباربخشي و ساختارهاي مربوط به آن در نظام هاي آموزش عالي پيشرفت چشمگير و وسيعي داشته است . با توجه به اين امر ،کمسيون عالي يادگيري در انجمن نورث- سنترال به منظور انجام انجام فرآيند اعتباربخشي و حفظ آن ، سه مدل جديد طراحي و تدوين کرده که عبارتند از : برنامه ارزيابي و ارتقاء کيفيت(PEAQ) ، برنامه بهبود کيفيت علمي(AQIP) و مدل مسير (باز و استاندارد) .

برنامه بهبود کيفيت علمي (AQIP)

اين برنامه ، يک نوع فرآيند خود ارزيابي است که براي اولين بار توسط کمسيون عالي يادگيري در انجمن مرکزي شمال در سال 1999 تدوين شد . هدف اين برنامه، طراحي يک مدل نوآورانه و به چالش کشيدن فرآيند اعتباربخشي سنتي بود . برنامه بهبود کيفيت علمي به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي کمک مي کند تا اهداف و مقاصد خود را با اثربخشي ، سرعت و کارايي بيشتري محقق کنند به گونه اي که بتوانند استقلال و يگانگي خود را در رقابت ها و تغييرات سريع محيط آموزش عالي حفظ کنند، برنامه مذکور تا مدتي پيش به صورت يک پروژه بود ولي به تازگي توسط هيئت امناي انجمن مرکزي شمال تأييد شده و به صورت يک برنامه درآمده است .

گزارش و اقدامات مربوط به اين برنامه در سايت کمسيون موجود است. اين مدل براساس ترکيبي از اصول عملکرد کيفيت ، بهبود فرآيندها و تئوري مديريت کيفيت جامع مي باشد به طوري که از طريق ارزيابي عملکرد ، تأثير فرآيندها و برنامه هاي آموزشي بر يادگيري دانشجويان را بررسي مي کند. دلايل ايجاد مدل بهبود کيفيت علمي توسط کميسيون عالي يادگيري عبارتند از :

  • تمرکز کردن بردانشگاه هاومؤسسات آموزش عالي خصوصاً فرآيندهاي ياددهيويادگيري،هم چنين درگيرکردن معلمان و اساتيد در همه فرآيندهاي بهبود کيفيت علمي بطور مستقيم.
  • فراهم کردن دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي عضو انجمن مرکزي شمال با بازخوردهاي واقعي و حمايت هاي عملياتي که از اين طريق آنها مي توانند سطوح عالي عملکرد و اثربخشي را در آموزش دانشجويان نهادينه کنند .
  • کم کردن هزينه ها و هم چنين کاستن از چرخه هاي بهبود مرتبط با اعتباربخشي سنتي
  • شناسايي و نگهداري امتيازات نهادي و دستيابي به پاداش و کسب منزلت در زمينه اعتباربخشي
  • عرضه اطلاعات مفيد و قابل درک در زمينه هاي مرتبط با کيفيت و ارزش دانشگاه ها و نهادهاي اعتباربخشي.

اصول و فرآيندهاي بهبود کيفيت چارچوب و اساسي براي برنامه بهبود کيفيت علمي هستند و مجموعه ساختارمندي از اهداف ، شبکه ها و فعاليت هاي پاسخگويي را فراهم مي آورند. فرآيندهاي مربوط به برنامه بهبود کيفيت علمي اساسي در جهت اندازه گيري توانايي دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي به منظور بهبود در عرصه هاي  خاص هستند که حداقل يکي از اين فرآيندها بايد به عنوان يک الويت براي ارتقاء و ارزيابي يادگيري دانشجويان تشخيص داده شود . فرآيند هاي مربوط به ارزيابي يادگيري دانشجويان با اصول مديريت کيفيت جامع در زمينه هايي مانند داده هاي قابل اندازه گيري ، کاربرد ابزارهاي کيفيت و کاربرد مدل براي فرآيندها و بهبود مستمر ترکيب مي شود.

مدل برنامه بهبود کيفيت علمي باديگر مدلهاي سنتي اعتبار بخشي تفاوت داردزيرا اين مدل براساس خود ارزيابي و بهبود مستمر مي باشد و مستلزم تمرکز مداوم بر عملکرد است . مدل هاي سنتي اعتبارسنجي ، داده هاي کمي را ملاک عمل قرار مي دهد و آنها را قبول دارد.در حالي که مدل بهبود کيفيت علمي براي اندازه گيري بهبود ، بيشتر بر داده هاي کيفي تمرکز مي کند نه بر داده هايي که با شمردن سرو کار دارد . اين مدل به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي کمک مي کند تا تلاش هايشان را بر فرآيندهايي متمرکز کنند که براي آنها و ذينفعانشان اهميت دارد و بر اطلاعاتي که منعکس کننده عملکرد آن سازمان نباشد موافقت و اعتماد نکنند . برنامه بهبود کيفيت علمي بر مفاهيم اندازه گيري کيفيت صحيح و فرآيندهاي جامع تأکيد مي کند که از اين طريق سازمان ها را در زمينه پاسخگويي هدايت مي کند.

اعتبارسنجي لازم است اما پاسخگويي اساسي تر است و ارتقا دهندگان مدل بهبود کيفيت علمي معتقدند که برنامه بهبود کيفيت علمي وسيله اي متعالي براي سازمان هاي آموزشي است تا پاسخگويي را از طريق اعتبارسنجي کسب کنند.مدل هاي جديد براساس بهبود مستمر به سازمان هاي آموزشي کمک مي کنند تا بر آنچه که براي آنها اهميت دارد تمرکز کنند ، نتايج و پيامدهاي خود را اندازه گيري کنند و براي موفقيت در زمينه هاي کيفي تغييرات لازم را ايجاد کنند.

ارزشها و مؤلفه هاي برنامه بهبود کيفيت علمي

تحقيقات و بررسي ها نشان داده که در دانشگاه هايي که رويکردهاي سيستماتيکي را بمنظور بهبود مستمر کيفيت توسعه داده اند ، 10 ارزش عمومي وجود دارد . اين ارزش ها در همه مؤلفه ها ، فعاليت ها ، فرآيندها و خدمات مربوط به برنامه بهبود کيفيت علمي دميده شده است  . اين ده ارزش کلي ارزش ها و اصول بهبود کيفيت علمی، عبارتند از :

تمرکز : رسالت و بينش دانشگاه ها و مؤسسات آموزشي نيازمند تمرکز بر انتظارات دانشجويان و ساير ذينفعان مي باشد . بنابراين از اين طريق دانشگاه ها و مؤسسات آموزشي کيفيت محور مي توانند سيستم هاي ارتباطي ، ساختار سازماني ، تصميم گيري و ساختارهاي برنامه ريزي و بهبود خود را شکل دهي کنند .

درگيري : تشويق ، مشارکت و درگيري همه اساتيد ، کارکنان و مديران به تصميات بهتر و تقويت کردن سيستم هاي انفرادي و گروهي ، فعاليت ها و نوآوري ها .

رهبري : رهبران و سيستم هاي رهبري که از فرهنگ کيفيت حمايت مي کنند و به طور مداوم ارزش ها و رفتارهاي مرتبط با همه اجزاء يک بينش روشن در مورد آينده را الگو قرار مي دهند .

يادگيري : يادگيري متمرکز بر محيط ، به دانشگاه ها اجازه مي دهد تا براي کيفيت ارزش قائل شده و از طريق تمرکز و توجه بر يادگيري دانشجويان ، کادر آموزشي ، کارکنان و حتي خود سازمان ، استعداد و قابليت هاي افراد را افزايش مي يابد .

افراد : احترام قائل شدن براي افراد؛اساتيد ، کارکنان و مديران و هم چنين ايجاد رضايت براي آنان در دانشگاه ها و مؤسسات آموزشي کيفيت مدارمنجر بحمايت و قدرداني از توسعه فردي وسيستماتيک اساتيد،کارکنان و مديران مي گردد .

همکاري : همکاري و مشارکت افراد ، عاملي در  جهت حمايت از بينش مشترک مي باشد . از اين رو حائز اهميت است که دانشگاه ها و مؤسسات آموزشي کيفيت مدار ، به طور فعال افراد را به همکاري داخلي و خارجي تشويق نمايند .

چابکي : توانايي و انعطاف پذيري و پاسخگويي نسبت به نيازها و وضعيت هاي در حال تغيير که به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي کيفيت مدار کمک مي کند تا به سرعت به فرصت ها ، تهديدها و نيازها و رويه هاي در حال تغيير پاسخگو باشند و در مقابل آنها انعطاف پذير باشند .

 دور انديشي : برنامه ريزي براي نوآوري و بهبود به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي کيفيت مدار اجازه مي دهد تا در مورد آينده بيانديشند و در مورد شرايط در حال تغيير پيش بيني و دور انديشي دقيقي داشته باشند. دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي از طريق دور انديشي مي توانند پيش بيني کنند که چگونه تغييرات ممکن است بر روي دانشجويان و ساير ذينفعان تأثير بگذارد .

اطلاعات : حقايق براساس اطلاعات جمع آوري شده حاصل مي شود و از اين طريق دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي کيفيت مدار  ، تجزيه و تحليل و تصميم گيري را مورد حمايت قرار داده و توانايي آنها را براي ارزيابي قابليت هاي جاري و اندازه گيري عملکرد به طور واقع بينانه افزايش مي دهد .

تماميت : تماميت و مسئوليت پذيري به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي کيفيت مدار کمک مي کند تا ارزش ها را در گفتار و کردار خود الگو قرار دهند.

در راستاي اين ارزشها ، کيسيون عالي يادگيري ، معيارها و مؤلفه هاي 9 گانه اي را براي برنامه بهبود کيفيت علمي تدوين کرده است . بر طبق گفته کمسيون عالي يادگيري مؤلفه هاي برنامه بهبود کيفيت علمي شامل موارد ذيل است :

کمک به يادگيري دانشجويان : اين مؤلفه ، هدف مشترک و تسهيم شده همه سازمان هاي آموزش عالي است به عبارت ديگر اين اصل محور هر تحليل آموزشي مي باشد . اين مؤلفه نشان مي دهد که چگونه تمام دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي به منظور کمک به يادگيري دانشجويان مشارکت وهمکاري ميکنند . اسپانگل،بيان مي کند که تمرکز اوليه برنامه بهبود کيفيت علمي بر يادگيري دانشجويان است . بنابراين با توجه به اهميت اصل کمک به يادگيري دانشجويان در نهادهاي آموزش عالي ، اين اصل به عنوان اولين اصل در مدل بهبود کيفيت علمي در نظر گرفته شده است . از طريق اين مؤلفه دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي ، سيستم هاي مرتبط با هدف هاي يادگيري ، ارزيابي دانشجويان ، اندازه گيري و تجزيه و تحليل نتايج  و درنهايت بهبود مستمر برمناي نتايج را بررسي مي کنند . از اينرو دانشگاه ها بايد توضيح بدهند که چگونه يادگيري دانشجويان محقق ، ارزيابي و بهبود بخشيده مي شود  .

تحقق اهداف جانبي : فرآيندهايي که به تحقق هدف اصلي ( کمک به يادگيري دانشجويان ) ، تحقق رسالت و متفاوت شدن دانشگاه از دانشگاه هاي ديگر کمک مي کند . اين مؤلفه ، فرآيندها و سيستم هاي مرتبط با شناسايي اهداف جانبي ، نقش هاي مربوط به اساتيد و کارکنان ، ارزيابي و بازبيني اهداف ، اندازه گيري ، تحليل نتايج و بهبود تلاش را بررسي مي کند . تحقيقات کاربردي ، هزينه هاي کمک دانشجويي ، خدمات فني و عمومي ، خدمات مرتبط با يادگيري ، مشوق هاي اقتصادي ، رشد سرمايه سازماني ، مشارکت در ورزش ها نمونه ها و مثال هايي از تحقق اهداف جانبي مي باشند .

درک نيازهاي دانشجويان و ساير ذينفعان : بررسي مي کند که چگونه دانشگاه ها فعالانه  ، نيازهاي دانشجويان و ساير ذينفعان را بررسي مي کنند . اين مؤلفه به بررسي فرآيندها و سيستم هاي مرتبط با شناسايي دانشجويان و ذينفعان ، انتظارات دانشجويان و ذينفعان ، تحليل نيازهاي دانشجويان و ذينفعان ، ارتباط با دانشجويان و ذينفعان ، توجه به شکايت ها ، تجزيه و تحليل ، رضايت دانشجويان و ذينفعان ، تحليل نتايج و بهبود تلاش ها مي پردازد .

ارزش قائل شدن براي افراد : دانشگاه ها به دليل سهيم بودن تلاش همه افراد در کسب موفقيت ها ، متعهد مي شوند تا براي اساتيد ، کارکنان و مديران ارزش قائل شده و به تشويق و دادن امتياز به آنان بپردازند . اين مؤلفه به بررسي سيستم ها و فرآيندهاي مرتبط با محيط شغلي ، نيازهاي نيروي کاري ،آموزش نوآوري ها ، شايستگي هاي شغلي ، استخدام ، آموزش ، ارزيابي کارکنان ، شناسايي ، پاداش و مزايا ، عوامل انگيزشي ، سلامتي و خشنودي ، اندازه گيري ، تحليل نتايج و بهبود تلاش ها مي پردازد .

رهبري و ارتباطات : بررسي مي کند که چگونه فرآيندها ، ساختارها و شبکه هاي رهبري و ارتباطات دانشگاه را در تنظيم دستورات ، تصميم گيري ها ، جست و جوي فرصت هاي آينده ، تصميمات و اقدامات مرتبط با ذينفعان داخلي و خارجي و ايجاد يک محيط يادگيرنده هدايت مي کند . اين مؤلفه به بررسي فرآيندها و سيستم هاي مرتبط با فعاليت هاي رهبري کردن ، فعاليت هاي ارتباط برقرار کردن ، سيستم هاي رهبري ، تبيين ارزش ها و تجربيات سازماني ، تنظيم دستورات ، جست و جوي فرصت هاي آينده ، تصميم گيري ، کاربرد داده ها ، گسترش رهبري ، برنامه ريزي براي موفقيت ، اندازه گيري ، تحليل نتايج و بهبود مي پردازد .

حمايت از فعاليت هاي سازمان : شامل تنوعي از فرآيندهاي حمايتي سازمان ، که به فراهم کردن محيط مبتني بر يادگيري ، کمک مي کند . اين فرآيندها به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي کمک مي کند تا راههاي لازم را براي بهبود عمليات و برنامه ها بدست آورند . و از اين طريق خدمات حمايتي دانشجويان ، اساتيد و کارکنان بررسي مي شود . اين مؤلفه به بررسي فرآيندها و سيستم هاي مرتبط با حمايت دانشجويان ، حمايت مديران ، شناسايي نيازها ، مشارکت در يادگيري دانشجويان  ، عمليات روزانه ، کاربرد داده ها ، اندازه گيري ، تحليل نتايج و بهبود تلاش ها مي پردازد . حمايت از فعاليت هاي سازماني به دانشگاه ها کمک مي کند تا يک رويکرد سيستماتيک و مستمر در ارزيابي اهداف عملياتي و برنامه اي داشته باشند .

سنجش اثربخشي : براساس اين مؤلفه ، دانشگاه مي تواند داده ها ، اطلاعات و دانش را مورد تجزيه وتحليل قرار داده  ، تسهيم کرده و به کار برد و از طريق آن به مديريت و بهبود عملکرد بپردازد . براساس اين مؤلفه دانشگاه به بررسي فرآيندها و سيستم هاس مرتبط با جمع آوري ، ذخيره سازي ، مديريت و استفاده از اطلاعات در سطوح سازماني ، اندازه گيري اثربخشي سازماني ، اطلاعات و داده هاي هم راستا با نيازها و دستور العمل هاي سازماني ، اطلاعات و داده هاي جامع ، اندازه گيري ، تحليل نتايج و بهبود تلاش ها مي پردازد . براساس اين مؤلفه دانشگاه ها به طور مداوم اثربخشي خود را در زمينه استفاده مؤثر از داده ها مورد سنجش قرار مي دهند .

برنامه ريزي بهبود مستمر : براساس اين مؤلفه دانشگاه به بررسي فرآيندهاي برنامه ريزي مي پردازد و تبيين مي کند که چگونه برنامه هاي راهبردي و عملياتي به تحقق رسالت و بينش دانشگاه کمک مي کند . براساس اين مؤلفه دانشگاه به بررسي فرآيندها و سيستم هاي مرتبط با بينش سازمان ، برنامه ريزي ، راهبردها و برنامه هاي عملياتي ، هماهنگي و هم راستايي بين برنامه هاي راهبردي و عملياتي ، اندازه گيري و طرح ريزي ، منابع مورد نياز ، قابليت هاي اساتيد ، کارکنان و مديران ، تحليل عملکرد طرح و نتايج و بهبود تلاش ها مي پردازد .

ايجاد روابط مبتني بر همکاري : براساس اين مؤلفه دانشگاه به بررسي ارتباطات و ظرفيت هاي موجود به منظور مشارکت براي تحقق رسالت سازمان مي پردازد . براساس اين مؤلفه ، دانشگاه به بررسي فرآيندها و سيستم هاي مرتبط با شناسايي ارتباطات مشترک دروني و بيروني ، هم ترازي ارتباطات مشترک و کليدي ، ايجاد ارتباط ، الويت بندي ارتباطات ، شناسايي نيازها ، ارتباطات دروني ، اندازه گيري ، تحليل نتايج و بهبود تلاش ها مي پردازد.

اين مؤلفه ها ، رهنمودهايي براي دانشگاه هايي هستند که از برنامه بهبود کيفيت علمي استفاده مي کنند و به آنها کمک مي کند تا فرآيندها ، اهداف و نتايج خود را ارزيابي کنند . اين دانشگاه ها از اين نه مؤلفه به منظور تصميم گيري هاي مبتني بر داده ها استفاده مي کنند . بنابراين هر يک از اين نه مؤلفه ها بايد در برنامه عمل اينگونه دانشگاه ها قرار بگيرد .

محاسن برنامه بهبود کيفيت علمي

مانند هر مدل اعتباربخشي ، استفاده از مدل برنامه بهبود کيفيت علمي هم محاسني براي دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي خواهد داشت . پيامدهاي استفاده از اين مدل براي دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي به شرح زير مي باشد :

  •  يادگيري شيوه اي جديد براي خود ارزيابي
  •  شناسايي قوت ها و کسب جايگاهي در بازار دانشگاهي
  •  شناسايي فرصت ها براي بهبود و هم چنين شناسايي عرصه هايي براي پرورش و شکوفايي
  •  دريافت بازخوردهاي عيني
  •  تبديل شدن دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي به سازمان هايي که به طور مداوم تلاش مي کند تا عملکردشان را به منظور ارائه بهتر خدمات به مشتريانشان و کسب منزلت بهبود ببخشند .

فرآيندهاي مربوط به برنامه بهبود کيفيت علمي مستلزم اين است که نهادهاي آموزشي داراي يک رويکرد سيستمي به منظور حل مسائل آموزشي باشند و فرآيندهاي مربوط به تصميم گيري را تشويق کنند . مدل بهبود کيفيت علمي تلاش مي کند تا اصول و منفعت هاي بهبود مستمر به داخل فرهنگ دانشگاه ها و سازمان هاي آموزشي منتقل کند تا کيفيت آموزش عالي تضمين و آشکار شود. کلاوي و همکاران، محاسن استفاده از مدل بهبود کيفيت علمي براي اعتبارسنجي را به شرح زير شناسايي کرده اند :

  • القاء فرآيندهاي اعتبارسنجي به فرآيندها و سيستم هاي کاري روزانه
  • ايجاد فرهنگ بهبود مستمر و تعالي عملکرد
  • تحقق رسالت ها ، بينش و ارزش هاي يک سازمان
  • تأکيد بر کمک به يادگيري دانشجويان
  • تأکيد بر سيستم ها ، فرآيندها ، داده ها و اطلاعات
  • حمايت از گفتگوهاي مداوم در زمينه الويت هاي نهادي ، فرآيندها و سيستم ها
  • پيوند دادن اداراکات تمام کارکنان و گروه هاي دانشجويي در زمينه تعالي عملکرد

راويتون،معتقد است که موفقيت آميز بودن مدل بهبود کيفيت علمي وابسته است به همکاري اثربخش در زمينه اندازه گيري و ارزيابي يادگيري دانشجويان و استفاده از ابزارهاي تفسيري اثربخش که نتايج را به شيوه اي مؤثر براي برنامه ريزي هاي منسجم در دانشگاه ارائه مي دهد . کمسيون عالي يادگيري،بيان مي کند که مدل بهبود کيفيت علمي به شکل مؤثري اهميت ارزيابي ، چشم انداز ، چارچوب و هدف را افزايش مي دهد .

هدف اصلي اين برنامه کمک به دانشگاه ها و مؤسسات آموزشي به منظور بهبود عملکردها و ارتقاء اثربخشي آنها مي باشد . اين مدل چشم اندازهاي دانشگاه و مؤسسات آموزش عالي را در فرآيندها ، نتايج و فرصت ها به منظور بهبود مستمر به کار مي برد . فرآيند مربوط به اين مدل اعتباربخشي ، دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي را در آماده شدن براي آينده و گردآوري اطلاعات مورد نياز به منظور تصميم گيري ، ياري مي دهد . اين فرآيندها با خود ارزيابي فرصت هاي دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي به منظور بهبود شروع مي شوند و سرانجام به ارزيابي کيفيت از طريق اصول نه گانه بهبود کيفيت علمي مي پردازند.

يکي از دلايل ايجاد اين مدل ، انتقاد از اعتباربخشي به شيوه سنتي مي باشد . شباهت مدل بهبود کيفيت علمي با مدل هاي اعتباربخشي سنتي اين است که در هر دو بر خود ارزيابي قوت ها و فرصتهاي بهبود (ضعف ها) تمرکز مي شود و تفاوت بين مدل بهبود کيفيت علمي و مدل هاي اعتباربخشي سنتي اين است که مدل بهبود کيفيت علمي ، مجموعه اي خاص از ضوابط و معيارهاي مشابه با استانداردهاي مدل مالکوم بالدريج را مورد استفاده قرار مي دهد . استاندارد هاي مدل بهبود کيفيت علمي به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي اجازه مي دهد تا فرآيندهاي وابسته به هم را از طريق بينش ها بررسي کندواصولي را براي کشف فرصتهاجهت رشدوبهبود به کار گيرد.

برنامه ارزيابي و ارتقاء کيفيت (PEAQ)

در سال 2003 ، هيئت امناي کمسيون يادگيري در سطح عالي ، به منظور حفظ وضعيت هاي اعتباربخشي شده ، هويتي جديد براي برنامه هاي سنتي خود بوجود آورد . که آن را برنامه ارزيابي و ارتقاء کيفيت ناميدند . اين برنامه يک نوع مدل اعتباربخشي سنتي مي باشد و در بين سال هاي 1999 تا 2000 ، با هدف بالا بردن پرسش هاي مهم در زمينه تناسب فرآيندها با اهداف گسترده تر و ايجاد يک هويت جديد مورد بررسي قرار گرفت . بر طبق گفته کمسيون انجمن مرکزي شمال،اين برنامه داراي يک فرآيند ارزيابي 4 مرحله اي است که بر فرآيندهاي مربوط به بررسي دانشگاه و مراکز آموزشي توسط خود و ارزيابي بوسيله تيمي از ناظران همکار تمرکز مي کند . مراحل 4 گانه اين فرآيند ارزيابي به شرح زير است :

  • مؤسسات آموزش عالي متعهد به انجام فرآيندهاي خود ارزيابي در عرض دو سال مي گردند و گزارشي از يافته ها و نتايج خود در مطابقت با انتظارات کمسيون فراهم مي کنند .
  • فرستادن يک تيم ارزيابي به منظور انجام بازيد جامع از تداوم اعتباربخشي و نوشتن گزارش هايي که پيشنهادهاي تيم را در بر دارد .
  • اسناد مربوط به بازديدهاي جامع از فرآيند اعتباربخشي توسط تصميم گيري هاي مربوز به کميسيون مورد بازبيني قرار مي گيرند .
  • کميسيون با توجه به پيشنهادات تيم تصميم گيري مي کند .

از ويژگي هاي اين برنامه اين است که اولاً داوطلبانه مي باشد يعني هر مؤسسه آموزش عالي به طور داوطلبانه از طريق اين برنامه به اعتباربخشي خود مي پردازد . مشخصه ديگر اين است که دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي از طريق اين برنامه به ارزيابي دروني يا خود-ارزيابي مي پردازند يعني يکي از فرآيندهاي مجود در طي مراحل اين برنامه اين است که دانشگاه يا مؤسسات آموزش عالي به ارزيابي و بررسي خود بپردازند . اين برنامه هم چنين به اصل تضمين کيفيت نيز توجه ويژه اي دارد. برنامه ارزيابي و ارتقاء کيفيت داراي پنج معيار اساسي است که عبارتند از :

  •  توجه به رسالت و تماميت :

اين اصل به اين معني است که سازمان براي تضمين تحقق رسالت هاي خود در سراسر ساختارها و فرآيندهايي که هيئت امنا ، مديران، اساتيد ، کارمندان و دانشجويان را درگير مي کند با تماميت  و درستي عمل مي کند .

  • آماده شدن براي آينده :

اين اصل به اين معني است اختصاص منابع و فرآيندهاي سازمان به منظور ارزيابي و برنامه ريزي  ، ظرفيت سازمان را براي تحقق رسالت خود ، بهبود کيفيت آموزشي خود و پاسخگويي به چالش ها و فرصت هاي آينده نشان مي دهد .

يادگيري دانشجويان و تدريس اثربخش :

به اين معني است که سازمان مدارک و شواهدي را مبني بر يادگيري دانشجويان و تدريس اثربخش فراهم مي کند که اين امر تحقق رسالت هاي آموزشي را نشان مي دهد .

  • اکتساب ، اکتشاف و کاربرد دانش :

به اين معني است سازمان زندگي مبتني بر يادگيري براي اساتيد ، مديران ، کارمندان و دانشجويانش بوسيله پرورش و حمايت از پژوهش ، خلاقيت ، تمرين و مسئوليت اجتماعي در راستاي رسالت خود ترويج مي دهد .

اشتغال و خدمت : به اين معني است که سازمان براساس رسالت خود، هيئت هايش را شناسايي مي کند و به آنان خدمات ارائه مي دهد و براي آنان ارزش قائل مي شود .

شيوه اعتباربخشي از طريق برنامه بهبود کيفيت علمي فقط براي دانشگاه ها و مؤسساتي قابل استفاده است که قبلاً از طريق برنامه ارزيابي و ارتقاء کيفيت اعتباربخشي شده اند . اگر دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي که از طريق برنامه بهبود کيفيت علمي ، اعتباربخشي شده اند ، تلاش مستمري را براي يهيود خود انجام ندهند ، اين دانشگاه ها و مؤسسات آموزشي دوباره بايد به اعتباربخشي از طريق برنامه ارزيابي و ارتقاء کيفيت برگردند . اعتباربخشي از طريق مدل ارزيابي و ارتقاء کيفيت بر اسناد دانشگاهي و بازبيني عملکرد گذشته تمرکز مي کند  .

اين برنامه داراي يک چرخه 10 ساله مي باشد و قابل استفاده براي همه دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي مي باشد برعکس برنامه بهبود کيفيت علمي که فقط براي دانشگاه هايي است که قبلاً از طريق برنامه ارزيابي و ارتقاء کيفيت اعتباربخشي شده اند . رسالت ، عنصر کليدي و مهم در چارچوب اين مدل اعتباربخشي مي باشد . به گونه اي که اين برنامه بر طبق رسالت دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي بسيار انعطاف پذير مي باشد . مي توان گفت که يکي از تفاوت هايي که اين مدل با برنامه بهبود کيفيت علمي دارد اين است که اين مدل براساس رسالت اداره مي شود در حالي که برنامه بهبود کيفيت علمي براساس نيازها و توقعات ذينفعان اداره مي گردد. در جدول به تفاوت هاي بين برنامه ارزيابي و ارتقاء کيفيت با برنامه بهبود کيفيت علمي اشاره شده است.

تفاوت هاي موجود بين برنامه ارزيابي و ارتقاء کيفيت و برنامه بهبود کيفيت علمي

برنامه بهبود کيفيت علميبرنامه ارزيابي و ارتقاء کيفيت
تعريف کيفيت به عنوان برآورده کردن و در نظر گرفتن نيازها و انتظارات ذينفعانمتناسب کردن ماهيت متفاوت دانشگاه يا مؤسسه آموزش عالي براساس يک رسالت
تمرکز بر پيامدهاي مربوط به انتظارات و يادگيري ذينفعانفرآيندهاي خود-ارزيابي به حفظ تمرکز دانشگاه يا مؤسسات آموزش عالي کمک مي کند
خود-ارزيابي نهادي از منظر کيفيتارزيابي اثربخش کل دانشگاه يا مؤسسات آموزش عالي
گسترده شدن بر اساس درگيريارتباط با بينش مداوم و در حال پيشرفت دانشگاه يا مؤسسات آموزش عالي
حمايت رهبري از فرهنگي که براساس کيفيت اداره مي شودبه کار گماشتن و متعهد کردن هيئت ها و تشکيلات متعدد در دانشگاه يا مؤسسات آموزش عالي
دانشگاه يا مؤسسات آموزش عالي بر يادگيري تمرکز مي کندمبنا قرار دادن رويه ها موجود
توسعه سيستماتيک اساتيد ، کارکنان ، مديران و غيرهحمايت شديد توسط هيئت امنا
همکاري داخلي و خارجينزديک شدن به رهبران شناخته شده در سراسر دانشگاه يا مؤسسات آموزش عالي
دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي کيفيت محور انعطاف پذيري و چابکي را ارتقاء مي دهندارائه شواهدي مبني بر مناسب بودن اصول اعتباربخشي
پيش بيني آيندهمتعهد شدن به ناظران همکار
تماميت( به پايان رساندن مسئوليت عمومي در قبال شهروندان توسط دانشگاه يا مؤسسات آموزش عاليچرخه اي بودن

مدل مسير

اخيرا کميسيون عالي يادگيري، يک مدل بسيار جديد را براي اعتباربخشي دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي تدوين کرده است . اين مدل در سپتامبر سال 2012 توسط کميسيون عالي يادگيري در انجمن مرکزي شمال تدوين شد . و بعد از آن اين مدل به دو مدل ديگر به نام هاي مدل مسير باز و مدل مسير استاندارد تبديل شد  . اين مدل جايگزيني براي برنامه ارزيابي و ارتقاء کيفيت به حساب مي آيد .

از ويژگي هاي اين مدل اين است که داراي چرخه 10 ساله بوده ، بر تضمين و بهبود تمرکز کرده ، به بازبيني تضمين در 4 سال يا 10 سال پرداخته و از سيستم تضمين الکترونيکي استفاده مي کند . بر طبق گفته کمسيون عالي يادگيري مدل مسير باز ، مدلي براي اعتبار بخشي مستمر است که از طريق آن فرآيندهاي اعتباربخشي مستمر از طريق برنامه ارزيابي و ارتقاء کيفيت به دو جز تقسيم مي شود که عبارتند از : فرآيندهاي تضمين و فرآيندهاي بهبود . يکي از اهداف اصلي اين براي دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي اين است که ارزش هاي دانشگاهي را بوسيله فرآيندهاي بهبود ارتقاء مي دهد تا از اين طريق سلامتي و پايداري دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي حفظ گردد که در اين شرايط  ممکن است نوآوري هاي کيفيت براي دنبال کردن فعاليتهاي روزانه خودانتخاب کنند.

بر طبق گفته کميسيون عالي يادگيري اين مدل تلاش مي کند تا اهداف زير را محقق کند :

  • ارتقاء ارزش هاي دانشگاه يا مؤسسات آموزش عالي بوسيله گشودن جنبه هاي بهبود اعتباربخشي به طوري که دانشگاه ها يا مؤسسات آموزش عالي ممکن است نوآوري هاي مربوط به کيفيت را با توجه به شرايط فعلي خود انتخاب کنند .
  • کاهش بار گزارش دهي در دانشگاه ها بوسيله به کار بردن داده ها و اطلاعات ممکن و ايجاد فرآيندهاي دانشگاهي و جمع آوري آنها به شکل الکترونيکي هنگامي که آنها به طور طبيعي در طول زمان رخ مي دهند .
  • افزايش دقت از طريق بررسي داده هاي دانشگاهي به صورت ساليانه و هدايت بازبيني هاي تضمين دو مرتبه در طول چرخه 10 ساله .
  • ادغام همه فرآيندها و تقاضاي کميسيون عالي يادگيري براي داده هاي جمع آوري شده از چرخه اعتبار بخشي.

مدل مسير باز ، فرآيندهاي اعتباربخشي مستمر را به دوجزء تقسيم مي کند : – بازبيني تضمين – نوآوري کيفيت . در طي چرخه 10 ساله ، دو نوع بازبيني تضمين وجود دارد ، يکي 4 ساله و ديگري 10 ساله مي باشد . بازبيني 4 ساله به طور غير همزمان توسط سيستم هاي تضمين مجازي کميسيون و بدون هيچ بازديدي صورت مي گيرد ، در حالي که بازبيني 10 ساله بوسيله سيستم تضمين اداره مي شود ولي بازديد از دانشگاه يا مؤسسه آموزشي هم جزيي از اين بازبيني مي باشد. در طي اين بازبيني 10 ساله ، دانشگاه يا مؤسسه آموزشي يک نوع ارزيابي جامع انجام مي دهد . که اجزاي اين ارزيابي جامع در مدل مسير باز عبارتند از :

  •  بازبيني تضمين
  •  بازبيني پذيرش فدرال
  •  يک بازديد مجازي
  •  بازبيني همه جانبه از دانشگاه يا مؤسسه آموزش عالي در صورت قابل اجرا بودن . در ارزيابي جامع ، ناظران همکار تعيين مي کنند که آيا دانشگاه يا مؤسسات آموزش عالي به طور مداوم اصول اعتباربخشي را از طريق تجزيه و تحليل اسناد مربوط به تضمين دانشگاه رعايت مي کند يا نه.

منبع

رجایی آذرخوارانی،عباس(1391)، رابطه تسهيم دانش و قابليت جذب دانش با بهبود کيفيت علمي از ديدگاه اعضاي هيئت علمي  دانشگاه ها،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت اموزشی، دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي اصفهان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0