رابطه بین هوش اجتماعی و کارآفرینی
هیستریچ یکی از بهترین تعریف هارا در زمینه کارآفرینی ارائه کرده است(کارآفرینی را نیروی محرک اصلی در توسعه اقتصادی میداند وفرایند کارآفرینی را تخریب فعال می نامد.تا مدت ها قبل کشور هایی که دارای کارگر ارزان ومواد خام بودند از مزیت خوبی نسبت به کشورهای فاقد این سرمایه برخوردار بودند،اما به تدریج با گذر از انقلاب صنعتی به انقلاب اطلاعات وبروز جامعه مبتنی بر دانش تا حد زیادی این مزیت را از دست دادند وعرصهی رقابت در بازارهای منطقهای وجهانی با توسعه فناوری شکل خاصی به خود گرفت. در حال حاضر تغیر وتحولات به قدری شتابان وسریع در حال وقوع است که سازمآنهای امروزی را واداشته است با عرضه محصولات وخدمات نوآورانه که دارای فناوری پیشرفته باشد بقای خود راتضمین کنند واین امر مستلزم خلاقیت،نوآوری وکارآفرینی میباشد.این موضوع که بعضی افراد در برقراری روابط با دیگران از تبحر ومهارت بیشتری برخوردار هستند واز این مهارت به نحو احسن استفاده میکنند باعث شده تا پژوهشهای دقیق وگستردهای در بارهی ماهیت وکارکرد مهارتهای ارتباطی وعواملی که برآن تاثیر میگذارد انجام شود نتایج گویای این مطلب است که عوامل بسیاری در ایجاد ارتباط با دیگران وچگونگی تعامل با آنها نقش دارند.گستردگی عوامل موفقیت ساز در روابط انسانی بسیار است وانسآنهای موفق کسانی هستند که از عوامل موفقیت در زندگی روزمره به صورت عملی و کاربردی استفاده کنند یکی از این عوامل که درروابط بسیار تاثیرگذار است هوش اجتماعی میباشد.افرادی که از هوش اجتماعی برخوردارند میتوانند با دیگران ارتباطی قوی وموثر برقرارکنند.دراین راستا گلمن(1995) بیان میدارد هوشهیجانی وهوشاجتماعی که مشتمل بر رابطه همسالان اداره خود و همدلی میباشند به میزان بسیار بیشتری در مقایسه باهوش به معنای سنتی آن می تواند موفقیت اجتماعی فرد را پیشبینی کند. کوهن (2010) هوش اجتماعی را به عنوان مجموعهای از تواناییها توصیف میکند که عبارت آن از:درک مردم ومهارتهایی که برای تعامل موفق با آنها لازم است به عبارت دیگر هوشاجتماعی شامل توانایی به سر بردن با دیگران وتشویق آنها به ارتباط وهمکاری است.
در یک محیطکاری ،میزان بالایی از هوش اجتماعی باعث سهولت در بیان عواطف توسط افراد در نتیجه برقراری ار تباط با دیگران میشود.یکی از بخشهای کلیدی هوشاجتماعی توانایی درک عواطف متفاوت در خود ودیگران است که بخش مهمی برای مدیریت اثر بخش شرایط فیزیکی وکاری بشمار میرود.چون فرایندهای تصمیم گیری اجرای راه حلهای برنامهریزی شده، فرای سازمانی وپدیدار شدن مسائل اجتماعی متاثر از آن میباشد.در حقیقت بیشتر عواطف تجربه شده در زندگی در متن روابط اجتماعی ایجاد شده است وافراد می توانند فعالانه عواطف را به کار برند تا اثر بخشی خود رابالا برند.هوش اجتماعی به فرد اجازه می دهد تا سرمایه اجتماعی را افزایش دهد وبه کار برد وهمچنین سرمایه اجتماعی در دسترس را تخمین بزند.چگونگی درک اجتماعی فرد کارآفرین از محیط بر رفتار مدیریتی او تاثیر میگذارد.فعالیتهایی شامل تصمیمگیری استراتژیک، توسعه شایستگیها وتواناییهای کلیدیفتدوین ساختارهای سازمانی وفرایندها، نظارت واداره حوزههای چند گانه زیر مجموعه فرهنگ سازی اثر بخش و…. که با مدیران موفق ارتباط دارد میتواند تحت تاثیر هوش اجتماعی ،کارآمد ویا ناکارامد باشند.
همچنین از دید نظریه پردازان تکاملی هوش اجتماعی در حقیقت مهارت و استعداد اولیه مغز انسان است که در قشر مغز بازتاب یافته وآن چه تاکنون از ان به عنوان هوش نام میبریم روی سیستمهای عصبی ما سوار شده است وبرای پیشبرد امور در یک گروه پیچیده مورد استفاده قرار گرفته است.انچه به آن اشاره شد توانایی هوش اجتماعی را در برخورد با مسائل پیچیده متبلور ساخت واز آنجا که کارآفرینی نیز فرایندی پیچیده میباشد ونیازمند تواناییهای بالا در ریسکپذیری ،آیندهنگری،برنامه ریزی بدون شک هوشاجتماعی ومولفههای آن این توانایی را درفرد ایجاد میکند تا خودرا در نقش یک کارآفرین موفق به جامعه معرفی کند.خلاقیت نیز به عنوان عاملی که تا حدودی با هوش افراد ارتباط دارد از شرایط جدا نیست در تبین ارتباط مولفههای هوشاجتماعی با خلاقیت دانشآموزان میتوان گفت ایجاد ورشد خلاقیت در افراد مستلزم عوامل وشرایط مناسب است که میتواند گوناگون باشد عدهای معتقدند که موفقیت در زمینه نوآوری مستلزم وجود افراد باهوش است.بنابراین برای ایجاد ورشد خلاقیت وجود وشناسایی عواملی مثل:عوامل فردی همچون هوش بالا در زمینههای مختلف هوشی،از جمله هوش اجتماعی، داشتن انگیزه لازم و…ضروری است در نتیجه مولفههای اجتماعی وخلاقیت تایید میگردد.
همچنین نتایج حاکی از توان پیش بینی آگاهی اجتماعی (از مولفههای هوشاجتماعی)برای خلاقیت .در تبیین این نتیجه میتوان به تعریف ومعانی مولفههای آگاهی اجتماعی اشاره کرد که ان را مصداق همدلی با دیگران میدانند همدلی همانند دارویی مسکن اعجاب انگیزی است که به درک کردن وحساس بودن نسبت به احساسات افکار ووصعیت دیگران دلالت دارد،یعنی هم باید قادر به درک شناخت وضعیت شخص دیگر بودونقاط ضعف وقوت خود ودیگران را به روشهای گوناگون پوشش داد وبه نحوی اثر بخش بود.
آگاهیاجتماعی به نحوی بر کار کردها وتفکرات حهانی وعمومی دلالت دارد وتقریبا با سطح ششم رشد اخلاقی کلبرگ یعنی اصول همگانی وتفکر جان شمول ارتباط نزدیکی دارد با در نظر گرفتن این تعاریف ومفاهیم شرایطی را در نظر بگیرید که یک فرد با آگاهی اجتماعی بالا با چالشی (مثل آنچه در سالهای اخیر در کشورمان در اثر تحریمهای جهانی با آن رو به رو بودیم)رو به رو میشود وبرطرف کردن این چالش جنبههای ومزیتهای شخصی وعمومی دارد.فردی با آگاهیاجتماعی بالا این قابلیت وتوانایی باالقوه را دارد تا در هر زمان وهر مکان کاری را انجام دهد.به بیانی بهتر نوآوری وخلاقیتی را رقم میزند که آثار ان اجتماعی ومورد توجه عام وخاص باشد. آنچنان که در سالهای اخیر چنین نوآوری ها وخلاقیت هایی را در بین جوانان کشورمان به وضوح مشاهده می کنیم.
هوش اجتماعی بالا سبب میشود افراد در جذب دانش جدید به طور کلی ،موفق عمل کنند. همچنین افرادی با هوش اجتماعی بالا از خرد جمعی بالایی برخوردارند.هوشاجتماعی تقویت کننده روابط بینفردی است و از انجا که دانش ضمنی در اثر تعاملات به دانش عینی تبدیل میگردد وبه دیگران انتقال می یابد واز این جهت که افراد در راستای توفیق در زمینه کارآفرینی بایستی مهارتها واطلاعات را از منابع مختلف جهت انجام یک فرایند با ریسک بالاکسب کنند.در صورت داشتن هوشاجتماعی بالا فرایند برقراری ارتباط با دیگران در درون افراد نهادینه شده وبواسطه تعاملات مشترک اطلاعاتی را در زمینهی کارآفرینی باشد بی شک افراد اطلاعات لازمه را کسب میکنند وهر زمان که نسبت به فرایند کارآفرینی اقدام کند،آمادگی های لازم را جهت کارآفرینی وپیشرفت در این زمینه دارند همچنین نتایج حاکی از ارتباط خطی مولفههای هوش اجتماعی با مهارتهای کارآفرینی دانشآموزان بود.در تبیین این نتیجه میتوان به معیارهای سنجش اطلاعات اجتماعی ومهارتهای اجتماعی در مقیاس هوش اجتماعی اشاره کرد. این ملاکها مباحث ومطالبی همچون شناخت خلقیات افراد در مدت زمان کم توانایی پیش بینی واکنشها ورفتار دیگران قابلیت در مکالمه وبحث وگفتگو رعایت ادب در مباحثه با دیگران شناخت تواناییهای دیگران توان بالا در همزاد پنداری وشناخت خواستهها وامیال دیگران سازگاری سریع با چالشها وموقعیتهای جدیدو….را در بر میگیرد،نمره بالا در این ملاک ها نمره فرد را در میزان هوش اجتماعی بالا می برد در نتیجهی آن افراد با استفاده از هرکدام از این قایلیتها این توان را پیدا میکنند تا دست به هر کاری که میزنند از اثر بخشی وکارایی بالایی برخودار باشند.
منبع:
مرادی، مزربان(1395)، تاثیر آموزش به شیوه چند رسانه ای بر میزان رشد استدلال اخلاقی و هوش اجتماعی درس مطالعات اجتماعی در میان دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان سرپل ذهاب در سال تحصیلی 95-1394، پایان نامه کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه.
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید