دیدگاه ساختاری حافظه
آدمی انواع مختلفی از حافظه را دارد. انواع حافظه از نظر مدت زمان نگهداری اطلاعات عبارتند از: حافظهی حسی، حافظهی کوتاهمدت و حافظهی بلند مدت .
حافظه ی حسی
حافظهی حسی نخستین مرحله به یاد سپاری و ذخیرهکردن اطلاعات است. در این حافظه نسخهی دقیقی از اطلاعات حسی ذخیره میشود. گنجایش این حافظه نامحدود است و مدت زمان نگهداری اطلاعات در حافظهی حسی از چند هزارم ثانیه تا چند ثانیه متغیر است . در واقع حافظهی حسی، کار نگهداری اطلاعات حسی برگرفته شده از محیط را برای مدتی بسیار کوتاه به عهده دارد . این احساسها به طور صریح و فوری در مغز رمزگردانی نمیشود بلکه این حسهای گرفته شده از گیرندهها ، اندام حسی به آرامی در طول سیستم عصبی حرکت میکند و به علاوه بر سیستم مسئول، این مراکز قشری بالاتر هستند که مسئولیت پردازش اطلاعات را بر عهده دارند.
این نوع حافظه بسیار غنی و مشروح است اما اطلاعاتش بسیار سریع از بین میرود و مهمترین دلیل فراموشی اطلاعات در این نوع حافظه بیتوجهی به آن است مگر آنکه برخی فرایندهای خاص را زمینهی انتقال آنها را به حافظهی کوتاهمدت یا بلند مدت فراهم آورند. نورمن ، مثالهای ذیل را از حافظهی حسی توضیح میدهد؛ دستتان را در مقابل صورت خود تکان دهید. رد ضعیفی که پس از کنار رفتن دست باقی میماند- یعنی آثار رویداد اتفاق افتاده – گواه مشخصی بر وجود یک نظام حافظه حسی است. دست خود را مشت کنید، به سرعت دو تا از انگشتان را باز کنید، دوباره با حداکثر سرعت ممکن دستتان را مشت کنید. اگر به دقت نگاه کنید ردی از انگشتانتان را خواهید دید که آنقدر دوام می آورد تا آنها را شمارش کنید.
فرض کنید یک تصویر پیچیده متشکل از تعداد زیادی اشیاء در مقابل چشمان شما قرار دارد که بعضی از آنها در جهت عقربه های ساعت و بقیه بر خلاف جهت عقربههای ساعت میچرخند. تصویر محو میشود و یک پیکان به جایی در محل قبلی تصویر اشاره میکند. شما قادر خواهید بود جهتی را که شیء در آن مکان خاص حرکت میکرد مشخص کنید. رد تصویر برای چند هزارم ثانیه پس از محو شدن تصویر فیزیک، باقی میماند.محققان حافظه معتقدند که برای هر حس، حافظهی حسی جداگانه وجود دارد . لازمهی تشخیص بوها ( حافظه ی بویایی )، صداها ( حافظه شنیداری)، مزه ها ( حافظه ی چشایی )، زبری و نرمی ( حافظه ی بساوایی) و مشاهدهی پدیدهها از طریق دیدن ( حافظه ی بینایی )، داشتن خاطرهی آن ها در حافظه است،در ذخیره سازی اطلاعات در حافظهی حسی،دو الگو یا دو جزءحافظه وجود دارد،یک نوع حافظه در اینجا حافظهی بینایی است، دیگری حافظهی شنوایی است.
حافظه ی شنوایی: انعکاس ذهنی محرکهای شنوایی را اکو یا پژواک مینامند. بنابراین، حافظهی شنوایی عبارت است از دفتر اطلاعات حس نگهدارندهی پژواکها ؛ محرک های شنوایی . به طور خیلی ساده حافظهی شنوایی به توانایی دریافت تحریکات کلامی، پردازش و ذخیرهی آنها و در نهایت یادآوری موضوعات گفته میشود .
حافظه ی بینایی: روانشناسان معتقدند که برای هر یک از اطلاعات حسی دفتری وجود دارد. انعکاس ذهنی محرکهای بینایی را شمایل مینامند. دفتر اطلاعات حسی نگهدارندهی شمایلها، حافظهی بینایی نامیده میشود. خاطرات بینایی عبارتند از خاطرات عکس برداریهای دقیق. بنابراین کسانیکه میتوانند محرکها را به طور ذهنی ببینند یا برای خود تجسم کنند, حافظهی عکسبرداری دارند. با این همه این خاطرات خیلی کوتاهند. آنچه اکثر ما معمولاً حافظهی عکسبرداری به حساب میآوریم، یعنی، توانایی نگهداری تجسم ذهنی دقیق از محرکهای بینایی به مدت طولانی در نظر میگیریم، چیزی است که به وسیلهی روانشناسان،تصویر ذهنی روشن نامیده شده است. به طور خیلی ساده مقصود از حافظهی بینایی آن است که چیزیرا که قبلاً دیدهایم به یاد آوریم.
در واقع حافظهی بینایی، یک توانایی برای شناسایی موضوعات و حوادث دیده شدهی قبلی بدون وابستگی به درون دادهای مربوط به حافظهی کلامی است زیرا درون دادهای بینایی از تصاویر شبکهای مشخص و معین هستند این تصاویر نیاز به ذخیره شدن در حافظه دارند که در مراحل زمانی مختلف با رویدادهای جدید مورد مقایسه قرار میگیرند. بدون فهم ادراک و شناخت بینایی، این تصاویر مجموعهای از انواع رویدادها و صحنههایی هستند که قادر به یادآوری آنها نخواهیم بود بنابراین حافظهی دیداری برای نگهداری و ثبت اطلاعات ضروری است . در مورد حافظهی بینایی اسپرلینگ دریافت که وقتی چهار ردیف متشکل از سه سطر از چهار حرف را هر کدام به اندازه ی 50 هزارم ثانیه به فرد ارائه شود، افراد تنها چهار یا پنج حرف را گزارش گرفته، ولی عنوان میکنند که حروف زیاد تری را دیده اند.
وی فرض کرد که بسیاری از اطلاعات بینایی قبل از اینکه بتوان آنها را گزارش کرد، از بین میروند. وی به این نتیجه رسید که اطلاعات در قالب حافظهی بینایی 5/0 ثانیه دوام میآورد. این حافظه، از یک طرف وابسته به شبکیهی چشم است که از طریق درخشندگی محرکهای ارائه شده متأثر میشود و از طرف دیگر وابسته به نقطهای دیگر در مغز است که بعد از ورود اطلاعات دریافت و هماهنگی آنها در شبکیه رخ میدهد. این بخش بیشتر نسبت به الگو حساس است .
انواع حافظهی دیداری عبارتند از :
- حافظه ی حسی دیداری: این حافظه را به راحتی میتوان با تجربهی رفتن به یک اتاق تاریک با یک فلش دوربین و گرفتن عکس تجربه کرد. به طور کلی حافظهی حسی به عنوان سیگنال برای هموار سازی لوب گیجگاهی توصیف میشود که به اطلاعات در یک دورهی گسترهی زمانی اجازه میدهد که استخراج شود .
- حافظه ی کوتاه مدت دیداری: این حافظه اطلاعات دیداری را از موضوعات کوچکتر در یک وابستگی انتزاعی نگهداری میکند که مبتنی بر انتزاعات میباشد، ظرفیت آن محدود است که شامل سه – چهار موضوع برای محرک ساده و یا یک یا دو موضوع برای محرک های پیچیدهتر میباشد. این بازنماییها به طور معناداری از طریق ساختار دقیق و استاندارد تصاویر اولیه، به صورت انتزاعی میباشند. در حالیکه حافظه ی حسی در مقابل تمام تغییرات مطلق موقعیت، مستحکم است و نسبتاً در مقابل تغییرات نسبی مقاوم است. بر اساس آزمایشات اسپرلینگ ، شواهدی بر وجود یک حافظه ی دیداری وجود دارد که میتواند مقادیر زیادی اطلاعاترا، حدود یک پنجم ثانیه، در معرض دید نگه میدارد. این حافظه را که نیسر، آن را حافظهی آیکونیک، نامیده است. ذاتاً بینایی است و فرایند ادراک به ویژه در مورد آن دسته از محرکهایی که کوتاهمدت هستند، بسیار مهم است. حافظه، سیستم بینایی را قادر میسازد تا شمایلها و صورتها را در طی مدتی که جریانات ذهنی میتواند در سطوح بالاتر پردازش شوند نگهداری نمایند .
- حافظه ی بلند مدت دیداری : بازنمایی این نوع حافظه در زمان کوتاهی به دست میآید. اما ظرفیت محدود حافظهی کوتاه مدت دیداری، از هر تجمع اطلاعات دیداری در یک دوره طولانی جلوگیری میکند. در عوض حافظهی بلند مدت از یک ظرفیت ذخیرهی بالا و تمرکز و توجه نیرومندی برخوردار است. حافظهی بلند مدت دیداری موضوعات، در ارائه و طبقه بندی آن نقش اساسی ایفا میکند.
منبع
شاهوران،زهرا(1392)، عملکرد حافظهی بینایی در بین گروهی از جمعیت شهری و روستایی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی ارسنجان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید.
دیدگاهی بنویسید