رضایت از زندگی در جهان

 وقتی از مردم مختلف دنیا درباره‌ی شادکامی سوال شد آن‌ها تصویر زیبایی ارائه دادند؛از جمله این‌که در یکی از آمارگیری‌های سراسری یک سوم مردم خود را بسیار شاد می‌دانستند. اغلب مردم در مورد رضایت زندگی خود با خوش‌بینی حرف می‌زدند به‌طوری‌که 70% آن‌ها معتقدند که رضایت‌شان نسبت به نارضایتی‌هایشان بیشتر است. کم‌تر از 7% شان هم بیشتر از آن‌که راضی باشند ناراضی هستند.

75% مردم می‌گویند که در طی هفته ی گذشته به دلایل متعددی شاد شدند و حدود 30% هم از احساس تنهایی ملامت و افسردگی حرف می‌زدند.در اروپا، رضایت از زندگی و شادی از یک کشور به کشور دیگر تفاوت دارد. در هلند، 40% مردم خود را بسیار شاد می‌دانستند و حال آن‌که کم‌تر از 10% مردم پرتغال چنین نظری داشتند و این درحالی است که مردم اروپادر مقایسه با مردم آمریکا در مجموع خود را ناشادتر ارزیابی می‌کنند اما نسبت به زندگی امید‌وار هستند.

در پژوهش دقیقی که در سال 2006 ملادی به‌ چاپ رسید و به بررسی وضعیت از زندگی درسی کشور جهان پرداخته‌است وضعیت تعدادی از کشورهای اروپای شرقی، اروپای غربی، آسیا درفاصله‌ی سال‌های 2002- 1999 میلادی مورد توجه قرار گرفته‌است.براساس نتایج این بررسی75% افراد درکشورهای اروپای غربی میزان رضایت بالاتر از متوسط داشتند،درحالی که در چهارکشوراروپای شرقی: مجارستان،اسلواکی، لهستان و ترکیه و نیز کره‌ی جنوبی وژاپن،میزان رضایت اززندگی کم‌تراز 5% بود.آماربالای خودکشی در کشورهای ژاپن تناسب دارد.درضمن در این آمار در همه‌ی کشورها؛بجزترکیه و استرالیا میزان رضایت از زندگی مردان بیش از زنان بوده‌است.

رضایت از زندگی در ایران

کوشا و محسنی که در سال 2000 میلادی، تحقیقی مقایسه‌ای بین مردم ایران و ایالات متحده، ایالات مینه‌سوتا،انجام دادند. هدف آن‌ها این بود که آیا ایرانیان، مردمانی شاد هستند؟ این تحقیق در سال 1995 میلادی روی 544 نفر در ایالات متحده و در سال 1997 میلادی روی 1055 نفر در ایران (تهران) انجام شد. در این بررسی میزان شادکامی مردم ایران با در‌نظر گرفتن جنس، سن، درآمد و درجه تحصیلات مورد سنجش و ارزیابی قرار‌گرفت که علاوه‌بر نشان‌دادن ارتباط رضایت و خرسندی افراد با دیگر ابعاد زندگی‌شان عوامل مؤثر در شکل‌گیری و تشدید و تضعیف شادکامی و خوشحالی نیز به‌دقت بررسی شد و نتایج آن با نتایج بدست‌آمده از تحقیقاتی که در سال 1994 میلادی که روی آمریکایی‌ها انجام شد مقایسه گردید. داده‌ها نشان دادند که در مقیاسی وسیع ایرانیان مردمانی شاد نیستند. علاوه‌بر آن سطح شادمانی آن‌ها نیز منعکس‌کننده‌ی جایگاه اجتماعی و وضعیت اقتصادی بیشتر جوامع در حال پیشرفت است و تغییرات جمعیتی تأثیر چندانی بر شادمانی فرد ندارد. به‌نظر می‌رسد عواملی که بر شادمانی تأثیر گذارند درهردو جامعه یکسان‌اند ودرجه اهمیت عوامل تفاوت‌ زیادی دردوجامعه ندارد.

در پژوهشی دیگر براساس یک نظر‌سنجی‌ای که در سال 1380 در میان جوانان ایرانی انجام شد 41% آن‌ها گفتند که توان رویارویی با مشکلات را ندارند. 38% سرحال و بانشاط از خواب بیدار نمی‌شوند و همین‌ تعداد از زندگی خود رضایت ندارند. براین‌اساس 49% از جوانان شب‌ها نیز به‌راختی به‌خواب نمی‌روند و افکار پریشان خواب‌ آن‌ها را به‌هم می زند و به‌هرحال شور و شوق زندگی در آن‌ها به‌حد بالایی نیست. این نتایج نشان‌می‌دهند که درصد زیادی از آنان برایشان مهم نیست که چه به سرشان می‌آید و بیش از 50% از آنان عنوان کردند که زندگی با آن‌ها سرناسازگاری دارد و نگران‌ آینده‌ی خود هستند. هم‌چنین آستانه‌ی غم آنان بسیار پایین است و بیش‌از 30% آنان هم‌ چیزی برای لذت بردن از زندگی خود سراغ ندارند.

منبع

کریمی،الهام(1391)،تأثيرشادكامي برروي پيشرفت تحصيلي دانشجويان، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه پیام نور

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0