كمال‌گرايی از ديدگاه اسلام و مفاهیم آن

مكتب اسلام، همواره پيروان خود را از افراط و تفريط بر حذر داشته و آن‌ها را به اعتدال و ميانه‌روي تشويق نموده است. ترجمه تعدادي از آيات قرآن كريم بيانگر اين نكته است كه انسان به اندازه‌ي توانايي‌هاي خود، مكلف شده و نه بيش‌تر؛ لذا خداوند هيچ كس را بيشتر از وسع و توانايي‌هاي او تكليف نمي‌كند.

  • «و لانكلف نفساً إلا وسعَها…» انعام: 152
  • «و ما بر هيچ كس مگر به اندازه‌ي توانش تكليف نمي‌نهيم…»
  • «لایكلّف الله نفساً إلا وُسعَها…» بقره: 285
  • «… خدا هيچ كس را تكليف نكند، مگر به اندازه‌ي توانش…»
  • «لايكلّف الله نفساً إلا ماءاتَها…» طلاق: 7
  • «خدا هيچ كس را تكليف نمي‌كند مگر به قدر آنچه به او داده است…»

با اندكي ژرف‌انديشي در آيات بالا مشخص مي‌شود كه ويژگي‌هايي چون داشتن معيارهاي دست نيافتني، تلاش افراطي براي دست‌يابي به آن معيارها و ارزيابي‌هاي سخت‌گيرانه از نظر اسلام نكوهيده شناخته مي‌شوند، چرا كه بيرون از تاب و توان انسان‌اند. نظام تربيتي اسلام، روش تكليف به اندازه وسع و توانايي را سفارش مي‌كند. در اين روش مربي در برخورد با متربي بايد چيزي بخواهد كه در توان فهم و عمل وي قرار گيرد. اين روش مبتني بر اصل عدل الهي است. عدل الهي نيز ايجاب ميکند؛ هيچ كس را مگر به اندازه تواناييش تكليف نكند.

انواع كمال‌گرايي

هاماچك ؛ ميان كمال‌گرايي بهنجار و روان‌نژند تفاوت گذاشت و معتقد بود كه كمال‌گرايي پديده‌ي بسيار پيچيده‌اي است كه هم به فعاليت طبيعي سازگار و هم به ناسازگاري‌هاي رواني وابسته است. در كمال‌گرايي بهنجار اشخاص از كارهاي سخت و طاقت‌فرسا لذت مي‌برند و زماني كه احساس مي‌كنند در انجام كارها آزادند، می‌کوشند تا به بهترین صورت عمل کنند.موفقیت در انجام کارها گونه‌اي احساس خشنودي و رضايت به همراه مي‌آورد. همچنين نوعي احساس اعتماد به نفس نيز در پي دارد؛ زيرا افراد مي‌توانند هم محدوديت‌هاي فردي و هم محدوديت‌هاي اجتماعي را بپذيرند.انتظارات و توقعات واقعي به افراد اجازه مي‌دهد تا از تلاش‌هاي خويش لذت ببرند و از نظر احساسات سيراب شوند، در انجام وظيفه بكوشند و رشد كنند و كارشان را به بهترين شيوه انجام دهند .بنابراين برخي جنبه‌هاي كمال‌گرايي ؛ خود مدار و معيارهاي بالاي شخصي و پي در پي شدن آن‌ها از تلاش‌هاي سازنده براي دستاورد ويژگي‌هاي خوب ديگري مانند خود شكوفايي هستند .

پشتيباني مثبت و تشويق ارتباط با اولياء و آموزگاران حس خودشكوفايي اشخاص را بالا برده و سرعت مي‌بخشد. زنان دانشگاهي كه معيارهاي شخصي بالايي دارند، از گونه‌هاي مثبت كمال‌گرايي به شمار مي‌روند . ايشان داراي مادراني بودند كه معيارهاي بالايي براي خودشان داشته و بسيار مرتب و منظم بوده‌اند. ويژگي كمال‌گرايي مثبت والدين، رابطه معني‌دار با وجود اينگونه ويژگي‌ها در دخترانشان دارد.كمال‌گرايي روان رنجور به علت پرهيز زياد از اشتباه به وجود مي‌آيد. براي شخص انجام هيچ كاري خوب به نظر نمي‌رسد و فرد از بدست آوردن خشنودي از آن‌چه در حالت طبيعي خوب انجام شده و يا حتي بهتر از كارهاي ديگران نيز هست، ناتوان است. احساس‌هاي ژرف و پستي و آسيب‌پذيري، فرد را وا مي‌دارد تا دست به يك دور پايان‌ناپذير از تلاش‌هاي خودشكن بزند كه در آن هر كار يا مسئوليتي گونه‌اي چالش تهديد كننده به شمار مي‌آيد، هيچ گونه تلاشي كاملاً بسنده به نظر نمي‌رسد وهمزمان كه فرد مي‌كوشد رضايت و خشنودي ديگران را فراهم آورد به شدت تلاش مي‌كند از هرگونه شكست و خطا بپرهيزد .

بنابراين چنين شرايط خود درگيري .و تجربيات تنش‌زاي ميان فردي.گونه‌اي درماندگي و عاطفه‌ي منفي شديد در شخص به وجود مي‌آورد. چنين اشخاصي پيش، در ضمن و پس از سنجش امور خود، گونه‌اي عاطفه منفي چشمگير را تجربه مي‌كنند . تری-شورت  ، اوئنز، اسلید و دیویی؛  بر اساس تقسیم بندی بهنچار-نوروتیک کمال‌گرایی در چارچوب یک مدل نظری، دو نوع کمال‌گرایی مثبت و منفی را متمایز کردند. کمال‌گرایی مثبت  به آن دسته از شناخت‌ها و رفتارها گفته می‌شود که هدفشان کسب موفقیت‌ها و پیشرفت‌های سطح بالا به منظور دستیابی به پیامدهای مثبت است. کمال‌گرایی منفی به شناخت‌ها و رفتارهایی گفته می‌شود که هدفشان کسب موفقیت‌ها و پیشرفت‌های سطح بالا به منظور اجتناب یا فرار از پیامدهای منفی است.

ابعاد كمال‌گرايي

كمال‌گرايي خود مدار: يك مؤلفه انگيزشي است كه شامل كوشش‌هاي فرد براي دست‌يابي به خويشتن كامل مي‌باشد و در اين بعد كمال‌گرايي افراد داراي انگيزه قوي براي كمال، معيارهاي بالاي غيرواقعي، كوشش اجباري و داراي تفكر همه يا هيچ در رابطه با نتايج به گونه موفقيت‌هاي تام و يا شكست‌هاي تام مي‌باشند. اين افراد بر عيب‌ها وشكست‌هاي گذشته خويش تمركز مي‌كنند و معيارهاي شخصي غيرواقعي را در سرتاسر حوزه‌ي رفتاري خود فراگير مي‌سازند. اين افراد به افراط موشكاف و انتقادگر هستند به گونه‌اي كه نمي‌توانند عيب‌ها و اشتباهات با شكست‌هاي خود را در جنبه‌هاي مختلف زندگي بپذيرند.

كمال‌گرايي ديگر مدار: بعد مهم ديگر كمال‌گرايي در بر دارنده عقايد و انتظارات درباره شايستگي‌هاي ديگران است. كمال‌گرايي ديگر مدار يك بعد ميان فردي است كه در بر گيرنده‌ي گرايش به داشتن معيارهاي كمال‌گرايانه براي اشخاصي است كه براي فرد اهميت بسياري دارند،از آنجايي كه كمال‌گرايي ديگر مدار با بي‌اعتمادي و احساس دشمني نسبت به ديگران همراه است، اين بعد كمال‌گرايي ممكن است به روابط ميان شخصي دشوار بينجامد . از سوي ديگر فراست، هايمبرگ، هولت و ماتيا، كمال‌گرايي ديگر مدار را اينگونه تعريف كردند: گرايش فرد به داشتن مجموعه انتظارات غير واقع‌بينانه براي ديگران و ارزيابي سفت و سخت از آن‌ها. فرد كمال‌گرا مي‌خواهد ديگران را به گونه‌ي مبالغه‌آميزي با معيارهاي غيرواقعي ،كامل ببيند.

كمال‌گرايي القاء شده اجتماعي : اين بعد از ابعاد ميان فردي ديگران ساخته شده است. عقيده‌اي است كه ديگران انتظارات اغراق‌آميز و غيرواقعي را بر شخص اعمال مي‌كنند كه هر چند بر‌آوردن آن‌ها دشوار است ولي شخص بايد به اين استانداردها دست يابد تا مورد پذيرش ديگران قرار گيرد. چون اين معيارهاي افراطي از طرف ديگران به عنوان معيارهاي تحميل شده‌ي بيروني تجربه مي‌شوند، اين احساس در فرد به وجود مي‌آيد كه كنترل نشدني هستند و به احساس شكست، اضطراب، خشم، درماندگي و نااميدي مي‌انجامند و به تفكرات خودكشي و افسردگي مربوط مي‌شوند. افراد با سطوح بالاي كمال‌گرايي القاء شده اجتماعي در برخورد با معيارهاي ديگران نگران مي‌شوند. آن‌ها از ارزيابي منفي ديگران مي‌ترسند و از عدم تأييد ديگران مي‌پرهيزند و اهميت بيشتري به دست‌يابي به توجه ديگران نشان مي‌دهند.

ويژگي‌های افراد كمال‌گرا

مهم‌ترين ويژگي‌هاي كمال‌گرايي داشتن اهداف بلندپروازانه، جاه‌طلبانه، مبهم و دست ‌نيافتني و تلاش افراطي براي رسيدن به اين اهداف است. هم‌چنين اعتقاد بر اين است كه مشكلات سازگاري افراد كمال‌گرا ناشي از وجود ويژگي‌هاي زير است:

  •  داشتن معيارهاي غيرواقع‌گرايانه و تلاش افراطي براي بدست آوردن اين معيارها
  •  توجه انتخابي و تعميم افراطي شكست‌ها
  •  ارزيابي سخت‌گيرانه از خود و گرايش به انديشه همه يا هيچ .

كمال‌گرايان دوست دارند همه چيز سر جاي خودش باشد و در زمان خودش انجام شود. براي آن‌ها نظم و روندكاري، حتي درباره‌ي كارهاي جزئي اهميت زيادي دارد. اشتباهات قابل تحمل نيستند. آن‌ها يك نامه‌ي غيررسمي‌‌ دست‌نويس را حتي اگر خودكارشان لغزيده باشد يا املاي كلمه‌اي نادرست نوشته شده باشد دوباره مي‌نويسند. اين چنين زندگي كردن اگرچه سخت و پر تشويش است ولي تا زماني كه كارها ثابت و پيش‌بيني شدني باشند، اوضاع پيش مي‌رود. اين افراد معمولاً سخت‌كوش، پركار و قابل اعتماد هستند ولي آمادگي رويارويي با تغييرات ناگهاني و موقعيت‌هاي دور از انتظار را به هيچ روي ندارند. مشكلات آن‌ها در سازگاري با تغييرات و گرايش نداشتن آن‌ها به ترك روند عادي كارها سبب مي‌شود هنگامي‌‌ كه جريان عادي كارها مختل شود، شديداً دچار استرس شوند. توجه بيش از اندازه آن‌ها به جزئيات، به اين معني است كه آن‌ها پيوسته در حال به وجود آوردن استرس براي خود هستند، در حاليكه با اولويت‌بندي بهتر  و يك برخورد ساده‌تر با كارهايي كه اهميت كمتري دارند مي‌توانند به راحتي از اين همه اتلاف وقت جلوگيري كنند. با مرور در ادبيات پژوهش مي‌توان فهرستي از ويژگي‌هاي افراد كمال‌گرا را به اين ترتيب ارائه نمود:

  • داشتن اهداف بلندپروازانه، جاه‌طلبانه، مبهم، دست‌نيافتني و تلاش افراطي براي بدست آوردن اين اهداف
  • گرايش به انديشه همه يا هيچ
  • ارزيابي سخت‌گيرانه از خود و ديگران
  • نياز شديد به موفقيت
  • پرهيز از انتقاد ديگران و دوري جستن از آشكار شدن عيب‌ها و نقص‌ها
  • فراگير نمودن معيارهاي شخصي غير واقعي در سراسر حوزه‌هاي رفتاري
  • چشم‌داشت‌هاي زياد از خود و ديگران
  • احساس ستيزه و خواري نسبت به خود و ديگران به دليل برآورده نشدن انتظارات و توقعات فراگير نمودن افراطي شكست‌ها
  • چشم داشت احترام از ديگران در همه حال، به دليل منصف، درستكار و وظيفه‌شناس دانستن خود
  • ناتوان بودن از درخواست كمك از ديگران حتي نزديك‌ترين دوستان
  • وانمود كردن به استقلال فكري و عاطفي

اشتباه را گناه نابخشودني پنداشتن و مضطربانه انتظار عواقب شوم آن را كشيدن .

منبع

رضازاده،سمیه(1394)، رابطه ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی)و سلامت روان با کمال‌گرایی در کارکنان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشکاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0