رضایت زناشویی و جهت گيرى مذهبى چگونه می باشد؟
واژه «جهت گيرى مذهبى»، درواقع به روى آورد كلى شخص كه از مذهب اتخاذ كرده است اطلاق مى شود، به گونه اى كه در ارتباط با موجودى متعالى (قدسى)، مجموعه اى از اعتقادات، اعمال و تشريفات خاص مى باشد. جهت گيرى مذهبى را تقريباً مى توان معادل «ديندارى» يا «دينورزى» دانست كه در سطح رفتارهاى ظاهرى شخص نمايان مى شود و بيانگر گرايش احتمالى فرد به يك بينش مذهبى (اسلامى) مى باشد.اما مقصود از دين و ديندارى چيست؟ براى به دست آوردن يك مفهوم مشترك از دين، به تعريف اين واژه از ديدگاه دين پژوهان معاصر و برخى ازنظريه پردازان مشهور روان شناسى مى پردازيم:
آيت الله جوادى آملى دين را چنين تعريف نموده اند: «مجموعه عقايد، اخلاق و قوانين و مقرراتى است كه براى اداره فرد و جامعه انسانى و پرورش انسانها از طريق وحى و عقل در اختيار آنان قرار دارد.»
ويليام جيمز دين و مذهب را چنين تعريف كرده است: «تأثرات و احساسات و رويدادهايى كه براى هر انسانى در عالم تنهايى و دور از همه بستگى ها براى او روى مى دهد. بهطورى كه انسان، از اين مجمومه مى يابد كه بين او و آن چيزى كه آن را امرخدايى مى نامند رابطه اى برقرار است.»
تايلوردين را به اعتقاد به موجودهاى معنوى، تعريف كرده است. دوركيم در توصيف دين گفته است: دين نظام وحدت يافته اى از باورها و اعمال در برابر اشياء مقدس است .از تعاريف مزبور چنين برمى آيد كه دين نوعى اعتقاد به وجودهاى معنوى يا مقدس است كه منشأ يك سرى رفتارها و نگرش هاى خاص در زندگى انسان مى شود. پس انسان ديندار يا متديّن نمى تواند باوجود يك چنين اعتقادى عارى از هرگونه رفتار حاكى از باورهاى درونى خود باشد. جهت گيرى كلى به مذهب اسلام، در هر دو زيرگروه زنان و مردان، از يك سو با ويژگى خُلقى فرامن قوى و مهار خود مرتبط بوده و از سوى ديگر، با ويژگى گروه جويى و اجتناب از تنهايى داراى رابطه است. در گروه مردان علاوه بر عوامل عمومى مزبور، جهت گيرى كلى به مذهب اسلام بهطور اختصاصى با آرميدگى، شكيبايى، تنش پايين و نيز تمايلات سنتى، وفادارى به باورهاى كنونى و گذشته مرتبط مى باشد، اما در گروه زنان، جهت گيرى كلى به مذهب اسلام، بهطور اختصاصى با جسارت اجتماعى، هيجان پذيرى و نيز همنوايى، ملاحظه و انعطاف پذيرى مرتبط است.اما جهت گيرى مذهبى در بُعد عقايد و مناسك، بهطور كلى علاوه بر ارتباط با فرامن قوى و گروه جويى، كه ذكر شد، با ويژگى سنتى به معنى كاهش رغبت نسبت به نوآورى و ترك باورهاى كنونى و گذشته، مرتبط است. اين در حالى است كه در گروه مردان علاوه بر عوامل عمومى ذكرشده، جهت گيرى مذهبى در عقايد و مناسك بهطور اختصاصى با آرامش، شكيبايى و تنش پايين مرتبط است؛ اما در گروه زنان بهطور اختصاصى، جهت گيرى مذهبى در عقايد و مناسك با گرمى در روابط اجتماعى، صميمى بودن با ديگران مرتبط مى باشد.جهت گيرى مذهبى در بُعد اخلاق، بهطور كلى علاوه بر ارتباط با عوامل محورى فرامن قوى و گروه جويى، با عوامل آرميدگى، تنش پايين و در عين حال، جسارت اجتماعى و هيجان پذيرى مرتبط مى باشد. به نظر مى آيد مورد اخير لازمه عمل به دستورات اخلاقى در جامعه است.در گروه مردان علاوه بر عوامل عمومى مذكور، جهت گيرى مذهبى در اخلاق، بهطور اختصاصى از سويى، با ويژگى خلقى فرامن قوى، مهار خود و وفادارى به سنت ارتباط داشته و از سوى ديگر، با نيرومندى «من» رابطه دارد، كه طبق تعريف فرويد فرد را در خدمت اهداف سازشى قرار مى دهد و از اين رو، داراى ويژگى سازش يافتگى مى باشد.در گروه زنان علاوه بر عوامل عمومى ذكرشده، جهت گيرى مذهبى اخلاقى بهطور اختصاصى با ويژگى هاى خلقى زير رابطه دارد:از سويى، با توانايى هوشى بالا و همنوايى، ملاحظه ديگران و از سوى ديگر، با ويژگى اى مرتبط است كه كتل آن را «خود احساسى» مى نامد. تفسير روان شناختى اين ويژگى به معنى ارزيابى رفتار و نهايتاً هدايت خود بر اساس مفهوم فرهنگى رفتار صحيح است. وجود اين رگه در فرد باعث مى شود كه شخص رفتارهاى خود را بهطور مداوم با آرمآنها مطابقت داده و براى وجهه اجتماعى خود اهميّت قايل شود و در يك جمله بهطور وسواس آميزى كمال طلب باشدکی از اساسیترین عواملی که به هنگام انتخاب همسر بر تصمیم افراد در جامعه به ویژه در جوامع حافظ ارزش های مذهبی اثر میگذارد همگونی اعتقادات مذهبی است. مذهب، جلوه معنوی – الهی است که در اندیشه، باور، اعتقاد و شیوه زندگی افراد تأثیر همه جانبه دارد.علی رغم دگرگونی های جدید که گاه مسیر حرکت آنها به سوی ماده گرایی افراطی جدایی پدیده های اجتماعی از حیات دینی و استقرار گونه ای از خرد گرایی و تضعیف حس مذهبی در جوانان است. در جامعه ما تأثیر اعتقاد مذهبی بر رفتار و کردار زندگی زناشویی جوانان شایان توجه است.زناشویی میان زن و مردی که وابسته به مذاهب گوناگون هستند و یا در صورت تعلق به یک مذهب از درجه ایمان و اعتقادات مذهبی مختلف برخوردارند چندان استوار و محکم نیست، لوگان معتقد است که ناباوری دینی یکی از طرفین ازدواج دشواری های فراوانی برای آنها فراهم میکند و باعث بگو مگوهای دائمی می وشد. جالب این جاست که این ناهمگونی در اعتقادات مذهبی یا پیشرفت زندگی زناشویی افزایش یافته و تبدیل به عاملی مخرب در عشق و علاقه و سعادت زوجین میگردد.هانت سازگاری زناشویی 64 زوج را موردبررسی قرار داد و نشان داد که مذهب بهطور مثبت با سازگاری زناشویی خوشحالی و رضایت زناشویی بالاتر ارتباط دارد و همچنین نتیجه گرفت که مذهب یک عامل مهم در جلوگیری از طلاق است.تأثیر شگرف مذهبی بر گزینش همسر مخصوصاً از آن جهت اهمیت پیدا میکند که اعتقاد مذهبی فقط منحصر به تنظیم روابط انسان با خدا نیست بلکه باورهای مذهبی منشاء بنیادین تلقیات جمعی، شخصیت اساسی و نوع جهان بینی افراد است که این عوامل به نوبه خود میتوانند بر تکوین تداوم روابط اجتماعی همه افراد خصوصاً زن و شوهر بسیار اثر گذار باشند . درنتیجه استدلال این است که آنهایی که باهم دعا میکنند باهم زندگی میکنند زیرا بنا بر گزارش های تحقیقاتی در صورت ناهمسوگرایی مذهبی حفظ اعتماد و اطمینان زن و شوهر نسبت به هم غیر محتمل به نظر میرسد.
منبع
جلیلی راد ، سید احمد (1393 ) ، بررسی رابطه بین ارضا نیازهای بنیادین روان شناختی و خود شناسی انسجامی با رضایت زناشویی در فرهنگسان سبزوار ،پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره ، دانشگاه آزاد اسلامی قوچان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید