عملكرد شغلي

سازمان های اجتماعی امروزه به سبب توسعه و گسترش فعاليت های اقتصادی و خدماتی ناگريز از تدارک, حفظ و ادارة نيروی انسانی پرتوان در مقياسی بزرگ و متنوع هستند. امروزه منابع انسانی نقش مهمی در رشد و توسعة اهداف سازمان ها دارند.  با نگرشی به گذشته در مي يابيم که منابع انسانی به عنوان ضرورت در کار سازمان ها مطرح است و در حال حاضر نيز با همة پيشرفت های تکنولوژيک و ورود فناوری های متنوع در سازمان ها, هنوز منابع انسانی مهم ترين بازوی رشد و ترقی سازمان ها محسوب می شوند .

اكثر محققان براين اعتقادندكه عملكرد شغلي يك سازه جند بعدي است و دو مورد مهم از اين ابعاد عبارتند از :

  • عملكرد زمينه اي و وظيفه ای .
  • عملكرد زمينه اي  بصورت رفتاري كه به اثربخشي سازمان از طريق اثر بر زمينه هاي روانشناختي، اجتماعي و سازماني كار كمك مي كنند؛ تعريف مي شود .

عملكرد زمينه اي به عنوان رفتاري تعريف مي شود كه بر روي زمينه روانشناسي ، اجتماعي و سازماني كه كار انجام مي شود : از قبيل كار به صورت تعاوني با ديگران ، پشتكار جهت رسيدن به اهداف مشكل  ، پيروي از قوانين سازمان و …  تاثير مي گذارد . در واقع عملكرد زمينه اي به آن دسته از فعاليت هاي مربوط به شغلي گفته مي شود : از قبيل كاركردن سخت ، كمك به ديگران  كه به صورت غير رسمي در اثر بخشي سازماني تاثير دارند ولي به طور رسمي به عنوان بخشي از شغل يا وظيفه تلقي نمي شود .

نمونه هايي از عملكرد زمينه اي عبارتند از :

  •  نشان دادن شوق و علاقه و پشتكار براي انجام دادن موفقيت آميز وظايف شغلي و اتمام كارها .
  •  داوطلب شدن براي انجام دادن فعاليتهايي كه به طور رسمي ، جزء وظايف شغلي فرد نيست .
  •  كمك كردن به كاركنان ديگر و مشاركت با آنان در انجام دادن كارها .
  •  صحه گذاشتن بر هدفهاي سازماني و حمايت و دفاع كردن از اين هدفها  .

آن بخش از عملكرد كه معمولاً در شرح شغل رسمي وجود دارد ؛ عملكرد وظيفه اي  نام دارد. عملكرد وظيفه اي شامل رفتارهايي مي شود كه در فعاليت هاي مربوط به تبديل و نگهداري در سازمان از قبيل توليد محصول ، مديريت زيردستان ، ارايه خدمات و فروش كالا دخالت دارند  .

عوامل مؤثر بر عملکرد کارکنان عواملی هستند که مطابق با مدل آچيو از نظر هرسی و گلداسمیت بر عملکرد کارکنان مؤثرند . این عوامل عبارت اند از توانایی : دانش و مهارت ، وضوح: درک یا تصویر نقش، کمک: حمایت سازمانی ، انگیزه : انگیزش یا تمایل ، ارزیابی : آموزش و بازخورد عملکرد ، اعتبار : اعمال معتبر و حقوق کارکنان  و محیط : تناسب محیطی .

در مدل آچيو عوامل هفتگانه مؤثر بر عملکرد شامل موارد زیر است:

توانایی : در مدل آچيو به دانش، تجربه و مهارتهای زیردستان در انجام وظیفه خاصی گفته میشود.

توانایی یا آمادگی کاری، دانش و مهارت کار است .

اجزای اساسی توان عبارت اند از دانش کاری مربوط به شغل: کارآموزی رسمی و غیررسمی که اتمام کار طرح را به طور موفقیت آمیز تسهیل کندو نیز استعداد مربوط به کار.

وضوح؛ درک یا تصور نقش :به درک و پذیرش شیوه کار، محل و چگونگی انجام آن، گفته می شود.برای آنکه زیردستان درکی کامل از مشکل داشته باشند،باید مقاصد و اهداف عمده، شیوه رسیدن به این مقاصد و اهداف و اولویت های اهداف و مقاصد؛چه هدفهایی، در چه زمانی بیشترین اهمیت را دارند کاملاً صریح و واضح باشد .

حمایت سازمانی : منظور حمایت یا کمکی است که کارکنان برای انجام موفقیت آمیز کار به آن نیاز دارند.بعضی از عوامل کمکی عبارت اند از:بودجه کافی، تجهیزات وتسهیلاتی که برای انجام دادن کار مناسب ،حمایت لازم از سایر واحدهای سازمانی،دردسترس قراردادن محصول با کیفیت وسرانجام وجود ذخیره کافی نیروی انسانی .

انگیزش و تمایل کارکنان : به انگیزه مربوط به تکلیف زیردستان یا انگیزش برای کامل کردن تکلیف خاص مورد تحلیل به گونه ای توفیق آمیز اطلاق می شود  .

انگیزش افراد در مورد تکمیل تکالیفی بیشتر است که دارای پاداشهای درونی یا بیرونی هستند.در صورتی که زیردست دارای اشکال مختلف انگیزش باشد، اولین قدم بررسی استفاده از پاداش و تنبیه است .

ارزیابی؛ بازخورد گرفتن : ارزیابی به بازخورد روزانه عملکرد و مرور کردن های گاه به گاه گفته می شود.روند بازخورد مناسب به زیردست اجازه می دهد که پیوسته از چند و چون کار مطلع باشد.

منظور از این نوع بازخورد،ارائه غیررسمی عملکرد روزانه خود به او و همچنین بازدیدهای رسمی دوره ای است .

اعتبار کارکنان : این اصطلاح به مناسب بودن و حقوقی بودن تصمیم های مدیر در مورد نیروی انسانی اطلاق می شود.تصمیم های کارکنان باید به دلیل و مدرک همراه و بر خط مشی های عملکردگرا استوار باشد .

تناسب عوامل محیطی : عوامل محیطی به عوامل خارجی گفته می شود که حتی با وجود توانایی، وضوح، حمایت و انگیزه برای شغل، بر عملکرد تأثیر می گذارند. عوامل محیطی عبارت اند از:رقابت، آیین نامه های دولتی، تدارکات و….

از جمله موارد مهم ومطرح در مورد عملكرد شغلي چگونگي ارزيابي آن است مهم ترين مزاياي ارزيابي جامع عملكرد شغلي كاركنان ، عبارتند از :

  • از نتايج ارزيابي جامع عملكرد شغلي افراد مي توان در افزايش كيفيت تصميم گيري سازماني در همه زمينه ها ، يعني ، از تصميم گيري در زمينه افزايش حقوق و مزاياي كاركنان گرفته تا تصميم گيري در زمينه اخراج آنان استفاده كرد .
  • ارزيابي جامع عملكرد شغلي مي تواند موجبات افزايش كيفيت تصميم گيريهاي فردي را در زمينه هاي گوناگون ، يعني از انتخاب شغلي گرفته تا رشد و بهبود فردي براي تصدي مشاغل مهمتر در آينده فراهم آورد .
  • ارزيابي جامع عملكرد شغلي مي تواند بر نقطه نظر كاركنان در زمينه وابستگي خود به سازمان ، اثر بگذارد .
  • از نتايج حاصل از ارزيابي جامع عملكرد شغلي كاركنان مي توان به عنوان منبع و اساس منطقي و قابل دفاع براي تصميم گيري در زمينه ارتقا ، افزايش حقوق و دستمزد ، انتقال ، ترغيب براي شركت در دوره هاي آموزشي خاص و نظاير آن استفاده كرد  .

شايد بتوان عوامل ذيل را برخي از مهمترين عوامل تاثير گذار بر ارزيابي عملكرد دانست :

  • حساسيتهاي شخصي افراد .
  • وجود سوءظن نسبت به ارزيابي به دليل اينكه تا كنون مستمسكي براي تسويه حسابهاي شخصي بوده است.
  • قوانين و مقررات سازماني و دخالت اتحاديه ها به منزله عوامل برون سازماني .

همه افراد حق دارند و علاقمند هستند که از نتايج عملکرد روزانه خود آگاه باشند. اين مسأله در مورد کارکنان وجه ديگري هم پيدا مي‌کند و آن اينست که کارکنان علاقه دارند از نظرات سازمان در مورد خود مطلع گردند و از سوي ديگر سازمان نيز محقق است نظرات خود را در مورد منابع انساني سازمان که از اصلي‌ترين سرمايه‌هاي سازمان بشمار مي‌روند ابراز داشته و به اطلاع ايشان برساند  .

ارزشيابي عملكرد ، يكي از فعاليتهاي مهم مديريت منابع انساني است ، زيرا از دستاوردهاي آن مي توان براي تصميمها واقدامات بسياري در زمينه ارزيابي و پرورش كاركنان استفاده كرد .ارزيابي عملكرد ، فرايند شناسايي ، مشاهد ه ، سنجش و بهبود عملكرد انساني در سازمانهاست . اين توصيف مقبولترين تعريف از ارزيابي است . هريك از مولفه هاي اين تعريف به يك جزء مهم از فرايند ارزيابي اشاره مي كند . مولفه شناسايي به فرايند تعيين اينكه روي چه حوزه هايي بايد متمركز شود ، مربوط مي شود . شناسايي نوعا در برگيرند تحليل شغل به منزله ابزاري براي تشخيص ابعاد عملكرد و ايجاد مقياسهاي رتبه بندي است . شناسايي به اين معني است كه ارزياب بايد به طريقي معين كند كه چه چيزي بايد مورد ارزيابي و بررسي قرار گيرد .

ارزيابي عملكرد شغلي كاركنان ؛ چه به شيوه رسمي و چه به شيوه غير رسمي، بايد بطور مداوم و در دوره هاي معيني از سال انجام گيرد .

منبع

زارع،ابراهیم(1392)، رابطه بين هوش هيجاني ومهارتهاي ارتباطي با عملكرد شغلي،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی صنعتی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0