مدل­های رضايت تحصیلی

مدل­ درون­داد ـ محیط ـ برون­داد

از جمله مدل­های مشهور پیرامون رضایت تحصیلی، مدل درون­داد ـ محیط ـ برون­داد آستین ، است. مطابق با این مدل، رضایت تحصیلی به عنوان پیامد یک دانشکده محسوب می­شود که بر اساس ویژگی­های درونی دانشجویان و عوامل محیط دانشگاهی قابل پیش­بینی است. در این راستا آستین ، اظهار داشت که متغیرهای آمادگی علمی و سلامت روانی مانند رتبه­ی دانشگاهی، عزت نفس، وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی و جنسیت پیش­بینی­کننده­ی مثبتی برای رضایت تحصیلی به شمار می­آیند. با این ملاحظه، وی بیان کرد، رضایت دانشجوان از طریق تاکید بر تنوع، آموزش­محور بودن اساتید، احساس آزادی در برقراری ارتباط، اعتماد به مدیریت و توسعه­ی سطوح آموزش منجر به تسهیل زندگی دانشگاهی می­شود.

مدل­ مقایسه­ای رضایت تحصیلی

یکی از این مدل­ها، مدل بنجامین و هولاینز، است. در این مدل، رضایت تحصیلی بعنوان تفاوت بین انتظارات دانشجویان و تجارب آنها توصیف می­شود. لذا مطالعات انجام شده بر اساس این مدل، به سنجش رضایت مطابق با ایده­ی تناسب یا تجانس بین انتظارات دانشجویان با ادراک آنها از تجارب مهم و واقعی زندگی علمی می­پردازند. شایسته­ی توضیح است که این نوع مدل­ها به صورت طولی انجام می­شود که از جمله آنها می­توان به پژوهش انجام شده توسط رایپل، پیرامون مقایسه­ی ادراک دانشجویان از همکلاسی­ها، اساتید، مدیران، محیط آموزشی و … بر اساس مقیاس دو قطبی رضایت تحصیلی اشاره کرد.

مدل­ شناختی رضایت تحصیلی

این مدل که مبتنی بر مدل رامبلت، در حوزه­ی روانشناسی است، رضایت را به عنوان کارکرد پاداش بدون هزینه تعریف می­کند . در این رابطه، رامبلت ، اشاره می­کند، رضایت تحصیلی به عنوان کارکردی از مقایسه­ی پاداش­ها و هزینه­های صرف شده پیرامون انتظارات افراد محسوب می­شود که وابسته به منابع درونی و بیرونی است. لذا از این حیث، مدل او به مدل آستین، که رضایت تحصیلی را بعنوان ؛میزان انرژی جسمی و روانی صرف­ شده­ی فراگیران برای کسب تجارب دانشگاهی تعریف می‏کند، شباهت زیادی دارد.

مدل­ عقلایی رضایت تحصیلی

هچر و همکاران ، بر اساس مدل رضایت تحصیلی رامبلت ، رضایت تحصیلی را به شرح زیر تعریف کرده­اند: رضایت تحصیلی عبارت است از احساس دانشجویان نسبت به سؤالاتی که در مورد دانشکده دارند.  بر این اساس، از نظر این محققان، رضایت تحصیلی بالا منجر به بسط تجارب مثبت دانشجویان از طریق کسب آگاهی بیشتر پیرامون کیفیت اساتید، فرصت­های موجود برای تفریح، سرگرمی و توسعه­ی علمی، کاهش سطح هزینه­های مالی، فشارهای علمی و مسائل خوابگاهی می­شود.  علاوه بر این مطابق با تحقیقات دیگر، رضایت تحصیلی دانشجویان تا حد زیادی وابسته به ادراک آنها از جایگاه اجتماعی­ای که در آینده کسب خواهند کرد، دارد. به عبارت دیگر، ادراک دانشجویان از موفقیت تحصیلی خود پس از فارغ­التحصیلی تعیین­کننده­ی تجارب مثبت دانشگاهی،در نهایت رضایت آنها از محیط علمی و اجتماعی دانشگاه می­باشد.مطابق با نظر بنجامین و هولاینز ،  ضعف مدل عقلایی، نادیده گرفتن سایر عوامل و عناصر موثر بر رضایت تحصیلی مانند ویژگی­های شخصیتی دانشجویان و سایر عناصر دانشگاهی است.

مدل­ زيست محيط رضایت تحصیلی

این مدل که توسط بنجامین و هولاینز ، توسعه یافت، ضمن اینکه بسیار جامع و پیچیده است، رضایت تحصیلی را به عنوان مفهومی چند سطحی ؛چند بعدی می­داند ,که بررسی آن به عنوان یک متغیر وابسته مستلزم مطالعات طولانی مدت و چند سطحی است. شایسته­ی توضیح است که مدل اکولوژیکی رضایت تحصیلی، مبتنی بر تکنینک­های تحلیل مسیر و بررسی­های مستقیم و غیرمستقیم رضایت تحصیلی با چندین متغیر دانشگاهی است. لذا مطالعاتی که در ذیل این مدل قرار می­گیرند، به بررسی رضایت تحصیلی با سایر متغیرها مانند تفاوت در میزان رضایت افراد بر اساس ویژگی­های فردی و سازمانی پرداخته و می­پردازند.

مدل­ دو عاملی رضایت تحصیلی

بر خلاف بسیاری از مطالعات که به رضایت به عنوان متغیری تک بعدی نگاه کرده­اند، مطالعات چندی به مطالعه پیرامون رضایت تحصیلی بر اساس مدل دو عاملی رضایت و نارضایتی به عنوان دو سر یک پیوستار پرداخته­اند. به عنوان نمونه دیشلدز و همکاران ، بر اساس تئوری دو عاملی هرزبرگ ، دانشجویان را به دو گروه راضی و ناراضی تفکیک کردند و بر آن اساس به بررسی رضایت تحصیلی دانشجویان پرداختند. در این راستا، آنها به این نتیجه دست یافتند که در حالی­که رضایت از اساتید و آگاهی از واقعیت به عنوان عوامل برانگیزاننده , رضایت­بخش به شمار می­آیند، رضایت از کلاس درس به عنوان یک عامل نارضایتی محسوب می­شود.

مدل­ مبتني بر شکاف در عملكرد و انتظار

به منظور فهم رضایت مشتری در حوزه­ی خدمات، پاراسارامون ، چارچوب مفهومی مهمی به نام مدل شکاف ارائه داد. در این مدل رضایت زمانی اتفاق می­افتد که دانشجویان یا عملکرد درک شده را مطابق با انتظارات خود و یا بیش از آن می­بینند و در مقابل نارضایتی زمانی اتفاق می­افتد که شکافی منفی بین عملکرد و انتظارات وجود دارد. لذا از نظر پاراسارامون ، سنجش رضایت تحصیلی مبتنی بر پنج بعد اساسی است:

  • سطح اطمینان مانند سطح اعتماد و دانش
  • سطح همدردی مانند تمایل و علایق شخصی
  • قابلیت اعتماد مانند سطح اعتماد و صحت
  • مسئولیت­پذیری مانند میزان برانگیختگی و همسازی
  • ملموسات مانند تسهیلات، تجهیزات و منابع انسانی

از نظر براون و همکاران ، مدل سروکوال، برای سنجش رضایت در مراکز آموزشی به ویژه آموزش عالی قابل اجراست و از جمله ابزارهای طراحی شده جهت ارزشیابی این حوزه به شمار می­آید. الیوت و هیلای ، در مطالعه­ی خود، مدل سروکوال را به صورت پنج بُعد مرکزیت، جوّ کلاس، اثربخشی، برتری خدمات، خدمات پشتیبانی و حمایتی بسط دادند.

مدل­ رضایت براون و همکاران

براون و همکاران ، در مطالعه­ای مدل سروکوال را مورد بررسی و آزمون قرار دادند و بر مبنای آن سه مقیاس سنجش رضایت را به شرح زیر بیان کردند:

  • رضایت کلی
  • تمایل به ارائه­ی پیشنهاد
  • ادراک ارزش برنامه­ی آموزشی

رضایت تحصیلی ارزشیابی ذهنی دانشجویان از تجارب کسب شده در دانشگاه و محیط آموزشی آنها می­باشد که در حالی­که از نظر سایر محققان متأثر از ابعاد و عناصر متعددی چون کیفیت یاددهنده، کیفیت تعاملات دانشجویان با اساتید و کارکنان، تجهیزات یاددهی ـ یادگیری، خدمات اداری و … می­باشد. از نظر ترک­زاده، مشتمل بر شش بعد رضایت از تحصیل، رضایت از استاد، رضايت از همكلاسي­ها؛ رضايت از پيشرفت تحصيلي؛ رضايت از شیوه­ی ارزيابي آموزشی و رضايت از محيط تحصيل می­باشد .

مأموريت دانشگاه­ها، مؤسسات و مراكز آموزش­عالي علاوه بر انتقال دانش، كمك به رشد و بهسازي همه جانبه­ي دانشجويان مي­باشد. از جمله اقداماتی كه به مراكز دانشگاهي جهت انجام احسن اين مأموريت ياري مي­رساند، گردآوري اطلاعاتي پيرامون رضايت­ تحصيلي دانشجويان است كه از آن به عنوان يك پيامد يا ابزار طراحي­شده جهت بهبود كيفيت تجارب دانشجويان  ياد ­­مي­شود. در واقع، دانشگاه­ها جهت تحقق اهداف و حفظ و بقای معنادار خود در محیط، می­بایست به شناخت و درک عمیقی از انتظارات و خواسته­ی مخاطبان خود به ویژه دانشجویان دست یابد تا از این طریق و با فراهم آوردن امکانات و تسهیلات درخور و شایسته، هم رضایت دانشجویان را تأمین کند و هم بستر مناسب برای بقا و استمرار دوام خود در محیط را فراهم آورند. با این وجود، تأمین رضایت تحصیلی دانشجویان و تضمین بقای دانشگاه به خودی خود محقق نمی­شود، بلکه مستلزم وجود بستر و شرایط مناسب و مطلوبی از جمله وجود شبکه­هایی گسترده از روابط مثبت و مشارکتی بین ذی­نفعان آموزشی به خصوص اساتید و دانشجویان است که از آن به عنوان سرمایه­ی اجتماعی یاد می­شود.

سرمایه­ی اجتماعی منبعی اجتماعی است که در روابط بین افراد یافت می­شود و مشتمل بر شبکه­های اجتماعی، ساختار حمایتی، مشارکت اجتماعی و مدنی و همچنین اعتماد بین افراد و سیستم­های اجتماعی است . در واقع سرمایه­ی اجتماعی یک دارایی یا کالای عمومی استکه هم می­تواند منجر به تحقق منافعی برای سیستم و اعضای آن می­شود و هم این امکان را به وجود می­آورد تا افراد مسائل جمعی را راحت­تر حل کنند و با احساس مسئولیت متقابل، وظایف خود را به خوبی انجام دهند .

هر چند سرمایه­ی اجتماعی بر میزان رضایت­مندی دانشجویان از تحصیل دارای اثر تعیین­کننده­ای می­باشد، اما کیفیت و ماهیت این متغیر و همچنین میزان رضایت­مندی دانشجویان از تحصیل، تحت تأثیر عوامل و عناصر دیگری نیز می­باشد که از مهم­ترین آن می­توان به نوع ساختار سازمانی تواناساز و بازدارنده اشاره کرد. مطابق با برخی یافته­های پژوهشی، در حالی­که در ساختار سازمانی بازدارنده به مسائل و مشکلات به عنوان تهدیدی علیه سازمان نگریسته می­شود و در صورت مشاهده­ی کم­کاری به تنبیه و مجازات افراد پرداخته می­شود، در ساختار سازمانی تواناساز به دلیل تأکید بر مشارکت و همکاری افراد، فراهم آوردن زمینه­های خلاقیت و نوآوری و دیدن مسائل به عنوان فرصتی برای رشد ، هم زمینه­ برای ارتقاء میزان اعتماد و توسعه­ی سرمایه­ی اجتماعی فراهم است و هم بستر مناسب برای جلب و افزایش میزان رضایت­مندی دانشجویان و تمایل آنها به ماندن در دانشگاه ایجاد می­شود.

با این وصف و با توجه به تأثیر مستقیم و تعاملی هر دو متغیر نوع ساختار سازمانی و سرمایه­ی اجتماعی در ایجاد بستر مناسب جهت جلب رضایت­مندی دانشجویان، اینک تلاش شد با ارائه­ی چارچوبی مفهومی ، به بررسی رابطه­ی این سه متغیر پرداخته شود. سرمایه­ی اجتماعی دارای سه بُعد پنهان شبکه­ی اجتماعی، هنجار اجتماعی و اعتماد اجتماعی و نوع ساختار سازمانی دارای دو بُعد پنهان تواناساز و بازدارنده می­باشد، رابطه­ی مستقیم هر یک از این متغیرها با رضایت تحصیلی دانشجویان که دارای شش بُعد رضايت از تحصيل؛ رضايت از استاد؛ رضايت از همكلاسي­ها؛ رضايت از پيشرفت تحصيلي؛ رضايت از شیوه­ی ارزيابي آموزشی و رضايت از محيط تحصیل  مي­باشد.

منبع

محترم،معصومه(1390)، رابطه­ي نوع ساختار سازمانی دانشگاه و سرمایه­ي اجتماعی بخش­ها  با رضایت تحصیلی دانشجویان،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی،دانشکده علوم تربیتی وروانشناسی شیراز

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0