رابطه تفکرانتقادی وسبک های هویت

برمن و دیگران، اخیرا بین الگوهای کرتینر و وضعیت‌های هویت مارسیا را مورد بررسی قرار دادند. دریافتند، افرادی که در وضعیت‌های هویت زودرس به سر می‌برند، مهارت‌های حل مسئله انتقادی ضعیفی داشتند در حالی که افراد با وضعیت هویت تعلیق و سر درگم در استفاده از این مهارت‌ها تبحر داشتند. شاید دلیل چنین یافته‌هایی آن است که این دو گروه، در حالت تجربه‌ی میزانی از اکتشاف هستند، هر چند اکتشاف در گروه مغشوش غیر منظم و بی‌هدف است. البته با توجه به این که بیشترافرادی که هویت دست یافته­اند، دوران اکتشاف را پشت سرگذاشتند، می‌توانند با بازگشت به این دوران و کسب آگاهی دست یافته مورد تردید قرار می‌گیرد. هم چنین بیشتر افرادی که در وضعیت‌های هویت مغشوش قرار دارند، از مرحله اکتشاف و جست‌وجو گریزان‌اند، چه برسد به این که از مهارت‌های انتقادی، و لو به طور غیرمنظم بهره‌گیرند . برخی دیگر از این تحقیقات در این زمینه، نشان می‌دهد که جوانانی که قادر به تفکر در ابعاد پیجیده هستند، بهتر از دیگران می‌توانند مسائل مربوط به هویت را حل کنند و دچار بحران هویت نشوند .

دنیل، نقش متغیرهای دیگر بر تفکر انتقادی مورد بررسی قرار داده اند نتایج نشان می‌دهند دانشجویان با اعتقادات هنجاری قوی، نگرش‌های مثبت و قوی نسبت به تفکر انتقادی دارند زیرا این اعتقادات بر خودشناسی فرد به عنوان متفکر انتقادی تاثیر می‌گذارد.

سونتس، دیونز و گوسنر، نشان دادند که افراد با سبک هویت اطلاعاتی دارای پیچیدگی شناختی، تفکر لیبرال و توانایی درک دیدگاه دیگران هستند. به این دلیل که این افراد به صورت فعال در جستجوی اطلاعات مرتبط با خود هستند و به آزمون سازه‌های مربوط به خود و انطباق دیدگاه‌های خویش با توجه به بازخورد‌های ناهماهنگ می­پردازند ولی افرادی با سبک هویت هنجاری دارای تمایلات جزمی و محافظه‌کاری فرهنگی هستند.

حجازی و  برجعلی، تحقیقاتی  انجام دادند نتایج یافته‌ها نشان داد که مولفه‌های تفکر انتقادی جستجوگری حقایق، نظامندی، و تحلیل­گری بر سبک‌های هویت اطلاعاتی تاثیری مستقیم و معنادار دارد. از دیگر نتایج این پژوهش تاثیر مستقیم و معنادار تفکر انتقادی نظامندی و تحلیل­گری بر سبک هویت هنجاری است. به دلیل آن که افراد با سبک هویت هنجاری با ویژگی‌های هم­چون وظیفه شناسی، کمک خواهی، مقاومت در برابر ابهام، میل شدید به ساختارمندی قضایا، و عدم تمایل به بررسی ارزش ها و باورهای ناهماهنگ با خود، شناسایی می‌شوند. به طوری­که این افراد از موقعیت سازمان یافته استقبال کرده و از آن پیروی می‌کنند. البته این پیروی کورکورانه نیست و تا حدودی ارزیابی در این پیروی نقش ایفا می‌کند. مولفه‌های تفکر انتقادی بر سبک هویت مغشوش/ اجتنابی اثر مستقیم و معکوس دارند. علت این امر شاید آن باشد که افراد با هویت مغشوش/ اجتنابی در تصمیم‌گیری بیشتر به مقضیات و پیامدهای محیطی تاکید داشته و از راهبردهای نامطلوب استفاده می‌کنند. خوداگاهی محدود دارند و به کارگیری آن‌ها از راهبردهای اسنادی و شناختی توسط آن‌ها ناکارآمد است. بنابراین طبیعی است که تفکر انتقادی اثر معکوس بر هویت مغشوش/اجتنابی دارد. بر اساس یافته‌ها، جستجوگری هیچ تاثیری بر سبک هویت هنجاری ندارد. این یافته‌ها در راستای نظریه برونسکی ، بوده به این دلیل که، کاوش­گری در افراد هنجاری بسیار پایین بوده و آنان کمتر در پی بازبینی اطلاعات هستند. مولفه‌های تفکر انتقادی بر سبک هویت مغشوش/ اجتنابی اثر مستقیم و معکوس دارند. علت این امر شاید آن باشد که افراد با هویت مغشوش/ اجتنابی در تصمیم‌گیری بیشتر به مقضیات و پیامدهای محیطی تاکید داشته و از راهبردهای نامطلوب استفاده می‌کنند. خوداگاهی محدود دارند و به کارگیری آن‌ها از راهبردهای اسنادی و شناختی توسط آن‌ها ناکارآمد است. بنابراین طبیعی است که تفکر انتقادی اثر معکوس بر هویت مغشوش/اجتنابی دارد.

سبک‌های هویت می‌توانند از جمله عواملی باشند که با سلامت اجتماعی افراد ارتباط قوی داشته باشد هنگامی که فرد به یک هویت منسجم و محکم دست می­یابد به ارزش­ها،  هنجارهای اخلاقی و اجتماعی پایبند می­شود. این از سویی سلامت روانی فرد تامین می­شود و از سوی دیگر سلامت اجتماعی وی  قابل تضمین و پیش­بینی خواهد شد چنانجه از پژوهش­ها  تحقیقات به عمل آمده در این زمینه برمی­آید افرادی با سبک هویت هنجاری و اطلاعاتی به دلیل دارا بودن استقلال و عزت نفس بالا و همچنین منبع کنترل درونی، از روابط اجتماعی قوی برخوردار هستندو این فرد از سلامت روانی و متعاقبا سلامت جسمی و هم چنین سلامت اجتماعی بالاتری برخوردار است؛ به عنوان مثال از جمله این پژوهش­ها می‌شود ؛افرادی که از ساختار هویتی محکمی برخوردارند از مشارکت اجتماعی و در کل از سلامت اجتماعی بیشتری برخوردارند.به دلیل آن که پذیرش و تحمل بالای این افراد نسبت به افراد و موقعیت‌های جدید و مبهم، میل به بررسی اطلاعات مثبت و منفی و اتخاذ دیدگاه­های غیر دو بعدی و غیر جزمی ثابت باعث افزایش مشارکت و در نتیجه سلامت اجتماعی آنان می‌شود.

مطابق یافته­های پژوهش افراد صاحب سبک مغشوش/ اجتنابی تا جایی که از یک میزانی از یک تعهد برخوردارند مشارکت، انطباق اجتماعی و در کل سلامت اجتماعی بیشتری خواهند داشت و به محض این­ که این تعهد ضعیف می‌شود مشارکت و انطباق اجتماعی پایین‌تری خواهد داشت به دلیل آن که، احساس مسئولیت اجتماعی در آن­ها پایین می­آید و این که رفتار این افراد بر اساس انتظارات فوری، عوامل موقعیتی و لذت‌طلبی تعیین می‌شود و درک­شان از هویت مبتنی بر عناصر خود بوده است.

 افراد هنجاری، به واسطه­ی نیاز به تایید دیگران از انطباق اجتماعی بیشتری برخوردارند اما در افرادی که هنوز به هویتی منسجم و پایدار نرسیدند و به اصطلاح دارای سبک هویت سردرگم/ اجتنابی هستند علائمی از افسردگی، تشویش و نگرانی، اهداف نامشخص، روابط ضعیف اجتماعی با منبع کنترل بیرونی را از خود نشان می­دهند اینگونه افراد سلامت اجتماعی پایین­تری دارند از طرفی خود شکل­گیری هویت تحت تاثیر عوامل زیادی قرار می­گیرد از جمله این عوامل جنسیت، سن، طبقه اجتماعی، محیطی که فرد در آن رشد کرده و از طرفی دیگر ویژگی­های شخصیتی و رشد شناختی فرد نیز تاثیر گذارند محققان بسیاری در زمینه­های روانشناسی اجتماعی، جامعه­­شناسی، روانشناسی شخصیت…….بعد از نظریه اریکسون، که در سال 1968 مطرح شد به موضوع هویت مسیر و فرایند طی شدن آن و همچنین، عوامل تاثیرگذار بر آن که باعث می­شوند فرد به یک هویت موفق و بهنجار برسد و یا برعکس او را از رسیدن به چنین هویتی باز دارد کار شده است و در پی آن راهکردهایی نیز ارائه داده­اند که فرد را در رسیدن به هویت­یافتگی یاری می­دهند از جمله این راه­ها توجه به رشد شناختی و چندبعدی بودن مقوله تفکر بویژه عنایت به تفکر انتقادی است فرد در اوائل نوجوانی و جوانی بطور طبیعی در تلاش برای رسیدن به یک هویت و یه اصطلاح تعریفی از خود دست می­زند انتخاب­هایی که به تعریف هویتش کمک می­کند را گزینش می­کند در عصر حاضر با فرایندسریع  تکنولوژی و صنعتی شدن، حجم بالای اطلاعات، وجود اینترنت و دیگر رسانه­ها، گزینش و تشخیص یک انتخاب مناسب دشوار به نظر می­رسد در این بین وجود احساسات و شور جوانی و دخالت دادن و یا اشتباه در محاسبات فکری، تشخیص درست یا غلط بودن چنین انتخاب­هایی به مشکل برمی­خورد داشتن تفکر انتقادی و استفاده از مهارت­های آن می­تواند به  تشخیص نقاط قوت و ضعف یک انتخاب، جلوگیری از پیش­داوری و قضاوت و یا به تعلیق انداختن آن و ارائه راه­حل­های حل مسئله به فرد فرصت انتخاب درست و گزینش بهترینایی که مورد قبول اجتماع و سلامت شخصیت و زندگی روزمره وی، کمک شایان کند و کیفیت زندگی و رضایتمندی را برایش افزایش دهد در این صورت به افزایش  سلامت اجتماعی­اش هم کمک می­کند که مولفه‌های تفکر انتقادی؛ جستجوگری حقایق، نظامندی، و تحلیل­گری برسبک‌های هویت اطلاعاتی تاثیری مستقیم و معنادار دارد. از دیگر نتایج این پژوهش تاثیر مستقیم و معنادار تفکر انتقادی (نظامندی و تحلیل­گری) بر سبک هویت هنجاری است دلیل این که، کاوش­گری در افراد هنجاری بسیار پایین بوده است چون آنان کمتر در پی بازبینی اطلاعات هستند. مولفه‌های تفکر انتقادی بر سبک هویت مغشوش/ اجتنابی اثر مستقیم و معکوس دارند. علت این امر شاید آن باشد که افراد با هویت مغشوش/ اجتنابی در تصمیم‌گیری بیشتر به مقضیات و پیامدهای محیطی تاکید داشته و از راهبردهای نامطلوب استفاده می‌کنند.

منبع

رشیدی،ریحانه(1393)،ارتباط بین سبک های هویت وسلامت اجتماعی بانقش واسطه گری به تفکر انتقادی دردانشجویان، پایان نامه کارشناسی ارشد، روانشناسی تربیتی،دانشکده علوم تربیتی وروانشناسی دانشگاه خوارزمی

ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0