سلامت عمومی وتاب آوری
قرن بیستم دستاوردهای مفید و سازنده ای برای جوامع بشری به همراه داشته است و انسان قرن بیستم قادر است با پیشرفت چشمگیر در علوم مختلف و صنعت و تکنولوژی وضعیت و کیفیت سلامتی و زندگی خودرا تغییر دهد ومیزان امید به زندگی را ارتقا دهد. علی رغم پیشرفت های روزافزون در فناوری و تأمین آسایش انسان ها، امنیت روانی افراد و بهداشت جسمی آنان به مخاطره افتاده است .از چالش های فراروی انسان در دنیای امروزی ،ارتقا سلامت روانی، کاهش تنیدگی، افزایش تحمل و سرسختی روان شناختی در برابر مسائل و بحران ها، وازسوئی دیگر پیشگیری و کاهش آسیب از بیماری های مخاطره آمیز و ارتقا سلامت عمومی افراد جامعه می باشد. از طرفی تاب آوری از شاخصهای بسیار مهم سلامتی و بهزیستی انسان قلمداد میگردد.
مفهوم تاب آوری از علوم طبیعی وارد ادبیات روانشناسی شده و به زبان ساده عبارت است از سازش موفقیتآمیز فرد به رغم وجود تهدید و شرایط نامطلوب محیطی. به عبارتی دیگر تاب آوری به ظرفیت بازگشت از چالشهای اجتماعی، مالی، یا احساسی به تعادل مجدد اطلاق میگردد.
شناخت وارتقاء تاب آوری روانشناختی موجب افزایش سازگاری موفقیت آمیز در مواجهه با استرسهای حاد، شرایط ناگوار، مزمن و کسب سریع بهزیستی روان شناختی و سلامت عمومی افراد جامعه مؤثرمی باشد ونیزدر بالا بردن سطح خودکارآمدی و تحمل افراد رایاری می رساند.پرداختن به سلامت عمومی کارکنان سازمان ها مي تواند در اولويت به شمار آيد چرا كه سالم سازي شرايط كار به معناي سالمسازي نيروي كار و نيروي كار سالم باعث پيشرفت جامعه است .بسیاری از رفتارهای انسان با سازوكارهای نفوذ بر خود ، برانگیخته و كنترل می شوند . در میان مكانیسم های نفوذ برخود، هیچ كدام مهم تر و فراگیرتر از باور به خودكارآمدی شخصی نیست. اگر فردی باور داشته باشد كه نمی تواند نتایج مورد انتظار را بهدست آورد، و یا به این باور برسد كه نمی تواند مانع رفتارهای غیرقابل قبول شود، انگیزه او برای انجام كار كم خواهد شد. اگرچه عوامل دیگری وجود دارند كه به عنوان برانگیزنده های رفتار انسان عمل می كنند، اما همه آنها تابع باور فرد هستند.
مبانی نظری سلامت عمومی
سلامتی عبارت است از تأمین رفاه کامل جسمی و روانی و اجتماعی ، نه فقط عضو .به این ترتیب کسی را که (صرفاً) بیماری جسمی نداشته باشد ، نمی توان فرد سالمی دانست ، بلکه شخص سالم کسی است که از سلامت روانی نیز برخوردار و از جهت اجتماعی نیز در آسایش باشد، زیرا پژوهش های علمی نشان داده است که ممکن است ریشه و علت بسیاری از ناتوانایی های جسمی ، نابسامانی های فکری و عاطفی باشد مثلاً امروزه معتقدند که دلهره ها و بسیاری از احساسات عاطفی انسان می تواند عامل مهمی در ایجاد زخم معده باشد .از آنجا كه فرايند توليد نيروي انساني ناسالم و پريشان حال بخشي از آفات توسعه پايدار يك جامعه بويژه در پويايي سازماني است، به همين دليل هيچ پديدهاي به اندازه سلامت عمومی نميتواند در فرآيند توسعه مؤثر باشد، برنامهريزي براي تأمين سلامت كاركنان از سويي به سلامت رواني اجتماعي كاركنان و از سويي ديگر به اهداف توسعه صنعتي و توليد بهتر كمك ميكند.
روان پزشكي و روانشناسي نوين رفتار بهنجار را معادل سلامت رواني و رفتار نابهنجار و غيرعادي را معادل بيماري رواني بكار برده است.سلامت روانی یکی از مؤلفه های سلامت عمومی است و عبارتند از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی، و حل تضادها و تمایلات شخصی بطور منطقی، عادلانه و مناسب. يكي از مقولههاي مهم در مباحث روان شناسي، روان پزشكي و جامعهشناسي است. توجه به پديده رواني-اجتماعي نه تنها زمينه مساعدي براي شكوفايي استعدادهاي نهفته را فراهم ميكند، بلكه در بهبود سلامت عمومي نيز مؤثر خواهد بود همان طور كه مي دانيم گاهي محرك هاي رواني-اجتماعي موجب فشار رواني ميشوند و اين فشار رواني مستقيماً برنظام هورموني و دستگاه ايمني بدن تأثير ميگذارد.
منبع
شهباز فر،رامانا(1393) ، نقش سلامت عمومی و تاب آوری بر تعهدسازمانی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی هرمزگان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید