سرمایه اجتماعی
امروزه در كنار سرمايههاي انساني، مالي و اقتصادي، سرمايه ديگري به نام سرمايه اجتماعي مورد بهرهبرداري قرار گرفته است. اين مفهوم به پيوندها و ارتباطات ميان اعضاء يك شبكه به عنوان منبعي با ارزش اشاره دارد كه با خلق هنجارها و اعتماد متقابل، موجب تحقق اهداف اعضاء ميشود. مانند بسياري از مفاهيم علوم اجتماعي، تعريف سرمايه اجتماعي نيز تا حدودي مسألهساز ميباشد و به همين دليل در مورد سرمايه اجتماعي تعاريف متعددي وجود دارد. بطور مثال آن ويژگي كه پاتنام بيشتر بر آن تأكيد دارد، قابليت شبكهها و هنجارها در ايجاد و تسهيل منافع جمعي و تسهيل همبستگي و همكاري براي منافع دوسويه است .به باور پاتنام ، در حالي كه سرمايه فيزيكي به كالاهاي فيزيكي و سرمايه انساني به داراييهاي افراد اشاره ميكند، سرمايه اجتماعي به پيوندهاي ميان افراد؛ شبكههاي اجتماعي، هنجارهاي روابط متقابل و قابليت اعتماد حاصل از اين دو-اشاره دارد.
وولكاك ، شبكههاي ارتباط و هنجارهايي كه مردم را قادر ميسازد به صورت جمعي فعاليت كنند را سرمايه اجتماعي ميداند. در مقابل در دسته دوم تعاريف، از سرمايه اجتماعي به عنوان منبعي كه در جهت منافع افراد به كار ميافتد، ياد ميشود. سرمايه اجتماعي به منابع قابل دسترس در درون ساختارهاي اجتماعي از قبيل اعتماد، هنجارهاي روابط متقابل و كمك متقابل كه افراد را براي انجام كنش جمعي آماده ميكند، اشاره دارد و به عنوان محصول فرعي روابط اجتماعي و درگيري مدني در سازمانهاي رسمي و غيررسمي ظهور ميكند .سرمایه اجتماعی را به عنوان جمع منابع بالفعل و بالقوه موجود در درون، قابل دسترس از طریق، و ناشی شده از شبکه روابط یک فرد یا یک واحد اجتماعی تعریف میکنند.مفهوم سرمایه اجتماعی در تحقیقات سازمان و جامعه بمنظور تشریح نقش منابع رابطهای درون روابط شبکهای شامل فعالیتهای مدیریت دانش و تقابل منابع بکار میرود. مطالعات اخیر مدیریت دانش از سرمایه اجتماعی بعنوان یک تسهیل کننده در اشتراک و ایجاد دانش سازمانی نام میبرند.
ابعاد سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی یک عامل چندبعدی شامل: ابعاد شناختی، رابطهای و ساختاری میباشد .بعد ساختاری سرمایه اجتماعی به الگوي روابط ارتباطات بين افراد اشاره دارد. این بعد بر ویژگیهای ساختاری روابط بین افراد تمرکز دارد، يعني، شما به چه كساني و چگونه دسترسي داريد .بعد رابطهاي سرمايه اجتماعي توصيفكننده نوعي روابط شخصي است كه افراد با يكديگر بخاطر سابقه تعاملاتشان برقرار ميكنند. مهمترين جنبههاي اين بعد از سرمايه اجتماعي عبارتند از: اعتماد، هنجارها، الزامات و انتظارات و هويت. ناهاپیت وگوشال؛ با رويكرد سازماني جنبههاي مختلف سرمايه اجتماعي را در سه طبقه جاي ميدهند: ساختاري، رابطهاي و شناختي.
- عنصر ساختاري
عنصر ساختاري سرمايه اجتماعي اشاره به الگوي كلي تماسهاي بين افراد دارد يعني، شما به چه كساني و چگونه دسترسي داريد؟ مهمترين جنبههاي اين عنصر عبارتند از: روابط شبكهاي بين افراد، پيكربندي شبكهاي و سازمان مناسب.
روابط شبكهاي: پيشنهاد اصلي تئوري سرمايه اجتماعي اين است كه روابط شبكهاي امكان دسترسي به منابع مثل: دانش را فراهم ميسازند. روابط اجتماعي، ايجاد كننده كانالهاي اطلاعاتي هستند كه ميزان زمان و سرمايهگذاري مورد نياز براي گردآوري اطلاعات را كاهش ميدهند.
پيكربندي روابط شبكهاي: پيكربندي كلي روابط شبكهاي يك جنبه مهم سرمايه اجتماعي را شكل ميدهد كه ميتواند بر توسعه سرمايه فكري تأثير بگذارد. براي مثال، سه ويژگي ساختار شبكه: تراكم، پيوند و سلسله مراتب همگي از طريق تأثير بر ميزان تماس يا قابليت دسترسي اعضاء شبكه باعث انعطافپذيري وسهولت تبادل اطلاعات ميشوند. براي مثال، برت، بحث ميكند شبكه پراكنده، با تعداد تماسهاي بسيار كم، فراهمكننده مزاياي اطلاعاتي بيشتري است. شبكه متراكم، از اين جهت كه فراهمكننده اطلاعات متنوع كمتر با همان هزينه شبكه پراكنده است، شبكهاي ناكارآ است. همچنين، هانسن ، پي برده است كه پيوندهاي ضعيف مانع انتقال دانش ميشوند.
سازمان مناسب: سرمايه اجتماعي ايجاد شده، ازجمله روابط و پيوندها، هنجارها، و اعتماد در يك محيط خاص، اغلب ميتواند از يك محيط اجتماعي به محيط اجتماعي ديگري انتقال داده شود، و بدين ترتيب بر الگوهاي تبادل اجتماعي تأثيرگذارد. سازمانهاي اجتماعي مناسب ميتوانند يك شبكه بالقوه دسترسي به افراد و منابعشان ازجمله اطلاعات و دانش را فراهم كنند و از طريق ابعاد شناختي و رابطهاي سرمايه اجتماعي ممكن است انگيزش و قابليت را براي تبادل تضمين كنند. لكن، اين سازمانها هم چنين ممكن است مانع اين تبادل شوند. تحقيق نشان ميدهد چگونه فعاليتهاي جاري سازماني ممكن است گروههاي سازماني را به عوض هماهنگ ساختن، از همديگر جدا سازند، يا به عوض قادر ساختن به يادگيري و ايجاد سرمايه فكري، آنها را محدود سازند.
- عنصر شناختي
عنصر شناختي سرمايه اجتماعي اشاره به منابعي دارد كه فراهم كننده مظاهر، تعبيرها و تفسيرها و سيستمهاي معاني مشترك در ميان گروهها است . مهمترين جنبههاي اين بعد عبارتند از: زبان و كدهاي مشترك وحكايات مشترك.
زبان و كدهاي مشترك: به دلايل مختلفي زبان مشترك بر شرايط تركيب و تبادل دانش تأثير ميگذارد. اول اينكه، زبان كاركرد مستقيم و مهمي در روابط اجتماعي دارد، چرا كه ابزاري است كه از طريق آن افراد با يكديگر بحث ميكنند، اطلاعات را مبادله ميكنند، از يكديگر سؤال ميپرسند و در جامعه امور تجاري انجام ميدهند. دوم اينكه، زبان بر ادراكاتمان تأثير ميگذارد. كدها هم چنين يك چارچوب مرجع براي مشاهده و تفسيرمان از محيط فراهم ميكنند. سوم اينكه، زبان مشترك قابليت تركيب اطلاعات را افزايش ميدهد.
حكايات مشترك: علاوه بر زبان و كدهاي مشترك، محققان نيز معتقدند اسطورهها، داستانها و استعارهها ابزارهاي قدرتمندي در اجتماعات براي ايجاد، تبادل و نگهداري مجموعههاي غني معاني فراهم ميكنند. آر؛ نشان ميدهد چگونه حكايات تبادل تجربه پنهان را در بين متخصصان تسهيل ميكند. بنابراين، ظهور حكايتهاي مشترك در يك اجتماع باعث خلق و انتقال تفسيرهاي جديدي از رويدادها شده و تركيب اشكال مختلف دانش، كه عموماً به صورت پنهان هستند، را تسهيل ميكند.
- عنصر رابطهای
عنصر رابطهاي سرمايه اجتماعي توصيفكننده نوعي روابط شخصي است كه افراد با يكديگر بخاطر سابقه تعاملاتشان برقرار ميكنند. مهمترين جنبههاي اين بعد از سرمايه اجتماعي عبارتند از: اعتماد، هنجارها، الزامات و انتظارات و هويت.
اعتماد: تحقيقات نشان ميدهد در جايي كه روابط مبتني بر اعتماد در سطح بالايي وجود دارند، افراد تمايل زيادي براي تبادل اجتماعي و تعامل همكارانه دارند. ميسزتال، اظهار ميدارد اعتماد، تأمين كننده ارتباطات و گفتمان است.بنتيس ، همچنين مطرح ميكند اعتماد ميتواند ايجاد سرمايه فكري را تسهيل كند. بويسوت، نيز بر اهميت اعتماد بين افراد براي ايجاد دانش در شرايط ابهام و عدم اطمينان زياد تأكيد دارد.
هنجارها: هنجارهاي همكاري ميتوانند پايهاي قوي براي ايجاد سرمايه فكري بوجود آورند. براي مثال، استارباكس، اهميت هنجارهاي اجتماعي صداقت و كار تيمي را به عنوان ويژگيهاي كليدي شركتهاي دانشمحور يادآور ميشود. هنجارهاي تعاملي كه اهميت آنها در ايجاد سرمايه فكري نشان داده شدهاند عبارتند از: تمايل به ارزشگذاري و پاسخ به تنوع، روحيه انتقادي و تحمل شكست.
الزامات و انتظارات: الزامات نشان دهنده يك تعهد يا وظيفه براي انجام فعاليتي در آينده است. کلمن؛ الزامات را از هنجارهاي عمومي شده متمايز ميسازد و آن را بعنوان انتظارات ايجاد شده در درون روابط شخصي خاص در نظر ميگيرد. ناهاپیت و گوشال در زمينه ايجاد سرمايه فكري اظهار ميدارند كه الزامات و انتظارات احتمالاً بر دسترسي و انگيزش افراد و گروهها براي تبادل و تركيب دانش ميگذارند.
هويت: هويت نگرشی است كه در آن افراد احساس ميكنند با فرد يا گروهی از افراد ديگر، عضو يك گروه واحد هستند. كرامر و همكارانش، دريافتهاند كه احساس همانندي كردن با يك گروه يا جمع، نگراني درباره فرآيندها و نتايج جمعي را افزايش ميدهد و بدين ترتيب احتمال فرصت تبادل اطلاعات افزايش مييابد. هويت گروهي چشمگير نه تنها ممكن است فرصتهاي تبادل اطلاعات را افزايش دهد، بلكه هم چنين ممكن است فراواني واقعي همكاري را بين اعضاء افزايش دهد. در مقابل، جايي كه گروهها داراي هويتهاي متمايز و مغاير هم هستند، ممكن است موانع عمدهاي را در برابر تسهيم اطلاعات، يادگيري و ايجاد دانش بوجود آورند.
منبع
قلی زاده،سودابه(1393)، تأثیراشتراک دانش بر رفتار نوآورانه کارکنان،پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت استراتژیک،دانشگاه پردیس بین الملل
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید