طرحواره های ناسازگار اولیه

طرحواره ها سازه هایی هستند که براساس واقعیت یا تجربه شکل می گیرند و به عنوان واسطه پاسخ های رفتاری افراد را تحت تاثیر قرار می دهند در حوزه شناخت درمانی بک در اولین نوشته هایش به مفهوم طرحواره اشاره کرده است. طرحواره های اولیه باورهایی هستند که افراد درباره خود، دیگران و محیط دارند و بطور معمول از ارضا نشدن نیازهای عاطفی دوران کودکی سرچشمه می گیرند. در واقع طرحواره های ناسازگار در طول زندگی ثابت و پا برجا هستند و اساس ساخت های شناختی فرد را تشکیل می دهند. این طرحواره ها به شخص کمک می کنند تا تجارب خود را راجع به جهان پیرامون سازمان دهند و اطلاعات دریافتی را پردازش کنند. برخی از طرحواره ها به ویژه آن ها که عمدتا در نتیجه تجارب ناگوار دوران کودکی شکل می گیرند ممکن است هسته اصلی اختلالات شخصیتی و مشکلات بین فردی باشند. طرحواره های ناسازگار را الگوی هیجانی و شناختی خود آسیب رسانی تعریف می کنند که در ابتدای رشد و تحول در ذهن شکل گرفته اند و در مسیر زندگی تکرار شده و بر نحوه تعبیر و تفسیر تجارب و رابطه با دیگران تاثیر می گذارند.

از آن جا که طرحواره ها همانند چهارچوبی برای پردازش اطلاعات بکار می روند و تعیین کننده واکنش های عاطفی افراد نسبت به موقعیت های زندگی و روابط بین فردی می باشد، گفته شده که با رضایت از زندگی رابطه دارند. به عنوان مثال کسانی که از زندگی خود رضایت دارند اطلاعات مربوط به زندگی شان را به شکلی طبقه بندی می کنند که منتهی به نتایج لذت بخش شود. اما کسانی که از زندگی خود ناراضی هستند به جنبه های منفی زندگی گرایش بیشتری دارند. طرحواره های ناسازگار اولیه همیشه خود را در جریان یک رابطه نشان می دهند و  باعث تاثیر در کنش وری یک رابطه می شوند. معمولا ماهیت ناسازگار طرحواره ها وقتی ظاهر می شود که بیماران در روند زندگی خود و در تعامل با دیگران به ویژه رابطه زناشویی به گونه ای عمل می کنند که طرحواره های آن ها تائید شود، حتی اگر برداشت اولیه آن ها نادرست باشد. یانگ آن دسته از طرحواره ها را که منجر به شکل گیری مشکلات روان شناختی می شود طرحواره های ناسازگار اولیه می نامند.

تعریف طرحواره

برای طرحواره تعاریف گوناگونی ارائه شده است و هریک از این تعاریف به جنبه اصلی از طرحواره پرداخته اند در زیر به چند تعریف اشاره می شود. بارتلت، طرحواره را به عنوان ؛سازمان دهی فعال واکنش ها یا تجارب گذشته توصیف کرد که به طور معمول با عمل کردن بصورت پاسخ منسجم فرض می شود. بک، این تعریف را ارائه داده است.طرحواره ها الگوهای شناختی ثابتی هستند که پایه ای برای غربال گری ، تمایز و کد گذاری  محرکی که فرد در مقابل آن قرار گرفته است را فراهم می آورد. در تعریف دیگری بک، بیان کرده است: طرحواره ها قوانین خاصی را برای پردازش اطلاعات و رفتار ایجاد می کنند. یانگ آن دسته از طرحواره ها را که منجر به شکل گیری مشکلات روان شناختی می شود طرحواره های ناسازگار اولیه می نامند.ماهونی، طرحواره ها را به عنوان ساختارهایی تعریف می کند که در سیر تحول ثبات پیدا کرده و در برابر تغییر مقاومند و بالاخره در تعریف فتسکو  و مک کلو، طرحواره عبارت است از:   الگوهای سازمان یافته ی اندیشه و عمل که در تعامل بین انسان و محیط بکار می روند.

طرحواره های شرطی در مقابل طرحواره های غیر شرطی

در ابتدا تصور شد که تفاوت اصلی بین طرحواره های ناسازگار اولیه و مفروضه های زیر بنایی است اما در حال حاضر این نتیجه حاصل شده است که برخی از طرحواره ها شرطی و برخی دیگر غیر شرطی است. به طور کلی، طرحواره هایی که در اوایل سیر تحول انسان شکل می گیرند، اغلب در محور ساختار شناختی قرار دارند، باورهایی غیر شرطی درباره خود و دیگران هستند. اما طرحواره هایی که بعدا در سیر تحول شکل می گیرند، شرطی اند. طرحواره های غیر شرطی هیچ گونه راه گریزی برای بیمار باقی نمی گذارند، مهم نیست که فرد چه کاری انجام می دهد زیرا در هر صورت نتیجه یکی است. خود بی کفایت، نالایق، دوست نداشتنی، بدبخت و در معرض خطر خواهد بود اما طرحواره های شرطی روزنه ی امیدی برای بیمار فراهم می کنند بطوریکه بیمار احساس می کند توانایی تغییر نتیجه را دارد.

منبع

رخشنده مند، سلیمه سادات(1394)، پيش بيني افسردگي پس از زايمان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشکاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0