راهبرد شرح و بسط پیچیده
مواد آموزشی موضوع این راهبردها متنهای مختلف در زمینههای گوناگون است. این راهبردها شامل نقل بیان یا بازنویسی متن با استفاده از کلمهها و جملههای فراگیر، خلاصهنویسی، ارائه تمثیل، شرح ارتباط معلومات جدید با معلومات قبلی فراگیر و پاسخگویی به سوالات است. هدف این روشها ترکیب اطلاعات ارائه شده جدید با دانشهای قبلی است. به عبارت دیگر، انتقال محفوظات قبلی فراگیر از حافظه بلندمدت به حافظه فعال و ترکیب آن با اطلاعات جدید است. از جمله این روشها خلاصهنویسی است که تأثیر مثبت آن در آزمونهای درک مطلب به اثبات رسیده است . یادداشتبرداری نیز از جمله روشهای شرح و بسط پیچیده است. در این روش چهار فعالیت زیر انجام میشود:
- شناسایی موضوعات اصلی و فرعی
- نوشتن کلمات به اختصار
- نقل بیان با استفاده از کلمات فراگیر
- استفاده از چارچوبی که حاوی سرفصل های مهم متن
برای بدست آوردن نتایج بهتر ابتدا فراگیران را با ذکر نمونهها و ارائه تمرینهایی برای به کارگیری این روشها آموزش داد. در این صورت طبق گواهی تحقیقات انجام شده، تأثیر مثبت به کارگیری این روشها در یادگیری ویادآوری موضوعات مختلف درسی آشکار میشود.
آرندز،(1998) میگوید در یادداشتبرداری باید تنها نکات مهم و کلیدی ثبت شوند، آن هم به زبان خود یادگیرنده و به طور خلاصه دمبو،(1994) یادداشتها را در صورتی مفید دانسته که همراه با توضیح و تفسیرهای خود یادگیرنده باشند. او اینگونه یادداشتبرداری را یادداشتسازی نامیده و درباره آن گفته است «به زبان خود یادداشتهای مختصر بردارید به گونهای که در آن نکات مهم خلاصه شوند و سازمان یابند و برای شما معنیدار باشند»..
در مورد ارائه تمثیل یادگیرنده با استفاده از شباهت بین امور مختلف یاد میگیرد، به عنوان مثال کار قلب را با یک تلمبه مقایسه کند و از شباهت بین این دو استفاده مینماید به یادگیری ویژگیهای قلب میپردازد. از جمله موارد دیگر، شبیه دانستن ذهن آدمی با رایانه است در این روش همیشه یک چیز آشنا (در مثالهای بالا تلمبه و رایانه) به چیزی که قرار است آموخته شود (کار قلب یا ذهن انسان) تشبیه میشود.
انواع راهبردهای گسترش مطالب پیچیده به شرح زير ميباشد:
یادداشتبرداری
در این روش نکات مهم و کلیدی یک مطلب جهت بازنگری و مطالعه بعدی یادداشت میشود. این روش اطلاعات جدید را سازمان میدهد و بین آنها و دانش موجود و فعلی پیوند برقرار میکند. یادداشت ها در صورتی مفید هستند که همراه با توضیح و تفسیر فراگیر باشد .
خلاصه کردن
خلاصه کردن عبارتهای کوتاهی است که معرف پیام اصلی موضوع باشد. این راهبرد به دو صورت انجام میشود. خلاصه کردن هر پاراگراف در یک سطر، تهیه خلاصه از یک مطلب برای کمک به دیگران، تشخیص موضوعات. مهم از غیر مهم در این روش بسیار موثر است.
علامت گذاری و حاشیه نویسی
این روش شرحنویسی نیز نامیده میشود. نکات مهم و معانی اصلی مورد نظر با رمز و کلمات و عبارت برجسته میشوند و مطالب جدید به مطالب قبلی مرتبط میشوند. در شرحنویسی موارد زیر در نظر گرفته میشود. استنتاجتر و اندیشه اصلی، قرار دادن نکات اصلی در داخل علامت، خط کشیدن دور جزئیات مهم و ثبت انتقادها و سوالهای خود.
قیاس گری
در این روش فراگیر با توجه به شباهت بین امور، مطالب را یاد میگیرد. مثل: شباهت قلب با تلمبه، ذهن انسان با رايانه، در این روش یک چیز آشنا به مطلبی که قرار است آموخته شود تشبیه میشود. برای گسترش مطالب و موضوعات پیچیده، راهبردهای دیگری نیز وجود دارند؛ بازگو کردن مطالب به زبان خود. آموزش مطالب به دیگران، استفاده از آموختهها در حل کردن مسائل شرح و تفسیر روابط بین اجزای تشکیل دهنده یک مطلب.
راهبرد سازماندهی پایه
یادآوری فهرستی از موارد از راه مرتب کردن یا سازمان دادن آنها در یک چارچوب بزرگتر، مانند دستهبندی برحسب گروههای موجود د یک طبقهبندی آسانتر میشود. برای مثال، فهرست «میز، اتوبوس، کلاه، وانت، میز تحریر، کفش، کامیون، کمربند، مبل» ممکن است به هر ترتیبی ارائه شود. ولی فراگیر میتواند آن را به این صورت مرتب کند. «میز، میز تحریر، مبل، اتوبوس، وانت، کامیون، کلاه، کفش، کمربند» لازمه به کارگیری استراتژی سازماندهی درگیر شدن فعال فراگیر با موضوع یادگیری است .
طبقهبندی و سازماندهی میتواند برحسب تلفظ لغات معنای آنها، یا برحسب ترتیب ارائه انجام شود. همچنین سازماندهی بر حسب شکل ظاهری لغات، یا حتی به صورت تصادفی نیز ميتواند انجام شود. ارائه آموزش برای به کارگیری هر یک از این روشها باعث بهبود یادآوری میگردد و در این مورد هم مانند استراتژی های قبلی باید سن فراگیران را در به کارگیری و آموزش این روش در نظر داشت. نقشه یک متن، فراگیر ابتدا موضوع را پیدا میکند و پس از نامگذاری این اجزاء آنها را با موضوع اصلی ارتباط میدهد. نقشه معمولا یک شکل دایرهای دارد که موضوع اصلی در میان و مفاهیم و موضوعات جنبی در اطراف قرار دارد.
راهبردهای سازماندهی پیچیده
کتابهای درسی، یکی از عمدهترین شکلهای ارائه آموزش در تمام سطوح تحصیلی است. از جمله روشهای یادگیری و یادآوری محتوای کتابهای درسی، تعیین نکات اصلی و برقرار کردن ارتباط بین این نکات است. عمل سازماندهی متون برای دست یافتن به دو هدف انتخاب اطلاعات به منظور انتقال به حافظه فعال و سپس اتصال بین اطلاعات مزبور انجام میشود. از جمله انواع روشهای سازماندهی تهیه سرفصل مطالب است، که دارای انواع متعدد میباشد. روش شبکه روشی است که در آن فراگیر ارتباط داخلی اصلی بین مطالب یا متن را تعیین میکند. این ارتباطات شش نوع است :
- ارتباط اجزاء با هم
- ارتباط انواع یک مفهوم یا یک قانون
- ارتباط علی بین پدیدهها و حوادث
- ارتباط تمثیلی بین یک پدیده یا یک حادثه ویک تمثیل
- ارتباط استناد یا بیان دلیل که در آن حادثهای یا عملی شاهد دلیل وقوع حادثهای دیگر است
- ارتباط خصوصیات(مشخصات). روش دیگر سازماندهی،نقشه نامیده میشود. برای ساختن
روش سازماندهی محتوای دروس آموزشی، تهیه نقشه مفاهیم است. نقشه مفاهیم یک شکل دوبعدی است که نمایانگر ساختار مفاهیم موجود در یک موضوع درسی است. برای تهیه این نقشه، ابتدا مفاهیم و قواعد کلی موضوع تعیین میشود، سپس اجزاء محتوا از کلی به جزئی و از بالا به پایین مرتب میشود و نهایتا بین هر جفت از مفاهیم یک خط که نماینده ارتباط آنها با یکدیگر است رسم میشود.
راهبرد نظارت بر درک مطلب
در بخش اهداف آموزشی در طبقهبندی هدفهای گانیه نوعی از قابلیتهای یادگیری به نام راهبردهای شناختی ذکر شد. این راهبردها از مهمترین مهارتهای بشری هستند که یادگیرنده با استفاده از آنها به تنظیم فراگردهای درونی خود مانند توجه، یادگیری و یادآوری میپردازند. راهبردهای شناختی، آگاهی شاگرد از فراگردهای شناختی خود و توانایی وی در کنترل این فراگردها از طریق سازماندهی، نظارت و تغییر آنها، براساس نتایج یادگیری است. راهبردهای شناختی بیشتر به منظور نظارت بر درک مطلب استفاده میشود. این عمل شامل تعیین اهداف یادگیری برای هر واحد یا فعالیت آموزشی، برآورد میزان دستیابی به اهداف و در صورت لزوم تغییر راهبردها برای رسیدن به اهداف است. روشهای متعددی برای آموزش راهبردهای نظارت بر درک مطلب ابداع شده است. این روشها اغلب شامل الگو قرار دادن نحوه آموزش معلم، تکرار و تمرین علنی به وسیله فراگیر و بالاخره تکرار و تمرین با خود است. در این روشها شاگرد برای به کارگیری روش «محاوره با خود» به منظور کنترل و هدایت فراگردهای شناختی خود ترغیب میشود. این برنامه ها عبارتند از:
الف) تعیین مسألهای که باید حل شود، یا موضوعی که باید فرا گرفته شود با استفاده از سوال «چه چیزی را باید انجام دهم؟»
ب) تمرکز، توجه و هدایت پاسخ، با استفاده از سوال «حالا، تأمل کن و با دقت دستورالعمل را تکرار کن»
ج) تقویت خود که شامل تعیین استاندارد یا معیار برای عملکرد فراگیر و ارزیابی عملکرد به وسیله خود یاد گیرنده است، برای مثال «خوب، تا اینجا خوب پیش رفتهام».
د) مهارتهای تطبیق و راههای تصحیح خطا، مانند «عیبی ندارد … حتی بعد از یک اشتباه هم میتوانم ادامه دهم»
تحقیقات نشان داده است که امکان آموزش استراتژیهای نظارت بر درک مطلب با استفاده از برنامههای آموزشی کوتاه مدت وجود دارد وتأثیر اینگونه آموزشها در بلندمدت نیز باقی میماند.
راهبردهای احساسی و انگیزهای
این راهبرها شامل روشهایی میشود که فراگیر به منظور تمرکز توجه، حفظ تمرکز حواس، کنترل هیجان، ایجاد و حفظ انگیزه و استفاده از وقت به صورت کارا به کار میبرد. برای مثال، برای سالیان دراز تصور میشد که هیجان آزمون عکسالعمل رفتاری ناشی از فشارهای محیطی است. چون فرض بر این بود که عوامل ایجاد کننده هیجان خارج از فراگیر قرار دارد؛ بنابراین، به نقش فراگیر و فراگردهای فکری وی در تعدیل تأثیر هیجان توجه کمتری میشد. درحالی که دریافت و ارزیابی فراگیر از حوادث آموزشی نقش بسزایی در هیجان وی بازی میکند. شاگردانی که نگران موفقیت خود در مدرسه هستند و به خصوص نگران عملکرد خود در آزمونها میباشند، به انتقاد از خود میپردازند و در نتیجه احساس عدم کفایت کرده، به انتظار شکست تحصیلی مینشینند. در نتیجه این افکار، توجه فراگیر از یادگیری و مطالعه منحرف شده، متوجه خود شاگردان به عنوان فردی نالایق میگردد. این کاهش توجه نسبت به یادگیری و مطالعه اغلب منجر به شکست تحصیلی شده و خود سبب تشدید و تقویت احساس عدم کفایت میشود و هیجان آزمون را افزایش میدهد.
منبع
خزاعی، علی(1395)، بررسی تاثیر راهبردهای شرح و بسط پیجیده بر رفتارهای خلاقانه و عملکرد تحصیلی، پایان نامه کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه.
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید