فراشناخت

اصطلاح فراشناخت به دانش ما درباره فرايند هاي شناختي خود و چگونگي استفاده بهينه از آنها براي رسيدن به اهداف يادگيري گفته مي شود . بعبارت ديگر، فراشناخت به دانش يا آگاهي فرد از نظام شناختي خود او يا به دانستن درباره  دانستن گفته مي شود. دانش فراشناختي ما را ياري مي دهد تا به هنگام يادگيري و دانستن، پيشرفت خود را بر مطالبي که خوانده ايم، بسنجيم. کوتاه سخن اينکه، دانش فراشناختي به ما مي گويد که راه هاي مختلفي براي سازمان دهي مطالب بمنظور سهولت بخشيدن به يادگيري ويادآوري وجوددارد.

ميتوان به گونه اي ديگر به فراشناخت نگريست، بدين صورت که آن را شناخت در مورد شناخت دانست. از آنجا که شناخت را دانستن و يادگيري معني مي کنيم، مي توانيم فراشناخت را به دانستن درباره يادگيري و تفکر خود معني کنيم. به همين سبب يکي از تعابير بسيار نزديک به فراشناخت، ياد گرفتن ياد گيري است. فراشناخت هر گونه دانش يا فعاليت شناختي است که موضوع آن شناخت باشد يا اينکه فعاليت يا فرايندهاي ذهني و شناختي انسان را تنظيم کند.

فراشناخت به اطلاعاتي که هر فرد در مورد نظام شناختي خود دارد، گفته مي شود و شامل فرايند هاي حافظه فرد است و تحقيقات نشان داده است که آگاهي فرد از فعاليتها يا فرايندهاي شناختي خود، نقش و تأثير زيادي در يادگيري دارد. تاکنون سه طبقه يا مقوله در دانش فراشناختي مشخص شده است. اين طبقات عبارتند از:

 اطلاع فرد از نظام شناختي خود: اين مقوله، اولين مقوله در نظام شناختي است که بايد مورد توجه قرار گيرد و به دانش فرد در مورد آنچه بايد در مورد يادگيري و پردازش اطلاعات بداند، اشاره دارد. اطلاع از توانايي هاي حافظه و برآورد درست اين توانايي ها مي تواند به فرد در اکتساب، نگهداري و استفاده درست از آنچه که يادگرفته است، ياري دهد. اگر نحوه بررسي مطالب و يا زمان لازم براي انجام آن از اول براي ما مشخص و معلوم نباشد، هنگام برخورد با هر تکليف، بايد آن را دوباره مطالعه کنيم. بعلاوه، اطلاعاتي که ما درباره نظام شناختي خود داريم، مي تواند مراحل سه گانه حافظه؛ حافظه حسي، حافظه کوتاه مدت، حافظه بلند مدت و يا فرايندهاي کنترل کننده را در بر گيرد.

 اطلاع فرد از تکليف: دانش درباره تکليف، شامل دانش درباره ماهيت، نوع، کيفيت و چگونگي تکليفي است که قرار است فرد با آن درگير شود، مانند آگاهي از زمان، تعداد و نحوه سئوالات در يک آزمون .اولين قدم در يادگيري، مطلع شدن فرد از هدف يادگيري است. از آنجا که عدم کارايي حافظه، بيش از هر چيز به فقدان توجه در شروع کار بر مي گردد، اگر مطالب در ابتداي پردازش با دقت انتخاب شده باشد، يادآوري آن نيز با اختلال مواجه خواهد شد. به منظور پردازش صحيح اطلاعات، يادگيرنده بايد بتواند از توانايي هاي خود در آن زمينه آگاهي پيدا کند.

اطلاع فرد از راهبرد: دانش درباره راهبرد ها، شامل آگاهي از راهبردهاي شناختي است. به اين معني که فرد بتواند و بداند چه وقت و کجا از چه راهبردي مي توان سو جست . راهبرد به يک نقشه کلي يا مجموعه عمليات گفته مي شود که براي رسيدن به هدف معيني طرح ريزي شده است. اصطلاح ديگر وابسته به راهبرد، فن است که در خدمت راهبرد قرار دارد. بايلر و اسنومن، در رابطه با راهبرد و فن معتقدند که شايد مهمترين نکته اي که بايد درباره اين دو مفهوم فهميد اين است که فن بايد با هدف هاي راهبرد همخوان باشد. فراشناخت شامل راهبردهاي شناختي و راهبردهاي فراشناختي است .

بيشتر نظريه پردازان ميان دو جنبه فراشناخت يعني دانش فراشناختي و تنظيم فراشناختي يک فرق اساسي قايل شده اند. دانش فراشناختي عبارت است از اطلاعاتي که اشخاص درباره شناخت خود و درباره عوامل مربوط به تکليف يا راهبرد هاي يادگيري که در آن اثر مي گذارند، دارند. تنظيم فراشناختي به انواع اعمال اجرايي اشاره مي کند، مثل توجه، بازبيني، کنترل کردن، برنامه ريزي کردن و مشخص کردن خطاها در عملکرد.

منبع

افتخاری،فرزانه(1392)، اثر درمان فراشناختي در افزايش عزت نفس و کاهش پرخاشگري نوجوانان بزه کار،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشکاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0