رهبری امنیت مدار

رهبری امنیت مدار

قرن بیست و یکم را نظریه پردازان مدیریت و سازمان،‌ قرن رهبری برای سازمان می دانند و اعتقاد آنها بر این است که عامل اصلی موفقیت سازمان ها و جامعه امروزی  رهبری می باشد. در مقابل محیط امروزی سازمان ها، مدیران را با چالش های جدیدی روبه رو می سازد و هر روز پویا تر از قبل می شود. رقابت جهانی و انتظارات جوامع در حال تحول، نیاز مالی مدیریتی جدیدی را مطرح می کند. یکی از موارد مهم و قابل توجه رهبری می باشد. کارکنان به دنبال رهبری هستند که بر اساس انگیزش بیرونی، بتوانند محرکی را برای ایجاد هماهنگی و سازگاری بین اهداف آنان و اهداف سازمان پدید آورد. در حقیقت کار رهبری در سازمان هر چند به تنوع و ظرافت نوع انسان ها و روان مشغول در درون سازمان است ولی به تبع اشتراک عقیدتی لازم برای اداره اخلاقی و رفتاری انسان ها، وظیفه ای بسیار والا و فراگیر است. رهبری امنیت مدار به عنوان رویکردی نوین و تحولی، فرایندی برای توسعه تخصص و رشد و یادگیری فردی و سازمانی است و می تواند محیط سازمانی را به محیطی امن، قابل اطمینان، سازگار و انعطاف پذیر برای انطباق با تغییرات گسترده و پویای دنیای بیرون تبدیل کند.

رهبر امنیت مدار با ایجاد امنیت از طریق ارزش گذاری، مقبولیت و قدردانی و فراهم آوردن زمینه کاوش از طریق تاکید بر رشد، توسعه و پتانسیل و نیز رسیدگی به وظایف و موقعیت ها از طریق یک رویکرد مثبت، زمینه رشد، یادگیری و نوآوری را در سازمان فراهم می آورد و سازمان را در جهت تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده سوق می دهد. از نظر مارچ رهبری امنیت مدار رویکردی را در پیش می گیرد گه به واسطه آن سازمان ها قادر خواهند بود پویایی بین بهره برداری از منابع موجود که قابل پیش بینی تر و شناخته تر به نظر می رسند و کاوش پیوند خورده با نوآوری و تغییر را مدیریت می کند. رهبری امنیت مدار در اصل به تئوری دلبستگی و کارهای آینزورث و بالبی در زمینه پایگاه امن و سیستم های کاوشی کنترل برمی گردد. در این راستا رهبری امنیت مدار با تاکید و توجه ویژه به سه عامل اصلی یعنی پایگاه امن و ارتباط مثبت، دلبستگی و کاوش یک دیدگاه منحصر به فرد را در رهبری مطرح می کند.

از نظر کمب (2011) رهبری امنیت مدار ضرورتا مرتبط با تعامل پویا بین سیستم های اکتشاف و دلبستگی است . مروری بر ادبیات موجود در زمینه شیوه های نوین رهبری، بیانگر این نکته است که رهبران سازمانی با نشان دادن احترام به کارکنان، حمایت گری، ریسک پذیری، مهارت های بین فردی، الهام بخسی و القای تفکر مثبت می توانند در زیر دستان نفوذ نموده، پیروی آنان را موجب شوند. رهبری امنیت مدار، رویکردی را در پیش می گیرد که به واسطه آن سازمان ها قادر خواهند بود پویایی بین بهره برداری از منابع موجود که قابل پیش بینی تر و شناخته شده تر به نظر می رسند و کاوش که با نوآوری و تفییر پیوند خورده است را مدیریت نمایند. بنابراین رهبری امنیت مدار با پیروی از نظریه کمب(2011) با دارا بودن فاکتورهایی چون مقبولیت، فراهم کردن فرصت ریسک، مشاهده پتانسیل (استعداد نهایی)، قابلیت دسترسی، استفاده از انگیزش ذاتی، گوش دادن و پرس و جو/بررسی، آرامش و قابلیت اطمینان و ذهنیت مثبت برخوردار می باشد.

منبع: اردلان، محمدرضا، بهشتی راد، رقیه و سلطانزاده، وحید(1394)، الگوی علّی رهبری امنیت مدار در کاهش رفتارهای تلافی جویانه با نقش میانجی گری وجدان کاری، پژوهش های مدیریت و رهبری آموزشی، 1(3): 51-72.

http://jrlat.atu.ac.ir/article_7940.html

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0