دیدگاه‌های موافقان و مخالفان مسئولیت اجتماعی سازمان‌ها

مدیران در خصوص پذیرش و انجام مسئولیت اجتماعی خود دیدگاه‌ها و نظرات مختلفی دارند و ازاین‌رو در قبول یا رد آن دلایلی را هم عرضه می‌دارند. دلایل موافقان مسئولیت اجتماعی عبارت‌اند از:

  • تغییر نیازها و توقعات عمومی

یکی از دلایل موافقت با مشارکت اجتماعی سازمان‌ها این است که چون نیازهای عمومی و مالاً انتظارات جامعه از سازمان‌ها تغییر یافته است، سازمان‌ها بایستی مشارکت بیشتری با جامعه داشته باشند. انتظارات جامعه از سازمان به‌طور ناباورانه‌ای از دهه ١٩٦٠ به بعد یک‌باره افزایش یافته و برای اینکه سازمان‌ها فاصله میان انتظارات جامعه و پاسخ‌دهی خود را کم کنند و خود را با جامعه هماهنگ سازند، لازم است که بر میزان مشارکت اجتماعی خود بیفزایند. از طرف دیگر، این جامعه است که به سازمان اجازه و حق موجودیت می‌دهد. پس هرگاه احساس کند که سازمان به انتظارات و خواسته‌های او توجهی ندارد و یا در انجام آن‌ها قصور می‌ورزد، اجازه و حق ادامه فعالیت را از آن می‌گیرد.

  • التزام اخلاقی

یکی دیگر از دلایل حمایت از مشارکت اجتماعی سازمان‌ها این است که بالاخره سازمان‌ها می‌باید اخلاقاً مسئولیت اقدامات خود را بپذیرند؛ به‌عبارت‌دیگر در فرهنگ سازمان، اخلاقیات بایستی جایگاهی داشته باشد و سازمان با وجدان کار کند.

  • حفظ منابع محدود

نکته مهم دیگر این است که با توجه به محدودیت منابع موجود در کره زمین، یک سازمان یا موسسه بایستی در حفظ آن‌ها مسئولانه عمل کرده و در استفاده از آن‌ها عاقلانه برخورد نماید. هرچند که برخی از منابع قابل بازیافت هستند اما این، دلیل نمی‌شود که در استفاده از آن‌ها اسراف شود، چه، خود اتلاف منابع، هزینه‌های زیادی را به جامعه تحمیل می‌کند.

  •  محیط اجتماعی بهتر

گرایش به ایجاد محیط اجتماعی بهتر، عامل دیگر توافق نسبت به مسئولیت اجتماعی سازمان‌هاست. مشارکت سازمان در حل مشکلات اجتماعی می‌تواند کمک زیادی در خلق کیفیت زندگی بهتر افراد باشد. به‌عنوان‌مثال، وقتی‌که سازمان‌ها به نیازهای کارکنانشان توجه داشته باشند، به‌طور غیرمستقیم روی ثبات خانواده‌ها و نحوه زندگی آن‌ها تأثیر می‌گذارند و این تأثیر باعث ایجاد زندگی بهتر برای افراد می‌گردد. جذب نیرو برایش ساده است، کارگرانی با کیفیت کاری بالا نصیبش می‌شود و خروج از خدمت و غیبت کارکنانش کم می‌گردد و درنهایت، تأثیر اجتماعی‌اش این خواهد بود که از میزان جرم و جنایت کاسته و محیط و جامعه بهتری را به وجود خواهد آورد.

  •  حفظ منافع بلندمدت

توجه بیشتر سازمان‌ها به مسئولیت اجتماعی باعث خواهد شد که منافع بلندمدت آن‌ها تضمین شود. حتی وقتی‌که هزینه‌های کوتاه‌مدت مسئولیت اجتماعی بالاست، نتایج بلندمدت آن مطلوب خواهد بود. منافع بلندمدت نتیجه طبیعی سازمانی با چهره مطلوب خواهد بود که رفتاری مسئولانه از خود نشان دهد. سازمانی که نسبت به جامعه، خود را مسئول نمی‌داند در آینده نمی‌بایست انتظاری به کسب سود بیشتر داشته باشد.

  • ممانعت از گسترش قوانین و مقررات دولتی

اگر سازمان‌ها به مسئولیت اجتماعی‌شان توجه داشته باشند، از گسترش قوانین و مقررات اقتصادی که دولت‌ها تعیین می‌کنند، کاسته می‌شود. قوانین و مقررات، هم آزادی جامعه و هم آزادی بنگاه‌های اقتصادی را کاهش می‌دهد. قوانین و مقررات باعث افزایش هزینه‌های اقتصادی شده، انعطاف در تصمیم‌گیری‌ها را محدود می‌کند. از نظر کاری، آزادی در تصمیم‌گیری باعث می‌شود که سازمان، ابتکار خود را در مواجهه با نیرو‌های جامعه و بازار حفظ کند.

  •  تعادل بین مسئولیت و قدرت

از دیدی دیگر، مسئولیت اجتماعی سازمان‌ها می‌تواند عاملی برای توازن قدرت آن‌ها باشد. سازمان از قدرت اجتماعی زیادی برخوردار است و این قدرت می‌تواند روی محیط، مصرف‌کنندگان، اوضاع جامعه و بسیاری از بخش‌های دیگر اجتماعی تأثیر بگذارد؛ بنابراین لازم است که میزان قدرت سازمان‌ها با مقدار مسئولیتشان برابر باشد. اگر مسئولیت، از قدرت ناشی شده باشد، تعامل با نیروهای اجتماعی باعث می‌شود که این دو در بلندمدت به تعادل برسند. اگر سازمان از انجام مسئولیت اجتماعی‌اش شانه خالی کند، به‌تدریج قدرت اجتماعی‌اش کاسته شده، توسط گروه‌های دیگر تصاحب می‌شود و یا دولت با استفاده از ابزارهای قانونی خود نیز فعالیت آن را محدود می‌کند.

  • وابستگی متقابل نظام‌

امروزه نظام اجتماعی بسیار پیچیده گردیده و وابستگی اجزاء آن به یکدیگر بسیار زیاد شده است، به‌نحوی‌که فعالیت‌های داخلی سازمان روی دنیای خارجی آن تأثیر می‌گذارد. در زمان‌های گذشته نظام اجتماعی به‌اندازه‌ای ساده بود که در آن مؤسسات می‌توانستند راه خود را بدون هیچ‌گونه وابستگی به سایرین دنبال کنند و هیچ‌گونه تهدید جدی هم در برخورد با کیفیت زندگی اعضاء جامعه نداشته باشند.

  •  کمک در حل مشکلات اجتماعی

اگر سازمان بتواند در حل مشکلات جامعه کاری انجام دهد، عرفا مسئول است که در رفع آن‌ها کمک کند. حتی اگر کمک سازمان به‌موقع موردتوجه قرار نگیرد و یا تأثیر کمی داشته باشد. این مسئله خصوصاً زمانی تشدید می‌شود که اثرات سازمان عینی باشد ، مثل: آلودگی‌های صنعتی.

  •   بهبود چهره عمومی‌

پاسخگویی اجتماعی، چهره عمومی سازمان را بهبود می‌بخشد و از سازمان یک سیمای مطلوب به جامعه عرضه می‌دارد. سازمان‌ها به دنبال این هستند که چهره عمومی خود را خوب جلوه دهند. به‌طوری‌که از این طریق بتوانند مشتری‌های بیشتر، کارمندان بهتر و مزایای دیگر به دست آورند.چهره مطلوب داشتن نیز در بازار سرمایه خیلی مهم است. به‌عنوان‌مثال، بانک‌ها به شرکت‌ها و سازمان‌هایی بیشتر پرداخت وام و کمک مالی می‌کنند که در جامعه از چهره مطلوبی برخوردار باشند؛ و افراد سرمایه‌گذار هم روی شرکت‌هایی سرمایه‌گذاری می‌کنند که از نظر جامعه چهره مقبولی داشته باشند.

  • جلب منابع ارزشمند سازمان‌ها

سازمان‌ها از منابع ارزشمندی برخوردارند که می‌توانند از آن‌ها در حل مسائل اجتماعی استفاده نمایند و نتیجتاً راه سهیم شدن خود را در این قضیه تسهیل کنند. بر این اساس با کمک مالی خود می‌توانند در حل مشکلات کمک کنند. هرچند که از طرق دیگری مثل مدیران متخصص، کارشناسان فنی و غیره هم می‌توانند در حل مشکلات اجتماعی سهیم باشند.

  •  پیش‌گیری بهتر از درمان

اگر سازمان‌ها در برخورد با مسائل اجتماعی تعلل کنند، زمانی فرا می‌رسد که خود را در حلقه آتش جامعه می‌بینند؛ و در این صورت دیگر فرصتی برای انجام فعالیت‌ها و نائل شدن به هدف‌هایشان یعنی تولید کالا و خدمات نخواهند داشت. ساختار سازمان‌ها به‌گونه‌ای است که ذاتاً قادر نیستند «گزینه‌های اخلاقی» داشته باشند. مفاهیم اخلاقی در مورد افراد بکار می‌رود نه سازمان‌ها. تنها افراد هستند که می‌توانند گزینه‌های اخلاقی را برگزینند. ایده «مسئولیت اجتماعی سازمان» یک عبارت بدلی و مبهم است و توسط افرادی بکار می‌رود که یا منافع خاصی را دنبال می‌کنند و یا از این طریق می‌خواهند دیدگاه خاص خودشان را تحمیل کنند.

 منبع

اسدی،صابر(1393)، ارتباط بین مسئولیت اجتماعی و تعهد سازمانی در بین کارکنان،پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم اجتماعی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0