شادکامی ضامن موفقیت در پیشرفت تحصیلی
شادکامی عبارت است از رضایت از زندگی و وجود حداکثر میزان عواطف مثبت و نبود هیجانات منفی و تکاندهندهی عصبی برای فرد. مسئلهی شادکامی همچون عزتنفس جزء اساسیترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت کودکان و نوجوانان است. مطالعات و پژوهشهای متعدد نشان میدهند که کودکان و نوجوانانی که دارای حس شادی هستند نسبت به همسالان خود در شرایط مشابه، پیشرفت تحصیلی و کارآمدی بیشتری از خود نشان میدهند. پرورش احساس شادی در کودکان و نوجوانان از مهمترین وظایف مربیان و والدین است که دراین ارتباط بیشترین نقش برعهدهی الگوهای رفتاری است.
رهنمودهای کلی برای بالا بردن و حفظ شادکامی در کودکان و نوجوانان
برای بالا بردن شاد زیستی در دانشآموزان و دانشجویان راههایی وجود دارد که در اینجا به اختصار به آنها اشاره میکنیم:
- والدین به عنوان الگو و سرمشق خصوصاً قبل از ورود به مدرسه میتوانند از طریق چگونگی درگیری با مسائل زندگی نقش مهمی در شادکامی کودکان خود داشتهباشند.
- برای ایجاد حس خرسندی ضروری است اولیا و مربیان به تفاوتهای فردی، ویژگیهای رشدی، مهارتها، قابلیتها، عواطف، منش و نیازها و استعدادهای کودکان توجه کنند.
- اگر مادر و پدر، رفتار پسندیدهی کودک را تقویت و رفتار ناپسند آن را مورد بیاعتنایی قرار دهند به فرزند خود کمک کردهاند تا بینش مثبتی در او نسبت به پیشرفت پیدا شود.
- بجای انتقاد از تحسین استفاده کنید. بچههایی که مورد انتقاد قرار میگیرند همین برخورد را با خودشان خواهند داشت و در نهایت اشخاصی خواهند شد با عزتنفس پایین و این امر موجب ایجاد هیجان منفی در کودک میشود و فرد احساس افسردگی میکند.
والدین فکر میکنند اگر به طور دائم از کودکان خود انتقاد کنند و اشتباهات آنان را یادآوری کنند به آنها کمک میکنند چرا که تصور آنان بر این است که کودکان با این تذکرات پرورش خواهند یافت. واقعیت این است که ما از آنچه انجام میدهیم دفاع میکنیم و لذا اگر مورد انتقاد قرار بگیریم، کارمان را ادامه خواهیم داد و همین صفت یکدندگی که فطری است بما اجازه نمیدهد که انتقاد را بپذیریم.درپس این انتقادها این جمله قراردارد: اگر فقط بیشتر شبیه من بودی و مثل من زندگی میکردی بهتر از این بودی اما هیچکس حتی فرزند شما، دقیقاً خود شما نیست. پس فرزندانتان را به دلیل تلاشی که میکنند تحسین کنید حتی اگر ناموفق باشند. شرایطی فراهم آورید که فرزندانتان بدانند شما در کارهای آنها همراهشان هستید و به دنبال انتقاد از آنها نیستید. بدین ترتیب برای ساختن یک تصویر مثبت در کودکان گام مثبت برداشتهاید.
- نگذارید کودکان خود را تحقیر کنند. هر وقت عبارت من هیچ کاری نمیتوانم انجام دهم، را از آنها شنیدید در واقع به شما پیام داده میشود که به آنها توجه کنید و عزتنفس آنها را بالا ببرید تا احساس شادی در آنها افزایش یابد.
در این مواقع نیازی به سخنرانی طولانی نیست. فقط بایدآنها را باعبارات مثبت تشویق کنید.مثلاً :اگر از ذهنت استفاده کنی،همه کار میتوانی انجام دهی ،اگر تلاش کنی میتوانی در مدرسه پیشرفت کنی، اگر کمی دقت کنی از عهدهی آزمون برمیآیی. اگر بچهها اینگونه جملات را مرتب بشنوند جملات مثبتتر را هم خواهند پذیرفت. هر وقت کسی در خانواده میگوید من نمیتوانم کاری انجام دهم یکی دیگر از اعضای خانواده میگوید :موفقیت از میتوانمها به دست میآید نه از نمیتوانها این عبارات شعار ساده و کوتاهی است. اما برای اینکه انسان بتواند یک کودک را برای انجام کاری به تلاش وادارد، بسیار کارآمد و مؤثر است.
- سعی کنید تأکید بر معیارهای ظاهری موفقیت را کم کنید.
دویدن بیامان به دنبال پاداش، پول، مقام و درجه، رتبهی اول داشتن و اصولاً اهداف مادی یقیناً عزتنفس کودکان را پایین میآورد و همین امر عواقب بدی را درپی خواهد دشت. یادمان باشد شادی و احساسات خوب از درون میآیند نه از یافتهها و آنچه کسب میکنیم یا بدست میآوریم. وقتی کودک با این باور بزرگ میشود که اگر فقط نمرات بالایی بگیرد انسان شایستهای هست، اگر نمرهی متوسطی در کارنامه خود ببیند احساس حقارت میکند.
شادی و احساس خوب داشتن حاصل ازریابی است که فرد از خود دارد. او باید احساس یک فرد شایسته را داشتهباشد. به جای تقویت معیارهای ظاهری موفقیت در کودکان باید در تمامی دوران زندگی، معیارهای درونی آنها را تقویت کرد. برای این امر چارهای ندارید جز این که اهمیت زیادی را که برای موفقیت و رقابت قائل شدهاید را کاهش دهید. به جای اینکه از فرزند خود بپرسید: معدل کارنامهات چند شدهاست؟ سؤال کنید: آیا از خودت راضی هستی؟
- کودکانی که میدانند بدون پاداش ظاهری ،احترام به آنها حفظ میشود دایم در مسیر موفقیتهایی که دوست دارند باقی میمانند، اما کودکانی که دایم به دنبال معیارهای ظاهری موفقیت میدوند، در مسیر مصرف داروهای آرامبخش و ابتلا به زخم معده قرار میگیرند.واقعیت خیلی ساده است. هیچکس نمیتواند همیشه در مقایسه با دیگران نفر اول باشد، اما همه میتوانند در نظر خود نفر اول باشند.
- به کودکان بیاموزید با خود روراست و صادق باشند. کودکان هربار که خود را فریب میدهند نظرشان در مورد خودشان تخریب میشود. کودکی که دچار خودفریبی میشود دنیای بزرگی میسازد تا دیگران را نیز فریب بدهد و در نهایت نظر دیگران را دلیل این دنیای خودساخته میدانند.
- کودکی که مرتکب تخلفی میشود انسان غافلی نیست؛ بلکه فقط عمل کردهاست و این عمل به او فرصت رشد میدهد.
کودکی که در درس ریاضی ضعیف است آدم کندذهنی نیست بلکه در این مرحله از زندگی، دانش ریاضی او در این سطح است. شما میتوانید به کودک خود بیاموزید که از اشتباهات خود درس بگیرد و تا زمانی که میداند ارزش او ناشی از عملکرد او در یک کار خاص و در یک روز مشخص نیست هرگز نگرانی به خود راه ندهد. دقت کنید تا زمانی که وجود دارید ارزشمند هستید. اگر خودتان چنین بگویید نه کمتر نه بیشتر، ارزشمند بودن براساس عملکرد نیست بلکه چیزی است که هر روز همراه شماست. لذا هر روز به فرزندانتان به ویژه هنگامی که مرتکب اشتباهی میشوند این نکته را یادآوری کنید که صرفنظر از عملکردشان ارزشمند هستند. اگر میخواهید فرزندتان از خود ارزیابی مثبتی داشته باشد همواره یادآوری کنید که من فردی هستم که رفتارهایی دارم، اما من رفتارهایم نیستم.
- بچهها دوست دارند احساس استقلال کنند و به مراتب این امر حس خوبی نسبت به خود داشته باشند. شما میتوانید آنها را تشویق کنید که به طور مستقل در مورد عملکرد خویش فکر کنند.
منبع
کریمی،الهام(1391)،تأثيرشادكامي برروي پيشرفت تحصيلي دانشجويان، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه پیام نور
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید